/یادداشتی برای بیگانه‌ای که کوتاه نمی‌آید/

چه کسانی برای سنگ‌تراش کار می‌تراشند؟

«۱۹ > ۴۵۰۰۰۰۰۰»؛ چند سال پیش نمی‌توانستیم به این جواب برسیم اما چند ماهی است که طرف کوچک‌تر معادله، بزرگ‌ و بزرگ‌تر شده و آن طرف معادله همان عدد ۱۹ خودنمایی می‌کند، او کسی نیست جز کووید – ۱۹ که چندین ماه است، بزرگی می‌کند.

زمانی که «ریدلی اسکات» در سال ۱۹۷۹ «بیگانه» خود را به نمایش گذاشت، کمتر کسی فکر می‌کرد که وقتی به زیبایی‌های آسمان نگاه می‌کنیم، ممکن است بیگانه‌ها از راه برسند و بخواهند روزگار ناخوشایندی را برای‌مان رقم بزنند، غافل از اینکه برخی از این بیگانه‌ها از خود زمین بر ما مستولی می‌شوند و این واقعیت تلخی است که انسان قرن بیست و یکم چند ماهی است خود را گرفتار این کابوس می‌بیند، کابوسی که بدون حضور بشقاب پرنده‌ها وارد زندگی انسان‌ها شده و هنوز زمین در تسخیر آن‌ها است.

اواخر سال گذشته بود که برای اولین‌بار در سرزمین اژدها خودنمایی کرد. این بیگانه را که بیشتر از ۱۹ اسب بخار نداشت، جدی نگرفتیم، غافل از اینکه به تنهایی هیچ قدرتی نداشته و حیات خود را از حیاط به حیاط شدن انسان‌ها می‌گرفت و امروز که نزدیک به ۹ ماه از تسخیر زمین به دست این بیگانه می‌گذرد، با همان عدد ۱۹ خود توانسته است نزدیک به ۴۶ میلیون انسان را به بند کشیده و جان نزدیک به یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر را بگیرد، در حالی که این آمار هر ثانیه رو به افزایش است.

کروناهراسی؛ راهکاری که جواب نداد

وقتی قربانیان کووید – ۱۹ یکی پس از دیگری رونمایی شدند، عقل سلیم حکم می‌کرد که حیاط را برای تداوم حیات ترک کرده و به خانه برویم، اما آمار حاکی از آن است که مردمان نسل امروز جزو آن دسته از انسان‌هایی نیستند که در برابر بیگانگان در خانه بمانند. کافی است آمار تردد در جاده‌های برون‌شهری و درون‌شهری، ازدحام در مراکز خرید و اماکن تفریحی، برگزاری مجالس عروسی و عزا، جست و خیز در پاساژها و ... را مرور کنیم، خواهیم دید هیچ‌کس حاضر نیست در برابر این بیگانه عقب‌نشینی کند!

اگر نیمی از جمعیت ایران در یک قرن پیش بر اثر طاعون، وبا، تیفوس و قحطی از بین رفت، دلیلش چیزی جز کمبود دارو، پایین بودن سطح بهداشت، اشغال ایران توسط انگلیسی‌ها و ... نبود و مردم ایران چاره‌ای جز جان دادن نداشتند اما امروز که سطح بهداشت و آگاهی آحاد مختلف جامعه سر به فلک کشیده، انصاف نیست بیگانه‌ها را با رعایت پروتکل‌های بهداشتی خسته و بعد از مدتی آن‌ها را ناامید به دیار خود بفرستیم، می‌گردیم و می‌چرخیم و می‌رویم، حتی اگر بازگشتی در کار نباشد!

اوضاع که خوب بود، به صله‌رحم، رحم نکردیم و برای هم بیگانه ماندیم، حال که بیگانه‌ای دور و برمان را فراگرفته، ترجیح می‌دهیم دورهمی‌های‌ خاک خورده‌مان را از سر بگیریم. به نظر می‌رسد کووید – ۱۹، خود نیز از این همه نافرمانی و بی‌تفاوتی متعجب است و بارها اعلام کرده اگر مردمان کره خاکی چند صباحی مراقب حیات‌شان باشند، راه خروج را در پیش خواهد گرفت اما وقتی می‌خواهیم به هر طریق ممکن عروسی‌های‌مان را در شرایط مخفیانه برگزار کنیم، کووید هم با کرنای کرکننده‌اش، میدان‌داری می‌کند.

«در خانه نمانیم»؛ شعار این روزهای کرونادوستان

وقتی قرار شد همه ما پروتکل‌های بهداشتی را رعایت کنیم تا کرونای ویرانگر بیش از این خرابکاری نکند، همان کاری را کردیم که نباید می‌کردیم. پیش از ظهور کرونا، زندکی روال – خیلی – عادی خود را طی می‌کرد، نه از صله‌رحم سال‌های دور از خانه خبری بود و نه از سفرهایی که قرار بود دنیا را در هشتاد روز طی کنیم اما نمی‌دانیم چرا به محض ورود کرونا، تصمیم گرفتیم دوباره رفتارهای خاک خورده خود را تکرار کنیم، رفتارهایی که با این روزها منافات داشته و باعث پایمردی و جولان کرونا شده است.

خیابان‌های زنجان این روزها فراتر از هر کلان‌شهری به خاطر حضور خودروهای بی‌شمار و تک‌سرنشین قفل می‌شود. پاساژهای شهر زنجان مملو از کسانی است که اگر این روزها خرید نکنند، روزگارشان سپری نمی‌شود. از بازار زنجان چه بگوییم که کار و بار مغازه‌داران این روزها حسابی سکه شده است. پارک ملت زنجان در روز آدینه محل پارک خودروی ملتی است که برای شکست دادن کرونا عزم ملی ندارند و خلاصه همه دست به دست هم داده‌اند تا آمار تلفات کرونا را که همانند کرنومتر فعال است، بالا ببرند.

زمانی که مدیرکل راهداری و حمل و نقل جاده‌ای استان، از تردد بیش از دو میلیون خودرو در جاده‌های استان طی مهرماه امسال خبر می‌دهد، باید به همین میزان شاهد تردد بی‌شمار همان تعداد کسانی که عزم سفر کرده بودند را در مراکز درمانی داشته باشیم. با اینکه تالارها تعطیل است اما برای برگزاری عروسی نیازی به تالار نیست و وجود یک باغ در خارج از شهر کافی است تا به دورهمی‌های‌مان ادامه دهیم، حتی اگر مجبور باشیم برای رفتن به خانه بخت، عده کثیری را بدبخت کنیم.

سهم ما از شیوع کرونا؟!

این روزها همه برای زیر پا گذاشتن تعهدات خود در قبال پیشگیری از شیوع کرونا بهانه‌های قابل قبول و گاه توجیهات عجیب و غریب می‌آورند. راننده اتوبوسی که به دلیل استقبال کم مسافران از ناوگان حمل و نقل عمومی گله‌مند است، علاقه‌ای به شنیدن واژه پروتکل‌های بهداشتی ندارد. راننده تاکسی تا سخن از فاصله‌گذاری اجتماعی به میان می‌آید، صندلی‌ عقب را نیم‌نگاهی کرده و حرف را با سوق دادن مشکلات به گرانی‌ها عوض می‌کند. نانوا هم حوصله گرفتن پول نقد را با انبر ندارد.

پاکبان این روزها به خاطر حضور پرتعداد ماسک‌های استفاده شده و آلوده در خیابان و معابر، دل و دماغ روزهای پاک گذشته را ندارد. دفاتر پیشخوان علی‌رغم اینکه روزهای پرازدحام ثبت‌نام‌های سجامی را پشت سر گذاشته‌اند اما با وجود فروکش کردن تب بورس، تب مراجعات غیرضروری مردم به این دفاتر کم نشده است. متصدی بانک به جای برگشت زدن مشتری که از ماسک استفاده نکرده است، چک خانه‌نشینی را که کسب و کارش کساد شده را برگشت می‌زند تا این زنجیره معیوب ادامه داشته باشد.

هر کس برای اینکه سهم خود را از بالا رفتن آمار شیوع کرونا انکار کند، بهانه‌هایی می‌آورد که بنی‌اسرائیل برای نبی خدا نیاورده‌اند. هر چند بخشی از این بهانه‌ها حقیقتی انکارناپذیر است که به نبود زیرساخت‌ در کشور بازمی‌گردد. بسته بودن مغازه بدون پشتوانه مالی، «در خانه ماندن» را به یک کابوس برای بسیاری از نان‌آوران خانواده تبدیل کرده است اما این کابوس زمانی هولناک‌تر می‌شود که سهم کرونایی پدران و مادرانی که زندگی را به دندان کشیده‌اند، از کسانی که حاضر به کم کردن تفریحات‌شان نیستند، بیشتر است.

به خود نیامده‌ها با کرونا می‌روند

این روزها که همه از کسادی کسب و کارها به خاطر حضور بی‌موقع کرونا خبر می‌دهند، هستند صنوفی که آن‌هم به خاطر سهل‌انگاری و حماقت ما سرشان شلوغ شده است. سنگ‌تراش‌ها این روزها سخت مشغول تراشیدن هستند. شاید اگر به سراغ هر کدام از فعالان این عرصه برویم، راضی به تجربه این روزها نباشند اما چه بخواهیم و چه نخواهیم نمی‌توان حماقت‌هایی را که باعث شلوغ شدن سر سنگ‌تراش می‌شود، کتمان کرد. این روزها دوئل میان کرونا و مردم صحنه‌های دلخراشی را همانند فیلم‌های وسترن رقم زده است، غافل از اینکه کارگردان این فیلم، خود ما هستیم.

کم‌کم توان کادر درمانی در مسیر فرسودگی قرار گرفته و با به صدا درآمدن زنگ دومین شهید مدافع سلامت در استان زنجان، باید منتظر روزهایی باشیم که غم‌انگیزترین صحنه‌ها از مراکز درمانی بر روی صفحات مجازی حک شود. زمانی که آمار فوتی بر روی عدد ۱۰۰ مانور می‌داد، پروتکل‌ها از روزهایی که رکوردها با اعداد بالای ۴۰۰ فوتی جابه‌جا می‌شود، کمتر رعایت می‌شود. آماری که این روزها منتشر می‌شود، حاکی از آن است که مردم به جای رعایت پروتکل‌های بهداشتی، به دنبال رکوردزنی آمار فوتی‌ها هستند، حتی اگر بخواهند از جان خود مایه بگذارند.

در همین احوالات بودم که از محله سنگ‌تراش‌ها دور شدم، این در حالی است که آن طرف‌تر صدای دیگری طنین‌انداز بود، صدایی که حاکی از جدی نگرفتن کرونا است، صدایی که ناله پدران بیکار شده را نمی‌شنود، صدایی که هق‌هق گریه‌ کسانی که عزیزشان را به خاطر کرونا از دست داده‌اند به گوش نمی‌رسد، صدایی که بدون ماسک و فاصله‌گذاری اجتماعی می‌خندد و خنده‌اش را در فضای مجازی برای همگان استوری می‌کند. یادداشت تمام شد، به یاد داشته باشیم که چه کسانی برای سنگ‌تراش کار می‌تراشند؟

انتهای پیام

  • شنبه/ ۱۰ آبان ۱۳۹۹ / ۱۲:۱۰
  • دسته‌بندی: زنجان
  • کد خبر: 99081005967
  • خبرنگار : 50159