به گزارش ایسنا، وزنه برداری با توجه به اینکه در بازی های آسیایی و المپیک مدال آور بوده جزو رشته های است که همیشه باید نگران پشتوانه سازی در آن بود. البته این روزها حال و روز پشتوانه سازی در وزنه برداری چندان تعریفی ندارد اما در این میان کم و بیش نفراتی هستند که می توان برای آینده روی آنها حساب باز کرد. رسول معتمدی یکی از این افرد است که در سال ۱۴۰۰ خود را در زمره موفق ترین وزنه برداران ایران قرار داد. او که برای اولین بار در مسابقات بین المللی رده بزرگسالان وزنه زد، توانست در هر دو رقابت موفق به کسب مدال طلا شود.
مسابقات قهرمانی آسیا که گزینشی المپیک بود، در اردیبشهت برگزار شد و معتمدی بالاتر از فارس الباخ وزنه بردار قطر که مدعی اصلی طلای المپیک بود، قرار گرفت و نام خود را سر زبان ها انداخت. چند ماه بعد هم در مسابقات قهرمانی جهان، مدال طلا را کسب کرد و با اعلام اینکه وزن او یعنی ۱۰۲ کیلوگرم، المپیکی شده پرونده اتفاقات خوب برایش تکمیل شد.
البته این وزنه بردار ۲۳ ساله در اول راه موفقیت، دغدغه بزرگی چون نداشتن شغل دارد و گلهمند است که وعده هایی که به او بعد از قهرمانی جهان داده شد، علاوه براینکه عملی نشده بلکه باعث سرخوردگی این ورزشکار هم شده است. او فکر می کرد بعد از قهرمانی در جهان حداقل دیگر مجبور نیست برای تامین هزینه های آماده سازی خود وام بگیرد یا با موتور به تمرین برود.
معتمدی در گفت و گو با ایسنا در مورد ورودش به وزنه برداری و چالش هایی که پشت سر گذاشت صحبت و حتی عنوان کرد که از پیشنهاد وسوسه انگیز قطری ها نیز گذشته است.
در ادامه مشروح صحبتهای این وزنه بر را می خوانید:
*از جودو به وزنه برداری آمدم
در شهرستان سده لنجان از توابع استان اصفهان زندگی می کنم و در سال ۹۱ وارد وزنهبرداری شدم. قبل از آن از ۱۲ تا ۱۴ سالگی به صورت حرفه ای جودو کار می کردم و حتی مقام استانی هم داشتم اما بعد از آن وارد وزنهبرداری شدم. اولین مسابقه ام نیز قهرمانی شهرستان لنجان بود که مقام دوم را به دست آوردم. پس از آن در مسابقات استانی شهرستان اصفهان شرکت کردم که موفق به کسب مقام نشدم. با این حال خوب پیش رفتم و توانستم در جایگاهی باشم که اکنون قرار دارم. برای اولین بار هم توسط محمدحسین برخواه که آن موقع سرمربی تیم جوانان بود به اردوی تیم ملی دعوت شدم. در مسابقات قهرمانی کشور البرز من را دید و با وجود اینکه وزنه کمی زده بودم اما دعوتم کرد و خدا را شکر میکنم که توانستم لطف و محبت او را جواب بدهم و مدالهای خوبی بگیرم.
*امکانات سالن شهرم عجیب است
سهراب مرادی و رشید شریفی دو وزنه برداری بودند که در شهرستان سده لنجان مدال های بین المللی داشتند و من هم دوست داشتم که قدم به تیم ملی بگذارم، مدال های بین المللی بگیرم و برای شهرم افتخارآفرین باشم. وجود این دو وزنهبردار برایم انگیزه زیادی بود. شهر سده لنجان با وجود اینکه جمعیت زیادی ندارد اما تعداد وزنهبرداران آن زیاد است. به نوعی این شهر مانند جویبار مازندران است که کشتی گیران زیادی دارد اما نکته این است که در این شهر امکانات سالن ما در حد یک سالن معمولی هم نیست و واقعا شرایط عجیبی دارد. کسی که قدم در سالن ما بگذارد و از نزدیک شرایط ما را ببیند باورش نمیشود که اینجا یک سالن وزنهبرداری است.
*وقتی میگفتم وزنهبردار قطر را شکست می دهم کسی جدی نمیگرفت
من امسال در دو مسابقه قهرمانی بزرگسالان آسیا و قهرمانی جهان شرکت کردم. پیش از مسابقات همیشه به دنبال این بودم که بهترین نتیجه را بگیرم اما اینکه بخواهم در هر دو مسابقه موفق به کسب مدال طلا شوم، خودم کمی تردید داشتم اما این اتفاق افتاد و من در هر دو مسابقه مدال طلا گرفتم که این فقط به لطف خدا و دعای خیر مردم بود. مسابقه اولم در رده بزرگسالان قهرمانی آسیا ازبکستان بود که در آن مسابقات چالش من رویارویی با فارس قطری بود. من کلاً چهار تجربه مسابقات بینالمللی دارم که در دو مسابقه قهرمانی جوانان آسیا و جوانان جهان به فارس قطری باخته بودم و اختلاف رکوردی ما هم بسیار زیاد بود. وقتی می گفتم که من یک روزی فارس قطری را شکست میدهم، کسی باورش نمی شد و حرفم را جدی نمیگرفتند اما در ذهن خودم این را گذاشته بودم که من باید او را شکست دهم. در واقع میخواستم این را ثابت کنم که توانایی من بیشتر از چیزی است که این وزنه بردار قطری فکر میکند و در مسابقات قهرمانی بزرگسالان آسیا هم موفق شدم این کار را انجام دهم.
*بعد از قهرمانی جهان عکس یادگاری گرفتند اما دیگر جواب تلفن ندادند
بعد از مسابقات قهرمانی جهان ازبکستان که مقام اول را به دست آوردم، دچار دوگانگی شدم چرا که برخی از عزیزانی که از آنها انتظار نداشتم از من تجلیل کردند اما از برخیها که توقع داشتم و به نوعی وظیفهشان بود، این کار را انجام ندادند. بعد از مسابقات قهرمانی جهان پاداش زیادی دریافت نکردم و شاید ورزش برای مسئولان اصفهان در اولویت قرار ندارد یا ورزشکار برایشان مهم نیست. خیلی از ورزشکاران این گلایه را دارند که برخی مسئولان فقط به دنبال گرفتن عکس یادگاری هستند که این اتفاق واقعا برای من افتاد. بعد از قهرمانی جهان خیلی از مسئولان فقط عکس یادگاری گرفتند و رفتند. ما فقط به واسطه مدال هایی که میگیریم میتوانیم مسئولان را ببینیم و پس از آن دیگر نه جواب تلفن میدهند و نه حتی میتوانیم آنها را حضوری ببینیم. رییس دفتر آنها فقط همین جواب را به ما میدهد که یا نیستند و یا جلسه دارند.
*نماینده مجلس شهرم با قولش من را سرکار گذاشت!
یک نماینده مجلس قبل از مسابقات قهرمانی آسیا به من قول استخدام داد اما تا الان پیگیری هم نکرده است. هر بار من را میدید این جمله را به کار می برد که بحث کار و استخدام شدنم با او است. اما یک سال گذشت و فقط من همین جمله را شنیدم. البته فکر میکنم که واقعا من را استخدام کرده چون به نوعی سرکارم گذاشته است! او به فرودگاه امام خمینی هم آمد و عکس و فیلم گرفت و داخل صفحه شخصی اش گذاشت. در جلسهای که در شهرداری برگزار شد هم جلوی همه قول داد استخدام من را پیگیری می کند اما در تماسی که چند روز پیش با او داشته اند عنوان کرده که هیچ قول استخدامی به من نداده است. اکنون این سوال برای من پیش آمده که وقتی نمیتوانند به قولشان عمل کنند چرا قول میدهند؟ اگر نمی توانند به قولشان عمل کنند پس برای گرفتن عکس و فیلم هم دیگر به فرودگاه نیایند.
*ماجرای پیشنهاد قطر به وزنهبردار ایران
من اکنون ۲۳ سال دارم اما دارایی من به عنوان قهرمان جهان و آسیا زیر صد میلیون تومان است که با آن حتی نمی توانم یک ماشین بخرم. این مبلغ هم حاصل قرارداد لیگ یا پس اندازهای قبل بوده است. فارس الباخ وزنه بردار قطری در مسابقات قهرمانی جهان به من پیشنهاد داد که به قطر بروم و عنوان کرد که همه شرایط و امکانات آنجا فراهم است. حتی دیگر اعضای تیم ملی هم در سالن حضور داشتند و ناظر این ماجرا بودند. بعد از مسابقات هم دوباره فارس با من صحبت کرد و گفت این برای دومین بار است که این پیشنهاد را میدهد.
*بگویم از پیشنهاد قطر وسوسه نشدم، دروغ گفتهام
اگر بگویم از پیشنهاد وزنهبردار قطر وسوسه نشدم دروغ گفته ام و بعد از اینکه دومین بار پیشنهاد داد وسوسه شدم مخصوصا اینکه بعد از قهرمانی جهان بی مهری هایی را دیدم و انگار برای مسئولان شهرم حکم غریبه را داشتم. البته درست است که دغدغه مالی دارم که این را همه ورزشکاران دارند اما به نظرم نمی توانم سرزمین مادری ام را رها کنم و دلم می خواهد هر افتخاری که به دست می آورم به نام ایران باشد. کاش مسئولان هم این را درک کنند وقتی ورزشکاران حرفه ای که پیشنهاداتی از کشورهای دیگر دارند، نمی پذیرند، واقعا دارند از چه امکانات و شرایط مالی میگذرند که این هم فقط برای ایران است بنابراین اگر به ورزشکار قولی می دهند به آن عمل کنند.
* کاخی که با وعدهها ساخته بودم فرو ریخت
به نظرم اگر یک وزنهبردار بخواهد به زندگی خود سر و سامان بدهد باید حتما طلای المپیک داشته باشد. با داشتن طلای جهان هم شرایط هیچ فرقی نمی کند. این را چون خودم در این شرایط هستم، می گویم و واقعاً دارم روزهای سختی را می گذرانم. انگیزه من برای افتخار آفرینی ذره ای کم نشده است اما میخواهم مردم این را هم بدانند که شرایط مالی رسول معتمدی بعد از قهرمانی در جهان هم هیچ فرقی نکرده است. میخواهم به مسئولان بگویم که ورزشکاران خواسته زیاد یا عجیب غریبی ندارند فقط میخواهند اگر قولی میدهند به آن عمل کنند. من زمانی که طلای قهرمانی جهان را گرفتم، وعده هایی به من دادند که فکر میکردم زندگیام متحول میشود اما وقتی که از قهرمانی جهان برگشتم متوجه شدم که چنین چیزی نیست. کاخی که با وعده مسئولان ساخته بودم بعد از چند روز فرو ریخت.
*ماجرای تمرین شبانه بخاطر شرمنده نشدن مقابل مردم!
خیلی ها به من میگویند، طلای المپیک پاریس برای من است اما سوالی دارم که دلم می خواهد مسئولان جواب بدهند. اگر به مسئول یک ارگانی بگویند یک سال بدون بودجه کار انجام دهد و پروژهها را جلو ببرد، واقعا میتواند این کار را انجام دهد یا خیر؟ چگونه از یک ورزشکار انتظار دارند که بدون حمایت دوباره مدال بگیرد؟ هیچ کسی از من نپرسید چگونه دارم قسط های وامی را می پردازم که با آن خودم را آماده کردم و مدال طلای آسیا و جهان را گرفتم. اطلاع دارند که من شبانه با موتور سیکلت به تمرین میروم تا جلوی مردم شرمنده نشوم؟ اگر برای گرفتن طلای المپیک پاریس تنها تلاش کردن کافی باشد من ۱۰۰درصد تلاشم را میکنم اما میدانم که تنها تلاش من کافی نیست و نیاز به حمایت هم دارم. من نه بیمه دارم و نه شغل. صادقانه و شفاف صحبت میکنم و فقط از مسئولانی که در این یک سال قول دادند اما به وعدههای خودشان، عمل نکرده اند درخواست دارم که به هیچ عنوان دیگر سراغ رسول معتمدی نیایند. اگر من افتخار آفرینی داشتهام فقط بر اساس تلاش خودم و دعای خیر مردم بوده است اگر قرار است این مسیر را به تنهایی ادامه دهم پس نیازی هم ندارم که مسئولان بیایند و با من عکس یادگاری بگیرند.
*دوپینگ در دید مردم جلوه خیلی بدی دارد
دوپینگ واقعا یک معضل تلخ است و حتی در دیدگاه مردم هم جلوه بسیار بدی دارد. فردی که تست دوپینگش مثبت می شود در دید مردم مانند این است بدترین جرم ها را انجام داده است. از این رو همیشه سعی من بر این است که به ورزش پاک فکر کنم و خدایی نکرده در این مورد دچار مشکل نشوم.
*سال ۱۴۰۱ برایم مهم است
سال آینده، سال مهمی برای من است و رویدادهای زیادی برگزار میشود. مهمترین آن بازیهای آسیایی است که البته این بازیها در وزن ۱۰۹ کیلوگرم برگزار می شود. در حالی که وزن بدن من ۱۰۲ کیلوگرم است بنابراین اگر انتخاب شوم با وزن کامل شرکت نمی کنم اما تلاشم را میکنم که مدال بگیرم. از این جهت وزن خودم را افزایش نمیدهم چون وزن ۱۰۲ کیلوگرم در المپیک پاریس است. میخواهم آمادگیام را برای مسابقات گزینشی المپیک حفظ کنم.
البته شیرینترین حرفی که شنیدهام این است که اکثر مردم به من میگویند که شخصیت محبوبی دارم. مردم به من خیلی لطف دارند و من را به عنوان یک ورزشکار خوش اخلاق میشناسند. تلاش میکنم که همین طور باقی بمانم و ذره ای غرور وارد رفتار من نشود.
*هفت سین ورزشی معتمدی
هفت سین ورزشی من سالن وزنه برداری، سرمربی، سنگ نوردی، سپک تاکرا، سافت بال، سده لنجان ( شهری کاملا ورزشی) است.
*سکه، سین مورد علاقه وزنه بردار ایران
بین سین های سفره هفت سین، سکه را ترجیح می دهم. بالاخره من اصفهانی هستم(باخنده).
*صحبت پایانی
سال جدید را به مردم تبریک می گویم. امیدوارم که جیب های مردم پر از پول و غم و غصه هایشان به دور باشد. همچنین امیدوارم شاهد ریشه کن شدن کرونا باشیم و هر اتفاقی برای ورزش ایران میافتد خیر باشد و کاروان ایران در بازیهای آسیایی نتیجه خیلی خوبی بگیرد.
انتهای پیام
نظرات