آیتالله محمدهادی عبدخدایی صبح امروز در نشست بینالمللی امامرضا(ع) و ادیان که در حرم مطهر رضوی برگزار شد، اظهار کرد: عقل به معنای فهم عبارت از یک نیروی باطنی است که میتواند خوبی و بدی خیر و شر را درک کند و حق و باطل را از هم جدا سازد. عقل مهمترین امتیاز آدمی است که بارها از به کار انداختن آن تجلیل به عمل آمده است. از مشقات این واژه نیز به وفور صحبت شده اما واژههایی که گویای به کار انداختن عقل است مانند تفکر و تدبر بارها استفاده شده و از الالباب(خردمندان) به عظمت و احترام یاد شده است.
وی افزود: همچنین در روایاتی که از پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) رسیده تجلیل فراوانی از عقل به عمل آمده است و امام رضا(ع) آن را موهبتی الهی معرفی میکند و میگوید «العقل جاء من الله؛ عقل از جانب خدا میآید». در صورتی که در مورد ادب میگوید «والادب کلفته؛ ادب با سختی به دست میآید». در واقع از نظر حضرت آداب و رسوم فردی یا اجتماعی امری تحمیلی است اما عقل برتر است.
نماینده مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: عقل مهمترین وسیله شناخت باطن انسان است که میتواند حق و باطل را تشخیص دهد و صحیح و سقیم را از یکدیگر جدا سازد. عقل به صورت چراغی در درون انسان میدرخشد و سبب شناخت انسانی میشود که برترین آنها به تعبیر امام هشتم(ع) شناخت از خود است.
عقل برتر آن است که انسان توسط آن به حقیقت خود پی ببرد
عبدخدایی خاطرنشان کرد: عقل برتر آن است که انسان توسط آن بتواند به حقیقت خود پی برد؛ به ارزش خود واقع شود و حدود خود را بداند چرا که اگر انسانی ارزش خود را بداند، هیچگاه تن به پستی گناه نمیدهد و اگر حدود خود را بداند او را تباه نمیکند که فرمود «رحم الله امرء عرف قدره و لم یتجاوز عن حده؛ خداوند بیامرزد شخصی را که اندازه خود را بشناسد و از حدود خود تجاوز نکند».
وی عنوان کرد: هرچه شناخت خود اهمیت دارد، نسیان و فراموشی از خود از ارزش خود و از خیر و صلاح خود سبب بدبختی و بیچارگی تا آنجا که قرآن نتیجه فراموشی از خدا را فراموشی و نسیان از خویش معرفی کرده و میگوید «ولا تکونوا کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم اولئک هم الفاسقون؛ و مانند آنان نباشید که به کلی خدا را فراموش کردند؛ خدا هم نفوس آنها را از یادشان برد. آنان به حقیقت بدکاران عالمند».
نماینده مجلس خبرگان رهبری گفت: عقل نیز مانند حکمت، عرفان و اخلاق به ۲ بخش نظری و عملی تقسیم میشود و در اسلام همراه با عقل نظری اهمیت فراوانی به عقل عملی داده شده است.
عبدخدایی ادامه داد: برخی از واژهها مرادف عقل است یا کمال عقل را گویاست مانند لب و بصیرت. در قرآن کریم واژه لب و اولوالالباب بسیار به کار رفته و همچنین از بصیرت تجلیل شده است. امام هشتم(ع) میگوید «العامل علی غیربصیرت کالسافر و علاقه طریقکالسافر علی غیر الطریق لا یزیده و سرعت از سیر علاوهسرعةالسیر الا بعدا؛ هر کس که کاری را بدون بصیرت انجام میدهد مانند مسافری است که به بیراهه میرود و هر چه سریعتر رود از مقصد دورتر میشود».
وی اظهار کرد: برخی واژهها نیز وابسته به عقل است مانند تفکر، تدبر و نفقه؛ «التدبر قبل العمل یؤمنک من الندم؛ تدبر قبل از عمل تو را از پشیمانی در امان میدارد». در مورد تفکر نیز گفته شده «التفکر مراتک تریک سیئاتک و حسناتک؛ فکر آینه توست زشتیها و خوبیهایت را به تو نشان میدهد».
نماینده مجلس خبرگان رهبری عنوان کرد: در عین حال که در دین ما عقل از ارزش والایی برخوردار است، خالی از اشکال و مشکل هم نیست که سه مورد آن محدودیت، مغلوبیت واختلاف خردمندان است. عقل مانند قوای دیگر انسانی محدود است و انسان تا شعاع معینی میتواند فکر کند اما بالاخره به جایی میرسد که فکر کار نمیکند و اگر هم کار کند، تخیل محض است و نمیشود به آن اعتماد کرد. بنابراین نخست باید به حوزه کاری عقل توجه داشت و از آن تجاوز نکرد.
عبدخدایی ادامه داد: در مغلوبیت مبارزه میان عقل و نفس در بسیاری از مردم نفس پیروز میشود چون گاهی عقل توجیهگر هواهای نفسانی میشود. امام هشتم(ع) میگوید «ایاکم والحرص ووالحسد فانهما اهکا الامم السابقه؛ بیمناک باشید و پرهیز کنید از حرص و حسد که آنها امتها و ملل گذشته را هلاک و نابود کرد». امیرالمومنین(ع) نیز میفرمود «اکثر مصارع العقول تحت بروف المطامع، نهج البلاغه کلمات قصار؛ بیشترین موقع که عقل به زمین میخورد و مغلوب میشود آنگاه است که طمعها برق میزنند».
وی در مورد اختلاف خردمندان خاطرنشان کرد: کمتر موضوع و مسالهای وجود دارد که خردمندان در مورد آن وفاق نظر داشته باشند و اختلافی هم وجود نداشته باشد. حال چه مساله فلسفی یا حقوقی باشد چه اجتماعی و سیاسی؛ برای مثال در مسائل فلسفی که مهمترین موضوع آن عبارت است از وجود، میان فلاسفه مشا و فلاسفه ایران اختلاف نظر است.
نماینده مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: نمونه دیگر از این اختلاف نظرها در علم حقوق است. برخی از عقلا اعدام قاتل را اجازه نمیدهند اما بسیاری آن را لازم میدانند و عجیب آن است که هر ۲ گروه استدلال عقلی میکنند. در مسائل سیاسی نیز برخی فردگرا هستند و برخی جامعهگرا. برای مثال یکی مانند نیچه ابرمرد را ستایش میکند و دیگر مثل روسی قرارداد اجتماعی مینویسد. نمونه دیگر آن است که افرادی قائل به حقوق یکسان میان انسانها هستند ولی یکی همچون هیتلر عقیده به نژاد برتر دارد.
عقل بسیار ارزنده است اما کافی نیست
عبدخدایی در خصوص معیار و ملاک برگزیدن سخنان عقلا تصریح کرد: اینجاست که متوجه میشویم شر و عقول انسانها نیاز به یک حاکم برتر دارد که صلاحیت برتری را نیز داشته باشد و آن خداوند متعال است. او است که توسط وحی مطالبی را به سفرای خود وحی میکند؛ حتی اگر عقل به آن راه نداشته باشد مانند قیامت، پاداش، کیفر و به تعبیر قرآن «و لعلکم سالم تکونوا تعملون؛ چرا که به شما میآموزد آن چیزی را که از طریق عادی نمیتوانستید بیاموزید». بنابراین گفته او فصلالخطاب است و حرف آخر را او میزند. او معصوم و از خطا و گناه مبراست. اینجاست که ضرورت وحی و انبیا الهی مبرهن میگردد و نیاز انسان به وحی و نبوت روشن میشود. خلاصه آن که عقل بسیار ارزنده است اما کافی نیست.
وی در مورد عدالت و رابطه آن با ایمان و دیانت نیز اظهار کرد: عدل الهی یکی از اصول عقاید در تشیع بوده و دارای ویژگی خاص و گستردهای است. عدالت در فرهنگ اسلامی در خداوند که عدل مطلق است و اقدامات او در عالم تکوین و آفرینش میدرخشد، در عالم تشریع و قانونگرایی و در اداره و اختیاری که به انسان داده و پاداش و کیفری که میدهد، متبلور میشود.
نماینده مجلس خبرگان رهبری گفت: گذشته از عدل الهی اسلام عدالت را در همه کس و هر چیز لازم میداند؛ به ویژه در امام و حاکم همانگونه که امام رضا(ع) فرمود «انما یراس الامام قسطه و عدله اذا قال صدق واذا حکم عدل و اذا وعد انجز؛ همانا از امام مساوات و عدالت خواسته میشود. هنگامی که سخن میگوید، راست بگوید؛ هنگامی که حکم میدهد، به عدالت باشد و زمانی که وعدهای داد، وفا نماید». عدالت و قسط آن چنان اهمیت دارد که قرآن مجید حکمت فرستادن انبیا و نزول کتب آسمانی را در قیام به قسط معرفی میکند و میگوید «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات وانزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط؛ همانا پیامبران با دلایل روشن فرستادیم و همراه آنها کتاب و میزان را نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت نمایند». این آیه به همراه ماموریت دیگر نبوت که عبارت از تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت است، بسیار آموزنده است.
عبدخدایی عنوان کرد: مفهوم عقلانیت و عدالت ارزنده است و هیچ خردمندی منکر آن نیست. عمده مطلب در دین است که این ۲ سوژه ارزنده به دست چه کسانی تفسیر گردد و اجرا شود.
وی ادامه داد: آیا با توجیه فروشندگان اسلحه که زندگی و ثروتشان از آدمکشی تامین میشود عدالت است؛ آیا معنای عدالت توسط کسانی که قرنها زیر چکمههایشان آدمیان با فقر و فلاکت میمیرند، خوب است. این مبلغ و نیرویی که همه ساله توسط استعمارگران صرف تخریب کشورها و از بین بردن نسلها میشود، اگر صرف ساختن بیمارستانها، مدارس و کارخانجات تولیدی میشد، چه اتفاقی رخ میداد. آیا فقر از روی زمین برداشته نمیشد؛ آیا رنجها کاسته نمیشد. عامل این همه ظلم و رنج کیست؛ آیا مردم معمولی یا آنهایی که ادعای بالاترین عقل و فکر را میکنند و از فئودالهای سیاست جهانی به شمار میروند. نتیجه آن که ادعای عقل و عدالت کافی نیست بلکه اینها شاخص میخواهد تا از کجرویها مصون و محفوظ بمانند.
نماینده مجلس خبرگان رهبری اضافه کرد: اخلاق نیاز به ضمانت اجرایی دارد و شاخصهای اجرای آن سه چیز است؛ یکی ایمان به خدا؛ ایمان به رستاخیز و در آخر اعتقاد به اختیار انسان است که قرآن کریم نیز بارها این سه نکته را شرح فرموده است.
انتهای پیام
نظرات