نگارسادات معصومزاده در گفتوگو با ایسنا بیان کرد: زبان فارسی در اصل زیرمجموعهای از یک خانواده زبانی بسیار بزرگ به نام خانواده زبانهای (هندواروپایی) است که در زیرشاخه کوچکتر خود به زبانهای (هند و ایرانی) تقسیم میشود. قدیمیترین دورهای که از زبانهای ایرانی آثار و مدارکی در دست داریم، دوره باستان نامیده میشود.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: فارسی باستان در نواحی جنوبی ایران (ایالت فارس) رواج داشته و به همین دلیل هم فارسی خوانده میشود؛ پس علت اینکه زبان ما فارسی نامیده میشود به خاطر، رواج فارسی باستان در منطقه فارس (محل حکومت و استقرار هخامنشیان) بوده است.
معصومزاده بابیان اینکه خط میخی بود که زبان فارسی را به ما شناساند افزود: نکته اینجاست که بهجز کتیبهها (مثلاً کتیبه بیستون که بهفرمان داریوش اول کنده شده است) الواح گلی و سنگی، آثار مکتوب دیگری از دوره باستان، در دست نیست و حتی قبل از کشف خط دوره باستان که (خط میخی) نامیده میشود، سلسله هخامنشیان و اصل زبان فارسی باستان نیز در غبار فراموشی تاریخ مدفون شده بود.
وی بابیان اینکه در تقسیمبندیهای زبان شناسان، تاریخ و جغرافیا عوامل مهمی هستند اظهار کرد: بر اساس تاریخ، زبان فارسی را میتوان از دل خانواده بزرگ زبانهای هندواروپایی به ۳ دوره: باستان، میانه و نو تقسیمبندی کرد. هنوز هم بسیاری از افراد هستند که زبان فارسی را با زبان عربی همریشه میدانند درحالیکه خانواده زبانهای عربی متعلق به خانواده (حامی و سامی) و زبان فارسی متعلق به خانواده (هندواروپایی) است.
این دانشجوی دکتری ادبیات فارسی با اشاره به اینکه آنچه از گذشته زبان فارسی باقیمانده متعلق به دوره (میانه) است تصریح کرد: نام دیگر فارسی میانه پهلوی ساسانی است. از این دوره، اسناد، سکهها، قبالهها، متون و سفالینههای بسیاری باقیمانده است. اما خط پهلوی که برای نوشتن متون پارتی و پهلوی (فارسی میانه) به کار میرفته، اکنون جای خودش را به الفبای دیگری داده که مقتبس از خط کوفی است؛ بنابراین زبان فارسی امروز ما تکاملیافته فارسی پهلوی (میانه) است که به الفبای مقتبس از کوفی (تکاملیافته به شکل الفبای فارسی) خوانده و نوشته میشود.
وی در ادامه افزود: اگر به گذشتههای بسیار دور زبان فارسی، سفر کنیم به زبانی میرسیم که در اصل هیچ تناسبی با آنچه بهعنوان زبان فارسی امروز میخوانیم ندارد. عملاً در هزار سال اخیر زبان فارسی از قرن چهارم تا اکنون را در برمیگیرد و به فارسی دری مشهور است. کلمه دری نیز تعابیر مختلفی دارد، برخی معتقدند به دلیل انتساب این زبان به دربار سامانیان، فارسی را فارسی دری مینامند.
معصومزاده گفت: نکته بسیار مهمی که وجود دارد نفی روح برتریجویی در زبان و فرهنگ است؛ گرچه برخی فرهنگها به جهت نمودهای انسانیتر، جهانی شدهاند اما در تفکر امروز، هیچ زبانی بر زبان دیگر برتری ندارد؛ گرچه ممکن است دستگاه و امکانات زبانی برخی زبانها گستردهتر و بزرگتر باشد و بتوان در آن زبانها مقاصد کلامی را بهتر و دقیقتر بیان کرد یا برخی زبانها مانند زبان فارسی، آهنگین و شیرین باشند اما برتریجویی بر پایه زبان، هدفی نژادپرستانه است.
وی اظهار کرد: اکنون کشورهایی مانند ازبکستان و افغانستان که درگذشته و پیش از مرزبندی و تبدیلشدن به کشورهای مستقل، جزو قلمرو ایران قرار داشتند و به زبان فارسی تکلم میکردند، باوجود مرزبندیها همچنان به زبان فارسی تکلم میکنند و اگر ما بهعنوان یک ایرانی در شهر خجند، بخارا، هرات یا سمرقند حضور داشته باشیم بهراحتی سخن آنان را درمییابیم و آنان نیز میتوانند بهراحتی با ما همکلام شوند اما تفاوت در ادای کلمات به جهت اقلیم، فرهنگ و ارتباطات جهانی، اجتنابناپذیر است. چنانچه در اساس هنوز هم همه ما در پهنه زبان فارسی هستیم و دستور و ذات زبانمان مشترک است.
این دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی خاطرنشان کرد: به نظر من برای پاسداشت زبان فارسی، اجتناب افراطی از زبان عربی کاری نادرست است، الگوی ما در زبان فارسی، بزرگان زبان فارسی هستند؛ حذف افراطی کلمات عربی که گاه در فرهنگ ما نیز ریشه دوانده، از دست دادن بخشی از بوستان و گلستان سعدی است.
وی در پایان تأکید کرد: بهترین کار برای حفظ زبان فارسی، در گام اول مطالعه درباره زبان فارسی و خاستگاه آن است؛ سپس آشنایی با متون شاهنامه، گلستان، تاریخ بیهقی و متون ارزشمند دیگر که بسیاری از نقاط تاریک ذهن ما را روشن خواهد کرد.
انتهای پیام
نظرات