حجتالاسلام رحمتالله بانشی، پژوهشگر گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، در گفتوگو با ایسنا عنوان کرد: یکی از آثار ماندگار امام سجاد (ع) برای بشریت رساله الحقوق است که امروز شرحها و ترجمههای گوناگونی برای آن نوشته است.
وی ادامه داد: در این رساله به ابعاد گوناگون زندگی انسان با دقت و ظرافت توجه شده است و درباره رابطه انسان باخدا، باخویش تن، خانواده، جامعه، حکومت و هر چیزی که به زندگی فردی و اجتماعی انسان ارتباط پیدا میکند، مطالب ارزشمندی را ذکر کرده است.
وی افزود: رساله الحقوق نامه امام سجاد (ع) به یکی از اصحاب مورد اعتمادشان به نام ثابت ابن دینار معروف به ابوحمزه ثمالی است که در چهار منبع معتبر شیعه یعنی «تحف الحقوقق لآل رسول» از تألیفات ابن شعبه حرانی (از بزرگان قرن چهارم)، «امالی»، «کتاب من لایحضره الفقیه» و «خصال» از شیخ صدوق ذکر شده است و دیگران باواسطه یا بدون واسطه از این چهار منبع نقل کردهاند.
این پژوهشگر بیان کرد: تفاوتهایی در این چهار منبع اصلی در رابطه با رساله الحقوق وجود دارد که اولین تفاوت این است که در تحف الحقوق و خصال در آغاز رساله مقدمهای آمده است که به منزله فهرست رساله است؛ اما در کتاب من لایحضره الفقیه و امالی مقدمهای نیامده است.
وی در رابطه با تفاوت دوم عنوان کرد: شماره حقوق در تحف الحقوق ۵۰ حق است؛ اما در کتاب خصال و کتاب من لایحضره فقیه ۵۱ حق هستند که چنین تفاوتهایی در احادیث بلند طبیعی است.
وی اظهار کرد: اسناد حدیث، راویانی هستند که خبر و حدیث را به ما رساندهاند و باید توجه داشت که نداشتن سند به این معنا نیست که حدیث را باید کنار بگذاریم بلکه باید از قرائن و شواهد دیگر به دنبال تائید حدیث بگردیم.
وی بابیان اینکه یکی از بهترین معیارها برای تائید درستی و نادرستی حدیث و خبر بررسی راویانی است که خبر و حدیث را نقل کردهاند، گفت: اگر روایان حدیث بررسی شود در صورت اعتماد به راویان، اطمینان انسان به درستی خبر بیشتر میشود ولی اگر راویان به طور کلی تائید نشدند باید به صورت تردید به آن نگاه کرد و از راههای دیگری برای تائید آن استفاده شود.
راویان رساله الحقوق
حجتالاسلام بانشی بیان کرد: یکی از راویان رساله الحقوق علی بن احمد بن موسی است که از او به عنوان شیخ شیخ صدوق نام برده میشود که این امر برای او شانیتی ساخته و او را مورد اعتماد قرار داده است اگر چه در مورد او در کتابهای رجالی مطلبی یافت نمیشود، ولی همین که شخصیت با عظمتی مانند شیخ صدوق از او نقل روایت کرده است، میتوان به روایت او اعتماد کرد.
وی ادامه داد: راوی دیگر محمد بن جعفر الاسدی الکوفی است که در مورد او دو نظریه وجود دارد که گروهی مانند نجاشی او را در حدیث قابل اعتماد دانستهاند و به روایتهای او عمل میکنند ولی علامه حلی در یک جا وی را تائید و در جای دیگری قائل به توقف در عمل به احادیث او شده است؛ اما نظر نجاشی به خاطر تخصص او در رجال رجحان دارد و میتوان به این شخص اعتماد کرد.
این پژوهشگر تصریح کرد: راوی دیگر جعفر بن محمد بن مالک الفزاری با کنیه ابوعبدالله است که در مورد او نیز سه دیدگاه وجود دارد که نظر اول او را ضعیف، نظر دوم قابل اعتماد و نظر سوم در برابر او و عمل به حدیثش توقف کردهاند.
حجت الاسلام بانشی اظهار کرد: محققانی که درباره جعفربن محمد تحقیق کردهاند با استناد به وجود نام وی در روایات کتاب «کامل الزیارات»، و تأکید مؤلّف این کتاب مبنی بر استفاده از راویان ثقه، در بررسی کلی وی را ثقه و قابل اعتماد دانستهاند.
وی عنوان کرد: در مورد سه راوی دیگر این رساله به نام های خیران بن داهر، احمد بن سلیمان جبلی و علی بن سلیمان در کتابهای رجالی مطلبی نقل نشده و در واقع جزو راویان مجهول هستند.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه راوی دیگر محمد بن علی (ابوسمینه یا ابوجعفر) است که از ضعف او سخن گفته شده است، گفت: راوی بعدی محمد بن فضیل صیرفی است که در کتابهای رجالی او را اصحاب امام کاظم (ع) دانستهاند و برخی او را ضعیف و برخی قابل اعتماد دانستهاند.
وی تاکید کرد: مهم ترین راوی این رساله، ثابت بن دینار (ابوحمزه ثمالی) است که این شهرت به خاطر دعای معروفی است که در کتاب های ادعیه از ایشان از امام سجاد (ع) نقل شده است و در کتابهای رجالی و تاریخی او را از شاگردان امام سجاد (ع) نام بردهاند که در نزد امام سجاد (ع) جایگاه خاصی داشته است.
حجت الاسلام بانشی در پایان این بخش گفت: اگرچه ممکن است برخی راویان این رساله تضعیف شده باشند، ولی با توجه به قرائن و شواهد دیگر، از جمله نقل آن توسط اعلام و بزرگانی هم چون شیخ صدوق و متن قوی و بلیغ آن، میتوان به صدور آن از ناحیه امام (ع) اعتماد کرد.
انتهای پیام
نظرات