کودکانی که بهگفته این نماینده مجلس صفهای طویلی برای دستیابی به آب تشکیل میدهند و برای جرعه آبی فرسنگها از محل زندگی خود دور میشوند. طبق سخنان نماینده چابهار در مجلس این شرایط، امکان آرزو و رویاپردازی از این کودکان سلب کرده است.
معین الدین سعیدی از بودجه اختصاص یافته به سواحل مکوران (مکران) انتقاد کرد. نماینده مردم چابهار در مجلس مدعی است که بودجه ستاد توسعه سواحل مکوران (مکران) با بودجه اختصاص یافته به مصلی تهران در لایحه دولت برابر است. حالا اعضای مجمع نمایندگان استان سیستان و بلوچستان در این هفته که مجلس تعطیل است به حوزه انتخابیه نرفتند تا هر کاری از دستشان برمیآید، انجام دهند.
نماینده مردم چابهار ضمن اشاره به نقاط مثبت بودجه، از تخصیص اعتبارات به نهادهای فرهنگی انتقاد و با حذف ارز ترجیحی ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی مخالف است. او اعتقاد دارد که «راهکارهای پیش بینی شده برای جایگزین ارز ترجیحی کارساز نیست.»
با معین الدین سعیدی که عضو کمیسیون کشاورزی، آب، منابع طبیعی و محیط زیست مجلس است در خصوص موضوعات دیگر از قبیل فرسایش خاک و فرونشست زمین، جنگل سوزی و شاید از همه مهمتر بحران آب در ایران به بحث نشستیم.
مشروح گفتوگوی ایسنا با معین الدین سعیدی را مطالعه میکنید:
ارزیابی شما از لایحه بودجه ۱۴۰۱ چیست؟ این لایحه چه فرصتها و آسیبهایی دارد؟
در شرایطی که بنیانهای اقتصادی کشور دچار چالش شده است، مطرح کردن بودجه انقباضی منطقی است. از این حیث، اشکالی به لایحه بودجه وارد نمیدانم اما تورم بخش دولتی باعث حجیم شدن بودجه جاری شده است. این حجم انبوه را در تناسب با بودجه عمرانی در نظر گرفتهام.
در این شرایط ارائه بودجه انقباضی قابل درک است. موارد خاصی از لایحه بودجه ۱۴۰۱ مثل افزایش پلکانی حقوقها یا به عبارتی حمایت از قشر محروم در حقوقها با اعمال بیشترین افزایش برای دهکهای پایین جامعه را عادلانه میدانم. این رویکرد قابل تقدیر است.
حذف ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی از کالاهای اساسی، یک شوک تورمی ایجاد خواهد کرد. نباید برای حل مسئله، صورت سوال را پاک کنیم
برخی از موارد بودجه هم قابل دفاع نیست. هر چند که ارز ترجیحی برای دارو و گندم وجود خواهد داشت اما حذف ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی از کالاهای اساسی، یک شوک تورمی ایجاد خواهد کرد. راهکارهای پیش بینی شده برای این موضوع چندان کارساز نیست. ما در ایران مسئله یارانهها و تجربه افزایش قیمت بنزین را داشتهایم. قبول دارم که ارز ترجیحی منبع فساد شده است اما برای نباید برای حل مسئله صورت سوال را پاک کنیم. من با رویکرد حذف ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی مخالفم.
از طرف دیگر باید به این نکته اشاره کنم که یکی از مهمترین مفاهیم انقلاب اسلامی ایران و بیت الغزل سخنان بنیانگذار انقلاب و مقام معظم رهبری بوده است. متأسفانه در لایحه بودجه ۱۴۰۱ ردیفهایی مشاهده میشود که عدالت بخشی به مناطق محروم را نادیده گرفته است. بودجه سواحل مکوران مساوی بودجه مصلی تهران است. مقام معظم رهبری بارها بر توسعه این سواحل تأکید کردند. آیا با این وضعیت میخواهیم شاخصههای توسعهای این سواحل را گسترش دهیم؟
سواحل مکوران چه ظرفیتهایی دارد و هماکنون در چه وضعیتی است؟
پارادوکس عجیبی در حوزه توسعه در آنجا مشاهده میشود. تنها بندر اقیانوسی کشور، نزدیکترین راه دسترسی به کشورهای آسیای میانه، موقعیت فوقالعاده ممتاز ترانزیتی، ظرفیتهای شیلاتی، گردشگری، کشاورزی و نباتات گرمسیری در این منطقه متمرکز شده است اما آن روی دیگر سکه، پایینترین شاخصهای توسعه انسانی کشور، پایینترین میزان دسترسی به آب، کمترین سرانه ورزشی، بهداشتی و آموزشی، کمترین میزان اجرای طرح هادی و راههای روستایی و بیشترین میزان حاشیه نشینی در این منطقه است.
متأسفانه بودجه ستاد توسعه سواحل مکوران به اندازه بودجه مصلی تهران در نظر گرفته شده است. ترجمه این اتفاق این است که اعتقادی به توسعه این سواحل نداریم. نمیشود حرف از توسعه این مناطق بزنیم اما انسانی که در آنجا زندگی میکند از هیچ چیزی بهرهمند نباشد
الفبای توسعه به خوبی در اینجا نهادینه نشده است. ما انتظار داشتیم که با توجه به تأکید رهبری، توجه جدی در لایحه بودجه ۱۴۰۱ صورت گیرد اما متأسفانه بودجه ستاد توسعه سواحل مکوران به اندازه بودجه مصلی تهران در نظر گرفته شده است. ترجمه این اتفاق این است که اعتقادی به توسعه این سواحل نداریم. نمیشود حرف از توسعه این مناطق بزنیم اما انسانی که در آنجا زندگی میکند از هیچ چیزی بهرهمند نباشد. امیدوارم سخنان رهبری فصل الخطاب قرار بگیرد. ما امیدواریم که تغییراتی در این خصوص در لایحه بودجه ۱۴۰۱ ایجاد کنیم. هیچ کدام از نمایندگان استان سیستان و بلوچستان در تعطیلات مجلس به حوزه انتخابیه نرفتند. علتش هم این بوده که روی چنین موضوعاتی اصرار کنیم.
با توجه به کسری تراز بودجه و مطالبات برای افزایش حقوقها در سال آینده، کدام منبع برای تأمین بودجه سواحل مکوران مناسب است؟
بسیاری از نهادهای فرهنگی ما ضرورت کشور هستند. شکی در این موضوع ندارم. اما پرسش اینجاست که آیا در شرایط فعلی اقتصادی کشور و در شرایطی که با نوشتن یک بودجه انقباضی بسیاری از ردیفها را حذف کردهایم، ضرورتی برای تخصیص میلیاردها تومان پول به نهادهای فرهنگی وجود دارد؟
زور مسئولان در سازمان برنامه و بودجه بیشتر به مناطق محروم میرسد تا به نهادهای فرهنگی
اگر قرار است ردیفهای درآمدی را کاهش دهیم، در درجه اول باید دست لایحه بودجه را در جیب همین نهادهای فرهنگی کنیم. مدیران صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با روشهایی میخواهد بگویند که میزان افزایش اعتبارات صدا و سیما زیاد نیست اما واقعیت چیز دیگری است. گویی زور مسئولان ما در سازمان برنامه و بودجه بیشتر به مناطق محروم میرسد تا به نهادهای فرهنگی!
موافقان افزایش بودجه نهادهای فرهنگی کشور ممکن است با این موضوع مخالفت کنند و از ضرورت فرهنگی سخن بگویند. چه پاسخی برای آنها دارید؟
من مجددا تأکید میکنم که در حالت کلی، وجود نهادهای فرهنگی و اختصاص بودجه به آنها را یک ضرورت میدانم. وجود این نهادها و ارگانها واجب است اما شرایط و بحرانهای ما بهگونهایست که وادار شدهایم یک بودجه انقباضی داشته باشیم. در این شرایط مردم این انتظار را دارند که اگر قرار بر کاهش ردیفهای بودجه است، مواردی را شامل شود که دست کم در این مقطع زمانی اولویت چندانی ندارند. بسیاری از نهادهای فرهنگی، اولویت مردم نیستند.
ستاد مدیریت بحران آن هم در کشور ما که هر روز یک بحران از یک منطقه سر باز میکند، جزء نهادهایی است که هر وقت به آن مراجعه میکنیم از کمبود منابع مالی مینالد و با بهانه کردن این موضوع عملا کارکرد خود را از دست داده است. در این شرایط بودجه این ستاد از بعضی نهادهای فرهنگی کمتر است.
فکر میکنید مجلس تا چه اندازه موفق به تغییر ردیف بودجههای فرهنگی به نفع مناطق محروم میشود؟
نگرانی دوستان ما در سازمان برنامه و بودجه، کسری تراز بودجه بود. این نگرانی درست بوده و است. کسری تراز بودجه ما چیزی حدود ۳۰۰ تا ۳۵۰ هزار میلیارد تومان است و این یعنی دست کردن در جیب مردم. این اتفاق را در سالهای گذشته چند بار شاهد بودیم. توقع ما برای جبران این مهم، حذف ردیف بودجه شرکتهای دولتی بود. تحلیل بنده این است که زور دولت به این شرکتها نمیرسد. اصلاحاتی که در کمیسیون تلفیق و صحن علنی مجلس خواهد افتاد، به کار گرفتن همه تلاشمان برای افزایش بودجه مناطق محروم است. سال گذشته، با ورود جدی رئیس مجلس یازدهم، بودجه محرومیت زدایی را تغییر دادیم و بسیار کارگشا بود. امیدوارم در بررسی بودجه امسال تغییرات صورت زیادی بگیرد.
از آنجا که شما عضو کمیسیون کشاورزی و فراکسیون محیط زیست هستید، وضعیت کلی خاک در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
فرونشست زمین را در عمده دشتهای ایران داریم. فلات ایران، خشک و نیمه خشک است. وقتی برداشت آب از منابع زیرزمینی در شرایط بحران آب از حد استاندار فراتر رود، چنین مشکلاتی به وجود میآید. یکی از نگرانیهای ما در این زمینه تخریب ابینه تاریخی و تمدنی است. این روزها نگران پاسارگارد و نقش رستم هستیم چرا که یکی از مهمترین شاخصههای کشورمان، سابقه تاریخی و تمدنی است. میراثهای گرانبهای فرهنگی ما از هزاران سال گذشته به ما رسیده است و ما باید در حفظ آن کوشا باشیم. هر گونه آسیب به این میراث - که هیچ ارزش مادی نمیشود برای آن تعیین کرد - ما را به لحاظ هویتی و بین المللی دچار چالشهای متعددی کند. وظیفه همه دستاندرکاران است که جلوی تخریبهای زیر محیطی را بگیرند.
در ایران به ازای هر هکتار سالانه ۱۵ تن فرسایش خاک داریم. این میزان در جنوب استان سیستان و بلوچستان چیزی حدود ۱۰۰ تن در هکتار است. یعنی هفت برابر حالت معمول دیگر خاکهای کشور
مسئله ما فقط فرونشست زمین نیست. در ایران امروز بیش از پیش مسئله فرسایش خاک را داریم. در ایران به ازای هر هکتار سالانه ۱۵ تن فرسایش خاک داریم. این میزان در جنوب استان سیستان و بلوچستان چیزی حدود ۱۰۰ تن در هکتار است. یعنی هفت برابر حالت معمول دیگر خاکهای کشور. خاک یک میراث گرانبهای ملی است. هزاران نفر از فرزندان این سرزمین برای یک وجب از خاک خون دادهاند. امروز میلیونها تن خاک به خاطر فرونشست زمین یا فرسایش خاک از دست میرود.
ریشه همه این مشکلات همان بحران آب است که منازعاتی بین اقوام یا استانها در این مسئله اتفاق میافتد. این مشکلات نشان دهنده این است که حکمرانی ما در حوزه آب، حکمرانی درستی نبوده. بعد از دو هفته شروع کارم در مجلس شورای اسلامی در خرداد ۱۳۹۹ اشاره کردم که اگر تدبیر جدی در زمینه اصلاح حکمرانی آب نداشته باشیم، چالشهای عدیدهای سراغ ما خواهد آمد. چالشهایی که دیگر اسمش چالش نیست بلکه بحران امنیتی است. وزارت نیرو متولی اصلی این موضوع است اما مسئله به یک دستگاه و وزارت خانه محدود نمیشود. هر نهادی که با آب و خاک سر و کار دارد، باید فکری اساسی برای حل چالشهای این حوزه کند.
ما در سال گذشته، دو بحران اهواز و اصفهان را تجربه کردیم. پیشبینی شما از روند فعلی حکمرانی آب چگونه است؟ آیا قرار است در دیگر نقاط کشور شاهد اعتراضات باشیم؟
ما باید قدر مردم مظلوم سیستان و بلوچستان را بدانیم. شهرستانهایی در این منطقه وجود دارد که دسترسی به آب شربشان تنها ۱۹ درصد بوده است یعنی ۸۱ درصد مناطق به صورت سقایی آبرسانی میشدند. این مردم وفاداری خود را به نظام ثابت کردند چرا که با وجود همه این مشکلات خارج از مجاری قانونی اعتراض نکردند. این مردم در سختترین شرایط پشتیبان کشور هستند.
حالا دولت جدیدی روی کار آمده و دکتر محرابیان، وزیر نیرو دولت سیزدهم برنامههایی برای حل بحران آبی در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت ارائه کردند که بخشی از نگرانی ما را برطرف میکند. منابع آبی کشور ما اما محدود است. ما باید دنبال منابع لایتناهی آب باشیم. بسیاری از سیاستهای ما در مدیریت منابع آبی مضحک است. به عنوان مثال در بعضی نقاط کشور سد احداث کردیم اما شبکههای پایین دست سد را ایجاد نکردیم. مثل سد زیردان و پیشین در جنوب استان سیستان و بلوچستان.
الگوی مصرف آب و الگوی مصرف کشت در کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما باید قبول کنیم که الگوی مصرف آبی ما متناسب با شرایط کشور نیست. روشهای آبیاری محصولات ما هنوز سنتی است و باعث هدررفت منابع آبی میشود. در چنین شرایطی کشت محصولات آببر یک چالش بزرگ است اما میدانیم که در فلات خشک مرکزی ایران و جنوب کشور برنج کشت میشود. ما در درجه اول باید الگوی کشت را اصلاح کنیم.
از طرف دیگر جانمایی صنایع آببر در فلات مرکزی ایران یک ایراد جدی بوده است. ما در این مسئله بر اساس مولفههای توسعه پایدار عمل نکردیم. توسعه پایدار به معنی انتفاع اقتصادی در کوتاه مدت نیست بلکه پیامدهای زیست محیطی و اجتماعی آن به همان میزان اهمیت پیدا میکند. بعضی هم از بیخ و بن با انتقال آب بین حوزهای مخالفند که این نظر را قبول ندارم. شرط هرگونه انتقال آب، توجه به ملاحظات اجتماعی و زیست محیطی است که در بعضی از انتقال آبهای گذشته مورد توجه قرار نگرفتهاند.
برای هر ناظر منصفی، تصویر صفهای طویل کودکانی که برای دستیابی به آب باید فرسنگها مسیر طی کنند، حقیقتا آزاردهنده است. امکان آرزو و رویاپردازی از کودکان سرزمین من سلب شده است
شاید خیلی منصفانه نباشد که مردم را که مقصر کنیم. الناس علی الدین ملوکهم. مردم از مسئولان انتظار دارند که راهکارهایی برای کشت اصولی و مصرف اصولی آب ارائه کنند. در کنار همه این فرهنگ سازی هم باید اتفاق بیفتد اما فرهنگسازی لزوما پاسخگو نیست. من از نقطهای میآیم که کمترین حق دسترسی به آب شرب را دارد. برای هر ناظر منصفی، تصویر صفهای طویل کودکانی که برای دستیابی به آب باید فرسنگها مسیر طی کنند، حقیقتا آزاردهنده است. علاوه بر آن تبعات اجتماعی، بهداشتی و حتی فرهنگی این موضوع نگران کننده است. یکی از تبعات فرهنگی این موضوع سلب امکان آرزو و رویاپردازی از کودکان سرزمین من است. نقل قولی از جواهر لعل نهرو وجود دارد. «سخن گفتن از هنجارهای اخلاقی و ایدئولوژیک با یک انسان تشنه و گرسنه مضحک است.»
البته مردمان کشور ما این گزاره را نقض کردند چرا که با وجود همه مشکلات و بحرانها، میهن پرستی و پشتیبانی از نظام جزء شاخصههای سیستان و بلوچستانیهاست. در عین حال باید بگویم که مسئولان تدبیری برای مسئله آب بیندیشند چرا که وضعیت بیش از این قابل تحمل نیست و تنازعاتی قومی که از گوشه و کنار کشور برمیخیزد یک زنگ خطر جدی برای کشور است.
کدام راهکار را برای حل بحرانهای آبی تأثیرگذار میدانید؟
۶۰ درصد آبشیرینکنهای کشورهای دنیا در خلیج فارس مستقر هستند اما سهم ایران از همه آبشیرینکنهای خلیج فارس کمتر از ۲ درصد است
مهمترین راهکاری که میتواند ما را از بحران آبی نجات دهد، روشی است که در سایر کشورهای دنیا روی آن کار میشود. هماکنون ۶۰ درصد آبشیرینکنهای کشورهای دنیا در خلیج فارس مستقر هستند. شیرین کردن آب دریا هم اقتصادی است و هم کمترین آسیب را به محیط زیست میزند. قوانین کشور ما هم در این حوزه تأکید و صراحت دارند. ماده ۳۶ قانون برنامه ششم توسعه، وزارت نیرو را به توسعه آبشیرینکنها موطف کرده است اما سهم ایران از همه آبشیرینکنهای خلیج فارس کمتر از ۲ درصد است. وقتی منبعی مثل آب اقیانوس و دریا را در اختیار داریم چرا باید بحران آب داشته باشیم؟ به اصطلاح میتوان گفت که در ایران امروز آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم.
یکی از نگرانی کارشناسان و مردم، سرعت گرفتن روند سدسازی توسط کشورهای همسایه است؟ با توجه به نظریاتی که در حوزه استراتژیک مطرح میشود، آیا موضوع آب قابل مذاکره است؟
کشوری مثل افغانستان سد کمال خان را روی رود هیرمند احداث میکند و منابع مشترک آبی را دچار چالش میکند. ما نیازمند یک فعالیت مضاعف در زمینه دیپلماسی آب هستیم. وزارت امور خارجه، سازمان حفاظت از محیط زیست و وزارت نیرو باید در این زمینه تلاش کنند.
همه کشورهای دنیا در حفظ منابع آبی خود بسیار اصرار دارند. اتفاقی که ما را امیدوار میکند، تمرکز و توجه وزارت امور خارجه به کشورها همسایه است. ما در دورههای مختلف گذشته، توجه خود را به شرق دور یا غرب معطوف میکردیم. توجهی که اکنون به ارتباط مسالمت آمیز با کشورهای همسایه در حال انجام است و میتواند برای اتخاذ تصمیمات درست در حوزه دیپلماسی آب به ما کمک کند.
یکی دیگر از مسائل محیط زیستی کشور ما که در یکی دو سال اخیر چالشهای زیادی خلق کرد، جنگلسوزی بود. کدام نهادها در این آسیب و به چه میزان مقصر هستند؟
در کشوری که تنها ۷ درصد خاکش پوشش جنگلی باشد، حفظ حتی یک درخت هم اهمیت دارد. در این موضوع خلأ قانونی نداریم. طبق ماده ۴۷ قانون حفاظت از جنگلها و مراتع، کسی که عامدانه جنگل را آتش بزند به سه تا ده سال حبس محکوم خواهد شد. قانون مجازات اسلامی ما هم مواردی را برای جنگل سوزی عامدانه در نظر گرفته است.
متأسفانه برآورد مشخصی از درصد آتش سوزی عامدانه جنگلها را نداریم. برخی از آتش سوزیهای ما به خاطر شرایط خاص آب و هوایی که است که البته برای آن هم باید تدبیر بیندیشیم. در حوزه آتش سوزی عمدی اما نهادهای فرهنگی مثل صدا و سیما واقعا در زمینه فرهنگسازی کارکرد لازم را نداشته است. از طرف دیگر سازمانها و نهادهایی مثل سازمان جنگلها با کمترین امکانات لجستیکی مواجه هستند. سازمان حفاظت از محیط زیست هم در همین موضوع مشکل دارد. به عنوان مثال بالگردهای اطفاء حریق ما بسیار کم تعداد هستند. هر چند که نیروهای نظامی ورود خوبی به این موضوعات داشتهاند. اما کمبود امکانات لجستیکی از همه موارد مهمتر است. ما بیش از آنکه خلأ قانونی داشته باشیم خلأ امکانات داریم.
در همان دورهای که آتش سوزیهای متعددی در کشور اتفاق افتاد، ترکیه هم با آتش سوزی جنگلها مواجه شد و ما چند بالگرد اطفاء حریق به ترکیه فرستادیم. کمک به کشورهای همسایه مطلوب است اما به شرطی که در داخل کشور مشکلی نداشته باشیم. تأخیر و کمبود بالگرد اطفاء حریق بارها به مشکلات ما دامن زده است
یک مسئله دیگر که تا کنون بی پاسخ مانده است این بود که در همان دورهای که آتش سوزیهای متعددی در کشور اتفاق افتاد، ترکیه هم با این موضوع مواجه شد و ما چند بالگرد اطفاء حریق به ترکیه فرستادیم. من این سوال را بارها مطرح کردم و تا کنون پاسخی از مسئولان نگرفتهام. خیلی خوب است که در هنگامه بحران و در شرایط سخت، به یاری کشورهای همسایه بشتابیم اما این در حالی است که در داخل کشور مشکلی نداشته باشیم. تأخیر حضور بالگرد اطفاء حریق بارها به مشکلات ما دامن زده است. مسلما چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
یکی از چالشیترین مسائل در یازدهمین دوره مجلس طرح شفافیت آراء بود که تا کنون بینتیجه باقی مانده است. اخیرا چند نماینده مجلس نسبت به بینتیجه ماندن آن ابراز نگرانی کردند، فکر میکنید چرا این طرح به تصویب نهایی نمیرسد؟
به نظرم این رویه درستی نیست که مجلس را با طرح شفافیت یا حتی طرح صیانت ببینیم. این قضاوت منصفانه نیست. موضوع شفافیت در مجلس دو بار به شور گذاشته شد. نزدیک دو سوم نمایندگان مجلس موافق طرح شفافیت آراء بودند. اگر اشتباه نکنم تنها با اختلاف سه رأی تصویب نشد.
منتقدان طرح شفافیت لزوما با اصل شفافیت مشکلی ندارند. حرف بعضی از آنها این است که مثلا شفافیت آراء در تصمیم گیری برای یک صنف خاص در کشور باعث به کارافتادن دقیقتر گروههای فشار میشود. در واقع شفاف نبودن آراء از نظر آنها باعث تغییر تصمیم بعضی نمایندگان میشود چرا که احتمالا علاقهای به قضاوت شدن ندارند و این موضوع مصلحت را زیر سوال میبرند.
بهشخصه چنین عقیدهای ندارم. به نظرم، مردم ایران به سطحی از بالندگی رسیدهاند که مصلحت عام کشور را بر قضاوت مقطعی ارجح میدانند. البته در بسیاری از پارلمانهای دنیا این حد از شفافیت که مورد انتظارمان است، وجود ندارد. بهشخصه معتقدم که شفافیت آراء تنها کافی نیست. اموال و دارایی مسئولان یک کشور هم بسیار مهم است. یک نماینده در دوره نمایندگیاش باید منابع مالی خودش را شفاف کند. بعضی نمایندگان هم معتقدند که این شفافیت نباید مختص مجلس شود و باید سایر قوا و مجمع تشخیص و شورای نگهبان و... را شامل شود. معتقدم که اگر میخواهیم به آن نقطه برسیم، شروعش باید از مجلس باشد.
آیا شما به مصوب شدن شفافیت در مجلس یازدهم امید دارید؟
من یک بلوچ هستم. ما ترکیبی به اسم بلوچ ناامید نداریم.
انتهای پیام
نظرات