به گزارش ایسنا، به نقل از العهد، بی تردید بن بست عربستان بسیار بزرگ خواهد بود چرا که مشخص شده این کشور به جای اینکه بتواند خواسته و برنامه های خود را تحمیل کند اکنون خود مورد هدف موشک ها و جنگنده های مقاومت یمن قرار دارد.
عربستان گروه های بین المللی و منطقه ای متعددی را به کار گرفت که هر کدام از آن ها امکانات نظامی و منابع مالی بزرگی داشتند و همراه با آن ها به یک ملت بی دفاع حمله کرد که در طول دهه ها از دخالت ها و توطئه های خارجی و درگیری های داخلی بسیاری رنج میبرد.
نکته مهم این است که این جنگ خصمانه که شش سال قبل با رهبری عربستان آغاز شد، یک ماه "طوفان کوبنده" نامیده می شد اما پس از آن "عملیات بازگرداندن امید" خوانده شد و اینجا دقیقا نکته اصلی ماجرا است. عربستان از کدام امید سخن می گوید در حالی که تلاش می کند مردم یمن را نابود کند؟ کدام امید است که عربستان می خواهد آن را به یمنی ها بازگرداند در حالی که جنگنده ها و سلاح های مختلفش همراه با امارات و با حمایت واشنگتن و تل آویو جان انسان های بی گناه را در یمن می گیرند و برایشان کودک، زن و سالمند فرقی ندارند؟
کدام امید است که عربستان می خواهد در یمن ایجاد کند در حالی که بدون هیچ انگیزه اخلاقی، دینی یا انسانی سلاح های خود را به سمت خانه های مسکونی، بیمارستان ها، مدارس، دانشگاه ها، جاده ها و پل ها نشانه می رود و تمام تلاش خود را می کند با ایجاد اختلاف یمنی ها را به جان یکدیگر بیاندازد و درگیری های طایفه ای و مذهبی ویرانگری را ایجاد کند.
نکته دیگر اینکه عربستان با تمام امکانات و نیروها و سلاح هایی که به کار گرفت شکست های بزرگ و غیر قابل پیشبینی را متحمل شد و به جای اینکه علیه نیروهایی که در صنعا و دیگر شهرهای یمن او را هدف قرار دادند، نابود کند، حاکمان ریاض و ابوظبی با شرایط سخت تری مواجه شدند و اکنون در برابر حملات راکتهای مقاومت که برد آن ها افزایش یافته و به کاخ های حفاظت شده آن ها نیز رسیده، ناتوان و ناامید شده اند.
دلایل و عوامل مختلفی به این نتیجه دردناک و خجالت آور برای عربستان و حامیانش منجر شدند، به شکلی که طرح آن ها به تلاش برای پایان دادن به جنگ به هر شکلی و حرکت به سوی امضای توافق صلحی با دشمن نتیجه کار آن ها ختم شد.
موضع گیری اخیر عربستان مبنی بر ارائه ابتکار عملی برای صلح برای کسانی که اخبار و حوادث را با دقت دنبال می کنند غافلگیرکننده نبود. درگیری های داخلی میان خاندان حاکم در عربستان در دوره ای که محمدبن سلمان زمام امور را در این کشور به دست گرفته، به سطح خطرناکی رسید و با شیوع ویروس کرونا جنگ یمن کابوس حاکمان عربستان شد. در کنار این کابوس وحشتناک کاهش قیمت نفت نیز شرایط را برای عربستان دشوار کرد و به این ترتیب عربستان در میدان این جنگ تنها ماند.
این اطلاعات و دیگر موارد در طول شش سال اخیر که تصویر فعلی یمن را ترسیم کردند نشان دادند که گزینه جنگ هر چند که ویرانی و تخریب و فجایع بسیاری بر جای می گذارد حتما دیر یا زود در برابر گزینه مقاومت شکست می خورد.
همان گونه که شیخ محمد القبلی، کاردار سفارت یمن در بغداد در گفت وگویی پیش از این اظهار کرده بود قطعا متجاوزان شکست فجیعی خواهند خورد و راه حل واقعی و عملی این درگیری توقف جنگ و لغو محاصره است تا یمنی ها بتوانند از حق داشتن زندگی آزادانه و شرافتمندانه برخوردار شده و ویرانی های این جنگ ظالمانه را بازسازی کنند.در واقع یمن با شجاعت و اقتدار سخت ترین شرایط و مراحل خود را پشت سر گذاشت و بی تردید استمرار این جنگ به معنای شکست بیشتر دشمنان است و ما از همان روز اول بر راه حل مسالمت آمیز تأکید داشتیم.
چه بسا این جنگ خصمانه که حاکمان ریاض و ابوظبی آن را سریع و برق آسا فرض کردند، به یک کابوس وحشتناک تبدیل خواهد شد که راه نجاتی از آن ندارند و شرایط شان شبیه به شرایط حاکمیت صدام در عراق است زمانی که جنگ خصمانه خود علیه جمهوری اسلامی ایران را در سال ۱۹۸۰ آغاز کرد. صدام و حامیانش بر این باور بودند که برکناری حاکمیت تازه شکل گرفته در تهران تنها به چند ماه و حتی چند هفته جنگ برق آسا نیاز دارد.
کسانی که تصور میکنند طرح اخیر بن سلمان برای توقف جنگ از داخل کاخ های ریاض شکل گرفته دچار اشتباه شده اند. عربستان گرچه مشتاق خروج از بن بست های متعدد خود است و پس از چند سال تحریم قطر، به دنبال راه حل صلحی با این کشور بود اما این طرح در واشنگتن تنظیم شده و از ریاض اعلام شد. با این حال این طرح هرگز نمی تواند حاکمان آل سعود را از غرق شدن در این گرداب نجات دهد چرا که مساله جدیدی در آن ارائه نشده که به پایان جنگ و آغاز مرحله جدیدی منجر شود.
انتهای پیام
نظرات