موفقیتهای یک مربی زن ایرانی در رشته قایقرانی و تلاش وی برای رشد و توسعه کانو اسلالوم در ایران و منطقه آسیا علاوه برآن که در سال 2015 پارویی طلایی را کسب کرد، موجب شد تا سایت فدراسیون جهانی قایقرانی پس از برگزاری اولین کمپ استعدادیابی و نخبه گزینی در شهرکرد با وی مصاحبهای داشته باشد.
به گزارش ایسنا-منطقه اصفهان، کتایون اشرف یکی از برجستهترین و شناختهشدهترین مربیان زن ایرانی است که فعالیتها و موفقیتهای وی موجب شده تا سایتها و خبرگزاریهای خارجی فعالیتهای وی را زیر نظر داشته باشند و خبرهایی از وی را مخابره کنند در تازهترین مصاحبه وی سایت فدراسیون جهانی قایقرانی مصاحبه روی خروجی خود گذاشت که با استقبال و بازخورد بسیار زیاد هم روبرو شد که در ادامه میخوانید:
کتایون اشرف میدانست که چه میخواهد، اعتماد به نفس بالایی داشت و میدانست که چگونه این کار را بکند. اما شما یک زن هستید دنبال کردن کارهایی که بعضاً مردانه است، آسان نخواهد بود.
"زنان به اندازه کافی قوی نیستند که به تنهایی به رودخانه بروند"، جملهای که کتایون بارها شنیده بود.
به بسیاری نقاط ایران به همراه دخترش سفر کرد و در رودخانههایی که محلیها هرگز یک زن را سوار بر قایق ندیده بودند، پارو زد.
او علاقهاش را با پشتکار دنبال کرد و برای تحقق آن پافشاری کرد. عاشق قایقرانی شده بود و میخواست زنان بیشتری را با لذت قایقرانی در آبهای خروشان آشنا کند.
لذت مواجهه با آب خروشان و پر سروصدا برایش وصفناشدنی بود.
اشرف قبل از اینکه یک نجاتغریق باشد، عاشق آب بود. کمکم به قایقرانی علاقهمند شد و در رشته کانوپولو پارو زد و سرانجام اسلالوم را انتخاب کرد. اولین چالش او این بود که شک و تردیدهایی را که توسط افرادی که فکر میکردند اسلالوم جایی برای زنان ندارد، غلبه کند. او حتی به این فکر میکرد که آیا بدون کمک یک مرد میتواند به تنهایی در آبهای خروشان پارو بزند؟ حرفی که از خیلیها شنیده بود.
او میگوید: "زمانی که بخش سختی از رودخانه را گذراندم، چیزی که از بیشتر افراد شنیدم، این بود که من باید متوقف شوم، نه به من توصیهای شد و نه حتی کسی کمکی به من کرد."
اما این شک و تردیدها او را دلزده نکرد. کتایون اشرف اولین کسی نبود که قایقرانی در آبهای وحشی او را جذب میکرد.
اشرف میگوید: "تجربه پارو زدن در طبیعت بسیار شگفتانگیز بود. من وارد اولین تیم ملی زنان اسلالوم شدم و از آن زمان خودم را بهتر شناختم. از پیله خودم بیرون آمدم، دوستان جدیدی پیدا کردم و تجربههای بسیاری آموختم."
"اینجا بود که فهمیدم باید به کشورهای دیگر سفر کنم و با زنان موفق در این رشته ملاقات کنم تا فرصتی برای صحبت در مورد چگونگی تغییر و بهبود زندگیام داشته باشم." اینها بخشهایی از صحبتهای کتایون از نخستین تجربههایش است.
اشرف اشاره میکند که مردان بسیاری هم او حمایت کردند. درحالیکه اینیک قدم بزرگ برای او بود، اشرف هنوز در مورد مشکلاتش در تیم دچار استرس بود. او تصمیم میگیرد بر خودش غلبه کند.
کتایون میگوید: " تصمیم گرفتم اطلاعات بیشتری بگیرم تا خودم را قویتر کنم. بهجاهایی که بعضی وقتها با قایق با دختر نوجوانم که همیشه با من در کایاک سبز همراه بود، رفتم. روز به روز دیگر دختران هم به من اعتماد کردند و شمار دخترانی که من را قبول کردند و به دنبال این ورزش میآمدند، بیشتر و بیشتر شد. ما از راه کمک به یکدیگر در جامعه مردانه، قویتر شدیم. تمام آن روزهای سخت را پشت سر گذاشتیم و توانستیم. "
کتایون اشرف رویایش را با پافشاری به دست آورد و به سمت مربیگری تیم ملی زنان منصوب شد. اما از آن پس از چالشهای بیشتری برایش آغاز شد.
در ایران کانوقایقرانی اسپرینت (آبهای آرام) و کانوپولو جاافتاده بود، اما کانو اسلالوم چیز جدیدی بود. بار دیگر اشرف و گروهش بهعنوان پدالرهای زن، با چالشهای جدیدی روبرو شدند.
کتایون میگوید: "در ابتدا هیچکس به من اهمیتی نمیداد. گاهی اوقات هنگامیکه نزدیک به زمان مسابقه میشدیم، برخی مردان با ما مبارزه کردند تا فرصتی برای رفتن به مسابقه برای ما فراهم نشود. دلیل این رفتار این بود که فکر میکردند، ما شایستگی حضور دربازیهای آسیایی را نداریم."
"من برای تیمم جنگیدم و اولین مدال اسلالوم آسیا را در تاریخ اسلالوم بازان ایران در اینچئون به دست آوردیم. پسازآن احترام بیشتری گرفتم، اما درعینحال مشکلات بیشتری هم داشتم."
اشرف به ICF دعوت شد تا کمپهای قایقرانی زنانه (EEWC) را در ترکیه با دو تن از ورزشکارانش توسعه دهد. این نقطه عطفی برای او بود.
"گروههای بسیاری مسائل مشابه ما را تجربه میکردند و هرکدام راههای مختلفی برای مقابله با آنها داشتند." اشرف پر از اندیشه و رؤیا به ایران بازگشت و درنهایت بخش مهمی از فرهنگ قایقرانی کشور را به نمایش گذاشت.
او در این سفر آموخت که چگونه یک کمپ مشابه را در تهران ساماندهی کند تا رویاهایش را به واقعیت تبدیل کند. هنوز هم به اومی گفتند قایقرانی یک زن تنها در رودخانه خطرناک است.
اما آنها چه میدانستند؟ در این میان مردانی هم بودند که نهتنها اشرف و گروهش را مورد اعتماد قراردادند، بلکه از کمکهای مالی و معنوی هم دریغ نکردند.
نخستین کمپ پنج سال پیش بود و ورزشکارانی از ترکیه، یونان، فرانسه، مراکش، تونس و سه استان ایران در آن حضور داشتند.
اشرف میگوید: " در این کمپ آموزش اسلالوم، احترام به فرهنگهای یکدیگر، همکاری و یادگیری از یکدیگر را فرا گرفتیم. یک دوره کوتاه مدت بود، تجربه جدیدی به همراه داشت، بچهها در طول این دوره در رودخانه پارو زند. غرق شدند و شنا کردند، بدون هیچگونه تنش و احساس ناتوانی؛ همهچیز در آرامش و خوشحالی بود."
|
کمکم یک بلوط کوچک تبدیل به یک درخت بلوط غولپیکر میشد. در آن زمان اشرف تنها مربی زن در ایران بود، هیچ داور زنی وجود نداشت و تنها تعداد انگشتشماری زن به رودخانه میرفتند.
چهار سال بعد در بیش از ده استان ایران بیش از 20 مربی زن، 25 داور، 70 ورزشکار، پسر و دختر وجود داشتند.
ایران با کمک سازمان ملل متحد، پروژههای موفقیتآمیزی را دنبال کرد و با شناخت استعدادهای درخشان، آموزش مربیان و ارزشهای المپیک، توانست 120 ورزشکار و 25 مربی را در کانو اسپرینت و اسلالوم جذب کند.
از آن پروژه، دو ورزشکار پسر و دختر، جایزه سال گذشته دربازیهای المپیک جوانان در آرژانتین را از آن خود کردند.
تنها در پنج سال، ایران از کشوری که هیچ فعالیت اسلالوم زنانه نداشت به یک محیط پر جنبوجوش در توسعه قایقرانی در جهان، پیشرفت کرد.
در ایران قایقها و تجهیزات توسعه پیدا کرد، رویدادهای مهمی مانند اولین مسابقات قهرمانی زیر 23 و Junior Canoe Slalom در آسیا به اجرا درآمد، دورههای آموزشی در سراسر کشور تشکیل شد و قضات زن بینالمللی تربیت شدند که در مسابقات قهرمانی حضور دارند.
اسلالوم در ایران در بحران هم گره گشا شد. تاجاییکه در سیلاب اخیر ایران یک گروه نجات نقش مهمی در کمک مردم ایفا کردند.
ماه گذشته، یکی دیگر از کمپهای EEWC در ایران برگزار شد. اشرف به همراه سه زن دیگر در این کمپ حضور داشت. اینیک اردوی چرخشی بود که افراد به نقاط مختلف دنیا سفر میکردند و با اسلالوم پارو زدند. این اردوگاهها برای مردان و زنان است و تاکید زیادی بر عدالت دارد.
اشرف میگوید: "ما در مکانهایی قرار داشتیم که والدین اجازه ندادند دختران به رودخانه بروند و بسیار شگفتانگیز بود که ببینیم آنها چگونه به رودخانه با لبخند بزرگ بر روی چهره خود میرسند."
"این گروه توانمند از زنان میتواند نمونه بسیار خوبی از همکاری، مسئولیت، کار سخت و صلح برای همه دختران و پسران باشد.
کتایون اشرف قایقران زن اسلالوم در ایران از ورزش خود چنین درس گرفته است: "آنچه که من میتوانم به همه بگویم این است که همیشه مانند یک رودخانه، حرکت کنید. اگر آب باقی بماند، به باتلاق تبدیل میشود. اگر مسیر رودخانه با یک سنگ متوقف شود، راه خود را برای رسیدن به دریا تغییر خواهد داد. "
ترجمه از: آیدا علی اکبری-خبرنگار ایسنا-منطقه اصفهان