امروز ۱۷ شوال مصادف است با روزی که جنگ احزاب در سال پنجم هجری رخ داد و مسلمانان با تاکتیک جنگی یک ایرانی مسلمان شده، توانستند بر سپاه عظیم کفار غلبه یابند و سیطره خود را تثبیت کنند.
ابوسفیان در سال چهارم هجری گروهی را به بدر آورد، اما در وسط راه پشیمان شد و برگشت. قحطی و مشکلات غذایی در مکه و کمک غذایی پیامبر(ص) به مردم مکه، مزید بر علت شد، این بازگشت و مشکلات، موقعیت فرماندهی او را در نظر بزرگان قریش ضعیف کرد، بهویژه آنکه یهودیان او را بر این ناتوانی سرزنش میکردند.
وعدههایی که یهودیان برای پشتیبانی و تامین هزینهها دادند، ابوسفیان را برآن داشت تا به کمک یهودیان و تمام مخالفان، سپاه بزرگ و منظمی را گرد آورده و به سوی مدینه حرکت کند.
ابوسفیان سرانجام در سال پنجم هجرت، سپاهی بین ۷ تا ۱۰ هزار نفر را مهیا کرد که ۶۰۰ تن سواره جزء آنان بود. این سپاه بزرگ رو به مدینه نهاد.
چون سپاه کفار از همه قبیلههای مختلف عرب و مخالفان تشکیل شده بود و به تعبیری در این جنگ همه کفر علیه اسلام به معرکه آمدند و به همین دلیل این جنگ، جنگِ احزاب نامیده شد. همچنین در این جنگ گروهی از یهودیان«بنی نظیر» که در خیبر به سر میبردند با قریش و قبیله «غطفان» علیه پیامبر اسلام(ص) متحد شدند.
یهودیان «بنیقریظه» نیز که پیرامون مدینه سکونت داشتند و متهعد بودند که قریش را یاری نکنند، پیمانشکنی کردند و با مردم مکه همدست شدند. در مقابل این لشکر انبوه، حضرت محمد(ص) فقط سه هزار سپاهی داشت که به جز چند نفر، بقیه پیاده بودند.
پبامبر(ص) براساس سنت خویش پس از اطلاع از حرکت مشرکان، با مسلمانان به مشورت نشست. در این شور، پیشنهاد سلمان فارسی به تصویب رسید و مقدمات اجرای آن فراهم شد.
در این تصمیم بر خلاف جنگ اُحد این بار پذیرفتند که شهر حالت دفاعی به خود بگیرد. در این جنگ بود که به پیشنهاد سلمان فارسی، قرار شد برای حفاظت از شهر مدینه خندقی کنده شود. مدینه از سه سو به وسیله نخلستان و ساختمان و کوه محفوظ بود و دشمن نمیتوانست از این سه جانب به شهر حمله ببرد و با کندن خندقی در شمال، آن سمت نیز از هجوم سواران دشمن محفوظ ماند.
نقشه خندق ترسیم وآماده تقسیم بندی شد، اهالی هریک از واحهها و قبیلههای مدینه هر یک بخشی از حفر خندق را پذیرفتند و آماده کار شبانهروزی شدند.
پیامبر(ص) در کنار آماده سازی خندق دستور دادند هنگام حفر خندق خاکها را به طرف مدینه بریزند بدین ترتیب علاوه بر گودی خندق، خاکریزی هم در حفاظت از مدینه پیشبینی شد.
دستور دیگر پیامبر(ص) جمعآوری تمام محصولات کشاورزی و علوفه از بیرون مدینه و انتقال آن به داخل مدینه بود. در مورد خندقها نوشتهاند به اندازهای حفر شد که اسب نتواند از عرض آن پرش کند و فردی نتواند به داخل خندق رفته و به مدینه وارد شود.
پیش از آنکه سپاه مکه به نزدیکی مدینه برسد، کار حفر خندق پایان یافت. چون دشمن به شمال مدینه رسید، در شگفت ماند، چرا که تا آن روز چنان مانعی برای پیشروی جنگی ندیده بود. سواران نمیتوانستند از خندق بجهند و چون پیش میآمدند تیراندازان به آنها مجال نمیدادند.
اولین فردی که موفق شد از مانع خندق گذشته و وارد مدینه شود «عَمروبن عَبدِوَد» که جنگجویی شجاع و نامدار عرب بود. وقتی او موفق شد وارد مدینه شود، خطری برای مسلمانان بود.
پیامبر(ص) مسلمانان را به هماوردی با عمرو دعوت کرد که جز علی بن ابیطالب(ع) کسی نپذیرفت. علی (ع) قبل از رویارویی جنگی از او خواست تا مسلمان شود، عمرو نپذیرفت و پاسخ داد آمدهام تا پرونده اسلام را ببندم. حضرت از او خواست اگر مسلمان نمیشوی از همین راهی که آمدی برگرد، عمرو این را هم نپذیرفت، علی(ع) با عمرو هماورد کرد او را بر زمین زد و با ضربهای کار را تمام کرد. فریاد الله اکبر و شادی در مسلمانان بلند شد و مشرکان با شنیدن این خبر از ادامه کار نا امید شدند.
پیامبر(ص) درباره این حرکت امام علی(ع) فرمودند«ضربه علی یوم الخندق افضل من عباده الثقلین»، چرا که در این جنگ همه کفر در مقابل اسلام ایستادند و اسلام در برابر همه کفر پیروز شد و اسلام ماندگار شد. پس از این ماجرا توقف زیاد مشرکان و یهودیان در پشت مدینه، کمبود علوفه برای دامها و قضای آسمانی هم به یاری مسلمانان آمد. باد و سرما درگرفت و کار را برای سپاهیان مکه دشوار ساخت. ابوسفیان دستور بازگشت داد و مدینه پس از ۱۵ روز محاصره از خطر جست.
نتایج جنگ احزاب
پایان جنگ احزاب (خندق) آنچنان که برای مسلمانان امیدبخش بود، برای مکه مصیبتهای فراوانی به بار آورد. مسلم شد که بازرگانان قریش بازار مدینه را برای همیشه از دست دادهاند. به علاوه، قدرت مدینه راه بازرگانی مکه به سوریه را به خطر انداخت و بازرگانان قریش دیگر نمیتوانستند آسوده به کار خود مشغول باشند. همچنین موقعیت فرماندهی ابوسفیان در نظر قریش متزلزل شد و حشمت قریش در دیده دیگر قبیلهها درهم شکست. پدید آمدن حوادث غیر منتظره که سپاهی بدان بزرگی را از دروازههای مدینه ناکام برگرداند، برخی از عربهای بدوی را به اسلام متمایل ساخت و یقین کردند نیروی خارقالعادهای مسلمانان را یاری میکند و پس از این جنگ بود که جریان کار به نفع مسلمانان تغییر کرد.
در نبرد احزاب، یهودیان بنی قریظه خیانت کردند و در زمان جنگ با دشمن همکاری و جاسوسی میکردند که در حین محاصره پیامبر(ص) به آنان تذکر داد و بعد از جنگ به سزای اعمال خود رسیدند. بعد از غزوه خندق، دو یا سه جنگ که در سال ششم هجری رخ داد و به سود مسلمانان پایان یافت و غنیمتهای جنگی که نصیب آنان شد، قدرت اسلام را در دیده ساکنان شبه جزیره عربستان بالا برد، بهطوری که بسیاری از قبیلهها اسلام آوردند و فرمان بُردار رسول خدا(ص) شدند. در نتیجه با تثبیت قدرت مسلمانان در مدینه و شبه جزیره عربستان درسال بعد، پیامبر(ص) در محل حدیبیه، طی مذاکرهای با مشرکان مکه، صلحنامهای را امضا فرمود که به صلح «حدیبیه» معروف است و مقدمهای شد برای فتح مکه. سه سال بعد از جنگ احزاب، حضرت محمد(ص) در سال هشتم هجری به همراه مسلمانان، «مکه» را فتح کردند و بُتهای آن را از بین بردند.
*منابع
شهیدی، سید جعفر(۱۳۸۳): تاریخ تحلیلی اسلام، مرکز نشر دانشگاهی، تهران.
آ.ج.آربری و گروهی از نویسندگان(۱۳۷۸): تاریخ اسلام، پژوهش دانشگاه کمبریج، ترجمه احمد آرام، انتشارات امیر کبیر، تهران.
انتهای پیام
نظرات