به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت: «حدود ۴۸ ساعت از صدور فرمان هیبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان، درباره ممنوعیت کشت خشخاش و تولید و تجارت مواد مخدر و سکرآور در افغانستان میگذرد؛ فرمانی که روز سوم آوریل سال جاری میلادی در یک نشست خبری و در جمع خبرنگاران و مقامات دولت امارت اسلامی توسط ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان، قرائت شد. در فرمان آخوندزاده خطاب به مردم افغانستان آمده است: «به تمام هموطنان خبر داده میشود که از تاریخ صدور این فرمان کشت کوکنار (خشخاش) در تمام کشور به گونه مطلق منع است و هیچ کسی پس از این نمیتواند برای کشت این بوته تلاش کند. اگر خداینخواسته کسی تخلف کرد، کشت او از بین برده میشود و با متخلفین از روی شریعت اسلامی برخورد صورت میگیرد. همچنان در سراسر کشور استعمال و انتقال، خرید و فروش، تجارت، واردات و صادرات و کارخانههای تولید هرگونه مواد نشئهآور مثلا شراب، هرویین، شیشه، تبلیت که (اکستاسی / MDMA) چرس و ... به گونه جدی منع است. تعمیل این فرمان لازمی است. اگر هر کسی تخلف کند از سوی ادارات عدلی و قضایی تعقیب و مجازات میشود.»
این فرمان هشت ماه بعد از تصرف دوباره افغانستان توسط طالب صادر شد و به یکی از اولین شعارهای تبلیغاتی دولت امارت اسلامی رسمیت بخشید. ذبیحالله مجاهد، هفته پایانی مرداد ماه، چند روز بعد از سقوط کابل، در اولین نشست مطبوعاتی از قول طالبان این پیام را خطاب به دنیا اعلام کرد: «کشت خشخاش ممنوع خواهد شد. افغانستان دیگر محل تولید تریاک نخواهد بود، از این پس حاکمیت افغانستان اجازه کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر را نخواهد داد، اقدامات مهمی در راستای مقابله با کشت و تولید مواد مخدر انجام خواهیم داد. تلاش خواهیم کرد تا از کشت و تولید مواد مخدر جلوگیری کنیم. هنوز در برخی ولایات همچنان مواد مخدر کشت و تولید میشود. باید کشاورزان را قانع کنیم که به جای مواد مخدر محصولات دیگر کشت کنند. تلاش میکنیم تا مانع ترانزیت مواد مخدر از فرودگاهها و گذرگاههای مرزی شویم.»
فرمان رهبر طالبان درباره ممنوعیت کشت خشخاش و تجارت مواد مخدر که از ۴۸ ساعت قبل، به زبانهای انگلیسی و فارسی بر صفحه توییتر سخنگوی طالب هم قرار گرفته، نسخه دوم و تغییر شکل یافته دستور ملا محمد عمر، رهبر پیشین این گروه است که ۲۷ ژوئیه سال ۲۰۰۰، در قالب یک پیام شفاهی از رادیو دولتی شریعت، رسانه طالبان، پخش شد و البته پیام عمر، تفاوت ماهوی با فرمان آخوندزاده داشت. ملاعمر در این پیام تاکید داشت: «کشت کوکنار، غیر اسلامی است و کشتکاران بهشدت مجازات میشوند.»
(راستیآزمایی کارشناسان بینالمللی، یک سال بعد از صدور فرمان ملاعمر، نشان داد که حجم تولید تریاک در سال ۲۰۰۱، نسبت به حجم تولید در سال ۲۰۰۰، با کاهش ۹۵ درصدی، به ۱۸۵ تن رسیده و از وسعت مزارع خشخاش هم، حدود ۹۰ درصد کاسته شده است.)
در فرمان آخوندزاده اما هیچ واژهای دال بر ممنوعیت شرعی کشت خشخاش و تجارت مواد مخدر وجود ندارد بلکه صرفا تاکید بر این است که «با متخلفان (کسانی که فرمان دولت را نادیده گرفته و به کشت خشخاش و تجارت مواد مخدر ادامه دهند) از روی شریعت اسلامی برخورد خواهد شد.»
اولین سوالی که باید مطرح شود، این است که پرهیز رهبر ۶۱ ساله طالبان از اطلاق ممنوعیت شرعی و دینی به تولید و تجارت مواد مخدر چه دلیلی دارد؟ آیا چینش لغوی این فرمان، ترفندی روانشناسانه و آخرین تلاش طالبان برای کسب مقبولیت جهانی نیست؟
هشت ماه از حضور و استقرار دوباره طالبان در افغانستان میگذرد و هنوز جهان - جز معدودی دولتها که بهواسطه جبر همسایگی یا منافع مشترک چارهای جز پذیرش تحمیلی دولت امارت اسلامی نداشتهاند - این گروه را به رسمیت نمیشناسد. طالبان در طول هشت ماه گذشته تلاش زیادی داشته و دارند که به دنیا بقبولانند که لباسی متفاوت از همتایانی که ۲۲ سال قبل بر صندلیهای قدرت در افغانستان نشسته بودند بر تن دارند. هفته پایانی مرداد ۱۴۰۰ و پس از سقوط کابل و در اولین روزهای تصرف افغانستان هم، خطاب به دنیا این پیام را فرستادند که «ما تغییر کردهایم» و شعارهایی از جمله «تلاش برای حراست و حفظ حقوق زنان و کودکان، پرهیز از خشونت و تلاش برای تغییر وجهه جهانی افغانستان» سر دادند اما اتفاقات ماههای گذشته، کشتار و برخوردهای خشونتآمیز با مخالفان، تعطیلی و ممنوعیت و سنگاندازی در مسیر تحصیل دختران، اعمال محدودیتهای معارض با حقوق شهروندی برای حضور اجتماعی زنان، از جمله مصداقهایی بود که بار دیگر نقاب از ماهیت واقعی این گروه برداشت. طی هشت ماه گذشته، نهتنها نگاه جهان به طالبان تغییری نکرده و وجهه جهانی طالبان در اولین ماه قرن جدید شمسی، به مراتب بدتر از روزهای پایانی مرداد و هنگام اشغال افغانستان است، تمام ذخایر مالی افغانستان در بانکها و موسسات بینالمللی، مسدود و غیر قابل دسترسی شده علاوه بر آن که در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، همچنان صندلی «افغانستان» خالی است. به دنبال تهکشیدن ذخایر غذایی در کشور و افزایش تبعات خشکسالی، سازمان ملل متحد و نهادهای بینالمللی مدافع حقوق بشر، طی ماههای گذشته بارها نسبت به بروز فاجعه انسانی ابراز نگرانی کردهاند و گزارشهایی از مرگ مردم بر اثر گرسنگی در این کشور فقیر و جنگزده و گرفتار خشونت حکایت دارد.
در چنین شرایطی به نظر میرسد صدور فرمان «ممنوعیت کشت خشخاش و تولید و تجارت مواد مخدر در افغانستان» آخرین گزینه دولت امارت اسلامی بوده تا با روکردن آخرین ورق بازی، افغانستان را از مرگ نجات دهد؛ اگرچه قطعا این فرمان - ولو اگر به چشم یک شعار تبلیغاتی به آن نگاه کنیم - چیزی نیست جز نادیدهگرفتن مناسبات اقتصادی، قومیتی، جغرافیایی و معیشتی کشتکاران خشخاش، حمالان و تاجران بومی مواد مخدر که عواقب جبرانناپذیر و حتی مرگباری برای مردم این کشور خواهد داشت. افغانستان بدون تریاک، یک رویای محال است. طبق گزارشی که نوامبر ۲۰۲۱ توسط دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم ملل متحد UNODC منتشر شد، در این سال میلادی، ۶۸۰۰ تن تریاک در افغانستان تولید شده که نسبت به سال ۲۰۲۰، افزایش هشت درصدی داشته. از محل تجارت بین المللی تریاک ، مرفین و هروئین افغانستان در سال ۲۰۲۱ میلادی، حدود دو میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار درآمد برای این کشور ایجاد شده و شش الی ۱۱ درصد از درآمد ناخالص ملی افغانستان در سال ۲۰۲۱، از محل تجارت تریاک، مرفین، هرویین بوده است. در حالی که افغانستان، در ردیف دومین تولیدکننده حشیش جهان قرار گرفته، طبق گزارش سازمان ملل، در سال ۲۰۲۱ بیش از ۳۲۰ تن هرویین از افغانستان به اقصی نقاط دنیا (غیر از ایالات متحده آمریکا) ترانزیت شده و در همین سال میلادی، ۱۰ کشور جهان شامل قرقیزستان، تاجیکستان، پاکستان، فرانسه، چک، ایران، آفریقا، استرالیا، سریلانکا و اندونزی در گزارش کشفیات خود اعلام کردهاند که متآمفتامین کشف شده از شبکههای قاچاق داخل کشور، محمولههای وارداتی از افغانستان بوده است.
نقشه سال ۲۰۲۱ سازمان ملل متحد نشان میدهد که در این سال میلادی، هر سه مسیر ترانزیت مواد مخدر افغانستان به مقصد اروپای غربی (مسیر بالکان، مسیر شمالی و مسیر جنوبی) پرتردد و شلوغ بوده؛ در حالی که به استناد همین نقشه، در سال ۲۰۲۱، مواد مخدر افغانستان (تریاک، هروِئین و متآمفتامین) به اروپای شرقی، آسیای میانه، جنوب آسیا، آسیای مرکزی، خاورمیانه، شرق، شمال و جنوب آفریقا ترانزیت شده است. همپیمانی طالب و گروههای تروریستی مستقر در نوار مرزی شمال غرب، جنوب غرب و جنوب افغانستان در دو دهه گذشته، منجر به ریشهدارشدن نارکوتروریسم در این کشور شده و همچنان، طالب تامین ادوات جنگی و سلاح های خود را مدیون درآمد حاصل از تجارت جهانی مواد مخدر هستند. نگاهی به نقشه مناطق کشت خشخاش در افغانستان نشان میدهد که ولایات جنوب، جنوب غرب و غرب افغانستان علاوه بر آن که وسیعترین مزارع کوکنار را در خود جا دادهاند، سالهاست که به آزمایشگاههای تولید هرویین و متآمفتامین هم تبدیل شدهاند. ادعای تکراری طالبان درباره محو کشت کوکنار در افغانستان از این منظر میتواند زیر سوال برود که طالبها، در این دور از قدرتنمایی هم تلاشی برای ابراز صداقت ندارند.
آخرین بهروزرسانی گزارش کشفیات و مونیتورینگ قیمت مخدرهای تولیدشده و امحای مزارع در وبسایت «وزارت داخله» افغانستان، تاریخ ۲۰۲۰ را دارد و هیچ جزئیات جدیدی درباره اقدام برای توسعه کشت جایگزین در دست نیست. با توجه به این که بخش زیادی از کشت خشخاش، تولید و تجارت مخدرها در افغانستان، در دست قبایل و اقوام است، هنوز معلوم نیست طالبان از چه روش تعاملی برای راضیکردن سران قبایل استفاده میکنند. در حالی که سال ۲۰۲۱، ۱۷۷ هزار هکتار از زمینهای افغانستان زیر کشت خشخاش بوده، برآورد میشود که برای کشت خشخاش و فرآوری تریاک و استحصال هرویین و حمالی و جابجایی محصول نهایی، بیش از دو میلیون نفر از جمعیت این کشور مشغولبهکار باشند که هنوز معلوم نیست در صورت اجرای فرمان آخوندزاده، معیشت این جمعیت از چه راهی تامین خواهد شد. در حالی که شعار «ممنوعیت» همزمان با اولین نوبت برداشت از مزارع خشخاش، چیزی جز یک ترفند تبلیغاتی نیست، به نظر میرسد در روزهای آتی باید در انتظار روییدن خون از مزارع کوکنار باشیم.»
انتهای پیام
نظرات