«حسِ تعلق»؛ برای تعریفِ این حس و اهمیت آن، هزار جمله میشود نوشت و برای تقویت آن نیز هزار برنامه میتوان تعریف و اجرا کرد اما اینجا و در این گزارش، ماجرای سرقت کاشیهای سقاخانه چهار راه نقاشی، کنار موضوع برداشته شدن ناگهانی سردیسهای صائب و مشتاق و نیز، بیم از دست رفتن سردرهای کاشیکاری شده و واجد ارزشِ مغازههای خیابان طالقانی و چهارباغ پایین قرارگرفته تا بررسی شود که آیا همۀ این سرقتها، تخریبها و بیتوجهیها ناشی از فقدان حس تعلق شهروندان به شهر است؟
مهدی تمیزی، عضو انجمن ایکوموس ایران به ایسنا میگوید: در هر جامعهای نخستین رکن، مردم هستند و دولت، رکن نظارتی، قانونگذاری و اجرای آن را دارد. اگر مردم مراقب شهرشان باشند ارزش و اعتبار آن شهر رشد میکند، اگر با اسطورههایشان برخورد خوبی داشته باشند، میتوانند فرهنگ دیرینه و امروز خود را به جهانیان معرفی کنند و من به عنوان یک شهروند، گاهی از غر زدنها و ناراحتی مردم خسته میشوم، چون همه چیز را از مسئولان میخواهند.
این هنرمند حوزه هنرهای تجسمی ادامه میدهد: درست است که مسئولان امر برنامهریزی و نظارت را برعهده دارند اما مردم هم نمیتوانند صرفا با انداختن توپ در زمین آنها خودشان را از مسائل کنار بکشند.
تمیزی خاطر نشان میکند: سالهاست که فکر میکنم به عنوان یک شهروند چه کاری برای شهر و جامعه انجام دادهام و اجازه دارم بر اساس آن اقدامات چه میزان درخواست از مسئولان داشته باشم و مطالبهگری کنم؟ چون فردی که از جامعه و مسئولان مطالبه نداشته باشد، اعتبار شهروند بودنش را از دست میدهد.
او این مقدمه را به این نتیجه گره میزند که بسیاری از مشکلات ما در عرصه فرهنگ، هنر و میراث فرهنگی، ناشی از مسخشدگی مردم و نبود مطالبهگری در آن هاست و تصریح میکند: وقتی از بخشی از فضای شهر به نام «سقاخانه» سرقت میشود جدای از بعد معنوی که ممکن است سارق به آن اعتقادی نداشته باشد، این مسئله باید برای بقیه مردم مهم باشد اما سرقت کاشیهای سقاخانه نقاشی برای چند نفر از مردم مهم بوده؟ اگر مهم بود از سال ۹۷ تا به امروز پنج ردیف از کاشیهای آن به مرور دزدیده میشد؟
عضو انجمن ایکوموس ایران با اشاره به اینکه وضعیت کاشیهای سقاخانه بازار دردشت نیز بسیار اسفناک است و به خاطر سست شدن دیوار پشت آن، هر لحظه امکان ریزش کاشیها وجود دارد، میگوید: اینکه هنوز هیچ یک از کاشیهای این سقاخانه مفقود نشده به خاطر علاقه ساکنین و بازاریان به این سقاخانه است و چون به سقاخانه حس تعلق دارند، مواظب آن هم هستند اما در بسیاری از مکانهای دیگر از جمله چهارراه نقاشی، این علاقه به فضای شهری را نمیبینیم و در نتیجه کاشیهای سقاخانهاش به تاراج میرود.
تمیزی سپس توضیح میدهد: انتظار شخصی من به عنوان یک شهروند این است که میراث فرهنگی با همکاری شهرداری اولا در جهت بهسازی و محکم کردن کاشی سقاخانهها و تمامی آثار فرهنگی هنری عرصه شهر اقدام کنند و در گام بعد، قوه قضاییه برای این سرقتهای آثار فرهنگی پروندۀ قضایی تشکیل بدهد و عکسهای آن را منتشر کند تا اگر فردا روز این آثار در جایی پیدا شد، پرونده مفتوح داشته باشد. این اقدام باعث می شود که سرقت از آثار فرهنگی چنان که امروز میبینیم یک امر عادی نباشد.
او یادآور میشود: وقتی یکی از کسبه خیابان طالقانی در روز روشن سر در مغازهاش را که متشکل از نادرترین کاشی کاری و آجر کاری است میتراشد و پایین میریزد و نه مردم و نه مسئولان او را بازخواست نمیکنند، معلوم است که از بین بردن آثار فرهنگی عادی میشود و ما در فقدان این حس تعلق، سردرهای کاشی کاری شدهای که مربوط به دوران طلایی ساخت خیابان هایی مثل طالقانی و چهارباغ پایین است را روز به روز از دست میدهیم.
تمیزی ادامه می دهد: اگر در سال ۹۷ که کاشیهای منقش به «بسم الله الرحیم الرحیم» از سقاخانه چهار راه نقاشی به سرقت رفت، کل مجموعه بهسازی شده و نورپردازی مناسبی برای آن انجام شده بود، شاید امسال پنج ردیف دیگر آن دزدیده نمیشد و اگر امروز هم این رسیدگی و توجه صورت نگیرد، سایر ردیفها هم در فقدان حس تعلق و توجه شهروندان از دست خواهد رفت.
عضو انجمن ایکوموس ایران، در پاسخ به این سوال که مسئولان چه نقشی در مسخشدگی مردم دارند؟ توضیح میدهد: درست است که پاسخگو نبودن مسئولان به مسخ شدگی دامن میزند اما ما به عنوان شهروند نباید از تذکر دادن خسته شویم.
برای تمیزی توضیح میدهم که وقتی سردیس صائب و مشتاق بدون هیچ اطلاعرسانیای از جای خود برداشته شد و فعالان فرهنگی گمان کردند این آثار به سرقت رفته، ایسنا از مدیرعامل سازمان زیباسازی شهرداری خواست دراینباره توضیح بدهد و او نیز اعلام کرد که این سردیسها برای مرمت از سوی عوامل سازمان زیباسازی برداشتهشدهاند. فکر نمیکنید تکرار این ماجرا باعث کاسته شدن از حساسیت فعالان نسبت به وضعیت آثار واجد ارزش شود؟ او میگوید: دزدی و یا تخریب سردیسهای نصب شده در شهر یک نوع وندالیسم است و به قصد کسب درآمد از متریال آن انجام میشود. در چنین شرایطی اگر جنس سردیس را عوض کنیم دزدی هم صورت نمیگیرد و ممکن است فقط تخریب شود اما مقوله دزدی کاشیها یک سرقت فرهنگی است چون این آثار از بین نمیرود بلکه از جای خودش خارج می شود تا در جای دیگری مثل موزه یا خانۀ کلکسیونرها و مغازۀ عتیقه فروشها به نمایش دربیاید و این یک اشتباه بزرگ است.
این هنرمند حوزه هنرهای تجسمی یادآور میشود: البته در کشورهای پیشرفته همانطور که وقتی میخواهند یک خیابان را تعمیر کنند بنر میزنند و به اطلاع شهروندان میرسانند که این خیابان تا اطلاع ثانوی مسدود است، برای برداشتن سردیسها و مجسمهها نیز همین کار را میکنند و معتقدم که در شهر ما نیز باید این اتفاق بیفتد و به همه اعلام شود که فلان سردیس برای مرمت برداشته شده است. ضمن اینکه باید به این باور برسیم که اطلاع رسانی درباره دزدیده شدن مبلمان شهری، اسباب بازیهای سطح شهر، سطل آشغالها، چراغها و سردیسها و... امری لازم است و باعث میشود که حواس مردم نسبت به این موارد جمعتر شود و در صورت مشاهده تذکر بدهند یا سریعا به نهادهای مرتبط اطلاع رسانی کنند.
از تمیزی، که معاونت فرهنگی سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان را نیز برعهده دارد می پرسم آیا برنامهای برای آگاهی رسانی درباره آثار واجد ارزش شهری و افزایش حس تعلق شهروندان نسبت به آنها دارید؟ و او پاسخ می دهد: سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان از گذشته برنامههایی را با این هدف در فهرست فعالیتهای خود داشته و دارد اما متاسفانه با شیوع ویروس کرونا بسیاری از این برنامهها به محاق رفته و اجرا نمیشود و چون بسیاری از آنها باید به صورت حضوری و در فضای شهر باشد نمیتوان آن را در فضای مجازی پیش برد اما ما وظیفه خود میدانیم که برنامههایی متناسبت با بستر فضای مجازی برای افزایش حس تعلق شهروندان به شهر داشته باشیم و تا جایی که در تخصص کارگروههایمان باشد به خاطر تعهدی که به شهرمان داریم در این حوزه فعالیت خواهیم کرد.
شاهین سپنتا، عضو انجمن دوستداران اصفهان نیز دراینباره به ایسنا میگوید: عناصر فرهنگی و تاریخی سطح شهر بخشی از هویت یک شهر را میسازند و شهروندان در گذر زمان به این آثار تعلقخاطر پیدا میکنند بهطوریکه هر گونه تغییر و دگرگونی در ساختار آن عناصر موجب مخدوش شدن خاطره جمعی میشود.
او ادامه میدهد: یکی از این عناصر کاشیکاریها و دیوارنگاریهایی هستند که در سقاخانهها میتوان دید یا سردیسها و مجسمههایی که شهرداری در میدانها و پارکها نصب میکند اما متأسفانه شاهدیم که اغلب، بدون اطلاع قبلی و در نظر گرفتن جانب احترام برای افکار عمومی، این سردیسها از سر جای خود برداشته و به اسم مرمت و بازسازی برای مدتی از انظار عمومی مخفی میماند. اگر مردم حساسیتی نشان دادند اعلام میشود که سازمانهای مرتبط آن را بردهاند و دراینباره هیچ مستنداتی هم برای اقناع افکار عمومی ارائه نمیکنند، به همین دلیل عدهای حرف آنها را نمیپذیرند و اینگونه برداشت میکنند که به سرقت رفته است و عدهای دیگر نیز بهمرور گمان میکنند هر اثری مفقود شد، توسط خود سازمانهای مرتبط با شهرداری برداشتهشده و کمکم حساسیت خود را نسبت به فقدان این آثار از دست میدهند.
این فعال حوزۀ میراث فرهنگی خاطرنشان میکند: بهترین راهکار این است که اگر سازمان زیباسازی شهرداری اصفهان طبق یک برنامه مدون، مرمت سردیسهای شهری را آغاز میکند، این برنامه را از قبل در رسانهها منتشر و زمانبندی آن را اعلام کند و مردم را در جریان کار خود قرار بدهد در غیر این صورت در پرتو این شفاف نبودن، بسیاری از آثار به سرقت میروند و نه مسئولان اعلام میکنند و نه مردم متوجه میشوند که چه بر سر آنها آمده.
سپنتا میگوید: وقتی یک کاشی سست میشود و روی زمین میافتد ما باید احتمال بدهیم که این اتفاق برای سایر کاشیهای پیرامون آن نیز میافتد، پس بلافاصله باید عملیات استحکامبخشی را انجام بدهیم و موانعی بگذاریم تا طی انجام این کار، کاشیها به سرقت نرود اما از سال ۹۷ که اعلام شد چند کاشی از سقاخانه قاجاری نقاشی به سرقت رفته چه اقدامی انجام شد؟ هیچ، پس امروز نباید از سرقت پنج ردیف دیگر از کاشیها شگفتزده شویم.
عضو انجمن دوستداران اصفهان توصیه میکند: شهرداری و میراث فرهنگی باید برای این آثار عرصه محور واجد ارزش تاریخی فرهنگی شناسنامه درست کنند و بهصورت مستند در کتابچهای تصاویر آنها را ثبت کنند و در دسترس عموم مردم و پژوهشگران قرار بدهند تا اگر به هر دلیلی خسارتی توسط یک عامل خارجی به این آثار رسید، لااقل امکان بازسازی آن وجود داشته باشد.
به این دلیل که نوسازی آثار عرصه محور واجد ارزش فرهنگی تاریخی سطح شهر در سرفصل فعالیتهای سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان گنجاندهشده، از محمد فیض، مدیرعامل این سازمان میخواهم دراینباره توضیح بدهد و او در گفت و گو با ایسنا اظهار میکند: هر اثر واجد ارزشی که رنگ و بوی تاریخی داشته و در اختیار شهر و شهرداری باشد، از طرف میراث فرهنگی هم آن مورد به ما اعلام شود و شهرداری منطقه مورد نظر، بودجهای برای آن در نظر بگیرد، ما برای مرمت و یا نوسازی آن در جهت حفظ اثر اقدام میکنیم.
فیض در پاسخ به این سؤال که در کنار سقاخانهها، حفظ سردرهای کاشیکاری شده خیابان طالقانی و چهارباغ پایین که مغازههای آن در مالکیت اشخاص است از سوی سازمان نوسازی امکانپذیر هست یا خیر؟ توضیح میدهد: فقط درصورتیکه مثل بازار بزرگ مالکیت آن عام باشد یا ملک، متعلق به شهرداری باشد ما میتوانیم وارد عمل شویم.
موضوع را با مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان در میان میگذارم و از او میپرسم آیا به شهرداری اصفهان اعلام کردهاید که برای حفظ آثار واجد ارزش سطح شهر اقدامات لازم را انجام بدهند؟ پاسخ فریدون اللهیاری چنین است: بعید میدانم که تاکنون مکاتباتی درباره ضرورت حفظ این آثار با شهرداری انجام نداده باشیم. حتماً پیگیریهایی انجامشده و ضرورت مراقبت و حفاظت از چنین آثاری یادآوری شده است.
او در ادامه توضیح میدهد: بخشی از آثار، میراث ملی هستند که تحت پروتکلهای خاصی از آنها حفاظت میشود و بخش دیگر که در عرصه شهر قابلمشاهدهاند، ثبت ملی نیستند اما واجد ارزش هستند و میتوانند بهعنوان المان شهری، زیرمجموعه زیباسازی شهری قرار بگیرند و برای آن برنامهریزیهایی مانند نورپردازی و حفاظت و... انجام شود.
مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان خاطرنشان میکند: حفظ این آثار بهعنوان ارزشهای تاریخی فرهنگی شهر، موقوف به اعلام ما نیست و همانطور که سازمان نوسازی و بهسازی برای بافتهای تاریخی برنامهریزی میکند و هر جا احساس کرد به صدور مجوزی نیاز دارد، طرح خود را برای بررسی به میراث فرهنگی ارائه میکند، در این خصوص نیز میتواند پیشنهادات خود را مطرح کند و میراث فرهنگی نیز پس از بررسی این پیشنهادات نظر خود را اعلام خواهد کرد.
او در پاسخ به این سؤال که چه نهادی متولی حفظ سردرهای کاشیکاری شده مغازههای خیابان طالقانی و چهارباغ پایین است، میگوید: هر اثری که از سوی میراث فرهنگی ثبتشده باشد پایش دورهای برای آن انجام میشود و بخشی که ثبت نیست اما واجد ارزش است نیز هنگامیکه مداخلهای بخواهد صورت بگیرد باید از میراث فرهنگی استعلام شود و میراث نظر خود را برای چگونگی حفظ آن اعلام کند. اما بهطور کل مسئلۀ سردرها در حوزه بازآفرینی بافت شهری قابلپیگیری است و سازمانهای راه و شهرسازی و نوسازی و بهسازی میتوانند در این خصوص اقدام کنند.
ازآنجاکه یک سر این کلاف، به سازمان زیباسازی شهرداری اصفهان برمیگردد و امکان گفتگو با مدیرعامل این سازمان تا لحظۀ تکمیل این گزارش میسر نشده، ایسنا تلاش میکند تا بهزودی، توضیحات حسن مؤذنی را نیز در رابطه با این موضوع، جداگانه منتشر کند.
انتهای پیام