دکتر محسن ارسلانی در گفتوگوی اختصاصی با ایسنا اظهار کرد: هنگامیکه در مورد خشکسالی به صورت عموم صحبت میشود منظور خشکسالی هواشناسی است یعنی میزان بارش سالانه و سال آبی نسبت به بلندمدت و میانگین بلندمدت کاهش پیدا میکند.
وی با بیان اینکه هنگامی که این میزان بارش کاهش پیدا میکند براساس آن، بارش درجهبندی میشود و شدت ترسالی و خشکسالی مشخص میشود، ادامه داد: چنانچه مقادیر بارش سالانه بالا و پایین میانگین باشند تحت عنوان خشکسالی هواشناسی و ترسالی هواشناسی از این مقیاس برای تعیین آن استفاده میشود.
شدت خشکسالی و ترسالی در لرستان که حالت حدی به خود گرفتند مولفه بارز تغییر اقلیم است
این پژوهشگر لرستانی اضافه کرد: در زاگرس و به طور ویژه در لرستان علاوه بر خشکسالیهای انباشته شده هستیم شاهد بهم خوردن نظم وضعیت اقلیمی آن نیز هستیم یعنی علاوه بر خشکسالی سیلهای خیلی شدید را در فاصله زمانی خیلی کوتاه تجربه کردیم و فراوانی و شدت این رخدادها(خشکسالی و ترسالی) که حالت حدی به خود گرفتند مولفه بارز تغییر اقلیم بوده که در حال رخ دادن است؛ به عنوان مثال در بازه زمانی بهمن ۹۷ تا فرودین ۹۸ در یک بازه کمتر از سه ماه، سه رخداد شدید سیل در لرستان شاهد بودیم.
ارسلانی با یادآوری اینکه در سیل بهمن سال ۹۷، در ایستگاه خرمآباد نزدیک به ۵۲ میلیمتر بارش ثبت شده و کمتر از دوماه پس از آن در پنجم فرودین ۹۸ حدود ۷۸ میلیمتر بارندگی ثبت شده و در دوازدهم فروردین یعنی هفت بعد، این میزان بارندگی در ایستگاه هواشناسی خرمآباد ۱۰۷ میلی متر بارندگی ثبت شده است، گفت: با این اوصاف شاهد سیل وحشتناک و مهیب ۹۸ در حوضه کرخه در لرستان بودیم.
وی بیان کرد: در یک بازه سه ماهه سه تا سیل در این حوضه رخ داده است که در اقلیمشناسی بارشهای بالای ۳۰ میلیمتر را بارش سنگین تلقی میشود یعنی بارشی که حوضه آبخیز به سختی میتواند آن را تحمل کند و به ناچار از حوضه خارج میشود، حال آنکه تصور کنید اینها دو برابر و سه برابر مقدار بارش سنگین در این حوضه رخ داده و سبب تخریبهایی شده که به مراتب از یک خشکسالی شدید هم آثارش بیشتر بوده است.
این پژوهشگر پسادکتری دانشگاه ارلانگن نورمبرگ آلمان بیان کرد: در سیل فروردین ۹۸، به واسطه بارش در آن بازه زمانی کوتاه، لرستان به عنوان پربارشترین استان کشور مطرح شده است یعنی در سال آبی ۹۷-۹۸ حدود ۱۱۵۷ میلیمتر بارندگی بوده اما حاصل آن بارشهای سنگینی که اتفاق افتاده عملا برای حوضه آبخیز در لرستان ناچیز بوده است چون در آنی از زمان اتفاق و از حوضه خارج شده و هنوز که هنوز است به آثار سیل نگاه شود شاهدیم که تخریبها(عرصه های طبیعی و اجتماعی) کماکان برجاست که خسارتی که به منطقه وارد شده کمتر از خشکسالی شدید۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ با آن مواجه هستیم و ادامه آن را نیز در سال آبی ۱۴۰۰ شاهد هستیم اثرات منفی سیل مذکور کمتر نبوده است.
ارسلانی اضافه کرد: این رخدادها که قرار بوده در یک دوره بازگشت صدساله، ۱۵۰ ساله و ۲۰۰ ساله اتفاق بیفتد سه تا از آنها در بازه زمانی سه ماهه در لرستان رخ داد ه است.
در سال آبی ۱۳۹۹ -۱۴۰۰ با یک خشکسالی بسیار شدید در لرستان مواجه هستیم
وی گفت: این خشکسالی بسیار شدید بلافاصله پس از آن سیل در این منطقه را شاهدیم و این درحالیست که در سال ۹۸ پربارانترین استان کشور بودیم و در سال آبی ۱۳۹۹ -۱۴۰۰ با یک خشکسالی بسیار شدید مواجه هستیم و انگار چنین بارشی در سال قبل وجود نداشته است.
این اقلیمشناس تصریح کرد: این دو رخداد سیل و خشکسالی دو روی سکه تغییر اقلیم محسوب میشوند که در کشور در حال رخ دادن است و خیلی از مناطق وسیعی از خاورمیانه، ترکیه، عراق، سوریه، افغانستان و کشورهای مجاور ایران با این خشکسالی دست و پنجه نرم میکنند و با درجههای مختلف با پیامدهای آن مواجه هستند.
ارسلانی اضافه کرد: وقتی این خشکسالی و ترسالیها و رخدادهای حدی اقلیمی به واسطه تغییر اقلیم شکل میگیرند یعنی ناهنجاریها تشدید و شدید شده و از حالت نرمال خارج میشود که مدیریت آنها بسیار سخت خواهد شد.
این پژوهشگر پسادکتری دانشگاه ارلانگن نورمبرگ آلمان افزود: در حوضه لرستان که پس از ترسالی شدید بلافاصله خشکسالی شدید رخ داده است آسیبهای بسیار جبران ناپذیری در تمام بخشهای کشاورزی، اکوسیستم، اقتصاد و اجتماعی وارد میشود و مدیریت آنها بسیار پیچیده میشود.
وی ادامه داد: وضعیتی که در این بازه کوتاه رخ داده را در یک دوره ۵۰۰ ساله، وضعیت اقلیمی زاگرس و رخدادهای خشکسالی و ترسالی شدید را با استفاده از حلقههای درختی و نمونهبرداری در زاگرس جنوبی یعنی کهکیلوییه و بویراحمد و فارس بازسازی کردیم که این روندها در قرن بیستم به شدت تشدید شده یعنی فراوانی خشکسالیها خیلی زیاد شده است.
این پژوهشگر لرستانی اضافه کرد: متاسفانه رخدادهای ترسالی و خشکسالی دوساله شدت بسیاری داشتند یعنی اگر یک سال خشکسالی اتفاق افتاده باشد برای سال بعد آن باید هم منتظر خشکسالی و هم ترسالی باشیم.
ارسلانی با بیان اینکه برای مدیریت این دو موضوع باید برنامهریزی انجام شود، خاطرنشان کرد: همزمان آماده شدن برای یک ترسالی و خشکسالی مدیریت منابع آب و سرزمین را بسیار پیچیده میکند و باید برای این دو حالت باید آمادگی لازم وجود داشته باشد و این اقتضاعات اقلیمی ایران است که طی دهههای اخیر شده پیدا کرده و وضعیت ناهنجاریهای اقلیمی را شاهدیم و علاوهبر ترسالی و خشکسالیهای شدید در زاگرس شاهد افزایش بیرویه دما و درجه حرارت هستیم.
افزایش دما و درجه حرارت در زاگرس و استانهای لرستان، کرمانشاه و به ویژه ایلام بسیار نگرانکننده است
این اقلیم شناس گفت: افزایش دما و درجه حرارت در زاگرس و استانهای لرستان، کرمانشاه و به ویژه ایلام بسیار نگرانکننده است و در تشدید این ناهنجاریهای اقلیمی بسیار سهیم بوده است.
این پژوهشگر پسادکتری دانشگاه ارلانگن نورمبرگ آلمان افزود: به واسطه این افزایش دما به عنوان پیامد تغییر اقلیم، نوع بارشها فرق کرده بهگونهای که در سال آبی ۱۴۰۰، علاوه بر اینکه با یک خشکسالی دنبالهدار مواجهایم و با وجود سپری شدن دو ماه از سال آبی، اولین بارش منجر به سیل در مهاباد و تخریب قسمتهایی از زاگرس شده است.
ارسلانی گفت: این ناهنجاریها پیامدهای تغییر اقلیم هستند و همزمان با این رخداد و تشدید نرمالهای تغییر اقلیم چنانچه برنامهای برای آن وجود نداشته باشد منجر به آسیبپذیری بیشتر در تمام بخشهای اجتماعی، اقتصادی و اکوسیستم خواهد شد.
خشکیدگی بخشی از رودخانه کشکان و تیره به خاطر مدیریت بد سرزمین بوده است
وی با تاکید براینکه لازم است استراتژیهای پایدار مدیریت منابع آب به ویژه در حوضه زاگرس صورت گیرد، تصریح کرد: در لرستان بخش عمدهای از حوضه آبریز کرخه و دز قرار دارد و با وجود چندین رودخانه دائمی بزرگ، طی سال گذشته و امسال شاهد خشکیدگی بخشی از این رودخانهها نظیر کشکان و تیره بودیم که بخشی از این مسائل ترکیبی از نحوه مدیریت و آن هم مدیریت بد سرزمین بوده است.
این اقلیم شناس با بیان اینکه همزمانی که با افزایش دما در زاگرس مواجه هستیم و نوع بارشها از برف به بارشهای رگباری تغییر پیدا کرده که بلافاصله از حوضه خارج میشوند، همزمان پیاده کردن برنامههای هیدرولوژیکی در عرصه زاگرس منجربه تشدید این خسارات شده است، تصریح کرد: به عنوان مثال در حوضه کرخه و بویژه در بالادست رودخانه کشکان به رغم کاهش بارش برف در سال آبی، سد ایوشان ساخته شده و آب را در جایی دپو میکنیم بدون اینکه آب آن درست مصرف شود و این سد منجر به خشکیدگی پایین دست شده است.
این پژوهشگر پسادکتری دانشگاه ارلانگن نورمبرگ آلمان خاطرنشان کرد: در رودخانه تیره که یکی از سرشاخههای مهم حوضه دز است در شازند اراک سدی بر سر این رودخانه زده میشود که منجر به خشکیدگی پایین دست میشود به گونهای که رودخانه تیره و کشکان خشک میشوند برای مدت طولانی؛ هنگامیکه یک رودخانه دائمی دهه و صدهها آب در آن جریان داشته و یک اکوسیستم رودخانهای متناسب با دبی رودخانه شکل گرفته وقتی خشک میشود تمام اکوسیستم از بین میرود.
ارسلانی بیان کرد: شدتها و نوساناتی که به سرزمین تحمیل میشود چه در بعد تغییرات اقلیمی و در قالب خشکسالی و ترسالیهای خیلی شدید و چه در همزمانی آن با برنامههای اجرایی ناپایداری که در سرزمین انجام میشود سبب به تشدید خسارات ناشی از تغییر اقلیم میشوند.
همزمان با رخداد تغییر اقلیم شاهد اجرای برنامههای مدیریتی مخرب در زاگرس هستیم
این پژوهشگر لرستانی گفت: بخش عمدهای از این خسارتهایی که در حال تحمیل به سرزمین است بخاطر برنامههایی همچون سدسازی، انتقال بین حوضهای آب، است، به عنوان مثال در این لرستانی که خیلی آن را استانی مرطوب میشناسند و یا در چهارمحال بختیاری و کردستان، متاسفانه بحث انتقال بین حوضهای آب مطرح است و مناطقی که در حاشیه کویر قرار دارند و به هر دلیلی صنایع آببری در آنجا مستقر شده و نیاز آبی افزایش پیدا کرده و بناست نیاز آبی این مناطق از زاگرسی تامین شود که خود از خشکسالیهای طولانی مدت و انباشتهای رنج میبرد و حتی از تامین آب اکوسیستم مناطق خودش برنمیآید تا اینکه آب به صورت بین حوضهای به مناطق دیگر انتقال پیدا کند که متاسفانه همزمان با این رخداد تغییر اقلیم و شدت افزایش این ناهنجاریهای اقلیمی برنامههای مدیریتی بسیار مخربی را در حال اجرایی در عرصه زاگرس داریم که به تشدید شدن این رخدادها دامن زده است.
وی با بیان اینکه خشکسالیهای در زاگرس در حال افزایش است، عنوان کرد: نوع بارش از برف به باران و بارانهای رگباری تغییر کرده و ماندگاری آن در حوضه بسیار پایین است و در خشکسالی از کمبود آب و در ترسالی از سیل در امان نیستیم و در هر دو حالت شاهد خسارت بالای آن هستیم و علاوه بر آن متاسفانه شاهد اجرای برنامههای بسیار ناسازگار با سرزمین و اقتضاعات اقلیمی و پتانسیلهای موجود هستیم و این عوامل منجر به تشدید بیشتر ناپایداری سرزمین میشود و آن را برای هر رخدادی آسیبپذیر تر میکند.
وقتی که سرزمین آسیب میبیند فرسایش خاک و نابودی بیشتر سرزمین را شاهدیم
این پژوهشگر پسادکتری دانشگاه ارلانگن نورمبرگ آلمان یادآور شد: وقتی که سرزمین آسیب میبیند و پوشش گیاهی و جنگلی از بین میرود و نوع بارش تغییر میکند چیزی جز فرسایش خاک و نابودی بیشتر سرزمین را به همراه نخواهد داشت.
ارسلانی افزود: در سیل سال ۹۸، خانههایی که درحاشیه رودخانه کشکان قرار داشتند بیشتر از دو تا سه متر پر شده بودند از رسوباتی که از کوهها و دامنههای زاگرس کنده شده بودند و در آن مناطق رسوب شدند.
وی عنوان کرد: زمانیکه خاک از بین میرود فقر کامل بر منطقه حاکم و بعد از آن فقر پوشش گیاهی را به دنبال خواهد داشت و در نهایت فقر اقتصادی را پی خواهد شد کماینکه شاهدیم در این مناطق و در عرصههای از زاگرس که این شدت ناپایداری وجود دارد روز به روز بر تعمیق فقر افزوده میشود.
انتهای پیام
نظرات