دنیل دی لوییس بازیگر متد اکتینگ است و به خاطر همین در تمام فیلمهایش خویش را وقف نقش میکند و در مورد آن به تحقیق بسیار میپردازد. او معمولا در تمام زمان فیلمبرداری یک فیلم در نقش خود باقی میماند و با نقش خود زندگی میکند. وی به شدت از زندگیشخصیاش محافظت میکند و به ندرت مصاحبه کرده و در انظار عمومی حاضر میشود.
در اوایل دهه هشتاد میلادی دنیل دی لوییس هم در تئاتر حضورداشت و هم در تلویزیون به ایفای نقش میپرداخت. او درخشش خود را روی صحنه نمایش «تئاتر ملی جوانان» انگلیس آغاز کرد. از کارهای وی در تلویزیون میتوان به سرما در مه و چند مایل تا بابل اشاره کرد.
۱۱ سال بعد به ایفای نقش در فیلم گاندی به عنوان دزدی که درمقابل گاندی قلدری میکند، پرداخت.
او در تئاتر نیز به سرعت پلههای ترقی را طی کرد و نقشهای رومئو در نمایشنامه رومئو و ژولیت و فلوت در رویای نیمه تابستان را بازی کرد.
در سال ۱۹۸۵ با بازی در فیلم رختشویخانه زیبای من به کارگردانی استیو فرید، تحسین منتقدان را به خود اختصاص داد و این فیلم، در رتبه ۵۰ بین ۱۰۰ فیلم برتر بنیاد فیلم بریتانیا قرار گرفت.
وی نقشآفرینی خود را با بازی در فیلمهای اتاقی با یک چشمانداز، اقتباسی از رمان ادوارد مورگان فورستر و سبکی تحملناپذیر هستی، اقتباس فلیپ کافمن از میلان کوندرا ادامه داد. در فیلم سبکی تحملناپذیر هستی نقش یک جراح اهل چک را ایفا میکند و برای همین زبان چکی را آموخت و به طور عجیبی در تمام مدت فیلمبرداری حاضر نشد که لهجه خود را ترک کند.
در سال ۱۹۸۹ با نقش هملت در تئاتر ملی سلطنتی به صحنه تئاتر بازگشت اما به طور تعجبآوری حین اجرا شروع به گریه کرد؛ طوری که دیگر نمیتوانست خود را کنترل کند و یکباره غش کرد. جرمی نورتام جای او را در این نقش گرفت و به خوبی از پس این نقش برآمد. وی بعدها اقرار کرد که روح پدر خود را دیده و دیگر بر صحنه تئاتر حاضر نشد.
او در سال ۱۹۹۲ در آخرین موهیکان اکران شد. دنیل دی لوییس برای این فیلم به کارگردانی مایکل مان، دوره بسیار سنگینی برای کاهش وزن را پشت سر گذارد و شروع به زندگی درجنگل کرد. در آن دوران، برای خود قایق ساخته، دست به ماهیگیری و شکار زده و چگونگی تهیه لباس از پوست حیوانات را آموخت.
وی در فیلم بوکسور به کارگردانی جیم شریدان نیز بازی کرد. او در این فیلم نقش بوکسوری را بازی میکرد که تازه از زندان آزاد شده و مشکلاتی گریبانگیرش میشود. او برای آمادگی هرچه تمامتر در این فیلم، با قهرمان بوکس جهان، بری مک گیگان تمرین میکرد و به تماشای مسابقات بوس میرفت.
در دهه ۹۰ میلادی آغاز درخشش بیمثال این بازیگر صنعت فیلمسازی شروع شد، هرچند دقیقا یک سال قبل از آغاز دهه ۹۰ میلادی، دنیل دی لوییس با بازی تحسین برانگیزخود در فیلم پای چپ من به کارگردانی جیم شریدان، درخشش خود را آغاز کرده بود اما میتوان دهه ۹۰ را به عنوان سالهای شروع درخشش در نظر گرفت.
دنیل دی لوییس در فیلم پای چپ من نقش نویسنده و نقاشی را ایفا میکند که به بیماری فلج مغزی مبتلاست و تنها قادر است پای چپ خود را کنترل کند. او باز هم طی دوران فیلمبرداری در نقش خود فرو رفته و از آن خارج نشد؛ به گونهای که حتی حاضر نشد دست از نشستن روی ویلچر بردارد و دیگران را واداشت تا وی را با ویلچر به جلوی دوربین برده و حتی به او غذا دهند.
این فیلم برای وی اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد و بفتای بهترین بازیگر نقش اول مرد را به همراه داشت.
اما در دهه ۹۰ میلاد دنیل دی لوییس شاهکار بعدی خود را بازی کرد. وی در فیلم بهنام پدر به کارگردانی جیم شریدان که داستان گری کانلون، یکی از چهار نفری که به اتهام بمبگذاری ور گیلدفورد محکوم شدند روایت میکند را بازی کرد.
در ادامه وی با بازی در فیلم دارودستههای نیویورکی به کارگردانی مارتین اسکورسیزی و همکاری با لئوناردو دیکاپریو توانست برای سومین بار نامزد اسکار شود و برای دومینبار بفتا را به دست آورد.
در فیلم خون به پاخواهد شد ما شاهد یکی از تکرار ناشدنیترین بازیهای یک بازیگر در صنعت فیلمسازی هستیم.
این نقشآفرینی برای او اسکار بهترین بازیگر اول مرد، جایزه بفتای بهترین بازیگر اول مرد و جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر اول مرد را به همراه داشت.
دنیل دی لوییس در سال ۲۰۱۲ در نقشآفرینی دیگری نقش آبراهام لینکن، رئیسجمهور امریکا، در فیلم لینکن را به کارگردانی استیو اسپیلبرگ ایفا کرد. او برای بازی در این نقش برای سومین بار جایزه اسکار بهنرین بازگیر نقش اول مرد، جایزه بفتای بهترین بازیگر نقش اول مرد و جایزه گلدون گلوب بهترین بازیگر نقش اول مرد را به دست آورد.
دنیل دی لویس تنها بازیگر تاریخ است که توانسته ۳ بار برنده اسکار بهترین بازیگر نقش اولمرد شود. او در ژوئن سال ۲۰۱۷ توسط سخنگویش از صنعت فیلمسازی اعلام بازنشستگی و خداحافظی کرد.
انتهای پیام