نتایج یک آزمایش زیستسنجی و HPLC نشان میدهد نیمهعمر علفکش سولفوسولفورون در خاک چهار منطقه آزمایشی از 17 تا 24 روز در هر دو سال متغیر است.
به گزارش ایسنا-منطقه اصفهان، علیرضا کاظمی- دانشجو دکتری تخصصی رشته خاکشناسی گرایش شیمی و حاصلخیزی خاک به بررسی "ارزیابی بقایای علفکش سولفوسولفورون در مزرعه گندم به کمک روشهای زیست سنجی و آزمایشگاهی" پرداخت.
مطابق این تحقیق كنترل مؤثر علفهای هرز يك جزء ضروري از زراعت، به ویژه زراعت گندم است. از اين جهت كاربرد علفكش ها، به ويژه علفکشهای خانواده سولفونيل اوره در مزارع گندم رايج است. سولفوسولفورون، علفکشی انتخابي از خانواده سولفونيل اوره است و به عنوان بازدارنده آنزیم استولاکتات سينتاز جهت توقف تقسيم سلول و متوقف شدن رشد علف هرز، استفاده میشود.
این پژوهش نشان داد علفکشهای سولفونيل اوره به شکل پس رويشي در مورد غلات به ويژه گندم استفاده میشوند، از اين جهت مدت زمان كمي بين كاربرد علفکش و كاشت گياه بعدي وجود دارد. اين موضوع سبب اثر نامطلوب علفکش بر گياه بعدي در تناوب با گندم میشود.
تکنیکهای زيست سنجي و سنجش شيميايي مانند كروماتوگرافي مايع با كارايي بالا از مهمترین روشها، براي نشان دادن سطوح علفکشها در خاکهای كشاورزي است.
این مطالعه در چهار منطقه مرودشت، اهواز، ورامین و نجفآباد انجام شد. این آزمايش در قالب طرح بلوکهای كامل تصادفي با سه تيمار و سه تكرار براي هر تيمار، در چهار منطقه در زميني به مساحت تقریبی 1500 متر مربع اجرا شد.
همچنین غلظتهای علفکش سولفوسولفورون شامل0(شاهد)، 26.6 و 53.2گرم ماده مؤثره در هكتار است، تیمار علفکشی در مرحله پنجهزنی گندم و به صورت پس رويشي انجام شد.
این نمونههای خاك به شکل تصادفي از هر تيمار و از عمق 0-10 سانتیمتری (سطح خاك) در فواصل زماني 0، 3، 10، 20، 30، 60، 90 و 125 روز بعد از سمپاشی با دستگاه مته خاكشناسي جمعآوري شدند.
این پژوهش نشان داد نمونهها پس از انتقال به آزمایشگاه با هم مخلوط شده، خشک شدند و در ادامه از الک 2 میلی متري عبور داده شده و تا زمان آناليز آزمايشگاهي در دمای 20 - درجه نگهداری شدند.
جهت آزمایش زیست سنجی و انتخاب گياه محك، هشت گیاه عدس، شاهي، ماش، خیار، ذرت، چغندرقند، کلزا و نخود مورد ارزیابی قرار گرفتند. نمودار استاندارد توسط روش زيست سنجي آماده شد و سپس نمونههای مزرعه توسط منحنی استاندارد آناليز شد.
طبق این تحقیق در آزمایش HPLC عصاره گيري از نمونه، جداسازي، و تميز كردن طبق روش سريواستاوا و همكاران انجام شد. تجزيه واريانس دادهها نشان داد كه باقيمانده علفکش سولفوسولفورون در خاك، همه شاخصهاي اندازهگيري شده (طول ریشه، طول ساقه، وزن خشک ریشه و وزن خشک ساقه) را در تمام گونههای گیاهی مورد مطالعه به طور معنيداري تحت تأثیر قرارداد.
اهداف اين تحقیق تعيين حساسترین گياه از بين گياهان عدس، شاهي، ماش، خیار، ذرت، چغندرقند، کلزا و نخود به علفكش سولفوسولفورون؛ تعيين نيمه عمر علفکش سولفوسولفورون در خاك چهار منطقه متفاوت؛ مقايسه تکنیکهای زيست سنجي و سنجش شيميايي (تجزيه و تحليلي) براي نشان دادن سطوح علفکش سولفوسولفورون در خاک چهار منطقه متفاوت است.
نتایج این پژوهش نشان داد در بين گیاهان مورد مطالعه، گیاه شاهی (Lepidium sativum L.) از نظر واکنش به دزهای مختلف علفکش سولفوسولفورون حساسترین گونه شناخته شد.
همچنین براي دُز توصيه شده (26.6 گرم ماده مؤثره در هكتار) و دز دو برابر( 53.2گرم ماده مؤثره در هکتار)، بقایای علفکش سولفوسولفورون تا 60 و 90 روز بعد از کاربرد علفکش به ترتیب توسط روشهای HPLC و زیست سنجی در هر دو سال اندازهگیری شد. بر اساس روشهای HPLC و زیست سنجی در هر دو دز مصرف شده، بقایای علفکش با گذشت زمان در هر دو سال، کاهش یافت.
یافتههای آزمایش زیستسنجی و HPLC نشان داد نیمهعمر علفکش سولفوسولفورون در خاک چهار منطقه آزمایشی از 17 تا 24 روز در هر دو سال متغیر بود.
به گزارش ایسنا؛ این رساله با راهنمایی مهران هودجی در دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان(خوراسگان ) دفاع شد.