جواد آرینمنش شب گذشته در برنامه اینستاگرامی "تئوری انتخاب" که به همت سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی خراسان رضوی برگزار شد، در رابطه وقایع اخیر پیرامون انتخابات، اظهار کرد: انتخابات به صورت کلی یک فرآیند تصمیم گیری رسمی است که بر اساس آن گروهی از مردم اختیارات خود را به مقامات رسمی برای مدتی معین تفویض میکند. طبیعتا انتخاب زمانی تحقق پیدا میکند که افراد از میان چند نفر برگزیده شود.
وی افزود: در کشور ما انتخابات به دلیل اهمیت فوق العاده و توصیههایی مبنی بر مشارکت حداکثری مردم یکسری ملزومات و مقدماتی لازم دارد. یکی از این مقدمات حضور نمایندگان سلایق مختلف در عرصه انتخابات است. برای مثال در انتخابات طبیعتا مردم مایل هستند به کسی رای دهند که او را شایسته و منطبق با خود میدانند. در این صورت است که مشارکت و رقابت شکل میگیرد. اگر رقابتی وجود نداشته باشد مردم احساس ضرورت برای حضور در پای صندوق های رای نمیکنند. البته تعدادی از مردم معتقدند که به عنوان یک تکلیف شرعی باید پای صندوق رای آمد که این افراد همواره حضور دارند.
این فعال سیاسی ادامه داد: در ماه گذشته صدا و سیما جمهوری اسلامی برنامههایی برای معرفی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را شروع کرد. معمولا از جناحها و گروههای مختلف افرادی را مطرح و معرفی میکرد. اکنون و پس از اطلاع رسانی شورای نگهبان برخی از انتخاب های مردم در میان کاندیداها غایب هستند. در جبهه اصلاحات آقای جهانگیری و پزشکیان، در جریان اعتدال گرا اقای لاریجانی و در بین اصولگرایان کاندیداهای متعددی مانند آقای رئیسی بیشتر مطرح میشدند. درحال حاضر احساس میشود از این سه ضلع دو ضلع غایب است که امکان دارد این موضوع مشارکت حداکثری را تحت تاثیر قرار دهد، اما امیدوارم هیچ گروهی از مردم با صندوق رای قهر نکنند. زیرا انتخابات نماینده مردم سالاری و دموکراسی است.
آرینمنش خاطرنشان کرد: مشارکت حداکثری باعث میشود رئیس جمهور انتخابی از هر جناح و سلیقه از یک پشتوانه عظیم مردمی برخوردار شود. هرچه آرا رئیس جمهور بیشتر باشد طبعا قدرت چانهزنی او در عرصه بین المللی بیشتر میشود. رئیس جمهور به عنوان شخصیت اول کشور بعد از مقام معظم رهبری مورد توجه جهانیان قرار دارد. لذا وقتی یک رئیس جمهور با پشتوانه آرا حداکثری مردمی در محافل بینالمللی حضور پیدا میکند طبعا جایگاهش از قوت و استحکام بیشتری برخوردار است. در صورتی که روند انتخابات طوری باشد که با مشارکت حداقلی رئیس جمهور اصولگرا انتخاب شود طبعا نوعی آسیب تلقی میشود. از جمله توصیههای رهبری این است که مشارکت حداکثری در انتخابات صورت گیرد چراکه این مساله باعث جلوگیری از فتنهها، افزایش انسجام داخلی، افزایش مشروعیت و مقبولیت نظام در سطح جهان میشود. طبیعتا مشارکت حداقلی برای یک رئیس جمهور اصولگرا مقبول نیست.
مشارکت حداقلی آسیبهای جدی و جبران ناپذیری در پی دارد
وی تشریح کرد: انقلاب اسلامی بر سه رکن رهبری، معنویت و مشارکت مردمی بنیان شده است. پیروزی انقلاب مرهون حضور مردم بود. از ابتدای انقلاب که قانون اساسی تایید شد، ما همواره افتخار میکنیم که 98 درصد مردم به این قانون اساسی رای دادند. اعتبار قانون اساسی ما بر پایه مشارکت حداکثری مردم بود. از ابتدای انقلاب تا به امروز نیز در هرجایی که مردم حضور داشتند ما موفق بودیم. لذا کسانی که مشارکت حداقلی را کافی میدانند به انسجام ملی آسیب میزنند. این افراد نگاهی گذرا و موقت به شرایط دارند، همچنین به مردم سالاری و دموکراسی معتقد نیستند. انتظار ما این است که در هر انتخابات میزان مشارکت مردم افزایش یابد. مشارکت حداقلی آسیبهای جدی و جبران ناپذیری برای کشور در پی خواهد داشت.
این فعال سیاسی در رابطه با عواملی که میتواند در حضور مردم پای صندوقهای رای موثر باشد، اظهار کرد: وابستگی حزبی یکی از عواملی است که مردم را پای صندوق رای میآورد تا به کاندیدای خود رای دهند. انگیزههای ایدهئولوژیک نیز میتواند افراد را پای صندوق رای بکشد حتی بدون گزینش فردی خاص تا اطاعت از ولایت فقیه داشته باشند. یکسری وابستگیهای عاطفی نیز موجب حضور در پای صندوق رای میشوند. گروهی نیز نسبت خود را با کاندیدا از نظر منافع اقتصادی میسنجند. درحال حاضر جامعه دارای مشکلات عدیده است، این افراد فردی را انتخاب میکنند که احتمال حل مشکلات خود را با انتخاب او بیشتر میدانند. یکی دیگر از انگیزههایی که باعث میشود افراد به کسی رای دهند انگیزههای قومی است.
وی گفت: گاهی افراد تجسس میکنند که کدام یک از کاندیداها به دیدگاه رهبری نزدیک هستند و بر همین اساس به آن کاندیدا رای میدهند. برخی با انگیزه برنامهای که فرد ارائه داده است به او رای میدهند. برخی نیز به دلیل موفقیت فرد در مناظرات به او رای میدهند. بالاترین انگیزه افراد در انتخاب رئیس جمهور توانایی او در مناظرات و سخنوری است. پایینترین انگیزه نیز به تحصیلات و برنامه فرد باز میگردد. پایین بودن این موضوع یکی از چالشهای مهم کشور است. درحالی که بایستی برنامه رئیس جمهور را چک کرد. تمام عوامل بالا در رای دهی موثر است و از هر قشر به قشر دیگر متفاوت است.
آرینمنش تصریح کرد: در کشور ایران یک چشمانداز بیست ساله و بر اساس این چشمانداز 4 برنامه پنج ساله تعریف کردیم. متاسفانه این برنامهها اجرا نشد و وعدهها محقق نشد. در نتیجه اعتماد مردم نسبت به رئیس جمهور و حاکمیت تنزل پیدا کرده است. مردم درحال حاضر تصور میکنند که هیچ کس حقیقت را نخواهد گفت. کاندیدایی میگوید که به هر زوج متقاضی برای ازدواج، مسکن و کار پانصد میلیون تومان پرداخت میکند. در صورتی که این وعده را بررسی کنیم و تعدا متقاضیان را با این مبلغ و منابع موجود درنظر بگیریم عددی نجومی به دست می آید که نشان دهنده عدم تحقق عینی این وعده است.
این فعال سیاسی افزود: قرار بر این بود که در سال 1404 کشور اول منطقه در میان کشورهای درحال توسعه باشیم. درحالی که فاصله بسیار زیادی در سالهای اخیر گرفتیم. لذا از انجایی که این وعدهها محقق نمیشود مردم سرخورده و ناامید میشوند. بنابراین روسای جمهور به امید بهبود عملکرد در چهارسال دوم مورد انتخاب ملت قرار میگیرند و از سال پنجم و ششم مورد غصب ملت قرار میگیرند. این وضعیتی است که به دلیل فقدان برنامه بوجود میآید. از ابتدای دولت اقای روحانی انواع و اقسام مشکلات و حوادث طبیعی اتفاق افتاد. تمام برنامهریزیهای دولت اقای روحانی مبتنی بر درآمدهای نفتی بود. ما کشوری هستیم که اقتصادی تک محصولی دارد و زمانی که این سرچشمه خشک میشود طبیعی است که اقتصاد کشور دچار اختلال شود. گاهی مسائلی بوجود میآید که از دست دولتها خارج است.
وی ادامه داد: اگر فرض را بر این بگیریم که دولت آینده دولت اقای رئیسی است و قوای سه گانه یک دست شدند. بازهم معتقد هستم در صورتی که هماهنگی و همافزایی وجود نداشته باشد، قطعا در فاصله چهارساله نمیتوانیم یک جهش اقتصادی فراهم کنیم. مگر اینکه سرمایههای فرار کرده از کشور را به کشور برگردانیم، در مردم امید ایجاد کنیم، سیاستهای اصل 44 را تحقق ببخشیم و بخش خصوصی را فعال کنیم. در صورتی که تمام ظرفیتها در کنار هم قرار گیرند مشکلات قابل حل هستند. انتظارات زیاد در مردم ایجاد کردن باعث میشود مردم اعتماد خود را نسبت به حاکمیت از دست بدهند.
آرینمنش گفت: یک دست شدن قوای سه گانه فواید و مشکلاتی دارد. فایده این یکدست شدن این است که دعواهای سالهای اخیر در میان قوا کاهش پیدا خواهد کرد. اشکال این یکدستی این است که احتمال درجا زدن دولت را بیشتر میکند. لذا در عرصه جهانی دولتهای در سایهای تشکیل میدهند که این دولت در سایه نظر میدهد، انتقاد و پیشنهاد میکند و این انتقادات در سازندگی دولت موثر خواهد بود.
دموکراسی در کشور ما به دلیل نبود احزاب ناقص است
این فعال سیاسی با اشاره به اینکه «شیوه انتخاب و هر نفر یک رای» یک الگوی وارداتی است، اظهار کرد: ما این الگو را از یونان و اروپا گرفته و بومیسازی کردیم. در الگوهای دموکراسی دنیا شیوههای رایج در دنیا مبتنی بر احزاب و نهادهای مدنی است. یعنی احزاب و نهادهای مدنی حد واسط میان مردم و حاکمیت هستند. احزاب نظرات و دیدگاههای مردم را جمعبندی و در شکل حزب و معرفی نامزد با برنامه به مردم اطلاع میدهند. درحال حاضر در ایران حزب داریم اما تنها روی کاغذ هستند و حزب توانمندی که بتواند رئیس جمهور ارائه دهد نداریم. حزب پشتوانه فکری و برنامهریزی اتاق فکر رئیس جمهور خود خواهد بود. دموکراسی ایران به دلیل نبود احزاب ناقص و ابتر است. احزاب در صورتی که وظیفهای به عهده داشته باشند به خوبی در صحنه حاضر خواهند شد. اما متاسفانه از احزاب در ایران حمایت مادی و معنوی صورت نمیگیرد.
انتهای پیام
نظرات