به گزارش ایسنا، کشور ما با قرار گرفتن در مجاورت مدار راس السرطان و با دربرداشتن پهنههای وسیع بیابانی از اقلیمی خشک و نیمه خشک برخوردار است. مردم ایران با گذشت سالها، راه و رسم مقابله با چالش های اقلیم بیابانی را آموخته اند اما در سال های اخیر چالش جدیدی به نام «ریزگرد» آسمان ایران و کشورهای همجوار را تیره کرده است. ریزگرد نیز مانند اغلب چالشهای زیستمحیطی هزاره سوم منشا انسانی دارد و تصمیمات اشتباه بشر، بومرنگوار گریبان خودش را گرفته است.
ریزگرد پدیدهای است که از گرد و غبار، دود و دیگر ذرههای خشک تشکیل شده است و باعث کدر شدن آسمان و کاهش دید نیز میشود. خاستگاه ریزگرد آلایندههای صنعتی، آتشسوزی جنگلها، گسترش بیابانها، خشک شدن تالابها ، رودخانهها و … است و اغلب زمانی ایجاد میشود که ذرات گردوغبار و دود در هوای خشک بیشتر شود.
بروز پدیده ریزگرد شامل عوامل داخلی و عوامل خارجی میشود. بهطور قطع تغییرات اقلیمی به عنوان چالشی جهانشمول، یکی از عوامل ایجاد کننده پدیده ریزگرد است اما پرداخت نکردن حقآبه تالابها، جنگهای خانمانسوز و از بین بردن بافت جنگلی و کمک به بیابانزایی، هر یک به مثابه مشتی است که بشر به کالبد طبیعت میزند. غافل از اینکه نفرین مادر طبیعت که با بیمهری فرزندان خود مواجه شده است، به سختی گریبان آنان را خواهد گرفت.
ریزگردها درنگاه اول، باعث به وجود آمدن مشکلات جدی برای سلامتی انسان میشوند. این ذرات که اغلب اندازهای کمتر از ۲.۵ میکرون دارند، بهراحتی وارد مجاری تنفسی انسان و باعث آسیب رسیدن به دستگاه تنفسی میشوند. از سوی دیگر این پدیده باعث از بین رفتن پوشش گیاهی میشود و زندگی جانوران را به خطر میاندازد. این اتفاق بهطورغیرمستقیم تاثیر خود را روی زندگی انسان میگذارد و در بلند مدت کل اکوسیستم منطقه در خطر نابودی قرار خواهد گرفت همچنین ریزگردها با آسیب رساندن به تاسیسات صنعتی و ماشین آلات مورد استفاده انسان، تاثیرات منفی اقتصادی خود را نیز بر زندگی بشر میگذارد و همه این موارد، بیانگر این موضوع است که این ذرات با وجود اندازه کوچکشان، بزرگتر از آن هستند که قابل چشمپوشی باشند.
ریزگردها علاوه بر اینکه بهطور مستقیم باعث کاهش کیفیت هوا میشوند، با کاهش کیفیت نور و قابلیت جذب آن روی برگ گیاهان از یک طرف و اختلال در گرده افشانی و تخلیه بار الکتریکی هرچند با ولتاژ بسیار کم از طرف دیگر، توانایی باروری گیاهان را کاهش میدهند.علاوه بر آن ریزگرد ها با تغییر در بافت خاک و برهم زدن تعادل شیمیایی آن، خاک را دستخوش تغییر اساسی میکنند که متاسفانه این تغییرات در جهت منفی رخ میدهد.
خشک شدن تالاب ها و خیزش ریزگردها
حال در شرایطی که حقآبه تالابها بهطور کامل پرداخت نشده که بنابر پیشبینیهای سازمان هواشناسی کشور، مقدار بارندگی در فصل پاییز امسال به احتمال زیاد کمتر از حد نرمال خواهد بود. کاهش بارندگی و مدیریت نامناسب بهرهبرداری و توزیع آب نه تنها طی یک سال اخیر بلکه سالهای متمادی باعث ایجاد بحرانهایی از جمله فرونشست زمین و خشک شدن تالابها شده است.
باتوجه به مطالعات انجام شده در سالهای اخیر، تالاب گاوخونی به عنوان یکی از کانونهای بالقوه انتشار گرد و غبار محسوب میشود که فعال شدن این کانون و شدت فعالیتش به عوامل متعددی مانند میزان آب ورودی(حقآبه)، میزان بارندگی، رطوبت در بافت سطحی خاک و همچنین سرعت و جهت باد خواهد داشت.
بدیهی است که مسئولان محیط زیست ایران در کنار مدیران بخش انرژی، با اطلاع از وضعیت جغرافیایی و توپولوژی فلات ایران، باید از خشک شدن بیش از پیش کشور و از بین رفتن اندک رطوبت باقی مانده در گلوی خشک آن جلوگیری کنند اما خشکسالیها و نحوه مدیریت در گذشته سبب شده است تا هرچند وقت یک بار با تصاویر خشک شدن تالاب دیگری مواجه شویم و از روز بعد ذرات خاکی که باید در بستر تالاب باشند، بلای جان طبیعت شوند.
همچنین کشاورزی و دامداری غیراصولی و عدم استفاده مناسب و کافی از آبهای سرگردانی مانند سیل، روز به روز به مساحت بیابانها میافزاید و از پوشش گیاهی و زمینهای بارور میکاهد؛گیاهانی که با حفظ ذرات خاک در دامان خود، باعث میشوند زمین خشک و شکننده نشود و استقامت خود را حفظ کند.
ریزگرد، محصول مشترک چند کشور
اگر سوزنی که به خود زدیم ما را از خواب غفلتمان بیدار کرده باشد، وقت آن است که جوالدوزی نیز به دیگران بزنیم. با اینکه نحوه عملکرد مسوولان داخلی سبب افزایش ریزگردهای داخلی شده است، اما همسایگان ما نیز در ایجاد این شرایط دخیل بودهاند. کشور ترکیه اجرای پروژه گاپ را از سال ۱۹۹۸ آغاز کرد وساخت ۲۲ سد، ۱۹ نیروگاه برق و صدها کیلومتر کانال آبیاری در بخشهای بالایی دجله و فرات با هدف توسعه اقتصادی منطقه آناتولی را در دستور کار قرار داد . بر اثر اجرای پروژه گاپ توسط دولت ترکیه صد درصد آب فرات و ۶۸ درصد آب دجله تحت کنترل این کشور درمیآید. اجرای این پروژه باعث به هم خوردن اقلیم کشورعراق میشود که این وضعیت روی ایران نیز تاثیرگذار است و کشور ما نسبت به این موضوع نگرانی دارد همچنین قرار بود کشور عراق با اجرای روشهای متعددی که اصلیترین آنها مالچپاشی است، جلوی وقوع پدیدهای مانند ریزگرد را بگیرد اما عراق هم مانند برخی دیگر از کشورهای خاورمیانه درگیر جنگ شد. چه کسی زمانی که صدای گلوله در گوشش میپیچد، به محیط زیست و ریزگرد فکر میکند؟
برخی متخصصان راه حل مقابله با مشکل گرد و غبار را استفاده از مالچ یا خاکپوش میدانند. مالچ به عنوان پوششی غیرزنده از حرکت ذرات ریز خاک جلوگیری و تا حدودی مشکل گرد و غبار را برطرف میکند. در سالهای گذشته برای رفع این مشکل از مالچ نفتی در نواحی جنوب شرق کشور استفاده شد که واکنش فعالان محیط زیست را در پی داشت. در ایران حدود ۳۵ میلیون هکتار عرصههای بیابانی وجود دارد که از این میان حدود ۵ میلیون هکتار آن را تپههای ماسهای تشکیل میدهند. اجرای روش مالچ پاشی، در ایران نیز در دستور کار قرار گرفت اما اجرای این طرح علاوه بر اینکه نیازمند تکنولوژی پیشرفته ای است، عوارض جانبی دیگری نیز دارد. مالچ باعث سیاه شدن زمین و بالا رفتن حرارت آن و در نتیجه بالا رفتن حرارت منطقه میشود همچنین زمینی که روی آن مالچ پاشی انجام گرفته قابل تردد نیست.
پرویز کردوانی - پدر فقید کویرشناسی ایران - با اشاره به دردسر های اجرای مالچ پاشی گفته بود که میتوان به جای آن از ریگپاشی استفاده کرد. کشور ما پر از دشتهایی است که از ریگ پوشیده شده و حتی بادهای شدید نیز نمیتوانند خاک آنها را دچار فروپاشی کنند. ما باید از طبیعت درس بگیریم و با ریگپاشی در زمینهایی که خاک سستی دارند، آنها را تثبیت کنیم. این روش تا به امروز در جهان بی سابقه بوده است و همه از نبود تجربه جهانی در اجرای آن میگویند اما اگر قنات را ایرانیها برای اولین بار ساختند، پس برای انجام اولین ها نیازی به دیگران ندارند.
به گزارش ایسنا کاهش مشکل گرد و غبار یا همان ریزگرد نه تنها نیازمند عزم ملی و برنامهریزی صحیح است بلکه همکاریهای منطقهای را میطلبد چراکه همه داخل یک کشتی نشستهایم و شرایط نابسامان محیط زیستی یک کشور، همسایگان را نیز درگیر میکند.
انتهای پیام
نظرات