فرایند تشکیل دولت
فرایند تشکیل دولت و یا گزینش و نصب اعضای قوه مجریه از جریانات عمده زندگی سیاسی در دموکراسیهای پارلمانی است. هیات دولت در دموکراسیهای پارلمانی معمولاً کابینه و شورای وزیران خوانده میشود و در رأس آن، نخستوزیر یا صدر اعظم قرار دارد. هیات دولت معمولا هفتهای یکبار تشکیل جلسه میدهد. شمار اعضای کابینه معمولاً بین ۱۰ تا ۳۰ نفر است و تصمیمات به اتفاق آرا گرفته میشود. اعضای هیات دولت به صورت فردی و جمعی در مقابل پارلمان مسئولند و پارلمان میتواند با رای عدم اعتماد آنها را خلع کند.
در برخی کشورها، برخی از اعضای کابینه مسئولیت هیچ وزارتخانهای را برعهده ندارند. در دموکراسیهای پارلمانی تشکیل هیات دولت به سه منظور اصلی صورت میگیرد: اول تعیین وزرا جهت نظارت بر دستگاه دیوانی، دوم تنظیم برنامهها، سیاستها و رویههای حکومتی و سوم تعیین حامیان و مخالفان حکومت در پارلمان.
امروزه فرایند تشکیل هیات دولت تحت کنترل احزاب سیاسی است. در نظامهای دوحزبی، حزب برنده به طور انحصاری به تشکیل هیات دولت میپردازد و در نظامهای چندحزبی، مخصوصا اگر هیچ یک از احزاب اکثریت آرا را به دست نیاورد، امکان برخورداری از قدرت انحصاری به این معنا منتفی است. بر اساس اینکه چند حزب در قدرت سهیم باشند و حزب برتر چه میزانی از آرا را کسب کرده باشد، انواعی از هیأت دولت پیدا میشود.
هیأت دولت ممکن است کابینه تکحزبی و ائتلافی باشد. در کابینه ائتلافی دو یا چند حزب سهیم اند. با این حال ممکن است احزاب دیگر بدون آنکه در قدرت اجرایی سهمی داشته باشند، از کابینه حمایت کنند. احزاب حامی معمولاً از وزن و اهمیت لازم برای عضویت در کابینه برخوردار نیستند. ائتلافهای حمایتی ممکن است برحسب سیاستها و مسائل مختلف از احزاب مختلفی تشکیل شوند که در این صورت ائتلافهای گذرا یا پارلمانی خوانده میشوند.
بر اساس اینکه هیات دولت از حمایت اکثریت پارلمانی برخوردار باشد یا نباشد نیز انواعی از کابینه وجود دارد. هیات دولتی که از حمایت اکثریت پارلمان برخوردار باشد، دولت اکثریت خوانده میشود، در غیر این صورت دولت اقلیت به شمار میرود. دولتهای اقلیت معمولا کمدوامتر از دولتهای اکثریت هستند. ائتلاف دربرگیرنده کل احزاب یا احزاب بزرگ را ائتلاف بزرگ مینامند. چنین ائتلافهایی معمولاً در شرایط جنگ و بحران تشکیل میشوند. کابینههای موقت که برای اداره امور جاری در مدت زمان محدودی که مذاکره برای تشکیل هیات دولت در جریان است، تشکیل میشوند، دولت سرپرستی نامیده میشوند. گاه ممکن است رئیسجمهور به همین منظور کابینه مرکب از افراد غیر وابسته به احزاب سیاسی تشکیل دهد.
در نظامهای پارلمانی، رئیس کشور ابتدا شخصی را به عنوان نامزد پست نخستوزیری تعیین میکند. با این حال رهبران احزاب در معرفی نامزد نقش مهمی ایفا میکنند. در برخی موارد پارلمان خود مستقیم نخستوزیر را تعیین مینماید. معمولا در صورتی که یکی از احزاب از اکثریت پارلمانی قابل اتکایی برخوردار باشد، رئیس کشور رهبر آن حزب را به تشکیل هیات دولت فرامیخواند، در غیر این صورت معمولا مذاکرات طولانی و دشواری برای تشکیل کابینه صورت میگیرد. ممکن است در نهایت کسی که مسئولیت انجام چنین مذاکرات را میپذیرد، خودش در صورت توفیق در مذاکرات، نخستوزیر شود.
نخستوزیر جدید پس از انتصاب یا انتخاب اولیه میباید گروهی را برای تشکیل کابینه فراهم آورد و در عین حال سیاست های خود را تنظیم و معرفی نماید. در نهایت کابینه جدید میباید مورد تایید رئیس کشور قرار گیرد. در برخی موارد اعضای کابینه باید تایید پارلمان را به دست آورند و در موارد دیگر خود نخستوزیر منتخب همراه با اعضای کابینه خود میباید مورد تایید پارلمان قرار گیرند. در دموکراسیهای قدیمیتر معمولا نیازی به چنین تاییدی دیده نمیشود.
کابینه دولت
در دوران جدید با تفکیک رییس کشور (مثلا شاه یا رئیس جمهور) از رییس دولت، کابینه به عنوان هیات اجراییِ اختیارات رئیس دولت، در همه جا نهادینه شد. البته در برخی کشورها مانند آمریکا رئیسجمهور و رئیس دولت یکی هستند. به علاوه در قانون اساسی این کشور هیچ ذکری از کابینه دولت به میان نیامده است. در نتیجه روسای جمهور اختیارات خود را به شیوهای به وزرای خود تفویض نمیکنند که موجب اقتدار دستهجمعی و نهادی آنها شود.
شیوه تصدی وزارت و یا عضویت در کابینه دولت در کشورهای گوناگون متفاوت است. در فرانسه، آلمان و ژاپن اعضای کابینه معمولاً در آغاز کارمندان رسمی دولت هستند و سپس به عنوان وزیر و عضو کابینه به جامعه سیاستمداران حرفهای میپیوندند. در مقابل در سنت سیاسی انگلیسی در کشورهای مانند انگلستان، کانادا و استرالیا اعضای کابینه قبلا کارمند رسمی حکومت نیستند، بلکه به عنوان سیاستمدار حرفهای وارد کابینه میشوند. در ایالات متحده آمریکا ترکیبی از این دو شیوه مشاهده میشود.
اغلب کابینهها به نحوی نماینگر قدرت احزاب و نیروهای حاکمان اند. رژیمهایی که تکیهگاهشان نظامی است، طبعا برخی وزارتخانههای مهم را به ارتش واگذار میکنند. در کشورهایی مثل انگلستان، حزبی که دارای بیشترین شمار کرسیهای در مجلس عوام باشد، کابینه تشکیل میدهد اما اگر فاقد اکثریت در مجلس باشد، ممکن است حکومت اقلیت تشکیل دهد. در این حالت احزاب کوچکتر بدون توفیق حضور در کابینه از دولت حمایت میکنند. در صورتی که احزاب کوچکتر خواهان حضور در کابینه دولت باشند، حکومت ائتلافی پدید میآید.
در ایالات متحده روسای جمهور سعی میکنند تا وزرای منتخب در هر وزارتخانهای مقبول گروههای ذینفوذ در آن حوزه باشند. مثلا وزیر خزانهداری باید برای گروههای مالی و اقتصادی عمده قابل قبول باشد. همچنین روسای دولت اغلب در تشکیل کابینه خود به ساختار قومی و منطقهای کشور توجه دارند و نیز نقش زنان را در نظر میگیرند.
منبع: کتاب آموزش دانش سیاسی، دکتر حسین بشیریه
انتهای پیام
نظرات