به گزارش ایسنا، روزنامه «اعتماد» در ادامه نوشت: دکتر سیدابراهیم فیوضات از نسل جامعهشناسان ایرانی بود که دانش جامعهشناسی را از مهد جامعهشناسی در فرانسه آموخته بود و بعدها در محیط دانشگاهی ایران عمده تمرکزش بر جامعهشناسی صنعتی بود و بیشتر آثار او نیز مرتبط با همین حوزه است.
فیوضات زندگی پرفراز و نشیبی را تجربه کرده بود و شاید یکی از دلایل توجه او به جامعهشناسی صنعتی نیز ناشی از آشنایی او با محیط سخت کسب و کار در همان دوران کودکی بود. او در سال ۱۳۱۲ در محله مصلی کازرون به دنیا آمد، اما خیلی زود در همان سنین کودکی وارد بازار کار شده بود.
در گفتوگوی مفصلی که «عمادالدین شیخالحکمایی» در سال ۱۳۸۳ با او داشت و توسط «نشر کازرونیه» در قالب کتاب دوم «گفتوگو با چهرهها» منتشر شده است، فیوضات به فضای سخت آموزشی و حتی کاری خود اشاره میکند و میگوید به خاطر دارم یکبار ۵۶ چوب به خاطر اشتباه آموزشی در مکتب به کف پایم زدند که آثار منفی آن تنبیه هنوز پس از سالها در ذهنم باقی است.
استاد فقید جامعهشناسی دانشگاه شهید بهشتی حتی در این گفتوگو میگوید که در دوران آموزش در مکتب تصور اینکه روزی باسواد شود، برایش بسیار دشوار بود. فیوضات همچنین تجربههای کاری خود در دوران کودکی را از کار در گیوهدوزی تا شاگردی در حجره چایفروشی تاجری به نام زهرایی در بازار کازرون عنوان میکند و مهاجرت خود به آبادان در ۱۳ سالگی را به عنوان کارآموز فنی در شرکت نفت مورد اشاره قرار میدهد.
در عین حال تحصیلات دانشگاهی فیوضات با ورود به دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۳ در رشته زبان انگلیسی و پس از آن ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در همان دانشگاه در رشته علوم اجتماعی آغاز شد. فیوضات در سال ۱۳۵۰ در دانشگاه آکسفورد بریتانیا هم پذیرفته شد، اما به دلیل اشتغال همزمان به کار در سازمان امور اداری و استخدامی نتوانست وارد آکسفورد شود و سه سال بعد در سال ۱۳۵۳ با استعفا از سازمان امور اداری، تحصیلات دکتری خود را در رشته جامعهشناسی سیاسی دانشگاه پاریس آغاز کرد. فیوضات در سال ۱۳۵۷ همزمان با انقلاب اسلامی ایران توانست از رساله دکتری خود با عنوان «نفوذ بیگانگان و اثرات اجتماعی اقتصادی آن در ایران» در دانشگاه پاریس دفاع کند و یک ماه پس از وقوع انقلاب به تهران آمد و همانجا به دانشگاه شهید بهشتی که آن زمان دانشگاه ملی خوانده میشد، درخواست همکاری داد. این درخواست همکاری بلافاصله از سوی دانشگاه پذیرفته شد و فیوضات یکی از اولین اساتید جامعهشناسی بود که پس از انقلاب به استخدام دانشگاه شهید بهشتی درآمد.
فیوضات طی سالهای حضور در دانشگاه شهید بهشتی که تا بازنشستگی او ادامه یافت، فعالیتهای متعددی در حوزه جامعهشناسی ایران برعهده گرفت و طرحهای تحقیقات جامعهشناسی چندین شهر در استانهای خوزستان، کرمانشاه، آذربایجان شرقی و هرمزگان در دهه ۱۳۶۰ از مهمترین تحقیقات میدانی او به شمار میرود.
در دهه ۱۳۷۰ فیوضات علاقه اصلی خود، یعنی جامعهشناسی صنعتی را دنبال کرد و کتابها و آثار او از این دوره به بعد بهطور عمده موضوعات جامعهشناسی صنعتی را در بر میگیرد.
«بررسی تحولات نظام استاد - شاگردی در ایران» اولین کتاب علمی فیوضات در حوزه جامعهشناسی صنعتی است که در سال ۱۳۷۲ توسط دانشگاه شهید بهشتی منتشر شد. فیوضات در این کتاب معتقد است که نظام استاد-شاگردی در ایران علاوه بر آنکه متاثر از مذهب بوده، در مراحل مختلف تاریخی از جنبشها و نهضتهای فکری چون اهل فتوت و جوانمردی نیز الهام گرفته و حتی نظام تصوف نیز بر آن تاثیرگذار بوده است. به گفته فیوضات در جامعه امروزی نظام استاد-شاگردی فقط در حوزه پزشکی باقی مانده و در دیگر حوزهها و صنایع و فنون به فراموشی سپرده شده است. به اعتقاد استاد فقید دانشگاه شهید بهشتی، فراموشی و به انزوا رفتن نظام استاد-شاگردی تاثیرغیرسازنده و منفی خود را بر نظام صنعتی ایران برجای گذاشته و فرهنگ کار حرفهای گذشته به نسل بعدی انتقال نمییابد و این جدایی نسلی پوچی و بیهدفی در نظام کاری را ایجاد کرده است، در این شرایط ما نیاز داریم که برای بازگشت نظام استاد-شاگردی به کارهای حرفهای برنامهریزی داشته باشیم.
فیوضات همچنین در سال ۱۳۷۴ مجموعه مقالاتی را در ارتباط با جامعهشناسی صنعتی منتشر کرد و پس از آن در دهه ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ کتابهای «فرهنگ، اخلاق کار و نخبهگرایی در ایران»، «نظریههای انحرافات اجتماعی» و «اصلاحگری و ایران» را به رشته تحریر درآورد.
در همین دوران نیز مهمترین کتاب فارسی زبان در حوزه جامعهشناسی صنعتی را با عنوان «جامعهشناسی صنعتی با تکیه بر تجربه ایران» در سال ۱۳۹۱ منتشر کرد که تاکنون نیز مهمترین اثر علمی در این حوزه به شمار میرود. فیوضات در کتاب «جامعهشناسی صنعتی» به عنوان مهمترین کتاب موجود در این حوزه معتقد است: فرآیند صنعتی شدن در ایران در اواسط قرن هجدهم با بیماری کرم ابریشم متوقف شد، چون این بیماری صنایع ابریشم ایران را زمینگیر کرد. حتی قبل از آن نیز تلاش امیرکبیر برای تحول در صنعت محدود به ایجاد دارالفنون و ورود چند کارشناس خارجی بود. پس از آنکه صنایع ابریشمبافی ایران از رونق افتاد، نفت به تدریج جای ابریشم را گرفت و اقتصاد ایران به شبکه جهانی صنعتی پیوند داده شد. از سوی دیگر افول ابریشمبافی شهرهای صنعتی ایران یکی پس از دیگری رو به انزوا نهاد و پس از آن نفت عیار صنعت ایران شد و این روند تا انقلاب به صورت افتان و خیزان ادامه یافت. انتظار بر این بود که انقلاب اسلامی بتواند مشکل صنعت و صنعتی شدن را حل کند، اما در دو دهه اول پس از انقلاب، جنگ و آثار اقتصادی آن مانع برنامهریزی در صنعت ایران شد، در حالی که همزمان کشورهای جنوب شرق آسیا به نام ببرهای آسیایی که روزگاری مستعمره انگلیس، امریکا و ژاپن بودند پا به میدان صنعتی شدن گذاشتند و برنامهریزی برای سرمایهگذاری، پسانداز معقول، استراتژی پیگیر و انعطاف قابل توجه، این کشورها را به غولهای اقتصادی آسیا مبدل کرد. چنین جزر و مد جهانی نشان میدهد که ایران هم میتواند از فرآیند صنعتی شدن پایدار بهرهمند شود ولی این تحول نیاز به دگرگونیهای فرهنگی عمیق ساختاری دارد تا بتواند کمکم به اصلاح و بازنگری صنعتی و تولید خود پرداخته و گامهای موثری برای آیندگان بردارد. این شرایط به ما میفهماند که فرآیند صنعتی شدن پایدار ضروری است و برای این کار مدل جنوب شرقی آسیا میتواند قابل تامل باشد. در این مدل علاوه بر سرمایهگذاری، برنامهریزی، انعطافپذیری، امنیت سیاسی و فکری و آزادی داد و ستد به همراه وجود تشکلهای حرفهای و سازمانهای مردمنهاد «انجیاو» ضروری است تا هم کارگران و هم کارفرمایان در امور صنعتی خود موفق باشند. این فرآیند کپیبرداری هدف نیست، بلکه تحلیل تجربه دیگران است. در عین حال ایران از جمله کشورهایی است که اغلب با گسستهای فرهنگی و تاریخی مواجه بوده است. چنین کشوری برای اینکه خدمات صنعتی و رفاهی مقبول داشته باشد، علاوه بر مسائل یاد شده، باید به اخلاقی اندیشیدن و عمل کردن نظام علمی و صنعتی و سختکوش بودن در کنار استقلال در کار و پشتکار با خردورزی همراه باشد تا توفیقی به دست آورد.
فیوضات در عین حال در میان آثار تحقیقی خود از جامعهشناسی سیاسی نیز غافل نبود. کتاب «دولت در عصر پهلوی» که در سال ۱۳۷۵ منتشر و کتاب «اصلاحگری و انقلاب» که در سال ۱۳۸۶ روانه بازار شد، دو کتاب مطرح این جامعهشناس ایرانی در حوزه سیاسی است.
کتاب «اصلاحگری و انقلاب» مروری است بر نگاه صاحبنظران فکری فلسفی و سیاسی در مورد اصلاحگری و اندیشههای رفاه به ویژه جانلاک اندیشمند و مسلح بریتانیایی. به اعتقاد نویسنده پیدایش تفکرات اصلاحگری یکی از فرصتها و شرایطی است که در زندگی ملتها بروز میکند و این فرصت ارزشمند که نظیر فره ایزدی در شاهنامه فردوسی است، همواره در اختیار مردم نیست، اما ملتهای خردورز از آن حمایت میکنند و همواره به دنبال دستیابی به آن هستند. فصل دوم این کتاب مروری بر خطمشی ۵ کشور اروپایی و سه کشور آسیایی در روند اصلاحگری دارد. کتاب همچنین به اصلاحگری دوران «میجی» در ژاپن میپردازد که همدوره با چند دهه پس از زمان امیرکبیر در ایران است. به اعتقاد نویسنده، اگر ژاپن امروز در جایگاه بالاترین تولید اقتصادی و تکنولوژی و دومین کشور پس از امریکا از نظر تولید علمی قرار دارد، مدیون روند اصلاحگری آن است که در آن تلاش مردم بسیار مهم و برجسته بوده است. در فصل سوم این کتاب نیز اصلاحگری در ایران شامل دورههای خاص با نام بزرگانی همچون امیرکبیر و مصدق گره خورده و تلاش شده تا در روندی جامعهشناسانه فرآیند اندیشههای اصلاحگری در ایران بررسی و تحلیل شود.
با این حال «ابراهیم فیوضات» تا اوایل دهه ۱۳۹۰ و تا پیش از بیماری تلاش کرد تا عمده اندیشه و چارچوب فکری خود در حوزه جامعهشناسی صنعتی و روند اصلاحگری در ایران را به رشته تحریر درآورد، اما طی چند سال گذشته شرایط سخت بیماری توان پژوهشها را از این استاد بازنشسته جامعهشناسی گرفت و او نیز مانند بسیاری دیگر از جامعهشناسان پیشکسوت، سالهای آخر عمر را در گوشه تنهایی و فراموششدگی خانه خود سپری کرد تا این موضوع را ثابت کند که انتهای مسیر اندیشیدن، تنهایی و عزلت است. با وجود این عزلت و تنهایی، اما اندیشهورزی مکتوب و آثار منتشر شده این جامعهشناس فقید و دانشجویانی که او پرورده است، نامش را زنده نگه خواهد داشت.
«بررسی تحولات نظام استاد-شاگردی در ایران» اولین کتاب علمی فیوضات در حوزه جامعهشناسی صنعتی است که در سال ۱۳۷۲ توسط دانشگاه شهید بهشتی منتشر شد.
مهمترین کتاب فارسی زبان در حوزه جامعهشناسی صنعتی را با عنوان «جامعهشناسی صنعتی با تکیه بر تجربه ایران» در سال ۱۳۹۱ منتشر کرد که تاکنون نیز مهمترین اثر علمی در این حوزه به شمار میرود.
انتهای پیام
نظرات