به گزارش ایسنا، برخی از تفاوتهای میان مردان و زنان را میتوان با تمایزهای بیولوژیکی و زیستی توضیح داد؛ اما بسیاری از این تفاوتها، جنبه اجتماعی دارند و نشاندهنده نابرابری جنسیتی هستند.
برای مثال از ۱۳۰ کشور در دنیا، فقط دو کشور در همه مقاطع تحصیلی به برابری جنسیتی رسیدند و فقط ۱۰ کشور از ۱۹۰ کشور دنیا در سال ۲۰۲۱ از حقوق برابر برای زنان برخوردار بودند. این نابرابریها منجر به یک چرخه معیوب شده و اختلاف جنسیتی را بیشتر میکند.
تفاوتهای جنسیتی در عملکرد پژوهشی، سالهاست که مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعات نشان داده که این تفاوت، هم در کشورهای توسعهیافته و هم در کشورهای در حال توسعه مشهود است و بیشتر این تفاوتها به نفع مردان است. به این معنا که مردان عملکرد بهتری را نشان می دهند و بودجه و حمایت مالی بهتری دریافت میکنند.
مشابه سایر زمینههای علمی، در علوم پزشکی نیز تفاوتهای جنسیتی وجود دارد. به عنوان مثال؛ مردان پروپوزالهای پژوهشی بیشتری میفرستند و گرنت با میزان مبالغ بیشتری نسبت به زنان دریافت میکنند. همچنین دارای موقعیتهای رهبری بالاتری در پروژههای تحقیقاتی، دارای رتبه علمی بالاتر و تعداد بیشتری در هیئت تحریریه مجلات علمی هستند.
علیرغم افزایش قابل توجه تعداد زنان در مقاطع تحصیلات عالی و افزایش قابل توجه تعداد دانشآموختگان زن در مقاطع بالاتر، به دلیل موانع ساختاری، هنوز تغییر قابل توجهی در موقعیت و نقش زنان در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور صورت نگرفته است.
در طول دهه گذشته تعداد دانشآموختگان زن در ایران افزایش چشمگیری داشته؛ به طوری که تعداد دانشآموختگان زن بیشتر از مردان شده است. با این حال؛ مردان هنوز از نظر تعداد سمتهای اداری و مسئولیتی، به طور قابلتوجهی پیشتاز هستند.
تاکنون اطلاعات چندانی برای ارزیابی تفاوتهای جنسیتی بین اعضای هیئت علمی علوم پزشکی در ایران در دسترس نبوده است. به همین دلیل پژوهشگران با انجام یک مطالعه تفاوتهای جنسیتی موجود در بین اعضای هیئت علمی علوم پزشکی ایران را در سال ۱۴۰۰ مورد بررسی قرار دادند.
اطلاعات مورد نیاز این مطالعه از دادههای اسکوپوس سامانه علم سنجی اعضای هیات علمی یا ISID در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۴۰۰ استخراج شد.
طبق این بررسی؛ تا تاریخ ۲۲ خرداد ۱۴۰۰، در مجموع ۲۱ هزار و ۶۴ عضو هیئت علمی شاغل در ۷۷ دانشگاه موسسه علوم پزشکی کشور، در این پایگاه داده ثبت شدهاند و از این بین، حدود ۵۷ درصد مرد بودند.
در این بررسیها مشخص شد که تعداد مردان در ۶۲ دانشگاه و موسسه بیش از تعداد زنان بود. بیشترین نسبت مرد به زن در سازمان پزشکی قانونی کشور، دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله و دانشگاه علوم پزشکی یاسوج وجود داشت و کمترین نسبت مرد به زن در دانشگاه علوم پزشکی شوشتر، موسسه عالی طب انتقال خون و فرهنگستان علوم پزشکی بود.
تعداد مردان در همه رتبههای آموزشی به جز رتبه «مربی»، بیشتر از تعداد زنان بود و در هر دو جنسیت، بیشترین اعضای هیئت علمی استادیار بودند.
همچنین مشخص شد تعداد مردان در همه مدارک علمی، به جز دکترای تخصصی پژوهشی، دکترای تخصصی دندانپزشکی و کارشناسی ارشد بیشتر از زنان است. طبق این بررسیها؛ مقالات مردان و استنادات این مقالات بیشتر از زنان است.
در این ارزیابی؛ ۱۵۴ نفر در فهرست پژوهشگران یک درصد پراستناد برتر نظام رتبهبندی جهانی ESI بودند که اکثریت این افراد را مردان تشکیل میدادند.
بررسیها نشان داد؛ تمام شاخصهای علمسنجی بررسیشده، در مردان بیشتر از زنان است. مردان دارای تعداد مقالات، تعداد استنادات، H-index، استناد به ازای مقاله، درصد مقالات بینالمللی و نویسندگان همکار بیشتری بودند. با این حال زنان خود استنادی کمتری داشتند.
نتایج این بررسی حاکی از آن است که به صورت کلی، هم از لحاظ تعداد و هم از لحاظ شاخصهای علمسنجی گوناگون، زنان تقریباً در همه حوزههای ارزیابی شده، عملکرد پژوهشی پایینتری نشان دادند. یکی از علل این تفاوت، تعداد بیشتر اساتید و دانشجویان مرد نسبت به زنان است که به ترتیب حدود سه و دو برابر بیشتر هستند.
در این مطالعه مشخص شد که مردان به صورت چشمگیری میانه مقالات بیشتری دارند و میزان استنادات بهازای مقاله مردان، نزدیک ۲۵ درصد بیش از زنان بود. همچنین مردان حدود ۶۰ درصد بیشتر خود استنادی داشتند.
به گفته پژوهشگران این مطالعه؛ اگرچه این شکاف بین رشتهها و زیر شاخههای مختلف، متفاوت است؛ ولی زنان در مناطقی که پژوهش در آنها گران است، مقالات کمتری منتشر میکنند. که احتمالاً این موضوع به دلیل سیاستها و روشهای مربوط به تخصیص بودجه است. به نظر میرسد زنان کمتر در مشارکتهای منتهی به انتشار، شرکت میکنند و احتمالاً به عنوان نویسنده اول مقاله فهرست میشوند. در مورد دلایل این تفاوتهای جنسیتی در خروجیهای پژوهشی و همکاریها، اتفاق نظر وجود ندارد و مشخص نیست که این تفاوتها به دلیل سوگیریها، فرزندآوری و تربیت فرزندان است یا سایر مسائل موجب این تفاوتها میشود.
این محققان میگویند: در حالی که اطلاعات زیادی در مورد ایران وجود ندارد، ولی بررسیها حاکی از این است که پزشکان زن در دانشگاه، به طور متوسط حقوق کمتری نسبت به مردان دریافت میکنند. در سایر کشورها نیز نشان داده شده که زنان در دانشگاههای علوم پزشکی تحت تاثیر سوگیری در برنامههای کمک هزینه برای بودجه تحقیقاتی، تخصیص نابرابر منابع در بین بخشها و مشکل در دسترسی به آموزشدهنده مطلوب قرار دارند.
زنان همچنین ممکن است تحت تاثیر عوامل شخصی مرتبط با خواستههای اجتماعی مانند کار بیشتر در منزل، به طور نامتناسبی تحت تاثیر قرار بگیرند.
به گفته این محققان؛ در این پژوهش محدودیتهایی نیز وجود داشته است. تمرکز این پژوهش بر دادههای علمسنجی بود و از این جهت، بسیاری از جنبههای دیگر که در فعالیت اعضای هیئت علمی اهمیت دارد؛ مانند فعالیتهای آموزشی، اداری، صنعتی یا دولتی قابلیت بررسی نداشتند. همچنین علاوه بر مقاله، بررسی کتاب و حق ثبت اختراع نیز مفید و ضروری است و باید در آینده مورد بررسی قرار گیرند. به علاوه باید توجه داشت؛ دادههای اسکوپوس اکثراً شامل مقالات انگلیسی است و بنابراین مقالات فارسی که احتمالاً تعدادشان زیاد است، در این دادهها وجود ندارد.
بر اساس یافتههای این مطالعه؛ محققان نتیجهگیری میکنند که تفاوتهای جنسیتی در شاخصهای علمسنجی و پژوهشی در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران وجود دارد که برخی از این تفاوتها چشمگیر است.
این محققان می گویند: از آنجایی که عدالت اجتماعی یکی از شاخصهای اصلی برای تعیین میزان پیشرفت جوامع است، به همین دلیل برقراری عدالت پژوهشی بین زنان و مردان، باید بیش از پیش مورد توجه سیاستگذاران پژوهشی علوم پزشکی کشور قرار گیرد.
در انجام این تحقیق احمد صوفی محمودی و بیتا مسگرپور؛ پژوهشگران مرکز کاکرین ایران موسسه ملی توسعه تحقیقات علوم پزشکی ایران (نیماد)، شاهین آخوندزاده و پیام کبیری؛ پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی تهران با یکدیگر مشارکت داشتند.
یافتههای این مطالعه مهرماه سال جاری به صورت مقاله علمی با عنوان «بررسی وضعیت پژوهشی اعضای هیئت علمی دانشگاههای علوم پزشکی ایران از لحاظ جنسیت: یک مطالعه علمسنجی» در مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران منتشر شده است.
انتهای پیام
نظرات