به گزارش ایسنا؛ شریعتی، نگرشی نوین به تاریخ و جامعه شناسی اسلام عرضه کرد، او بازگشت به تشیع حقیقی و انقلابی را نیرویی برای تحقق عدالت اجتماعی قلمداد می کرد.
وجود تفکر خلاق باعث شد که شریعتی در طول دوران تحصیل در دانشکده ادبیات به انتشار آثاری چون ترجمه «ابوذر غفاری»، «نیایش» اثر الکسیس کارل و یکرشته مقالههای تحقیقی در این زمینه همت گماشت؛ وی با آثار متنوع خود که در زمینههای گوناگونی چون انسان، تاریخ، فرهنگ، تمدن، جامعه و… به نگارش درآورد، انقلاب فکری بزرگی ایجاد کرد و با آگاهی دادن جوانان، آنان را از غفلت و پوچی رهانید.
رشته تحصیلی وی ادبیات بود اما فضایی که او در آن به سر میبرد فضای ادبیاتی نبود، پدرش عالم دینی و مبارز بود و او با مفاهیم دینی سروکار داشت، پس با اینکه رشته اش ادبیات بود، ولی اختصاصاً در ادبیات کار نکرد. شریعتی ادبیات را به عنوان وسیلهٔ انتقال افکار و اندیشه هایش بکار می گرفت که در حوزههای فرهنگی، مذهبی، اجتماعی و سیاسی متمرکز بود. شریعتی، نه صرفاً یک ادیب که یک مصلح اجتماعی بود و در سخنرانی های او ادبیات نمود زیادی داشت.
دکتر شریعتی به عنوان معلم انقلاب و نویسنده انقلاب با بیدارگری و دعوت مردم به ستیز با سه گروه مصیبت بار تاریخ یعنی صاحبان زر، زور و تزویر، نقش مهمی در هدایت جوانان و مردم به سوی مکتبی تکان دهنده ایفا کرد.
وی با ارائه افقی وسیع و روشن از یک جهان بینی و ایدئولوژی فراگیر و کارآمد بر اساس تعلیمات اسلام، توجه روشنفکران و عناصر آگاه و آرمان جوی جامعه را به اصالت انقلابی مکتب تشیع معطوف داشت و نشان داد که تشیع رادیکال تنها راه و ایدئولوژی جامعه و کارآمد و مؤثر برای نجات توده های تحت ستم و برقراری یک نظام مبتنی بر قسط و عدل حقیقی است.
شریعتی در انتقاد از نظام ظالمانه موجود و متبلور کردن ستمکاری ها و ناهنجاری های جامعه، از طریق سخنرانی ها و نوشته های خود اساس و بنیاد حکومت دیکتاتوری و شرایط ظالمانه آن را مورد نقد قرار داد و با ایجاد ادراک ذهنی از مظالم موجود در میان نسل جوان دانشگاهی نارضائی و زمینه انقلاب را پدید آورد.
تواضع و فروتنی که از جمله خصلت های نیک دکتر شریعتی بود در سبک آثار او بسیار تأثیر داشته به طوری که در جای جای آثار خود عنوان کرده که یکی از رعایای این مملکت است.
او انسانی متواضع بود اما در برابر عناصر مخرب جامعه هیچ تواضعی از خود نشان نمیداد و حتی در برابر اعمال تبهکارانه آنان قاطعانه و محکم ایستاد و به ستیز با آنان برخاست. شهرت گریزی از جمله ویژگیهای اخلاقی شریعتی بود که در نتیجه در بیان وی نیز تأثیر داشته است؛ به صورتی که در آثارش با عدم توجه او به مقام و منصب دنیایی روبه رو می شویم.
تعهد و مسئولیت در قبال مردم نیز از جمله ویژگیهای شخصیتی بارز دکتر شریعتی بود که در سبک آثارش نیز تأثیر داشته است، او در قبال تبعیضها و بیعدالتیهایی که حاکمان وقت بر مردم مستضعف و فقیر روا میداشتند خود را مسئول و متعهد میدانست و معتقد بود رسالتی بر دوشش است که باید به انجام برساند حتی تا پایان مرگ...
شریعتی از اینکه زنده باشد و برای مردم و جامعه کاری نتواند بکند احساس شرمندگی میکرد. دکتر شریعتی نویسندهای مخلص بود که عمل خود را خالصانه برای خلق و در راه حق میخواست؛ این ویژگی شخصیتی در سبک آثارش بی تأثیر نبوده است؛ او با بیانی ساده، شفاف و به دوراز ابهام می نوشت و برای باورهای خود کار میکرد.
دکتر علی شریعتی آثار خویش و کلمات بکاربرده شده در آنها را پارههای جان، شعله ایمان و نالههای درد خویش میخواند نه وسیله ای برای کار و کسب رایج در بازار دین و دنیا.
او ارزش بسیاری برای نوشتههای خویش قائل بود و حق آنها را عشق خون و خدا میدانست. شریعتی فردی خلاق، خوش رفتار، صادق و هوشیار تحلیل گر، واقع بین، مردم گرا، درستکار و … است. با توجه به مهارتی که در عرصه نویسندگی داشته به خوبی توانست اندیشههای خود را در قالب زبانی سخته و سنجیده به مخاطبان خود القا کند و تأثیر بسزایی بر آنان بگذارد.
دکتر علی شریعتی، از شمار انسانهای روشنفکر متعهد و آگاهی است که باهوش و ذکاوت خود حقایق زمانه، جامعه و عصر خود را دریافت و آشکار کرد و با ایجاد رنسانسی اسلامی و تجدید حیات ایدئولوژیک دینی مردم را برای رسیدن به آزادی، آزادگی و رهایی از دست استعمارگران بزرگ هدایت کرد.
در واقع مردمی بودن و وابسته نبودن اندیشه دکتر شریعتی نسبت به جریانهای سیاسی - اجتماعی عصرش سبب حفظ محبوبیت این اندیشمند بزرگ در دل مردمان روزگار پس از اوست.
او در آثارش دغدغههایی مانند فقر و تبعیض را بدون ترس بیان می کرد و با سفر به کشورهای مختلف با شناخت فرهنگ دیگر جوامع، پالایش منابع فرهنگی را در خلال صفحات کتابش به مردم می آموخت، عمق ارتباط مخاطبین با کتابهای شریعتی نشان از تأثیرگذاری او در جامعه است .
شریعتی با حفظ زبان فارسی به عنوان زبان دین، ملیت، قومیت و اندیشه ایرانی تأکید داشت و از سویی با دو مفهوم غربگرایی و غرب گریزی مخالف بود و معتقد بود باید روی شناخت فرهنگ غرب و فرهنگ خود تمرکز داشت.
علی شریعتی مردی که با واردکردن نگاه جامعه شناسی به حوزه دین، موجی از زبان جدید در دنیای جوانان تشنه اسلام پدید آورد، این زبان تازگیهایی داشت که به تسلط دکتر شریعتی در حوزه ادبیات و هنر مربوط میشد؛ چراکه او تحصیلات دانشگاهی ادبیات فارسی داشته و بر زبانهای عربی و فرانسه احاطه داشت؛ مجموع اینها او را دارای قابلیتهایی کرده بود که بتواند با نسل نوجو و آرمان خواه زمان خود گفتوگو کند.
با نفوذترین چهره روشنفکری دههٔ ۵۰
یکی از مهم ترین عرصههایی که شریعتی با ورود به آن حساسیتهای زیادی را برانگیخت، حوزه سنت و مدرنیته بود، در حقیقت ایشان با ورود به گفتمان مدرنیته قدم درراهی گذاشت که راه سوم لقب گرفت؛ راهی که نه سنت است و نه مدرنیته بلکه نقد آن دو است. در این راه هم روشنفکران مورد تخطئه قرار میگرفتند و هم سنتگرایان...
روشنفکران متجدد از این جهت مورد انتقاد قرار میگیرند که به عنوان کارگزاران غرب، هیچگاه نمیتوانند با واقعیات جامعه خودسازگار شوند و بدینجهت نمیتوانند مردم را رهبری کنند. سنتگرایان هم چون مدرنیته را به دیده منفی مینگرند، در راستای شناخت آن قدمی برنمیدارند و به دستاوردهای مهم و پیشرفت علوم و فنآوری مدرن هیچگونه توجهی نداشتند، مورد انتقاد وی قرار میگیرند.
شریعتی از طریق انتقاد همزمان از مدرنیته و مذهب سنتی، جنبههای مثبت و منفی هر دو طرف را دست هبندی کرده و آمیزهای از مفاهیم این دو مقوله به وجود آورده است که با در اختیار قراردادن آنها به روشنفکران و نسل جوان، به بسیج آنان در برابر رژیم دست زد.
دکتر علی شریعتی در همان سالها از نظریه پردازان اصلی انقلاب اسلامی ایران بود. یکی از مهم ترین مواردی که در مورد دکتر علی شریعتی گفته میشود و بر شهرت وی نیز تأثیر بسزایی داشته است، نقدها و تحلیلهای وی بود که پیرامون اوضاع دوره پهلوی بیان میشد.
کتاب های دکتر علی شریعتی در ایران و کشورهای خاورمیانه طرفداران بسیاری دارد؛ بیشک دکتر علی شریعتی را می توان یکی از اشخاص تأثیرگذار بر ادبیات فارسی در قرن اخیر دانست. از مهمترین و برجسته ترین آثار وی می توان به هبوط، فاطمه فاطمه است، تاریخ تمدن، کویر، خدا، انسان و عشق اشاره کرد.
دکتر علی شریعتی، علاوه بر شهرت زیادش برای سهم داشتن در انقلاب ایران، به دلیل کارنامهٔ فعالیتهایش برای احیای مذهب و سنت در جامعه و سخنرانی علیه سلطنت وقت نیز شهرت داشته است. از زمان انقلاب تاکنون یادبودهای زیادی به یاد او برگزار و اجرا کردهاند؛ و از آن زمان نقدها و تجلیلهای زیادی پیرامون آثار، آرا و تأثیراتی که او بر چند دههٔ معاصر ایران گذاشته وجود دارد.
او در ۴۳ سالگی در انگلستان درگذشت و هم اکنون پیکر وی بر خلاف وصیتش در مکانی نزدیک حرم زینب(س) در دمشق سوریه به امانت سپرده شده است.
■ سخنی زیبا از دکتر علی شریعتی: " اگر ایمان نباشد، زندگی تکیه گاهش چه باشد؟ اگر عشق نباشد، زندگی را چه آتشی گرم کند؟ اگر نیایش نباشد، زندگی را به چه کار شایسته ای صرف توان کرد؟ اگر میعادی نباشد، رفتن چرا؟..."
انتهای پیام
نظرات