مجید فولادیان دهم آذر ماه در دومین نشست گفتوگو محور اولین همایش ملی الهیات شهر با موضوع «سهگانه زائر، مجاور و خادم و نسبت آن با مفهوم شهروندی در شهر مشهد» که به صورت مجازی برگزار شد، اظهار کرد: در حقیقت مشهد آن شهری که باید نیست، اما چه عاملی باعث شده که به این نقطه رسیده و شاهد چنین اتفاقاتی باشیم.
وی عنوان کرد: بیشترین تحولات در مشهد از دهه ۵۰ رخ داده و اقدامات محمدرضا پهلوی زمینه مهاجرت گسترده به شهرهایی چون مشهد، اصفهان، تهران و ... را فراهم کرد و با افزایش جمعیت از ۵۰ هزار نفر به ۶۰۰ هزار نفر شهرهایی که با انقلاب اسلامی تحویل داده شد که با ویرانیهای زیادی همراه بود.
عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص اتفاقات رخ داده پس از انقلاب در این حوزه گفت: باید بدانیم که اکثر آشفتگیهای این شهر به پس از انقلاب باز میگردد و این وضیعتی که در اطراف حرم شاهد هستیم نیز مربوط به دوران بعد از انقلاب است. به عبارتی تمام توسعه نامتوازن شهر مشهد طی ۴۰ سال اخیر رخ داده است.
فولادیان در نقد صحبتهای میثم ظهوریان تصریح کرد: من معتقدم که وجود نوعی ژنوم هویتبخش که آقای ظهوریان در صحبتهایشان به آن اشاره کردند به تنهایی مطرح نیست، چرا که مشهد بر اساس هویت مرکزی شکل گرفته و به تدریج هویتهای چندگانهای در آن ایجاد شده است که این هویتها روز به روز در حال افزایش و گسترش هستند و امروزه شاهد وجود چند هویت متفاوت در شهر هستیم؛ به همین علت ما باید به عنوان شهروندان این شهر تمام هویتها را به رسمیت بشناسیم. این در حالی است که در هر جایی که قصد داشتیم هویتی را در جامعه بگنجانیم، هویت مقاومتی شکل گرفته است
وی خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه ما در شهر مدرنی زندگی میکنیم باید بدانیم که الزام شهر مدرن استفاده از نظریههایی است که در این حوزه وجود دارد، در غیر این صورت نمیتوان انتظار نتیجه خوب در شهر را داشت و یا اینکه نمیتوان شاهد یک شهر به عنوان شهری خود بود.
این جامعهشناس با اشاره به چگونگی ایجاد یک هویت مقاومت بیان کرد: ما در حال حاضر در شهری زندگی میکنیم که سرمایه گذاری در آن غوغا کرده و این در حالی است که یک سوم از جمعیت این شهر حاشیه نشین هستند، فقر و نابرابری در این شهر بیداد میکند. پس اگر ما تمام این کاستیها را نادید بگیریم و یا اینکه نگاه دیگری به این موضوعات داشته باشیم و هر نوع هویت جدید یعنی یک هویت مرکزی را به زور بر جامعه سیطره بخشیم، طبیعی است که هویت مقاومت نتیجه آن خواهد بود.
فولادیان تصریح کرد: ۴۲ سال است که در صدد هستیم هویت اسلامی ایجاد کنیم، اما در طی این سالها شاهد چنین هویتی در جامعه نبودهایم؛ چرا که راه ایجاد چنین هویتی را نمیدانستیم و راهی که بتوان آن را با ملایمت و ظرافت مدیریت کرد و این اندیشه را گسترش داد فرا نگرفته بودیم. در نهایت مسئله این است که آیا طی این سالها ما چنین اقدامی انجام دادهایم و همه چیز را اسلامی کردهایم؟ که پاسخ روشن است و در حقیقت ما چنین کاری نکردهایم و به عنوان مثال دو شهر مشهد و قم که باید مظهر شهر اسلامی باشند پر آسیبترین شهرهای کشور در حوزه اجتماعی هستند و رتبه اول و دوم را در این حوزه به خود اختصاص دادهاند.
وی خاطرنشان کرد: ما در شهری زندگی میکنیم که سرمایهداری افسار این شهر را به صورت کامل در دست گرفته و همه شهر را تحت شعاع قرار داده است و در حقیقت باید با واقعنگری با این شهر برخورد کنیم و با توجه به اینکه هویتهای متعدد و متکثری در این شهر وجود دارد، باید تمام آنها را به رسمیت بشناسیم. باید ببینیم که برای این شهر چه میتوان کرد که هویت مرکزی در شهر ایجاد شود و همین هویت با ظرافت و گامهایی مشخص پیش رود، چون تنها در این صورت ات که میتوان شهری ساخت که هم شهری اسلامی و هم شهری خوب باشد.
عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: بنابراین ما نباید مانند تمام دهههای گذشته از مدیریت شهری در مشهد غافل باشیم. همچنین نباید برای حاکم کردن هویتی در شهر که باعث آشفتگی و آسیب اجتماعی میشود اقداماتی انجام دهیم و بهتر است با نگاهی واقعبینانه هویتهای متکثر و متعدد که در سالهای اخیر ظهور کردهاند را به رسمیت بشناسیم. در آخر باید بدانیم که حتی برای ایجاد یک هویت در شهر نیازمند حرکتهایی گام به گام هستیم که با ظرافت همراه باشند و نگاهی از بالا به پایین همراهشان نباشد.
انتهای پیام
نظرات