مهدینبییان در گفت و گو با ایسنا، ضمن اشاره به تاثیراتی که انقراض یک گونه میتواند بر اکوسیستم بگذارد، اظهار کرد: نمیتوان یک گونه را تنها از منظر ارزشهای حفاظتی یا نقشی که در اکوسیستم ایفا میکند، مدنظر قرار داد چراکه باید ارزشها و نقشهای دیگری از جمله ارزشهای فرهنگی، زینتی، دارویی و ... را نیز در ارزشگذاری گونهها قائل شویم و تنها با درنظر داشتن تمام کارکردها و نقشها است که میتوانیم ارزش هر گونه را در یک جامعه و بهصورت مستقل بررسی کنیم.
وی درباره گونههای در معرض انقراض گفت: گونههای در خطر انقراض کشور را میتوان به دو بخش تقسیم کرد؛ گونههایی که در لیست سرخ سازمانهای بینالمللی بهعنوان گونههای در خطر انقراض شناخته میشوند و گونههایی مانند یوزپلنگ ایرانی و گور ایرانی که در ایران بهعنوان گونه در خطر انقراض شناخته میشوند چراکه ممکن است گونهای در سطح جهانی جمعیت مناسبی داشته باشد اما در یک کشور در معرض انقراض باشد مانند مرال که در کشور ما به دلیل تخریب زیستگاه در معرض خطر انقراض است اما در برخی کشورهای دیگر از جمعیت بالایی برخوردار است. از این رو باید روند نزولی جمعیت برخی گونهها از جنبه بینالمللی و برخی دیگر از جنبه ملی مورد بررسی قرار گیرند.
به گفته این پژوهشگر حیات وحش، سازمان حفاظت محیط زیست در ایران سابقه کمتری نسبت به سایر دستگاههای کشور دارد و علم محیط زیست نیز بهعنوان یک علم جدید شناخته میشود و این عوامل باعث شده است با یک سری ضعفهای ساختاری در مدیریت، تعیین بودجه و حمایتهای دولتی در بخش محیط طبیعی مواجه شویم که در کشورهای در حال توسعه امری دور از انتظار نیست. با این حال در مقایسه با سایر کشورهای در حال توسعه میتوان گفت که در ایران بهویژه در سالهای اخیر که توجه بیشتری معطوف به محیط زیست شده، شرایط محیط طبیعی و حیات وحش کشور رو به بهبود بوده است.
وی ادامه داد: مناطق حفاظت شده تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست اکنون به بیش از ۱۱ درصد رسیده است در حالیکه در کشورهای در حال توسعه کمتر دیده میشود که مناطقی که معمولا دارای منابع با ارزش زیرزمینی هستند را بهعنوان منطقه حفاظت شده شناسایی و معرفی کنند. با این حال سطح گسترده با پراکندگی مناسب مناطق حفاظت شده کشور روند مناسبی طی سالهای گذشته داشته و استخدام سالانه حدود ۶۰ تا ۲۰۰ نیروی محیطبان بههمراه افزایش امکانات و تجهیزات قابل قبول در اختیار آنها نشان میدهد که در این زمینه شرایط بهتر شده است.
سازمان حفاظت محیط زیست باید بر تصمیمات علمی خود در زمینه حفاظت از حیات وحش پافشاری کند
نبییان با بیان اینکه طی یک دهه گذشته تصمیمات سازمان حفاظت محیط زیست در زمینه حفاظت از حیات وحش تحت تاثیر فضای مجازی و فشار افکار عمومی قرار گرفته است، تاکید کرد: سازمان حفاظت محیط زیست باید در سیستم مدیریتی خود بازنگری کند و بر تصمیماتی که بر پایه اصول علمی در رابطه با نحوه حفاظت از گونههای جانوری و مدیریت مناطق حفاظت شده میگیرد، پافشاری کند و در برابر خواستههای غیرعلمی تسلیم نشود چراکه برخی تصمیمهای کارشناسی این سازمان به دلیل همین فشار فضای مجازی و افکار عمومی توسط برخی مدیران به حاشیه کشیده میشود.
وی ادامه داد: مناطق طبیعی کشور ما بکر و غیرقابل نفوذ نیستند بنابراین نمیتوان از طریق حراستی یعنی با جلوگیری از ورود افراد به این مناطق از آنها محافظت کرد. ما در ایران به یک سری سیاستهای مداخلهگرانه مانند تکثیر در اسارت و طرح جابهجایی گونهها در حوزه حیات وحش نیاز داریم که منتج به دستکاری در طبیعت میشود مانند پروژه احیای گور ایرانی در پارک ملی کویر یا منطقه کالمند بهادران استان یزد که با انتقال گورهای ایرانی در تلاش برای احیای جمعیت آن هستند.
به گفته این کارشناس ارشد تنوع زیستی، سازمان حفاظت محیط زیست پس از روزها و ساعتها گفت و گو و برگزاری جلسات و براساس نظرات کارشناسان داخلی و خارج از سازمان به یک جمعبندی میرسد که بهعنوان مثال گور ایرانی را به زیستگاهی که در گذشته در آن گور حضور داشته است، معرفی کند اما مشاهده میشود که با یک تجمیع در فضای مجازی از سوی کنشگران محیط زیستی با زندهگیری، جابهجایی یا تکثیر در اسارت یوزپلنگ ایرانی در پارک ملی توران مخالفت میشود و بهجای همراهی، سنگ جلوی پای سازمان حفاظت محیط زیست انداخته میشود. با این حال در اغلب این مواقع نیز شاهد عقبنشینی سازمان حفاظت محیط زیست از موضع خود هستیم چراکه مدیران این سازمان ترجیح میدهند بهجای اینکه با رسانهها و افکار عمومی وارد چالش شوند، بنیانهای حراستی را اولویت کاری خود قرار دهند.
وی در ادامه اظهار کرد: اکنون نمیتوان تنها به روش حراستی و جلوگیری از ورود افراد به مناطق چهارگانه جمعیت حیات وحش را مدیریت و حفاظت کرد بلکه باید بر پایه علوم، مطالعات و فناوریهای نوین رصد و مراقبت از حیات وحش و مشارکت با جامعه محلی باشد یعنی افرادی که در حاشیه زیستگاهها در ارتباط تنگاتنگ با حیات وحش هستند باید از منافع حفاظت منتفع شوند. در بسیاری از کشورهای دنیا پارکهای ملی علاوهبر نقش حفاظتی درآمد زیادی را سالانه با جذب گردشگر برای دولتها و جوامع محلی بههمراه دارند در حالیکه پارکهای ملی ایران تنها هزینهبر هستند. با این حال مدیریت صرف دولتی نیز نمیتواند راه حل حفاظت باشد و لازم است با مشارکت بخش خصوصی جنبهها و مولفههای اقتصادی حفاظت نیز مدنظر قرار گیرد چراکه بدون در نظر داشتن این مولفهها حفاظت، پایدار نخواهد بود.
نبییان در پایان با اشاره به از بین رفتن هزاران جوجه فلامینگو در تالاب بختگان بهعلت عدم مدیریت آب در بالادست گفت: حدود ۱۵ سال است که با این موضوع مواجه هستیم و هرسال خطر تلف شدن جوجه فلامینگوها در تالاب بختگان تکرار میشود و هر سال کارشناسان محیط طبیعی و سازمان حفاظت محیط زیست ازنرسیدن آب به این تالاب بختگان گله میکنند در حالیکه سازمان حفاظت محیط زیست حدود یک دهه فرصت داشت تا با وزارت نیرو برای مدیریت منابع آبی سد درودزدن، با وزارت جهاد کشاورزی برای تعیین الگوی کشت در پایین دست سد درودزن چانهزنی کند تا این دریاچه احیا شود اما هرسال با تخمگذاری فلامینگوها بهدنبال راهکارهای لحظهای هستیم. سازمان حفاظت محیط زیست باید بهدنبال پیشگیری از چنین عارضههایی در محیط طبیعی باشد اما از آنجایی که بیشتر کارشناسان حیات وحش و محیط طبیعی علاقهمند به کار مستقیم با گونه هستند از بسیاری از موضوعات مدیریتی، حاکمیتی، ارتباطات بین دستگاهی و علوم مختلف غافل میمانند و این باعث صدمه دیدن محیط طبیعی میشود.
انتهای پیام
نظرات