همزیستی مسالمتآمیز مردمان در هر کجای این کره خاکی مستلزم رعایت مساوات و برابری و عدل الهی است که جز با مسند نشینی بر منهج عدل حاصل نخواهد شد.
تا زمانی که توده مردم برای بهبود حال یکدیگر احساس مسئولیت نکنند، عدالت اجتماعی تحقق نمییابد و شجاعت نیز ارزشی ندارد مگر زمانی که با عدل همراه شده باشد، اگر همه مردم عادل شوند، ظالم باری به منزل نخواهد برد. عدالت و قدرت باید یار و یاور یکدیگر شوند و با همپیمانی خویش هر چیزی که عادلانه است، قدرتمند شود و هر چیزی که قدرتمند است، عادلانه.
وکیلالرعایا همان پرچمدار مدافع حقیقت است که احقاق حق و حقوق مردم را میسر و با شعلههای شرافت وجودی خویش بر دیباچه آسمانی انبیا جامه عمل بپوشاند.
۷ اسفندماه مصادف با تصویب لایحه استقلال وکلا به درخواست دکتر مصدق است تا نظارت بر وکلا متناسب با رعایت شأن آنها باشد، حقیقتی قربانی مصلحت نشود و قضات بصیرتی یابند تا وکیل را در موازات خویش ببینند نه در مقابل خویش.
وکالت، نه صنعت است نه هنر شغلی مقدس و طی کردن مسیری پر پیچ و خم است که جز باشرافت و وجدان کاری نمیتوان در آن به موفقیت و آرامش لایتناهی رسید.
استقبال گسترده جوانان دانشجو در کشور به سمت رشته حقوق و ایضا شغل وکالت از مسایلی است که نمی توان آن را نادیده گرفت. بسیاری بر این باور هستند که این علاقه گسترده جوانان به شغل وکالت، صرفا در مسایل مادی این شغل و نگاهی که جامعه به شغل وکالت به عنوان یک رشته بدون زحمت پولساز است دارد، ریشه دارد. بسیاری از نیز نگاهی منفی به این شغل دارند و از حق الوکاله ها می نالند. هرچه هست باید به سراغ اهل این کار رفت و از او در این خصوص پرس و جو کرد.
محمد طالبی، از وکلای شناخته شده در قم است که سالها در امر وکالت و تحقیق و پژوهش در موضوعات حقوقی فعالیت دارد.
طالبی دلایل استقبال مدعوین را اینگونه بیان میکند: مؤلفههای متعددی برای استقبال از شغل وکالت به نسبت افراد مختلف وجود دارد که این موارد شامل علاقه افراد، انتخاب صرفاً به عنوان شغل، تیپ شخصیتی فرد، شأن اجتماعی شغل وکالت، تنوع موضوعی و عدم روزمرگی در شغل وکالت و درآمد قابل توجه آن میشود، بهطوری که هرساله تعداد کثیری از دانشجویان را بر سرکلاسهای حقوقی مینشاند.
دلایل استقبال گسترده از وکلا در امور حقوقی
وی در خصوص ذهنیت اکثر مردم نسبت به وکلا عنوان کرد: مردم تقریباً در سالهای اخیر التفات بیشتری نسبت به حضور وکیل و اظهار نظر وی در تعاملات حقوقی و قراردادی پیدا کردند و رویکردی که در سالهای اخیر میتوان بیش از پیش مشاهده نمود، انتصاب وکیل در محاکم قضایی را به عنوان امری لازم تلقی مینمایند ولیکن باز همچنان این موضوع در بخش اقل جامعه رعایت میگردد و به نظر میرسد سیر صعودی در همکاری با وکلا قابل مشاهده است.
طالبی با اشاره به تکلیف مراجع مربوطه در خصوص اثر مثبت مشورت با وکیل یا اعطای وکالت به وی تصریح کرد: این امر موجب میشود که با دیدگاهی مثبت به شغل وکالت و وکیل، روند پیگیریهای قضایی از دقت بیشتر برخوردار گردند. گرچه بنا بر دلایلی، نگاه غالب بر شغل وکالت منفی و به دور از شأن وکالت است که این تفکر زیبنده شغل شریف وکالت نیست.
وی افزود: یک وکیل میبایست در حاشیه امن اعتباری و شخصیتی، دارای قدرت ارتباطی و فن تخصصی حقوقی فعالیت نماید تا بعضاً تلاش برای اثبات خودش، جایگزین دقت و فعالیت برای پرونده نشود.
این مدافع حقیقت در خصوص نظر نادرست غالب مردم بر ثروت فراوان وکلا اظهار کرد: این ذهنیت قابل تعمیم به تمام وکلا نیست، گرچه اینجانب اعتقاد دارم که وکلا ممکن است از حقوق مالی قابل توجهی برخوردار باشند اما باید قائل به چند نکته شد؛ اول اینکه درآمد این شغل آنچنان نیست که مینماید، دوم اینکه با توجه به تخصصی بودن این شغل به نسبت زحمات تحصیلی و پذیرش سخت در آزمون مربوطه، به نظر میرسد همچنان در جایگاه لازم درآمدی قرار ندارد.
ثروت وکلا
وی ادامه داد: ثروت وکیل فقط پول نیست بلکه بعد از حدود یک دهه، یک وکیل دارای وجدان، در مبحث بیماریهای روحی و جسمی ثروتمند است که هیچکس تاب پاسخ به این سؤال را ندارد که آیا مایلید داراییهای من را داشته باشید ولی سلامتیتان را معامله کنید؟
طالبی آگاهیهای لازم در خصوص شغل وکالت را منحصر به مورد خاصی ندانست و گفت: یک شخص حقیقی یا حقوقی، فقط یک مرتبه دچار خسارت جبران ناپذیر میشود و این دقیقاً مورد دغدغه اکثر جامعه وکلاست چرا که به دلالت تجربه عنوان مینمایم که اشخاصی که از ابتدا در معیت وکیل، اقدام به طرح امور حقوقی یا دفاع از حق خویش مینمایند دارای رتبه بیشتری نسبت به طرف مقابل خویش هستند.
وی با اشاره به مبحث عدم توانمندی مردم برای پرداخت حقالوکاله وکلا اظهار کرد: ذهن جامعه قصد پذیرش انتصاب وکیل را لازم نمیداند و زمانی این استلزام به وجود میآید که یا مرغ از قفس پریده است و یا سهراب مرده است و اینجاست که خسارات جبران ناپذیر را به همراه میآورد.
طالبی با اذعان بهضرورت مشورت با یک وکیل متخصص در امور حقوقی عنوان کرد: بارها مشاهده کردیم که افراد برای تعمیر لوازم خانگی خود که شاید ارزش مالی از دست دادن آن لوازم، تأثیری در زندگیشان نگذارد به متخصص مراجعه و اجرت پرداخت میکنند اما هیچگاه برای یک معامله منزل که عمری راجع به تهیه آن در دستگاه دولتی یا شغل آزاد خود، کارمندی یا کارگری نمودهاند، اقدام به مشورت با وکیل نکرده و تنها سرمایه زندگی خویش را دو دستی تقدیم اشتباهات وقایع یا اعمال حقوقی میکنند که برای باز پس گرفتن آن، چندین برابر هزینه و زمان بایست صرف نمایند که آیا بشود یا نشود و اینجاست که خطیر بودن شغل وکالت در ابتدا و انتهای وقایع حقوقی آشکار میگردد.
این وکیل باتجربه، در خصوص مسائل پیشروی متقاضیان این رشته بیان کرد: جوانان امروز برای ورود در این شغل بایست دارای اطلاعات حقوقی کافی، توانایی الکترونیکی و آی تی، ارتباط عمومی، پاک دستی، ایمان کافی و امانتداری باشند. البته که صداقت در کار وکالت میتواند به بهترین دلیل درآمد مالی نیز بدل گردد و این جزئی از تجربه بنده است.
وی با اشاره به احراز شرایط مساوی برای ورود دختران و پسران به این حیطه افزود: ورود داوطلبین رشته شغلی وکالت برای کسی سخت نیست مگر افرادی که تلاش لازم و کافی در مبحث علمی و سپس مصاحبه، کم همت و کمتوان هستند، ورود دختران این سرزمین نیز به این شغل، حسب اصل مساوات و برابری حقوق زن و مرد، هیچگاه منوط و مشروط به جنسیت داوطلبین نبوده ولیکن بانوان محترمی که در این شغل وارد میشوند بایست علاوه بر اینکه یک وکیل کارآمد باشند، به همان میزان بایست مادر خوب برای فرزندشان و خواهری مهربان برای خواهر و برادرشان و فرزندی نیکو و پر وقت برای والدینشان و دوستی خوب برای دوستان قدیمیشان باشند که جمع اینها به دلیل پر وقت بودن این شغل، ممتنع است.
طالبی در پایان گفت: گرچه آقایان هم این شرایط را دارا میباشند ولیکن سختی کار در شغل وکالت میتواند به ارزش یک زن که وکیل است بیش از پیش بیفزاید، همچنان که قابل مشاهده است که خانمهای وکیل، بیش از آقایان ایثار از زندگی میکنند، چراکه مسئولیت پرورش فرزندان را هم به دوش میکشند.
وکلا قبل از هر عنوان شغلی، انسان هستند و دارای حقوق مساوی به نسبت دیگر افراد جامعه هستند، لذا با تلاش و همت همهجانبه خود میتوانند مقاطع والایی را کسب و به تبع آن به درآمدی متناسب کوشش خود برسند که این امر جز با وجدانی بیدار و ثبات شخصیتی و عقیدتی میسر نمیشود.
منصب وکالت چراغی خورشید نشان است که دل ستمدیده به گرمای وجودی آن گرم و خوش است تا جور ظالم برطرف و کفه ترازوی عدالت سنگین شود. وکیل نماینده و پاسبان حق جفا دیده است که میل به ناحق در مرام و شیوه او جای ندارد، پس چه نیک است اگر ذهنیت نادرست و شرمآور نسبت به جایگاه وی به دید مثبت و سازنده بدل شود.
انتهای پیام
نظرات