حسن روشن در گفتوگو با ایسنا، درباره درگذشت فرانک اوفارل، سرمربی ایرلندی پیشین تیم ملی فوتبال ایران که در فاصله سالهای ۵۳ تا ۵۵ عهدهدار هدایت ایران بود و پس از قهرمانی در بازیهای آسیایی و صعود به المپیک ایران را ترک کرد، گفت: اوفارل یک انسان واقعی بود؛ یک مربی. به اعتقاد من رایکوف زیربنا و فونداسیون فوتبال ایران را ساخت و اوفارل هم آن را تکمیل کرد. جالب این بود که برعکس کیروش، چند دستیار ایرانی مانند مهاجرانی، حبیبی و صالحنیا را هم در کنار خود داشت و کار را به آنها یاد داد. بعد از رفتن اوفارل از ایران، مهاجرانی سکان هدایت تیم ملی را به دست گرفت و نتایج خوبی در جام ملت های آسیا، المپیک و جام جهانی به خصوص در آرژانتین کسب کرد. اوفارل بعدها به عنوان خبرنگار در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین حضور داشت و و با تیم ملی ایران هم ملاقات کرد.
او در واکنش به اینکه برخی اوفارل را معمار و به نوعی دریچه ورود به عرصه فوتبال جهانی میدانند گفت: با تغییر نسلی که صورت گرفت، اوفارل جوانانی را به تیم ملی آورد که بعدا پیکره اصلی تیم ملی را ساختند. در ابتدا هم گفتن که شما اگر بخواهید یک آپارتمان ۱۰۰ طبقه هم بسازید، باید زیربنای محکمی داشته باشید. رایکوف این کار را کرد و فونداسیون فوتبال ما را ریخت. اوفارل به مدرنسازی فوتبالمان کمک کرد. رایکوف یک مربی اهل اروپای شرقی و یوگسلاوی بود. در آن دوران اکثر مربیان بزرگ اروپا، اهل اروپای شرقی بودند. همانطور که گفتم رایکوف قدم اول را برداشت و در ادامه اوفارل تیم را به سبک تیمهای اروپای غربی آماده کرد. رایکوف برخلاف کیروش که به دنبال بازی با تیمهای ضعیف بود، بازی با تیمهای برزیل، مجارستان و منچستریونایتد را مدنظر داشت. به اعتقاد من رایکوف و اوفارل به اضافه مهاجرانی بهترین مربیان ملی ما هستند.
این پیشکسوت فوتبال درباره ارتباطش با فرانک اوفارل اظهار کرد: او با همه بازیکنان تیم ملی در تماس بود اما به عنوان یک مربی ایرلندی، بسیار خانواده دوست بود. خانواده اوفارل هم در ایران حضور داشت و من و همسرم در اوقات فراغتمان با خانواده اوفارل به گردش میرفتیم و از امکان مختلف بازدید میکردیم. گاهگداری هم با مهاجرانی در تماس بود اما چنین ارتباطی را با سایرین نداشت.
او در واکنش به اینکه جراید انگلیسی به اوفارل لقب دیکتاتور را داده بودند، گفت: اصلا چنین چیزی نبود. او وقتی به ایران آمد، به تازگی از تیم منچستر یونایتد جدا شده بود. او به علت بی انضباطی، جرج بست را از ترکیب تیمش بیرون گذاشته بود تا با تنبیه بهترین بازیکن اروپا، با بازیکن سالاری مقابله کند. اوفارل جرج بست را ادب کرد و چند سال بعد هم جرج بست بابت رفتارش معذرت خواهی کرد. اوفارل بسیار خانواده دوست و مهربان بود. به هیچ عنوان به کسی حرف زور نمیزد.
روشن در پاسخ به این سوال که چرا اوفارل بعد از اتمام قراردادش، از ایران رفت و قرارداد این مربی تمدید نشد اظهار کرد: ایشان بزرگترین کار را کردند. اوفارل شاگردان خوبی را تربیت کرده بود. او مشاهده کرد که مهاجرانی میتواند کار او را به خوبی انجام دهد و اعلام کرد که قصد ادامه همکاری ندارد و میخواهد استراحت کند و به خبرنگاری بپردازد. وقتی دید امثال مهاجرانی و حبیبی هستند، گفت دیگر به من (اوفارل) نیازی ندارید. مهاجرانی هم رفاقت در تیم را افزایش داد و تیم کامل شد و قهرمان جام ملتهای آسیا شدیم و خیلی راحت هم به جام جهانی و المپیک رفتیم. این اتفاق در شرایطی بود که از دو قاره آسیا و اقیانوسیه فقط یک تیم به آن مسابقات میرفت.
وی در واکنش به اینکه آیا تصور میکند در سالهای آینده فوتبالیستی از ایران بتواند افتخارات آن دوران را تکرار کند گفت: تکرار این افتخارات امکان پذیر نیست چرا که قوانین هم مقداری تغییر کرده و بازیکنان زیر ۲۳ سال میتوانند به المپیک بروند.
بازیکن سالهای دور ایران و تیم تاج (استقلال) درباره مساله کاپیتانی تیم ملی که یکی از جراید آن روزگار نوشته بود، اوفارل اعتقادی به کاپیتانی حجازی به عنوان دروازهبان نداشت و بازوبند را به پروین واگذار کرد، گفت: هیچ مشکلی وجود نداشت. خیلی از تیم های انگلیسی هم آن موقع دروازهبانهای خود را به عنوان کاپیتان انتخاب می کردند. کاپیتان تیم ملی اسکاتلند هم دروازهبان بود اما دعوایی سر این موضوع در ایران نبود. کاپیتانی تیم ملی حق آقای پروین بود. قبل از او آقای جباری کاپیتان بود که از تیم ملی خداحافظی کرد و سپس نوبت به پروین رسید. احتمالا چاپ این مطلب به خاطر شیطنت جراید بوده است.
وی خاطرنشان کرد: حتی در سالهای قبل از انقلاب و بعد از خداحافظی تعدادی از بازیکنان باتجربه، من کاپیتان تیم ملی بودم که با دعوت آقای نصرالله عبداللهی به تیم ملی، بازوبند را به ایشان واگذار کردم چرا که بزرگتر از من بودند و با هم رفاقت داشتیم. من تجربه بسیار زیادی در تیم ملی داشتم اما به خاطر احترامی که قائل بودم این کار را کردم. آن موقع بچه ها خیلی راحت از این مسائل میگذشتند اما به دوره آقای کیروش نگاه کنید؟ بعضی وقتها در یک بازی چهار کاپیتان داشتیم. داور گیج میشد که الان کاپیتان کیست؟
او در واکنش به اینکه چنین اتفاقاتی بیشتر در ایران رایج است تا خارج از کشور گفت: همه این اتفاقات جالب در ایران است. آن موقع در ایران هم اینطور بود. احترام حرف اول را می زد اما الان حرف آخر را میزند.
روشن درباره اینکه آیا در سالهای بعد از انقلاب ارتباطی با اوفارل داشت یا خیر گفت: نه ارتباطی نداشتیم. اطلاعی نداشتیم.
او درباره خاطراتش از دوران حضور اوفارل در ایران گفت: خاطرات ما بیشتر خانوادگی است. آقای اوفارل دو دختر داشتند که همسن و سال همسرم بودند و بیشتر با همدیگر وقت میگذراندند. همسر آقای مهاجرانی هم با همسر آقای اوفارل همصحبت بودند. بنده و آقای اوفارل و مهاجرانی هم با همدیگر بودیم. خدا ایشان را بیامرزد. واقعا انسان بود.
اسطوره فوتبال ایران درباره اینکه آیا در گذشته ملاقاتی هم بین اوفارل و رایکوف شکل گفت گفت: بله ملاقات داشتند. یکی از شاهکارهای اوفارل این بود که هر دو ماه با مربیان لیگ جلسه میگذاشت. برای مربیان باشگاهی احترام قائل بود. برعکس کیروش از مربیان باشگاهی تشکر میکرد که بازیکنان را تربیت میکنند و در اختیار تیم ملی می گذارند. حتی اگر بازیکنی وجود داشت که به تیم ملی دعوت میشد اما مربی باشگاهی از او راضی نبود، او را کنار میگذاشت. اوفارل کاملا برعکس کیروش بود. اگر بخواهید مقایسه کنید، اوفارل بهترین مربی و کیروش بدترین مربی ما بودند. کیروش پولهای مردم را خورد و لژیونرهای ما را بدبخت کرد و باشگاهها هم به مشکل برخوردند. بزرگترین افتخار کیروش این بود که به جام جهانی رفتیم اما مهاجرانی در دورهای که یک تیم از آسیا به جام جهانی میرفت، این کار را کرد.
به گزارش ایسنا، فرانک اوفارل، مربی سابق تیم ملی ایران و باشگاههای منچستریونایتد و لستر سیتی دو روز قبل (شش مارس) در سن ۹۴ سالگی درگذشت.
انتهای پیام
نظرات