مهدی نبییان درگفت و گو با ایسنا درباره زیستگاههای بیابانی اظهارکرد: برخی از افراد بر این باور هستند که بیابان اقلیم بدی است و باید آن را از بین برد، درصورتی که بیابان یک زیستگاه است که با عواملی همچون کاهش بارندگی در طول یک دوره بسیار بلندمدت تاریخی ایجاد میشود. در بیابانها میزان بارندگی بسیار پایین است و هیچ رودخانه دائمی ومنبع آبی در آن وجود ندارد و تمام آب موجود در آن از نزولات آسمانی و یا بستر آبهای زیرزمینی فشرده تامین میشود.
وی درباره اهمیت بیابانها شرح داد:این که از واژه بیابانزدایی استفاده میکنیم اشتباه است چراکه بیابانزدایی مختص مناطقی است که در گذشته زیستگاهی جنگلی و مرتعی بوده است و به خاطر برداشت نامناسب علوفه و چرای بیش از حد و یا تخریب زیاد شرایط زیستگاه سابق خود را از دست داده است. بیابانها زیستگاههای شناخته شده جغرافیایی هستند و موجودات خاص خود را دارند؛ موجوداتی که در هیچ زیستگاه دیگری حیات ندارند.
این کارشناس ارشد تنوع زیستی با بیان اینکه بیابانها از منظر زیست جغرافیایی و گونههای گیاهی و جانوری ویژگیهای خاص خود را دارد، افزود: همانطور که در قطب شمال و جنوب گونههای خاصی همچون انواع پنگوئن، خرس قطبی، روباه قطبی و ...وجود دارد، دربیابان نیز گونههایی هستند که تنها در این زیستگاه زندگی میکنند.
به گفته نبییان ازگونههای جانوری موجود در بیابانهای کویر مرکزی و دشت لوت - که بزرگترین بیابان کشور ما است - میتوان به گورایرانی به عنوان یکی از زیرگونههای گور آسیایی و بزرگترین پستاندار ایران اشاره کرد. این گونه جانوری در دو زیستگاه ایران وجود دارد؛ یکی در منطقه حفاظتشده توران در جنوب استان سمنان که حدود ۲۵۰ فرد گورایرانی در آن موجود است و دیگری منطقه حفاظت شده بهرامگور در جنوب شرقی استان فارس که ۱۲۰۰ فرد گور ایرانی در آن نگهداری میشود و با توجه به زادآوری آن طی یک سال اخیر پیشبینی میشود جمعیت آن به ۱۵۰۰ راس رسیده باشد البته گور ایرانی هم به لحاظ قوانین ملی و هم بین المللی یک گونه در حال انقراض محسوب میشود.
دیدگاههای ملی و بین المللی درباره انقراض حیوانات چیست؟
نبییان در ادامه به دو تعریف از انقراض حیوانات اشاره و اظهارکرد: درباره انقراض حیوانات یک تعریف ملی وجود دارد که سازمان حفاظت محیط زیست برای گونههای جانوری با دیدگاه علمی در کشور ایران در نظر گرفته است و دیگری نیز تعریف بین المللی است که توسط اتحادیه حفاظت از حیات وحش با در نظر گرفتن جمعیت گونهها و تهدیدات آنها در جهان تنظیم میشود.
وی با ذکر مثالی توضیح داد: گونهای همچون «مرال»یا گوزن قرمز در سطح جهان یک گونه عادی محسوب میشود و در کشورهای اروپایی گوشت آن را در مغازهها و سوپرمارکتها عرضه میکنند اما در کشور ما به دلیل جمعیت کمی که از آن در جنگلهای هیرکانی باقی مانده است جزو گونههای در خطر انقراض شناخته میشود.
این کارشناس ارشد تنوع زیستی با بیان اینکه میشمرغ گونه دیگری از که تنها ۱۹ فرد از آن در ایران باقی مانده است، اظهار کرد: جمعیت جهانی میش مرغ ۵۵ فرد است و از منظر قوانین بینالمللی یک گونه حمایتشده شناخته میشود اما در ایران از منظر قوانین ملی به عنوان یک گونه در خطر انقراض شناخته شده است.
وی ادامه داد: برخی از گونههای جانوری به علت شکل زیستگاه و منابعی که در زیستگاه آنها وجود دارد جمعیت زیادی ندارند بنابراین تخریب آن زیستگاه به دلایل انسانی و طبیعی میتواند ضربه مهلکی به جمعیت آنها وارد کند.به طور مثال همین تغییرات اقلیمی که کشور را دچار خشکسالیهای شدید کرده با همهگیرتر و طولانیتر شدن میتواند به جمعیت گونههای بیابانی ضربه بزند چراکه در بعضی از مناطق جهان تغییرات اقلیمی موجب تغییر شکل بیابانها با افزایش بارندگیها و تغییر نوع پوشش گیاهی در آن مناطق شده است که این قضیه میتواند تهدیدی برای بقای انواع گونههای بیابانی باشد.
نبییان از میان دیگر گونههای بیابانی به «جبیر» اشاره کرد که در کفههای بیابانی زندگی میکند و میتواند تشنگی را به میزان بالایی تحمل و آب مورد نیاز خود را از خوردن گیاهان تامین کند. این گونه در شرایط بسیار نامناسب زیستی زندگی میکند.گونه جبیر چه از منظر قوانین ملی و چه بین المللی جزو گونههای حمایتشده است.
وی اضافه کرد: «جبیر» کوچکترین غزال ایرانی است و با آهو تفاوت دارد. این گونه از آهو - که گونه دیگری از غزالها است - کمی کوچکتر و فرم شاخهای آن کمی متفاوتتر است و اندام ظریفتری نیز نسبت به آهو دارد. زیستگاه آهو و جبیر با هم تفاوت دارد چرا که آهو یک گونه استپی است که در زیستگاهی با بارندگی بیشتر در حاشیه بیابانها زندگی میکند.
این کارشناس ارشد تنوع زیستی از گونههای گوشتخواری که در بیابان زندگی میکنند به «روباه شنی» از گروه سگسانان و «گربه شنی» از گروه گربهسانان هستند اشاره کرد و گفت: این گونهها میتوانند شرایط بسیار دشوار حیات در بیابان را تحمل کنند. گوشتخواران در زیستگاههای بیابانی معمولا در شب فعال هستند و در روز کمتر دیده میشوند چراکه در حرارت فعالیت برای گوشتخواران بسیار دشوارتر از فعالیت برای گیاهخواران است.
وی ادامه داد: گربههای شنی معمولا از حشرات بیابانی، جوندگان بیابانی و بعضی از خزندگان همچون مارها و مارمولکهای کوچکجثه تغذیه میکنند اما روباههای شنی علاوه بر حشرات از پرندگان آبزی نیز تغذیه میکنند.
تغذیه روباه شنی از پرندگان آبزی در دل کویر
نبییان درباره یک برنامه رصد در دشت لوت و کشف تغذیه روباه شنی در دل کویر اظهار کرد: طی یک برنامه رصد و پایش در دشت لوت مشاهده شد که در این منطقه یاردانگ (کلوت) ها و تپههای ماسهای بسیار عظیمی وجود دارند که بسیاری از افراد متصور بودند هیچ پستانداری در آنجا نمیتواند زندگی کند اما در این پایش روباههای شنی را دیدیم و در «سرگین» آنها با پر پرندگان آبزی مواجه شدیم؛ پرندههایی که به هیچ وجه نمیتوانند در بیابان زندگی کنند.این جای تعجب دارد چراکه دشت لوت حداقل ۴۰۰ کیلومتر با اولین آبگیر فاصله دارد اما با پرندگان کنارآبزی مواجه شدیم که در کویر افتاده بودند و لاشه آنها کاملا خشک شده بود اما سالم بودند.
این کارشناس ارشد تنوع زیستی با اشاره به اینکه بسیاری از این پرندگان مهاجر هستند و در شب و تاریکی و در ارتفاعات بالا مهاجرت میکنند و بر اثر مهاجرتهای طولانیمدت مسیر خود را گم میکنند، افزود: در برخی موارد نیز در مسیر دچارخستگی میشوند و یا به دلیل بیماری و مرگ و میرهای طبیعی و توفان سقوط میکنند و تلف میشوند و غذای روباههای شنی تامین میشود.
نبییان ادامه داد: به دلیل سازگاری بالایی که معمولا سگسانها با زیستگاه خود دارند درمورد روباه شنی چندان جای نگرانی وجود ندارد اما مسئله مهمی که وجود دارد و این گونههای گوشتخوار را تهدید میکند این است که روباههای شنی در حاشیه روستاهای بیابانی از پسماندهای غذایی تعذیه میکنند و این مسئله تهدیدی جدی برای آنها است.
وی درباره جمعیت گربههای شنی اظهار کرد: این گونه یک حیوان مخفیکار و شبگرد است و زیستگاه مخصوصی دارد و در کشور ما شاید حتی ۵۰ عکس هم از آنها وجود ندارد و اطلاعات چندان زیادی هم درباره تعداد آنها و مناسب بودن و نبودن زیستگاه آنها وجود ندارد.
این کارشناس ارشد تنوع زیستی همچنین به گونههایی همچون «بزمجه بیابانی» و مارها و مارمولکهایی که زیستگاه بیابانی را برای حیات انتخاب کردهاند، اشاره کرد.
ریشههای ۵۰ متری که محافظ گیاهان از بی آبی و توفان هستند
نبییان در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره گونههای گیاهی بیابانی اظهار کرد: در بیابانها گیاهانی وجود دارند که میتوانند با سالها عدم بارش زنده بمانند و روشهای بسیار عجیبی هم برای تامین آب مورد نیاز خود دارند.بعضی از گیاهان ریشههای بسیار عمیقی دارند تا در برابر توفانهای شدید پایدار بمانند.در برخی مواقع بوتههایی که خود به اندازه ۳۰ سانتیمتر هستند ریشههایی به طول ۵۰ متر دارند تا هم بتوانند در برابر توفانهای پرقدرت بیابانی مقاومت کنند و هم آب مورد نیاز خود را تامین کنند. این گیاهان چرخه زیستی را برای باقی موجودات بیابان به وجود میآورند و بدون آنها همین حیات ناچیز در بیابانها را نداشتیم.
نقش هرگونه جانوری و گیاهی در جهان همچون نقش تار و پود قالیست
این کارشناس ارشد تنوع زیستی با بیان اینکه هرگونه گیاهی و جانوری تاثیر منحصر بهفرد خود را در طبیعت دارد با ذکر مثالی، اهمیت هر گونه در طبیعت را توصیف کرد و گفت: یک قالی خوش نقش و نگار حاصل تار و پودهای بسیاری است، هرکدام از نخهای پشمی و تار و پودها به تنهایی زیبایی چندانی ندارند و تمام تار و پودها با قرارگرفتن در کنار یکدیگر یک قالی زیبا و قابل درک به وجود میآورند.
نبییان درپایان تصریح کرد: هرکدام از این تارهای قالی را که از قالی جدا کنیم از استقامت و زیبایی آن کم میشود و رو به زوال و فرسودگی و پوسیدگی میرود. اکوسیستم هم نقش همان قالی را دارد و هرکدام از گونههای جانوری نقش محوری خاص خود را دارند. بهطور مثال یک حشره در حالی که از گیاهان تغذیه میکند و از نگاه ما انسانها به عنوان آفت شناخته میشود، غذای بسیاری از پستانداران و خزندگان را تامین میکند و این چرخه در میان تمام جانوران وجود دارد و نبود هرکدام یک خلا در زیستگاه ایجاد میکند.
انتهای پیام
نظرات