به گزارش ایسنا، بیش از سه هفته از تنش آبی در استان خوزستان و به خصوص حمیدیه، سوسنگرد و بستان می گذرد. دلایل متعددی از جمله سدسازی غیرکارشناسی، کشاورزی ناکارآمد، خشکسالی، سوء مدیریت و نظایر آن برای این بحران مطرح شده و به نظر میرسد عملکرد صنایع نیز در این وضعیت نقش دارد. برای مثال حدود ۸۰ درصد کارخانه های فولاد و پتروشیمی در مناطق ممنوعه و ممنوعه بحرانی از نظر ممنوعیت برداشت از آبخوان یا سفرههای زیرزمینی ساخته شدهاند. از طرف دیگر استقرار نامناسب صنایع، اجرای پروژههای انتقال آب را به همراه داشته است. در این رابطه پیشتر یک پژوهشگر و مشاور اقتصادی و صنعتی گفته بود علاوه بر اینکه این طرحها با هزینه بالا و آسیب به محیط زیست همراه است، صرف اجرای طرح هایی میشود که نه تنها اشتغالزا نیستند، بلکه سرمایه بر، وابسته به مواد خام و مواد اولیه هستند.
در این رابطه حسین رجب پور - کارشناس - در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه مسائل اقلیمی در سیاست گذاری توسعه صنعتی ایران مورد توجه نبوده، اظهار کرد: در سالهای گذشته تمرکز در سیاستگذاری صنعتی بر مزیتهای نسبی بوده که مزیت کشور را با توجه به منابع آن تعریف میکنند. در این چارچوب برای توسعه صنعتی همین صنایع معدنی مثل فولاد، آلومینیوم، پتروشیمی و غیره مزیت کشور بوده است.
از طرف دیگر به گفته وی در همین سال ها عمده وام ها و تسهیلات اختصاص داده شده به صنایع، وارد همین حوزهها شده است. چراکه این صنایع بزرگ، عمدتاً سرمایههای دولت را جذب کردند یا دولت نقش فعالی در توسعه آنها داشته است که نمونه آن در تاسیس سازمان ایمیدرو در سال ۱۳۷۹ قابل مشاهده است.
این کارشناس اقتصادی در ادامه با اشاره به دوره های مختلف سیاست گذاری صنعتی، گفت: در دهه ۴۰ توسعه صنایع مادر مثل فولاد و ذوب آهن آغاز شد که چون سرمایه بر بودند، بخش خصوصی توان سرمایهگذاری نداشت و با سرمایه دولت پیش رفتند. البته در ابتدا مسائل اقلیمی تا حد مورد توجه بود اما در کشمکش بین بخشهای مختلف از جمله استانها، اعدادی که در ابتدا قرار بود این صنعت در نقطهای کنار خلیج فارس مثل هرمزگان ایجاد شود، در نهایت به خوزستان آمد.
فولادیها در اقلیم خشک، اما در حال توسعه
وی با بیان اینکه در ادامه و در دهه ۷۰ توسعه صنایع سنگین همچنان مورد توجه بود، تصریح کرد: در این زمینه یا دولت خود در این حوزهها سرمایهگذاری کرد یا انواع وام و تسهیلات را به این صنایع اختصاص داد. در دهه ۲۰۰۰ نیز جهش قیمت محصولات معدنی جذابیت زیادی ایجاد کرد. در نتیجه در حال حاضر ایمیدرو طرح جامع فولاد را در دستور کار قرار داده که بر اساس آن مقرر شده تا افق ۱۴۰۴ ظرفیت تولید فولاد به ۵۰ میلیون تن برسد. بیشتر واحدهای فولادی هم در بخشهایی تاسیس شدند یا قرار است تاسیس شوند که اقلیم خشک هستند.
رجب پور با بیان اینکه در سیاست گذاریهای صنعتی ایران بیشتر بازدهی اقتصادی پروژهها مهم بوده و مسائل زیست محیطی کمتر مورد توجه قرار گرفته، تصریح کرد: معادن سنگ آهن در نقاط مرکزی ایران مانند یزد مستقر هستند و برخی درخواستها برای ایجاد واحدهای صنعتی آب بر نیز در مرکز ایران وجود دارد که در نتیجه آن وزارت نیرو طرحی برای انتقال آب به فلات مرکزی را شروع کرد. هزینه آبی که از این طریق استحصال میشود احتمالاً خیلی بالاتر از هزینهای است که فعلاً صنایع برای استفاده از سرچشمه زاینده رود و غیره میپردازند و احتمالا انتقال آب ترجیحات توسعه صنعتی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. یعنی صنایع فعلی در حال استفاده از آب بدون هزینه بالا هستند.
راه حل کوتاه مدت: ایجاد بازار آب
وی افزود: در این زمینه عدهای معتقدند این صنایع باید منتقل شوند یا تغییر فناوری دهند، اما برخی دیگر معتقدند باید در سیاست گذاری به سمت بازار آب حرکت کنیم. در تشکیل بازار آب، آبی که به صنایع منتقل میشود باید قیمت گذاری شود و حق آبه سایر کسانی که در منطقه هستند مشخص شود تا اگر کارخانهای خواست بیش از حقآبه خود مصرف کند و به اصطلاح خیلی آب بر بود هزینههایی به سایر کسانی که حق آبه دارند از جمله کشاورزان پرداخت کند و به نوعی حق آبه آنها را بخرد تا خسارتها جبران شود.
اولویت طرحهای توسعهای، همچنان صنایع آب بر
به گفته این کارشناس اقتصادی راه حل کوتاه مدت برای صنایع موجود بازار آب و در بلند مدت بازنگری در طرحهایی مثل طرح جامع فولاد یا احداث واحدهای پتروشیمی و به طور کلی وضعیت صنایع آببر است. این در حالی است که طرح های توسعه ایدرو و ایمیدرو نشان میدهد بسیاری از صنایع آب بر به شدت در اولویت توسعهای و بخشی از آنها در همین خوزستان در حال تاسیس هستند.
وی افزود: فناوری کشاورزی نیز باید تغییر کند و دولت به کشاورزان کمک کند تا کشت گلخانه را که نیاز کمتری به آب دارد جایگزین کنند.
رجب پور با بیان اینکه مشکل این است که صنعتی که به منبع آب نیاز دارد در جایی مستقر شده که به صورت کامل فراهم نیست، تصریح کرد: برای مواجهه با این مشکل فناوری اهمیت زیادی دارد مثلاً آلمان و کره هم تولید فولاد دارند، اما لزوما منابع ذغال سنگ یا آهن ندارند. به عبارت دقیقتر آنها فناوریهای خود را ارتقا دادند تا نیاز شان به منابعی که در کشور نیست را کم کنند. در ایران هم اگر فناوری تولید فولاد، احیای قوس بلند یا احیای الکتریکی نباشد نیاز به آب کمتر است، اما عموما در ایران تکنولوژی چند دهه قبل وارد میشود که به شدت آب بر و انرژی بر است.
مبنای استقرار صنایع به جای کارشناسی، ملاحظات سیاسی بود
به گفته وی بحث دوم این است که بیشتر از اینکه مطالعات کارشناسی مبنای استقرار یک صنعت باشد ملاحظات سیاسی مبنا شده است. برای مثال با توجه به کشمکشهای دائمی بین استانها که میخواستند منابع کشور را به یک سمت ببرند عموما استانهایی که توان چانه زنی بالاتری داشتند سهم بیشتری از صنایع دارند، حتی اگر اقلیم آنها با آن صنعت همخوانی نداشته باشد.
انتهای پیام
نظرات