به گزارش ایسنا، پایگاه خبری العهد در گزارشی در تحلیل سخنرانی سعد حریری نوشت: اگر انتخابات پارلمانی ماه مه در لبنان نبود شاید سعد حریری، نخست وزیر سابق لبنان هرگز به بیروت باز نمیگشت و چنین موضعی را اتخاذ نمیکرد. تنش و اضطراب در برخورد رهبران و نمایندگان جریان المستقبل در تعامل با انتخابات پارلمانی که مقدمات لجستیکی و مردمی و ائتلافهای فوری را میطلبد کاملا واضح و روشن است اما حریری در اتخاذ تصمیم خود با وجود فشارهای رهبران جریان المستقبل تأخیر و تعلل کرد. پیشتر رهبران اصلی جریان المستقبل اعلام کرده بودند که سعد حریری قصد دارد دفاتر جریان المستقبل را ببندد و حریری نیز این اخبار را تکذیب نکرد.
حریری به دلیل فشارهای سنگین عربستان به مرز یأس و ناامیدی رسیده است. به رغم اینکه که وی همواره در هر مناسبتی همبستگی خود را با عربستان اعلام میکند و در هر زمانی که حملاتی از سوی یمن علیه عربستان صورت میگیرد یا زمانی که اظهارات سیاسی از سوی مقامات لبنان علیه عربستان ایراد میشود همواره از ریاض حمایت میکند، اما این فشارها همواره وجود دارد. تمام تلاش وی برای ترمیم این روابط با موانعی روبرو شده است.
پیامدهای نزاع داخلی عربستان
دو دلیل برای محروم شدن حریری از حمایت و جایگاهش نزد پادشاهی عربستان وجود دارد:
اول دلیل سعودی- داخلی که دلیل اساسی است و دوم سیاسی-لبنانی که درباره موضع حریری نسبت به حزب الله است. محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان از حریری خواسته بود با حزبالله مقابله کند اما حریری این را به منزله یک جنگ داخلی میدانست.
باید کمی به بررسی دلیل اول پرداخت چرا که بر روابط میان رهبری کنونی عربستان و حریری سایه میاندازد. بی شک خاندان حریری از رفیق حریری، نخست وزیر فقید لبنان گرفته تا بقیه خاندان حریری نقش سیاسی خود را از طریق حمایت و روابط مستحکم با ملک فهد بن عبدالعزیز به دست آوردهاند. به خاطر همین روابط، شرکت اوجیه در عربستان فعالیت زیادی دارد و واردات آن به میلیاردها دلار میرسد و همین مسئله آن را در راس یکی از شرکتهای بزرگ در جهان عرب قرار داده است. بعد از اینکه رفیق حریری در سال ۲۰۰۵ ترور شد و پسرش مسئولیت امور سیاسی و مالی را بر عهده گرفت این روابط همچنان مستحکم ماند اما با روی کار آمدن نسل دوم خاندان حاکم عربستان اوضاع تغییر کرد. بعد از اینکه یک فایل صوتی از حریری منتشر شد که در آن به محمد بن نایف، وزیر کشور عربستان در آن زمان توهین شده بود روابط وی و محمد بن نایف به مرز حساسی رسید. بعدا نیز که محمد بن سلمان ولیعهد شد به حریری را فردی میدید که با شاهزادگانی که مانع رسیدن او به قدرت شدند، ائتلاف کرده است.
باید به این مسئله اشاره کرد که تمام کسانی که با دوره ملک عبدالله، پادشاه سابق عربستان در ارتباط بودند هدف ولیعهد جدید بودند چرا که وی در اواخر حیاتش قصد داشت پسرش متعب فرمانده گارد ملی را از طریق تعیین مقرن بن عبدالعزیز به عنوان جانشین ولیعهد جانشین خود کند و به نظر میرسد ملک سلمان این را فهمیده بود برای همین در ماههای آخر زندگی ملک عبدالله رقابت برای رسیدن به قدرت از طریق عزل و نصبها و دستورات پادشاهی کاملا واضح بود.
بعد از مرگ ملک عبدالله سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه کنونی عربستان اقدامات وی را نقض کرد و فوراً مقرن بن عبدالعزیز را برکنار کرد و به جای وی محمد بن نایف را به عنوان ولیعهد تعیین کرد. بعد از آن محمد بن سلمان را به عنوان جانشین ولیعهد تعیین کرد. محمد بن نایف بعد از چند ماه برکنار شد و محمد سلمان به جای وی به عنوان ولیعهد تعیین شد.
درگیری تنها به پستهای اصلی متوقف نشد و همین که محمد بن سلمان ولیعهد شد کمپینی را برای گرفتن قدرت از دشمنانش و مجبور کردن آنها به کوتاه آمدن از بخش اصلی از ثروت خود به راه انداخت. همین مسئله باعث شد که حریری نیز درباره شرکت اوجیه متحمل خسارتها و پرداخت بهایی شود. محمد بن سلمان با بهانههایی مثل سوءمدیریت و فساد در سعودی اوجیه و متهم کردن شرکت بنلادن به کوتاهی در حادثه سقوط بالابر در مکه در سال ۲۰۱۵ این دو شرکت را متوقف کرد. این اقدامات به صورت همزمان اتخاذ شد و بعد از آن نیز محمد بن سلمان کمپین گستردهای را علیه تعدادی از شاهزادگان به راه انداخت و آنها را در هتل ریتز کارلتون در ریاض بازداشت کرد.
محمد بن سلمان حریری را مواخذه کرد که از تحرک برخی شاهزادگان علیه او خبر داشته اما به او اطلاع نداده است. اینگونه حریری از نظر مالی حذف شد تا این مقدمهای برای حذف وی از صحنه سیاسی در لبنان باشد.
حریری سال ۲۰۱۷ به ریاض فراخوانده شد. وی از آن چیزی که میترسید اتفاق افتاد و مجبور شد که بیانیه استعفا از نخست وزیری لبنان را از ریاض قرائت کند. با اینکه این موضوع به صورت ظاهری با مداخله امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه حل و فصل شد و حریری به لبنان بازگشت و از استعفا انصراف داد اما محمد بن سلمان تعامل خود را با حریری تغییر نداد و بار دیگر در سال ۲۰۱۸ زمانی که در اوج بحران قتل جمال خاشقجی، روزنامه نگار منتقد سعودی به دست تیم عربستانی در کنسولگری عربستان در استانبول به او نیاز داشت او را به ریاض فراخواند.
مسئله جالب توجه این است که خانواده حریری همچنان در ریاض هستند و به رغم میانجیگری محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی برای انتقال آنها به امارات اما به دلیل نامشخصی موفق نشد ممکن است دلیل آن این باشد که آنها گروگان سیاسی باشند.
تشدید نزاع در لبنان
دلیل دومی که باعث دور شدن دو طرف شده، پافشاری محمد بن سلمان بر قرار دادن حریری در مقابل حزب الله است. سمیر جعجع، رئیس حزب القوات البنانیه باعث انزوای حریری و کنار گذاشته شدن او از سوی ولیعهد عربستان شد و جای او را به عنوان الگوی بهتری در تعامل با حزبالله لبنان گرفت. سفیر عربستان نیز به مقر اقامت سمیر جعجع در رفت و آمد است. این برخورد عربستان باعث تعجب تعدادی از رهبران سنی لبنان شده که عربستان را قبله سیاسی و مذهبی میدانند که وظیفه آن این است که به رهبران سنی در لبنان کمک کند.
عجیب نیست که حامیان حریری به صورت مستقیم تیر خود را به سمت محمد بن سلمان پرتاب میکنند و به خاطر کناره گیری موقت وی از فعالیت سیاسی اعتراض میکنند. آنها همچنین تیر خود را به سمت سمیر جعجع پرتاب میکنند که میخواهد به آرای اهل تسنن در انتخابات آتی دست یابد.
چه بسا حریری قصد داشت با تصمیم خود یک شوک دوگانه را ایجاد کند یکی نزد مردم که قبلا به دلیل عملکرد سیاسیاش او را مواخذه میکردند اما اکنون او را قربانی توطئه داخلی و خارجی میدانند و یکی نزد مقامات عربستان برای اینکه در برخورد با او بازنگری کرده و از تصمیمشان برای حذف او از نظر مالی و سیاسی منصرف شوند.
حریری قصد دارد موج اعتراضات قوی را ایجاد کند تا هرگونه تلاشی برای ایجاد جایگزینهایی برای وی را ناکام بگذارد و نبرد انتخاباتی بدون وی علیه حزب الله با نظارت عربستان و آمریکا را سخت کند. باید به این نکته اشاره کرد که حریری در واقع فعالیت سیاسی خود را تعلیق کرده نه اینکه به طور کامل به آن پایان داده باشد. باید منتظر این باشیم که آیا این کشورها بعد از این تحول که پیامدهای زیادی را در عرصه سیاسی لبنان و به ویژه مقابله با حزبالله ایجاد میکند در تصمیم خود بازنگری میکنند یا خیر و آیا این مسئله بر روند انتخابات و برگزاری آن تاثیر خواهد گذاشت یا خیر.
انتهای پیام
نظرات