جمال صادقی، نویسنده کتاب آن سوی مرگ برای نوشتنِ این کتاب بهدنبال افرادی رفته است که برای مدت کوتاهی دچار مرگ جسمانی شدهاند و به عالم روح قدم گذاشتهاند؛ بااینحال تنها روایت سه نفر از این افراد در کتاب قرار گرفته است.
نویسنده درکتاب آن سوی مرگ سه خاطره درباره تجربه مرگ را گردآوری کرده است که از مصاحبه رودررو با افرادی حاصل شده که حیات پس از مرگ را تجربه کرده و به برزخ رفته و بازگشتهاند.
در ابتدای این کتاب جمال صادقی نیز تذکر داده است بخشهایی از این کتاب ممکن است برای بیماران قلبی و روانهای آسیب پذیر نامناسب باشد. این کتاب بعد از «آخرین یادگار» و «12 ثانیه» سومین کتاب مشترکی است که محمدحسین حاجی ده آبادی، محقق و پژوهشگر کتاب آن سوی مرگ با جمال صادقی داشته و راهی بازار کردهاند.
کتاب «آن سوی مرگ» از سال 1392 و بعد از دو سال تحقیقات مشترک و یک سال و نیم کار نگارشی در زمانی نزدیک به چهار سال به نتیجه رسیده است. استقبال از این کتاب به حدی بوده که در هفته اول به چاپ سوم رسیده و رویکرد مصاحبه محور آن مورد توجه عموم مردم قرار گرفته است.
با اینکه در دوره تحقیق و پژوهش این کتاب صدها مصاحبه با افرادی که تجربیات نزدیک به مرگ داشتهاند صورت پذیرفته است اما از این میان 3 گفت وگوی خوب با قلم توانای آقای جمال صادقی انتخاب و در کتاب قرار داده شده است.
به گفته دو همکار اصلی در تحقیق و نگارش این کتاب، بسیاری از انکارکنندگان عالم پس از مرگ نیز با خواندن کتاب «آن سوی مرگ» به تاثیر عمیق آن اشاره کردهاند. اکثر مصاحبههای دوران تحقیق کتاب آن سوی مرگ در تهران و دیگر شهرهای ایران صورت پذیرفته و برای اعتبار مطالب بیان شده در این مصاحبهها، صدها کتاب مرجع در این زمینه مورد مطالعه قرار گرفته است.
در این کتاب داستان گونه گرچه از قرآن و حدیث مطلبی ذکر نشده است اما میتوان مطالب آورده شده در آن را با قرآن کریم و احادیث معتبر در این زمینه تطبیق داد. این کتاب در لحظاتی مخاطب را میخنداند، در لحظاتی میگریاند و در کل تاثیری عمیق بر روح و روان وی خواهد گذاشت.
در 40 صفحه از کتاب آن سوی مرگ و در خاطرات مهندس(نفر دوم) حقایق ترسناکی از یک جن و مریدانش و سواستفادهها و آزارهایی که به مهندس وارد میکنند آورده شده است که نویسنده در ابتدا اختیار خواندن آن را به خواننده کتاب واگذار کرده است!!
در کتاب آن سوی مرگ، گاهی مصاحبه شوندگان قدرتهایی را به نمایش می گذارند که خواننده را در حیرت فرو میبرد. خواندن تجربه این سه نفر و حکایتهایی که نقل میکنند جالب و تکان دهنده است. با خواندن این کتاب با تجربیاتی رو به رو خواهید شد که کمتر آن ها را شنیدهاید یا خواندهاید.
نظراتی که خوانندگان کتاب آن سوی مرگ درباره تجربه خود از خواندن این کتاب مطرح کردهاند متفاوت است. بسیاری معتقدند این کتاب بسیار تکان دهنده و باورپذیر نوشته شده است و تجربیات افراد مصاحبه شونده را باور کردهاند.
نثر کتاب آن سوی مرگ روان است و توصیفهایی که در این کتاب نوشته شدهاند ملموس و قابل درک هستند. مجموعه جذابیت روایتها و نثر خوب نویسنده، از کتاب آن سوی مرگ کتابی پرکشش و جذاب ساخته است که نمیتوان از خواندن آن دست کشید.
از طرفی بعضی از خوانندگان ادعا میکنند تجربیاتی که خواندهاند چندان باورپذیر به نظر نمیرسد. و حتی گاه با باورهای دینی متناقض یا متعارض است. درهرصورت نمی توان این کتاب را کتاب ضعیف یا غیرقابل توجه دانست.
بخشی از کتاب آن سوی مرگ
سحر، میخواهم بدانم واکنش تو، واکنش وجود اثیری تو در برابر جسمِ بی جانت چه بود؟ وقتی کالبدت را دیدی چه فکری کردی؟
خوب، ابتدا، حسابی گیج شدم. مرتب از خودم می پرسیدم: “اگر او من هستم؛ پس من (منی که در بالا قرار دارم) کی هستم؟!”
چه وضعیت عجیبی! تو داشتی با چشمانی دیگر، جسمت را نگاه می کردی.
بله. احساس می کردم به دو نفر تبدیل شدهام. یکی از دو وجودم روی تختِ بیمارستان است و دیگری در بالا. و فکر میکردم چطور چنین چیزی ممکن است! عاقبت، به یک جواب منطقی رسیدم:” فقط در یک صورت، چنین چیزی ممکن است: این که مرده باشم. ” همان وقت، عمیقا درک کردم که مردهام.
با درک این موضوع، خیلی وحشت کردی؟ وحشت نکردم. خیلی هم خوشحال شدم.
خوشحال؟ خوشحال. چون فهمیدم که هنوز وجود دارم، هنوز زندهام. هرچند به شکلی دیگر. چون فهمیدم که هنوز از قوه بینایی، شنوایی و بویایی برخوردار هستم. هرچند کالبد مادی نداشتم. علاوه بر این، دریافتم که مرگ چیز خوبی است.
حداقل برای من خیلی خوب بود. به سه دلیل: یکی این که از آن دردهای شدید نجات پیدا کرده بودم. (به قدری دور از درد، هر دردی، بودم که نمیتوانم شرح دهم. ) دلیل دیگر، آرامش عجیبی بود که داشتم. و دلیل آخر: حظ زیادی که به خاطر بی وزنی نصیبم شده بود. در آن حالت، خیلی سبک و خیلی آزاد بودم.
انتهای پیام
نظرات