دکتر محمد حاتمی در گفتو گو با ایسنا، ضمن تسلیت به خانوادههای داغدار حادثه اتوبوس خبرنگاران و سرباز معلمان، اظهار کرد: در سانحه اخیر اتوبوس سرباز معلمان و خبرنگاران، جامعه متاثر و غمگین شد. در چنین حوادثی باید روانشناسان در محل حادثه، کنار حادثه دیدگان و یا خانوادههای داغدار حضور داشته و افراد را آرام کنند. مساله را کلیتر از این دو حادثه ببینیم. بحث بر سر بحرانهایی است که در کشور وجود دارد و این بحرانها نیازمند تمهیدات مداخلهای روانشناسی هستند.
وی با اشاره به پیشنهاد ما قبل این سازمان برای تشکیل دبیرخانه مداخله در بحران به نهادهای مجری، ادامه داد: در وزارت کشور دبیرخانه مداخله در بحران وجود دارد اما بیشتر کارهای کلی و ساختاری در سطح ملی داشته و به بحث سلامت روان هیچ گونه ورودی نکرده است. نهادهای مسئول قطعا در خصوص رسیدگی به بعد روانشناختی این دو بحران اخیر اتوبوس سرباز معلمان و خبرنگاران کم کاری کردند؛ نه در این دو مورد بلکه در مورد خود بحران کرونا هم کم کاری کردند چراکه اقدامات انجام شده نظام مند نیست.
حاتمی درباره «دبیرخانه مداخله در بحران» توضیح داد: قبلتر پیشنهاد تشکیل یک دبیرخانه مداخله در بحران تحت نظرسازمان نظام روانشناسی و مشاوره را دادیم که ما نیروی انسانی لازم را آموزش دهیم و در مواقع مقتضی نهادهای مجری بتوانند از نیروهای آموزش دیده کیفی برای این کار استفاده کنند. جای چنین دبیرخانهای خالی است. در واقع این دبیرخانه مداخله در بحران ناظر بر مسائل روان شناختی، آرامش دهی به جامعه و حضور در کنار آسیب دیدگان است که باید در کوتاه ترین زمان ممکن شکل گیرد و نهادهایی چون شهرداری، وزارت کشور، بهزیستی، وزارت بهداشت و هلال احمر شورای عالی این دببرخانه را زیر نظر سازمان نظام روانشناسی شکل دهند. این نهادها در مداخلات بحرانی مسئولیت دارند اما هیچ اقدامی در خصوص آسیبهای روانی حوادث انجام نمیدهند و به همین دلیل سازمان نظام روانشناسی میتواند اینها را سازماندهی کند و نیروی انسانی لازم را آموزش داده و در مواقع مقتضی تذکر دهد که نهادهای مجری باید این کار را انجام دهند. اگر این دبیرخانه شکل گرفته بود میتوانستیم در این دو حادثه اخیر ورود کنیم.
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور با بیان اینکه سازمانهای مجری در امر حوادث درگیر مسائل روانشناختی حوادث نیستند، تصریح کرد: متاسفانه سازمانهای مسئول و مجری ما اصلا درگیر این مسائل مهم روانشناختی در حوادث نیستند بلکه درگیر روزمرگیاند و کاری در این زمینه انجام نمیدهند. یک مشکل ساختاری وجود دارد که به طور کلی برای سازمانهایی که بودجه و امکانات کافی مداخله در بحرانهایی نظیر این دو حادثه اخیر را دارند؛ مساله سلامت روان مسالهای حاشیهای است و برایش هیچ گونه برنامهای ندارند. اگر این دبیرخانه شکل گیرد به طور مشخص مداخله نهادها و ارگانها و بخشهایی که مسئولیت دارند تعریف میشود. به غیر از حوادث غیر مترقبه ما حوادث ساختاری دیگری نیز نظیر خودکشی و خشمهای پنهان در این کشور داریم که اینها همگی بحران اند و علیرغم اینکه لازم است برایشان مداخله انجام شود اما نظام هماهنگی در این راستا وجود ندارد.
وی با اشاره به بحرانهایی نظیر سیل، زلزله و پاندمی کرونا طی دو سال گذشته، ادامه داد: ما باید از پیش برای مسائل روانشناختی چنین بحرانهای طبیعی یا غیرمترقبه تمهیداتی بیاندیشیم و قطعا نیاز است روانشناسان در شرایط بحران حاضر باشد و به ابعاد روانی مساله رسیدگی کنند. در چنین حوادثی جامعه متاثر میشود و روانشناسان میتوانند بر اساس تخصص خود جامعه را آرام کنند. تخصص روانشناسان بحث آرامش دهی به جامعه، خانوادههای داغدار و مصدومان حادثه است، بنابراین ضرورت دارد که روانشناسان در محل حادثه برای آرامش دهی به مصدومان و سپس نزد خانوادههای داغدار حاضر باشند.
به گفته رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور، رسیدگی به سلامت روان مصدومین حوادث در قانون و اسناد بالادستی ما پیش بینی شده و باید سازمانهای مجری این مساله را در دستور کار خودشان قرار دهند چراکه بودجه و امکانات در اختیار این سازمانها قرار گرفته است.
وی با انتقاد از عملکرد سازمان بهزیستی کشور برای مداخله در چنین حوادثی، اظهارکرد: سازمان بهزیستی اجازه دارد اورژانسهای اجتماعی را شکل دهد و مجوز آن را دارد و باید در این حوادث ورود کند. نهادهای دیگر نظیر وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی و حتی شهرداریها و هلال احمر که بودجه و امکانات و مسئولیت را از سوی حاکمیت دارند باید در این مواقع ورود کنند.
حاتمی در پایان گفت: مجلس شورای اسلامی باید از نظرات رواشناسان و سایر نخبگان که سرمایههای اجتماعی کشوراند در تصویب قوانینی که لازمه کشور است استفاده کند. بسیاری از احکامی که در قانون برنامه ششم توسعه تصویب شده است در بایگانی مانده و الان برنامه توسعه هفتم در پیش است. برای بحرانهای غیر مترقبه کشور باید کاری کرد. کسی که آسیب میبیند نیاز دارد در شهر و دیار و روستای خود در کوتاه ترین زمان ممکن روانشناس در دسترس داشته باشد. ما در هر استانی بالغ بر هزار روانشناس رسمی داریم که میتوانند در کوتاه ترین زمان ممکن در کنار مردم قرار گیرند و این خلاء را پر کنند اما متاسفانه مساله سلامت روان یک مساله حاشیهای در کشور است و هیچ کس به این موضوع توجه نمیکند. باید برای مساله سلامت روان فکر جدی کرد.
انتهای پیام
نظرات