دکتر علیرضا قیامتی در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: فارسی زبان ملی و رسمی ماست که بر تارک ادبیات جهان میدرخشد. خاورشناسان بزرگ دنیا بر این گفته اتفاق نظر دارند که زبان فارسی قدرت مقابله با شاهکارهای ادبیات جهان را دارد. از این زبان رودکی و مولانا و سعدی و حافظ و خیام و عطار متولد شدهاند. با این حال بیگانگان به دلیل این قدرت فرهنگی نهفته در زبان فارسی تلاش میکنند آن را محو کنند یا نادیده انگارند. این در حالی است که زبان فارسی میتواند با گوته و دانته و شکسپیر و دیگر نوابغ ادبیات رقابت کند.
وی ادامه داد: به گفته آندره ژید «بزرگترین دریغ و حسرت من این است که زبان فارسی نمیدانم». همچنین گوته در برابر زبان فارسی سر تعظیم فرود آورده و دو کتاب خود را به حافظ تقدیم کرده و گفته است که «همیشه در برابر این زبان احساس کوچکی و کرنش دارم». این زبان فارسی است که ویکتور هوگو و نیچه را به تحسین وا میدارد. ادوارد براون درباره زبان فارسی گفته است که «این زبان پیامآور صلح و دوستی و نیکی در جهان است و من به آن عشق میورزم». این زبان بیشترین خاورشناسان را به خود جلب کردهاست.
زبان فارسی دشمنان سرسختی دارد
قیامتی با بیان اینکه زبان فارسی در طول تاریخ دشمنان سرسختی نیز داشته و دارد، تصریح کرد: بیگانگان از هر راهی رفتهاند تا مردمان حوزه ایرانشهری را با هم بیگانه کنند، اما متوجه شدهاند که تا زبان فارسی فصل مشترک این مردمان است، نمیشود میان آنان تفرقه افکند. در نتیجه این دشمنان تصمیم گرفتهاند عمود خیمه را بزنند تا بتوانند به هدف خود برسند و قومیتها و زبانهای محلی را در برابر هم قرار دهند. آنها فهمیدهاند که اگر بتوانند زبان فارسی را زخمی کنند، به هدف تجزیه ایران نزدیک خواهند شد. در نتیجه قومیتها و زبانهای بومی و محلی را در مقابل هم قرار دادند. با این حال آذری، کردی، ترکمنی، بلوچی، لری و... همه جان زبان فارسی هستند و فارسی بدون آنها معنایی ندارد. با این وجود اگر زبان فارسی در برابر زوال مقاومت نمیکرد نشانی از این قومیتها نیز باقی نمیماند. زبان فارسی حلقه اتصال یک آذری یا یک خوزستانی به یک بلوچ یا یک ترک است؛ فارسی باعث میشود همه این زبانهای محلی یکپارچه شوند.
وی خاطرنشان کرد: استعمارگران خاورمیانه در مقطعی تلاش کردند برای اعمال سلطه در مستعمرات خود میان گویشوران فارسی تفرقه ایجاد کنند. به این منظور کوشیدند گویشهای دری، تاجیکی و فارسی را سه زبان مختلف جلوه دهند، اما گویشوران فارسی در جغرافیای خراسان بزرگ برای فهم زبان یکدیگر هیچ مشکلی ندارند.
دلسوزان پشت زبان فارسی ایستادهاند
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی با اشاره به اینکه نقطه مقابل این تفرقهافکنیها، تلاش و دلسوزی افراد و نهادهایی است که از اهمیت یکپارچگی فرهنگی ایرانشهر آگاهند، گفت: وقتی ارتباط و همگرایی فرهنگی چند سرزمین تقویت شود دیپلماسی سیاسی و روابط اقتصادی هم رونق میگیرد. به همین منظور ما در انجمن پایندان در جهت تقویت روابط فرهنگی با تاجیکستان و ازبکستان طرحی را تنظیم کردیم تا با تکیه بر مشترکات فرهنگی و شخصیتهای برجستهای از جمله امیرعلیشیر نوایی و عبدالرحمان جامی که مورد عنایت و احترام هستند زمینه همکاریهای فرهنگی سه کشور را فراهم کنیم.
وی افزود: عبدالرحمان جامی، زاده تربت جام ایران است. وی مدتی در هرات افغانستان و مدتی هم در سمرقند ازبکستان بهسر برده است. این شخصیت در هر سه این کشورها جایگاه ویژهای دارد و میتواند حلقه اتصالی در روابط فرهنگی این سه ملت باشد. در ازبکستان مدرسه قدیمی جامی را همچنان حفظ کردهاند و خیابان مهمی به نام جامی دارند و تندیس او را نیز ساختهاند.
قیامتی اظهار کرد: همچنین ارتباط با شهرهایی نظیر سمرقند، بخارا، تاشکند، کابل، بدخشان و گنجه میتواند ما را نزدیک و همآوا کند. من به خجند، سمرقند و بخارا سفر کردهام و هیچگاه احساس نکردم که بیرون از ایران هستم. احساس حضور در وطنم خراسان را داشتم و بوی جوی مولیان را با تمام وجود استشمام کردم. مرزهای ما با کشورهای فارسیزبان سیاسی و جغرافیایی نیست. ما در مرزهای فرهنگی نوروز و تیرگان و مهرگان نفس میکشیم. شعر بوی جوی مولیان رودکی و سخنان خواجه عبدالله انصاری و خواجه محمد پارسا و عبدالرحمان جامی مرز مشترک ما است.
مردم حوزه فرهنگ ایران زمین تشنه ارتباط هستند
وی ادامه داد: در بخارا مادر سالخوردهای از من پرسید از کجای ایران میآیی و هنگامی که پاسخ دادم از توس خراسان اشک ریخت. نام خراسان میان باشندگان حوزه ایرانشهری مقدس است. ترانه «ای خراسان من» در تاجیکستان بیش از هر ترانهای طرفدار دارد و اشک به چشمها میآورد. امروزه مردم حوزه فرهنگی ایرانزمین تشنه ارتباط هستند. آنها گویی خانوادهای هستند که اعضای آن سالها از هم دور افتاده بودند، اما در این لحظه از تاریخ وقت آن رسیده که دوباره با هم جمع شوند، دوباره گرد هم آیند و یکی شوند. به گفته محمدجان شکوری شاعر بزرگ تاجیک «ما یک بودیم، دو شدیم دوباره یک خواهیم شد.»
این استاد زبان و ادبیات فارسی با بیان اینکه در سال گذشته هنرمندان تاجیک به ایران آمدند و در مشهد و تهران تئاتر اجرا کردند، بیان کرد: این اتفاق در ۵۰ سال گذشته بیسابقه بوده است و سرآغاز خوبی برای ایجاد ارتباطات فرهنگی میان کشورهای همتبار بهحساب میآید. این هنرمندان تاجیکی وقتی به آرامگاه فردوسی آمده بودند همصدا با هم ترانه «از خون سیاووشیم» را میخواندند و اشک میریختند و به مقبره نزدیک میشدند. من هم در زیارت آرامگاه رودکی همین حال را داشتم و ناخودآگاه اشک میریختم. این حالات و عواطف نشانه همان غربت تاریخی و جدا افتادن از اصل است که مرزهای سیاسی در قرن اخیر به ما تحمیل کرده است. اما مردم این حوزه برای بازگشت به اتحاد پیشین تشنگی دارند.
فارسیزبانان به دنبال ریشه فرهنگی اجدادی خود میگردند
وی با اشاره به اینکه مردم این حوزه به دنبال ریشه فرهنگ اجدادی میگردند، عنوان کرد: امروز انجمن پایندان رسالت میانجیگری برای این اتصال را به عهده گرفته است. و بر این اساس سال گذشته با هماهنگی و همکاری شورای گسترش زبان فارسی -که بهتازگی با هدف تقویت و پاسبانی از زبان فارسی در وزارت ارشاد تشکیل شده است- مقدمات برگزاری همایشهایی با موضوع زبان فارسی و شاهنامه را فراهم کرده بودیم. تلاش ما این بود که برای محافظت از زبان فارسی همگرایی کشورهای فارسیزبان یعنی ایران، افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان را بیشتر کنیم.
قیامتی تصریح کرد: البته هر یک از این کشورها در برخورد با موضوع صیانت از زبان و فرهنگ ایرانشهری، ملاحظات دیپلماسی و منطق سیاسی متفاوتی داشتند و این تفاوت نگاه، مانعی در برابر پیوند و اقدام عملی بود. با این حال ما بر این باور بودیم که دیپلماسی فرهنگی میتواند بر دیپلماسی سیاسی فائق شود و زبان فارسی میتواند به عنوان عنصری وحدتبخش، سرمایه فرهنگی بزرگی برای مردمان حوزه باشندگی ایران زمین فراهم آورد.
وی ادامه داد: خوشبختانه در سال ۱۴۰۰ آرمان همیشگی و آرزوی سالیان ما بر آورده شد و همگرایی کشورهای فارسیزبان در دستور کار وزارت ارشاد و وزارت امور خارجه قرار گرفت و اقدامات عملی در این راستا آغاز شد. در گام اول مقدمات برگزاری کنگرهای با محوریت رودکی بهعنوان پدر شعر فارسی و چهرهای مورد پذیرش و ستایش تمام کشورهای فارسیزبان فراهم آمد. البته بحران کرونا برگزاری کنگره را کمی به تاخیر انداخت. زیرا هدف ما ایجاد وفاق و همدلی و شکلگیری روابط انسانی میان همزبانان حوزه ایرانشهری بود و این هدف بهشکل مجازی حاصل نمیشد. بههمین دلیل بهناگزیر کنگره رودکی را به تابستان سال آینده موکول کردهایم و امیدواریم که شرایط جدیدی بهوجود بیاید. غبار غم برود و حال خوش شود و یاران همتبار در تهران یا مشهد و یا دوشنبه دور هم جمع شوند.
انتهای پیام
نظرات