به گزارش ایسنا، و به نقل از «ورزش سه»، آنها که طرفدار و دیوانه دنیای سینما و اتفاقات عجیب، غیر قابل پیشبینی، نفسگیر، مبهوتکننده و گاهی غمبار آن هستند، احتمالا به چشم برهمزدنی میتوانند فیلمهایی زیادی را به ذهن بیاورند که بدون حضور نقش اول یا نقش مکمل آن داستان، قابل تصور نیستند؛ مثل اکثریت قریب به اتفاق اثرهای تکرارناشدنی که آلپاچینو یا رابرت دنیر در آنها ایفای نقش کردهاند یا نقشهای منحصربهفردی که از جک نیکلسون شاهد بودهایم. این موضوع اما این طور به فوتبال گره میخورد که بخواهیم ماجرای تیم ملی با کارگردانی دراگان اسکوچیچ را به یک فیلم هیجانی و میخکوبکننده تشبیه کنیم و در این صورت مهدی طارمی یکی از نقشهای بیبدیل این داستان دیدنی خواهد بود که بدون حضور او چیزی که روی پرده آورده میشود، حتما چیز بسیار مهمی کم خواهد داشت. البته که ماجرای این که این ستاره چطور رشد کرد و در ۲۹ سالگی چطور ستاره پورتو و تیم ملی ایران شد، خودش فیلم پرفروشی خواهد بود که به نظر میرسد با توجه به شیب صعودی عملکرد این بازیکن هنوز قسمتهای مهمی از آن ثبت نشده است.
آن قیچیِ غیر قابل انتظار در داربی که طارمی بلافاصله پس از ورودش به تیرک دروازه استقلال کوباند، نقطه عطف این مهاجم با بدن منحصربهفردش در این داستان خواهد بود و در ادامه نجات پرسپولیس پس از سالها رکورد، بخش مهیج دیگری از ماجرا. انتقال ناکام به فوتبال ترکیه که تحت تاثیر اتفاقات سیاسی هم شدت گرفت و محرومیتی که شب قبل از یکی از حساسترین مسابقات تاریخ پرسپولیس برای او رخ داد، قطعههایی از این اثر سینمایی خواهند بود که میتوانست همانجا پایانی در راه ستارهشدنش باشد و اشک را در چشمان هر بینندهای حلقه خواهد کرد. در آن قهرمان داستان ما در حالی که با بند شلوارش بازی میکرد، از خیریت میگفت و داشت خودش را متقاعد میکرد که پس از پشت سر گذاشتن چهار ماه محرومیت هم دوباره میتوان بازگشت... و بازگشت و با این که بخش زیادی از هواداران تیم محبوبش او را تحت فشار قرار میدادند، به الغرافه رفت و از قطر که لژیونرشدن از آن خیلی سخت است، مثل علی کریمی توانست بار و بندیلش را برای سفر به اروپا ببندد. حالا دو سال و نیم از این انتقال پر بیم و امید گذشته و او خیلی پس از کسب عنوان آقای گلی لیگ پرتغال به بهترین تیم این کشور رفت و با عملکردی که داشته بهترین تیمهای دنیا سراغش را میگیرند.
برگردیم به ماجرای طارمی با تیم ملی. او پس از جام ملتهای ۲۰۱۵ استرالیا، رفتهرفته مهره کلیدی تیم کیروش شد و با گل او به ازبکستان بود که صعودمان به روسیه ۲۰۱۸ قطعی شد و در روسیه هم اگر آن ضربه معروفش به گل نشسته بود، بخشی دیگر از تاریخ با ساقها و ذهن او نوشته شده بود اما این قسمت هم انگار از همان بخشهای مایوسکننده فیلم است. تیم ملی پس از یک دوره سردرگمی و منحرفشدن از مسیر، دوباره با اسکوچیچ جان گرفت و این موفقیت در سایه کارگردانی بسیار خوب این مربی و درخشش ستارههایی مهیا شده که بیشک یکی از مهمترینهایشان مهدی طارمی، موفقترین لژیونر حال حاضر فوتبال ماست.
نقش اول پیروزی غیر قابل باور سه بر صفر برابر عراق را با دو پاس گل و یک گل باید به نام مهدی طارمی زد و در مقابل امارات هم خود او بود که با یک دوی تماشاییاش با زوج این سالهایش که یازدهمین پاس گل را میان هم رد و بدل کردند، سرنوشت بازی را تغییر داد و برای اولین مرتبه توانست با پیراهن تیم ملی از پشت محوطه جریمه گلزنی کند، تا امارات پانزدهمین تیم ملیای باشد که شماره ۹ سرحال این روزهای فوتبال ایران موفق به باز کردن دروازهاش میشود.
در این سکانس، دلبریهای طارمی که سایت رسمی کنفدراسیون فوتبال آسیا لقب قهرمان را به او در جریان پیروزی ایران داد، فقط زمینهسازی و زدن تنها گل بازی نبود و توانست در دقیقه ۹۰ هم پنالتیای بگیرد که اگر گل میشد، دهمین پیروزی تیم ملی با اسکوچیچ که این مربی را تبدیل به مربیای بیهمتا در تاریخ فوتبال ایران کرده است، بسیار شیرینتر از این هم میشد. نقش اول این داستان نیمهاول اگر فقط یک پا کم نمیآورد، میتوانست خیلی زودتر پایش به گل باز شود، اما دقیقه ۷۰ را انتخاب کرد تا گل دیدنیاش مقابل عراق را هم تداعی کرده باشد. او در طول بازی کابوس مدافعین اماراتی بود و بازیکنانی که در سیزدهمین تقابل تیم ملی ایران و امارات مقابل طارمی و همتیمیهای تکنیکیاش نظیر قلیزاده و امیری و بقیه بازی کردند، شاید بدشانسترینهای تاریخشان هم بودند؛ حتی بدشانستر از آنهایی که مقابل ستارههایی نظیر علی کریمی، دایی، مهدویکیا و ... بازی کرده بودند و هنوز خودمان هم جواب این سوال را نمیدانیم!
تیم ملی با اسکوچیچ و ستارههایش حالا با کسب سه پیروزی از سه مسابقه بالاتر از کرهجنوبی هفت امتیازی در حال رقمزدن بخش مهمی از تاریخ است؛ بخشی که همین حالا فیلمهای مستند زیادی در حال تهیه از آن است و دستمایه ساخت اثرهای زیادی در آینده خواهد شد. فعلا از این مطمئنیم که این بخش از تاریخ فوتبال ملی ما و باشگاه پورتوی پرتغال بدون مهدی طارمی به هیچ وجه قابل تصور نخواهد بود و باید اسفندی برایش دود کنیم که حالاحالاها بتواند سکانسهایی مثل نمایشاش در بازی ایران و امارات که شب پنجشنبه ۱۵ مهرماه ۱۴۰۰ یا هفت اکتبر سال ۲۰۲۱ در ورزشگاه زعبیل از او دیدیم را برایمان تکرار کند و با ذهن زیبایی که دارد، داستان را برایمان حتی خیلی غیرمنتظرهتر از اینها هم پیش ببرد؛ ما که کنجکاوانه آماده دنبالکردن این ماجرای هیجانانگیز هستیم آقای طارمی؛ پس بیشتر از این میخکوبمان کن!»
انتهای پیام
نظرات