بیتالله اکبری مقدم در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: تعریف اقتصاد دانشبنیان در راهکارها تأثیر دارد؛ متأسفانه امروز نام هر اقدام و یا بازمهندسی که به تولید منجر شود را دانشبنیان میگذارند.
وی ادامه داد: وقتی از اقتصاد دانشبنیان سخن گفته میشود باید دانش شرکتهایی که میخواهند در پارکهای علم و فناوری بهعنوان شرکت دانشبنیان فعالیت کنند برگرفته از علومی باشد که در دانشگاه تدریس میشود.
عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی قزوین تصریح کرد: اقتصاد دانشبنیان با علوم پایه مرتبط است و باید علم روز را ملاک عمل قرار دهند، اگر محصول حاصل علم روز باشد آنگاه میتوانیم بگوییم به یک محصول دانشبنیان دستیافتهایم.
محصول دانشبنیان با اقتصاد دانشبنیان متفاوت است
وی با بیان اینکه محصول دانشبنیان با اقتصاد دانشبنیان متفاوت است، عنوان کرد: اقتصادی دانشبنیان است که علوم پایه در آن پیگیری شود. اگر در دانشگاههای ما ریاضیات و فیزیک طالب ندارد بههیچوجه نمیتوانیم بگوییم که اقتصاد ما میتواند دانشبنیان باشد.
اکبری مقدم خاطرنشان کرد: باید از علوم پایه حمایت شود و این رشتهها هم تقاضا داشته باشند؛ الآن بسیاری از افراد به دلیل عدم وجود شغل از دروس علوم پایه فراری هستند، اگر علوم پایه رشد نکند و منتظر آن باشیم که علوم پایه در دنیای خارج از کشور رشد کند و ما از آنها استفاده کنیم، راه به هیچ اقتصاد دانشبنیانی نخواهیم برد. وقتی خودمان صاحب علم نباشیم بهدرستی نمیتوانیم از آن علم استفاده کنیم بنابراین اقتصاد دانشبنیان تبدیل به تعقیب و دنبالهروی از محصولاتی خواهد شد که در دیگر کشورها تولید میشود.
وی اضافه کرد: امروزه اغلب شرکتهای دانشبنیان میگویند محصولی را با هزینه کمتر تولید میکنیم ولی من فکر نمیکنم چنین چیزی توجیه داشته باشد؛ کسی که صاحب آن علم است محصول را با قیمت بالا درست کرده باشد آنگاه ما که صاحب آن علم نیستیم ادعا کنیم همان محصول را با قیمت کمتر تولید میکنیم، مسلماً ما عین آن محصول را با هزینه کمتر درست نمیکنیم.
محصول دانشبنیان بازار بینالمللی دارد
عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی قزوین تشریح کرد: اگر یک شرکت دانشبنیان محصولی را تولید کند و نتواند آن را در بازارهای بینالمللی بفروشد نام محصولش دانشبنیان نیست، اگر ما بخواهیم آن محصول را در بازارهای بینالمللی بفروشیم مطمئناً از نمونه خارجی آن گرانتر خواهد بود و اگر بخواهیم در ایران بفروشیم از رانت استفاده میکنیم چون وقتی علمی را وارد کردیم باید تمام قطعات را تولید کنیم و یا اینکه همان قطعات را هم وارد کنیم، البته حالت دیگری نیز وجود دارد و آن این است که آن علم دستدوم شده و سپس در اختیار ما قرار گرفته باشد که در این صورت نیز محصول تولیدی ما محصول روز دنیا نیست و کشور صاحب آن علم نسخه بهروزی را تولید میکند.
وی ادامه داد: برای مثال ما و کشورهای پیشرفته خودرو تولید میکنیم، خودروی تولید شده در کشور پیشرفته هیبریدی، خورشیدی، سوخت پاک است ولی ما خودرویی تولیدی میکنیم که از بنزین استفاده میکند، هر دو محصول حرکت میکنند اما ما نمیتوانیم اسم دانشبنیان را روی محصول تولیدی خود بگذاریم چون این دانش دیگر کاربردی ندارد و دستدوم است به همین جهت است که این دانش بهراحتی در اختیار ما قرار گرفته است.
از دانشجویان علوم پایه حمایت کنیم
اکبری مقدم تأکید کرد: دانش ارزان نیست و به ارزانی نیز در دسترس دیگران قرار نمیگیرد. در ایران باید علوم پایه را تقویت کنیم تا دانشبنیان شویم اما اکنون در حال از دست دادن علوم پایه در ایران هستیم، راهکار حمایتی اقتصاد دانشبنیان این است که از علوم پایه حمایت کنیم و پارکها یارانهای برای حمایت از دانشجویانی که در علوم پایه تحصیل میکنند داشته باشند.
وی عنوان کرد: در کشور کسی طالب علوم پایه نیست چون یک فرد تحصیلکرده در علوم پایه شغلی ندارد و یا اینکه با مشقت فراوان تحصیل میکند و نهایتاً هیچ خروجی پژوهشی ندارد و مجبور به تدریس میشود.
عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی قزوین اظهار کرد: وقتی کشوری که علوم پایهاش پیشرفت میکند این دانش را به ارزانی به هیچ کشوری نمیدهد مگر اینکه تاریخمصرفش گذشته باشد آنگاه آن را در اختیار دیگر کشورها قرار میدهد، اگر به همین روال پیش رویم همیشه دنبالهرو خواهیم بود.
وی گفت: در کشورمان ایدههایی مانند خرید اینترنتی و یا تاکسی اینترنتی را بهعنوان شرکت دانشبنیان مطرح میکنیم درحالیکه کشورهای توسعهیافته ۱۰ سال پیش این ایدهها را عملیاتی کردهاند، الآن نباید افتخار کنیم که اینها دانشبنیان است. همچنین خودروهای خورشیدی و الکتریکی که در مراکز رشد بهعنوان دانشبنیان مطرح میکنیم دانشبنیان هستند ولی بنیان آنها برای ایران نیست.
چرا به رشتههای پر متقاضی یارانه میدهیم؟
اکبری مقدم در خصوص نقش دولت تصریح کرد: یک اشتباه در سیستم آموزشی وجود دارد و آن این است که به رشتههای دارای متقاضی یارانه میدهیم. برای مثال اگر رشته حسابداری خودش متقاضی دارد و دانشجو حاضر است خودش هزینه تحصیل را پرداخت کند چه نیازی است که دانشگاه دولتی رشته حسابداری داشته باشد؟! برای چه دولت باید از بودجه مملکت هزینه لیسانس حسابداری را بدهد؟ افرادی که خودشان هزینه پرداخت میکنند با ورود به بازار کار عایدی این رشته نصیبشان میشود.
وی افزود: خیلی از رشتهها مانند رشتههای پزشکی و پیراپزشکی که بازار کار دارند دولت نیازی نیست که هزینه را پرداخت کند. دولت باید بودجه آموزشی را به حمایت از علوم پایه اختصاص دهد تا دانشبنیان شویم در غیراین صورت تنها اسمش دانشبنیان خواهد بود.
عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی قزوین تأکید کرد: ریاضیدانان ما در کشور لیسانس ریاضی میگیرند وقتی به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند نخبه میشوند چون ما با سیستم آموزشی غلط نخبهکشی میکنیم دولت باید از نخبگان رشتههای علوم پایه حمایت کند.
وی بیان کرد: مهمترین راهکار اقتصاد دانشبنیان این است که دولت با صرفهجویی کردن در علوم و رشتههایی که نیاز به حمایت دولتی ندارند بودجهای را به علوم پایه اختصاص دهد، دولت باید جایی دخالت کند که بخش خصوصی حاضر به ارائه خدمت نیست اما دولت در حال حاضر برعکس عمل و ۸۰ درصد بودجه آموزش عالی را صرف رشتههایی میکند که بخش خصوصی حاضر است آن را تأمین کند.
اکبری مقدم ادامه داد: دولت با این صرفهجویی میتواند به علوم پایه یارانه دهد، البته دانشجویان را باید به شکل خاصی انتخاب کند برای مثال کنکور سختی بگیرد تا نخبههای کشور وارد این رشتهها شوند، حتی دولت میتواند از محل صرفهجویی دیگر رشتهها به آنها حقوق پرداخت کند.
حیفومیل کردن بودجه در روش فعلی تولید محصول دانشبنیان
وی اشاره کرد: الآن نباید دانشبنیان شویم باید افقی ۲۰ ساله داشته باشیم. مشکل ما در ایران این است که وقتی ادبیات و یا واژهای استفاده میشود میخواهیم ۶ ماهه آن را محقق کنیم ولی اینگونه نیست برای مثال زمانی که رهبر معظم انقلاب اولین بار واژه اقتصاد دانشبنیان را مطرح کردند جلسات متعدد برگزار و بودجههای کلانی برای این امر هزینه شد وقتی اینگونه رفتار میکنیم هر کس میتواند ادعای دانشبنیان بودن را داشته باشد. بعد از مدتی میبینیم کلی شرکت وجود دارند که نامشان دانشبنیان است و در حقیقت با کلی هزینه تنها بازمهندسی میکنند و حتی شرکتها به محصول نهایی نمیرسند و در مرحله آزمایشگاهی باقی میمانند، این روش حیفومیل کردن بودجه کشور است.
عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی قزوین گفت: وقتی از واژه اقتصاد دانشبنیان سخن به میان میآید باید با چند سال برنامهریزی علوم پایه را تقویت کرد، رها نکردن ریاضی و فیزیک و شیمی و حتی اقتصاد بسیار مهم است.
وی توضیح داد: در خصوص کشوری مانند تایلند مطالعه داشتم دیدم روی اقتصاد دانشبنیان کار کرده است، حال این سؤال مطرح میشود که تایلند چطور اقتصاد خود را دانشبنیان کرده است؟ در پاسخ باید بگوییم این کشور یک برنامهریزی ۱۰ ساله داشت و یکسری از دانش آموزان دوره متوسطه را برای کسب علوم به در کشورهای پیشرفته فرستاد تا با هزینه دولت علم یاد بگیرند و به کشورشان بازگردند، البته آنها به مهندسی و دروس فنی توجه کرده بودند. بعد از ۱۰ سال تایلند محصولات جدیدی تولید کرد که تا پیش از آن در هیچ جای دنیا تولید نشده بود و اینگونه پیشرفت کرد. افراد عادی رشد تایلند را ۲ ساله میبینند ولی وقتی بررسی کنیم میبینیم که این رشد حاصل برنامهریزی ۱۰ ساله این کشور است.
ضرورت برنامهریزی برای اقتصاد دانشبنیان
اکبری مقدم با تأکید بر اینکه برای دانشبنیان بودن باید برنامهریزی داشت، بیان کرد: این فرصت در ایران وجود دارد چون افراد باهوش، علاقهمند به تحصیل در رشتههای علوم پایه هستند. به نظر میرسد راهکار اصلی این است که دولت یک بازنگری خیلی سریع داشته باشد و با یک تیم نخبه روی این موضوع کار کند، هر جا جلوی ضرر را بگیریم منفعت است.
عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی قزوین با تأکید بر اینکه راه را اشتباه رفتهایم و باید در تفکر دانشبنیان یک انقلاب ایجاد شود، تشریح کرد: در هر حال حتی وقتی یک نعلبکی هم درست کنیم دانشبنیان است چون بر پایه، یک دانش است، اما منظور از اقتصاد دانشبنیان، اقتصادی است که توسط محصولات تولید شده ایرانی و افرادی که علوم پایه را در ایران پیشرفت داده باشند، رشد کرده باشد، برای مثال داروی خاصی را تولید کنند که در هیچ جای دنیا نمونه آن وجود نداشته باشد.
انتهای پیام