با گذشت هشت ماه از ورود ویروس کرونا به کشور هم اکنون کمتر کسی هست که خطر این ویروس را درک نکرده باشد. این در حالی است که خیلیها انتظار دارند باید شهر تعطیل و مغازهها پلمب شوند، ورودی قبرستانها نگهبان باشد، برق پارکها و بوستانها قطع گردد و...، تا ماندن در منزل و رعایت دستورالعملها برای آنان توجیه پذیر باشد!!!
بدون شک اعمال محدودیتها، مخالفین و موافقینی دارد. حال به فرض اینکه تمام شهر تعطیل، پاساژها پلمب، کارمندان و کارگران از حضور در محل کار منع و..، سوال اینجاست آیا با توجه به نوع رفتار برخی همشهریان که در این هشت ماه شاهد بودیم، امیدی به فروکش و مهار این ویروس وجود دارد؟!
به نظر شما با آن تیپ افرادی که برای رساندن خود به قبرستان، نگهبان آرامستانها را با شدیدترین وجه مورد ضرب و شتم قرار داده چگونه باید رفتار شود؟! آیا عرف محلی و شرایط اجتماعی ما اجازه برخورد قهری و سخت با خانوادههای متوفی که توجه به رعایت اصول بهداشتی ندارند را میدهد؟
چطور میتوان آن افرادی که از اول صبح تا تاریکی شب در پیاده راه طالقانی، بام ایلام و...، بی هدف و سرگردان گشت و گذار میکنند، متقاعد به خانه نشینی چند هفتهای نمود؟
برگزاری مراسم های عروسی مخفیانه و دورهمیهای خانوادگی را چگونه باید تعطیل کرد؟ چه کسی می تواند دعوت کنندگان مردم به مراسم غسل، تدفین، هفتم، چهلم و سالگرد قانع کند که تاریخ و ساعت درج نکنند و اگر کسی از ترس ویروس یا رعایت حال دیگران، حضور نیافت، از او گلهمند نباشند؟
چگونه میشود آن دسته از افراد که همچنان فکر می کنند اعلام آمار مرگ و میر کرونایی برای جلوگیری از اعتراض مردم به وضعیت اقتصادی بوده، اقناع نمود تا به دستورالعمل ها پایبند و قدرت بالای کشندگی این ویروس را قبول کنند؟
آن دسته از افرادی که میدانند بیمارند و بدون رعایت مسائل بهداشتی به همه داروخانه ها سرک میکشند و مانند بمب سیار ویروس را در سطح گسترده منتشر میکنند، چطور مهار میشوند؟
قطعا به تصمیمات و شیوه اجرای مصوبات ستاد مبارزه با کرونا انتقاداتی وارد است. اما اگر همه گناهان را تنها متوجه این ستاد بدانیم، منصفانه نیست. حتی اگر هم انتظار داریم اجرای کامل مصوبات ستاد مبارزه با کرونا می تواند چرخه انتقال ویروس را مختل و وضعیت را بهبود بخشد، باز هم به بیراهه رفتیم.
نکته مهم اینکه؛ در خصوص بالا بودن تعداد مرگ و میرها در استان ایلام همچنان معتقدیم که دانشگاه علوم پزشکی بایستی دلایل علمی و فنی آن را به مردم اعلام کند.
نکته مهم و آخر اینکه؛ قبلا اگر اتوبوسی تصادف یا هواپیمایی سقوط میکرد، عزای عمومی اعلام می شد. خوب است بدانیم تاکنون برابر با 12 دستگاه اتوبوس و یا 5 فروند هواپیمای مسافربری فوکر 100، از هم استانی هایمان به خاطر همین رفتارها از دست دادهایم.
به راستی با وجود این همه خسارت و آسیب های جانی، مالی، روحی و روانی آیا باز فکر می کنید بایستی "دستانمان را در کیسه بدوزند تا خاک نخورم".
مهدی کاکاخانی- روزنامهنگار
انتهای پیام