مثل حیاط خانه مادر بزرگ

خانه‌های قدیمی، اتاق‌ها گراگرد حیاطی با صفا که با درخت انجیر، حوض آب و ماهی‌های قرمز جان می‌گیرد! خانه‌های جدید، بلند مرتبه و بی روح که «صفا» خلاصه شده است به چند گلدان و آشپزخانه‌ای اٌپن.

به گزارش ایسنا- منطقه اصفهان، هنوز در گوشه و کنار شهر اصفهان، در کوچه پس کوچه‌های زیبایی که با برچسب فرسودگی در حال از میان بردنشان هستیم، خانه‌هایی وجود دارند که شبیه به خانه بی‌بی قصه‌های مجید، حیاط زیبایی در مرکز دارند و اتاق‌ها گرداگرد آن نظام یافته‌اند.

خانه‌های درون‌گرای حیاط مرکزی، یا بهتر بگوییم «حیات مرکزی» که قلب فواره در سینه‌شان می‌تپیده و شاید هنوز بتپد. اما گرچه این معماری بخشی از هویت اصفهان است، مختص به این کلانشهر نبوده و در بسیاری از نقاط دنیا به چشم می‌خورد. به همین خاطر نگاهی می‌اندازیم به مزایا و معایب این نوع از معماری خانه‌های اصفهانی.

ریشه و اصل خانه‌های دارای حیاط مرکزی به زمان‌های بسیار گذشته و به اولین خانه‌های شهری باز می‌گردد. خانه موسوم به «دوماس» در یونان و هم چنین بسیاری از خانه‌های بزرگ رومی دارای حیاط مرکزی و ایوان‌های ستون دار بودند. این خانه‌های کلاسیک درون گرا نوع دیگری از خانه‌های شهری بودند که توسط چهار تمدن، قبل از دوران روم قدیم، رشد یافته و ساخته می‌شدند.

این خانه‌ها در مناطق و کشورهای کهن مانند بین النهرین، هند، مصر و چین و هم چنین جهان اسلام هنوز به چشم می‌خورند. پس از سقوط امپراتوری روم، استفاده از خانه های دارای حیاط مرکزی با ایوان‌های ستون دار در اروپای غربی منسوخ شد و فقط در اسپانیا، به دلیل وجود ساکنان مغربی و پرتغالی از آنها استفاده می‌شد. بسیاری از شاخص های اصلی این خانه‌ها به دلیل شرایط آب و هوایی حذف شدند؛ چرا که مطمئنا در آب و هوای مناطق شمالی، فضای باز مرکزی نظیر حیاط‌های مرکزی یا ایوان‌های ستون دار در طول زمستان بی استفاده بود.

علاوه بر آن ملاحظات آب و هوایی به استفاده از فضاهای بزرگ‌تری برای گرفتن آفتاب بیشتر منجر می‌شد. هر اندازه که محدودیت‌های آب و هوایی موجب ایجاد تغییرات شده باشد باز هم این عامل نمی‌تواند توجیه کافی برای تغییرات عمده‌ای به حساب بیاید که از ۶۰۰۰ سال پیش تا به حال صورت گرفته است. دلیل قانع کننده تر برای عدم تداوم استفاده از این شیوه معماری را می توان در شکست تأسف بار این تمدن ها توسط بربرها در قرون سیاه و ظهور جامعه شهری متمایز از گذشته در اروپای غربی جست وجو کرد.

خانه‌های دارای حیاط مرکزی به عنوان یک جایگزین مناسب برای خانه‌های مستقل، مجددا در اواخر دهه بیست میلادی در آلمان توسط هارینگا، مایر، لودویک و هیلبرزیمر کشف شدند. با این حال استفاده از آنها تا دوران جنگ جهانی دوم محسوس نبود. اما پس از آن، حضور محسوس حیاط مرکزی در طرح‌های مسکونی در کشورهای اسکاندیناوی، آلمان و انگلیس آغاز شد.

طرح خانه های حیاط مرکزی در اروپای غربی برداشت عین به عین خانه‌های رومی، با حیاط‌های کوچکشان نیست؛ بلکه اخذ اساسی‌ترین نکات خانه‌های حیاط دار رومی، در طرح خانه‌های حیاط دار جدید، منجر به ساخت شدن خانه‌هایی با حیاط مرکزی L شکل و نسبتا وسیعی شده است که قادرند آفتاب زمستانی را تا حد امکان به درون خود بکشانند. خانه‌های حیاط مرکزی امتیازات زیادی را نسبت به خانه‌های تک واحدی امروزی دارا هستند.

این نوع از خانه‌ها نشان دهنده واحد اصلی اجتماع، یعنی خانواده، بوده و مرزهای آنها کاملا برای به تصویر کشیدن مالکیت مناسب هستند. علاوه بر این، خانه‌های حیاط دار در دو مورد بر خانه‌های مستقل (حیاط دار ساده) پیشی می گیرند: نخست در تأمین آرامش و حریم واقعی برای ساکنان خود و دوم در استفاده بهینه از زمین. طبیعت این خانه‌ها، به عنوان خانه‌هایی با چرخش درونی، به گونه ای هستند که خانه‌های مجاور نمی‌توانند به حیاط یکدیگر اشراف داشته باشند و درست همین نکته است که آزادی واقعی ساکنان را تأمین می کند و شاید موجب توجه مردم اصفهان به این معماری شده باشد که این مساله بسیار برای آنها اهمیت دارد.

حیاط‌های این خانه‌ها، که همانند خانه‌های اصیل شهری هستند، فضایی ایده آل برای خانه بوده و محیطی مناسب برای بچه‌ها به حساب می‌آیند. از نظر راسموسنا شعاع فعالیت اعضای خانواده، در گروه‌های سنی مختلف، بر حسب سن آنها متفاوت است. لذا هر فرد باید محیط خاص خود را داشته باشد. بر همین اساس، فرد ابتدا در گهواره نگه داشته می‌شود، سپس در پارک نوزاد، بعد در اتاق بازی، حیاط، محله و ... تا این که در مرحله بلوغ بیشترین شعاع و محدوده فعالیت را به خود اختصاص می‌دهد.

با افزایش سن، عملکردی معکوس آغاز می‌شود و شعاع فعالیت کاهش می‌یابد. تا جایی که دوباره زندگی محدود به خانه می‌شود و خانه‌های دارای حیاط مرکزی، بر خلاف خانه‌های سنتی، با این فرضیه تطابق کامل دارند. کودک نوپایی را که در حیاط مرکزی چنین خانه‌ای مشغول به بازی است، می توان از تمامی اتاق‌ها تحت مراقبت ویژه قرار داد؛ علاوه بر این، کودک امکان خروج از خانه و رفتن به خیابان را ندارد.

با پیش بینی فضای باز مشترک برای واحدها، که دسترسی به آن معمولا از طریق حیاط‌های مرکزی تأمین می‌شود، عرصه‌ای نیمه خصوصی و بدون ترافیک و حضور غریبه به وجود می آید که نیاز کودکان با سنین بالاتر و شعاع فعالیت بیشتر را برای بازی برآورده می‌کند.

جدا از امنیت صوتی و عدم اشراف به حیاط‌‌های مرکزی، این الگو شرایط آب و هوایی خوبی را، حتى در فصل های سردتر، تأمین می‌کند. با توجه به امکان جهت گیری جنوبی، این نوع از خانه‌ها در زمستان بسیار آفتاب گیر هستند. این نکته منجر به آب شدن سریع تر برف انباشته شده در فضاهای باز می گردد. به علاوه محصور بودن حیاط‌های این نوع از خانه‌ها، آنها را از وزش بادهای سرد در امان نگاه می‌دارد، به خصوص در شهری همچون اصفهان که به خاطر هویت کویری بسیار سرد می‌كند. بنابراين استفاده از فضای باز حیاط در این نوع از خانه‌ها چندین هفته بیشتر از حیاط باز خانه‌های مستقل امکان پذیر است.

حیاط محصور در کنترل دمای هوای اطراف خانه نیز بسیار مؤثر است. در زمستان با دریافت اشعه گرم آفتاب و کاهش سرمای ناشی از وزش باد، دمای خانه نیز بیشتر شده و خانه گرم تر می‌شود. هر چند در طول یک زمستان سرد برف‌ها آب نشده و بر روی زمین باقی می‌مانند، اما برف نیز شاخص‌های مثبتی را با خود به همراه دارد. برف به عنوان یک عایق از گیاهان محافظت می کند و اجازه نمی‌دهد که زمین یخ بزند. به علاوه با انعکاس نور در روزهای تاریک زمستان، اتاق‌های خانه را روشن می‌کند. هرچند گرما سریع تر از سرما در برف نفوذ می کند. در مقابل در طول ماه های گرم تابستان این حیاط ها با درخت هایشان می توانند محیط خنک تری را فراهم سازند. 

درجه رطوبت زمین و هوا اثر قابل ملاحظه ای بر روی محدوده آسایش دارد. از آنجا که تبخیر رطوبت از خاک حیاط یا سطح پیاده رو باعث کاهش حرارت می شود، زمین و هوای اطراف آن خنک تر می‌شوند. این عملکرد در حیاط های محصور ملموس تر و مؤثرتر است، زیرا این حیاط ها از وزش باد در امان هستند و چون هوای سرد سنگین تر از هوای گرم است، هوای سرد محبوس شده و نمی تواند خارج شود.

استفاده بهینه از زمین در این نوع از خانه‌ها هزینه سرویس های شهری را کاهش می‌دهد. امتیاز دیگر این خانه‌ها آزادی عمل در جهت دادن اتاق‌ها به سمت تابش خورشید و هم چنین تأمین دید از اتاق‌ها به حیاط است، به نحوی که همسایگان به آن اشراف نداشته باشند. از آنجا که در این نوع از خانه‌ها اتاق‌های مهم بیشتر به حیاط پنجره دارند تا به خیابان، لذا دیگر اجباری به عقب نشینی بناها از بر خیابان وجود ندارد. همین مسئله سبب استفاده بهینه از زمین شده و هزینه ها را کمتر می کند، و هم چنین بین ارتفاع بنا و عرض خیابان نیز هماهنگی بیشتری ایجاد می شود. از طرف دیگر، سر و صدای خیابان، که منبع اصلی صدا است، نیز با قرار دادن انبار و فضاهای تأسیساتی بین خیابان و بخش مسکونی کاهش می‌یابد.

تاسیسات، آشپزخانه و دستشویی‌ها نیز با نزدیکتر شدن به زیرساخت‌های شهری، از موقعیت مناسب تری بهره مند می‌شوند، در حالی که در خانه‌های سنتی رابطه فضاهای تاسیساتی با خیابان برعکس است. چرا که توالت‌ها وآشپزخانه‌ها رو به حیاط پشت قرار می‌گیرند و در نتیجه لوله‌های فاضلاب و آبرسانی طولانی تری انجام می‌شود. ترکیب فضاها با هم و عرصه بندی فضاهای بزرگتر بیش از هر نوع خانه در خانه‌های حیاط مرکزی ممکن است.

یک مشکل کوچک خانه‌های دارای حیاط مرکزی عدم امکان تهویه طبیعی هوا و استفاده از کوران است که می‌تواند توسط سیستم تهویه مکانیکی حل شود. بزرگترین امتیاز این خانه ها، حیاط محصور آنها است که فضای باز تعریف شده‌ای است که نه از خیابان و نه از فضای همسایگی دید دارد. از آنجا که حیاط فضای بسیار خصوصی خانه است، از تمام اتاق‌ها اشرافی کامل به آن وجود دارد. لذا به راحتی می‌توان از آن مراقبت کرد.

چنین فضای بازی محلی مناسب برای پرورش گل، گیاه و درختان محسوب می شود. از طرف دیگر، محوطه کوچک آن حتی به افراد مسن اجازه می دهد تا باغچه کوچکی برای خود تهیه کنند. محصور بودن حیاط این نوع از واحدهای مسکونی امکان آن را به وجود می آورد که محوطه سازی نکردن و نادیده گرفتن حیاط، مشکلی را برای دیگر همسایگان ایجاد نکرده و دید آن ها را مخدوش نکند. در حالی که در خانه‌های مستقل سنتی باید معیارهای اجتماعی در نظر گرفته شود.

لذا باید به نحوی عمل کرد که مقبول همسایگان نیز باشد. چمن زنی، آراستن پرچین، ساخت نرده و... در طرح های ساخته شده از خانه‌های تک واحدی مستقل برای زیباسازی همسایگی از اهمیت زیادی برخوردار است. بر خلاف آنچه که در مورد خانه های تک واحدی صادق است، درون گرا بودن خانه های دارای حیاط مرکزی به مالکان اجازه می دهد تا بدون توجه به فشار جامعه، آن گونه که دوست دارند در خانه خود رفتار کنند.

بنابراین به نظر می‌رسد در سال‌های گذشته که استفاده از خانه‌ها تاریخی با حیات مرکزی در اصفهان رونق فراوان داشته است دلایل بسیاری برای این مهم در ذهن مردم بوده است. باید پرسید چرا در نیم قرن گذشته، شهر اصفهان این بخش مهم از هویت خود را از دست داده و امروز شاهد خانه‌های آپارتمانی ساختمان‌های مدرن هستیم.

برگرفته از؛ کتاب «مسکن، حومه، شهر»/ نوشته نوربرت شوئنوئز/ ترجمه شهرام پور دیهیمی

  • سه‌شنبه/ ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۷ / ۱۴:۰۴
  • دسته‌بندی: اصفهان
  • کد خبر: isfahan-72519
  • خبرنگار :

برچسب‌ها