چند می‌گیری عاشق شوی؟

اگر اخبار نقل و انتقالات لیگ برتر فوتبال ایران را دنبال کنید، تصور می‌کنید که همه عاشق و دلداده تیمشان هستند و دستمزدهای میلیاردی آخرین چیزی است که برای هر فوتبالیستی مهم است.

به گزارش ایسنا، فوتبال ایران جای عجیبی است؛ در واقع باید به اتفاقات عجیب در آن عادت کنید. بازار نقل و انتقالات لیگ برتر یکی از این عجایب است که نمونه و نظیر آن را جای دیگری پیدا نخواهید کرد.

هنوز چند روز بیشتر از برنامه تیم‌ها برای نقل و انتقالات نگذشته که تناقض عجیبی بین حرف و عمل تیم‌ها، مربیان و بازیکنان دیده می‌شود و این وسط بیچاره هواداری که هشتش گرو نهش است ولی سنگ بازیکن و مدیر تیم را برای چند هفته یا چند ماه به سینه می‌زند.

وقتی حرف از نقل و انتقالات می‌شود، بخش بزرگی از این ماجرا مربوط به پول و هزینه‌های میلیاردی است. زمانه هم طوری است که رقم‌ها کمتر از میلیارد تومان نیست. در واقع نه بازیکنان خودشان را به کمتر از این راضی می‌کنند و نه مدیران قرار است پاسخگوی اعداد و ارقامی شوند که پای آن را امضا می‌کنند.

* بازی کردن به خاطر عشق به هوادار

یکی از رایج‌ترین جملات به خصوص در مقطعی که باشگاه به دلایلی نتوانسته حدود یک یا دو ماه حقوق بازیکن را بدهد، این است که "به عشق هوادار بازی می‌کنیم."

مشخصا باید سوال شود که آیا انعقاد قراردادهای میلیاردی که اتفاقا در نهایت تماما هم به آن عمل می شود، به عشق هوادار است؟ آیا به عشق هوادار است که در بازار نقل و انتقالات لیگ بیستم، دستمزد یک بازیکن معمولی به چهار و پنج میلیارد تومان رسیده است؟ حالا نه اینکه همین باشد؛ برخی از ستاره‌ها به همراه پاداش‌های موجود در قرارداد، مبلغی در حدود ۱۰ میلیارد تومان را مطالبه کرده‌اند.

* اعتصاب به خاطر چند میلیارد پول ناقابل

برخی از تیم‌ها به خاطر شرایط حاکم بر فوتبال ایران نمی‌توانند دستمزد بازیکنان را در موعد مقرر پرداخت کنند که قطعا به این رفتار انتقاد وارد است چرا که هر کسی باید به تعهدات خود عمل کند ولی اینجا ایران است و قراردادها و وعده‌ و وعیدها حساب کتاب ندارد.

در نتیجه به خاطر بدقولی‌ مدیران، در مواقعی پرداخت دستمزد بازیکنان به مدت یک یا دو ماه عقب می‌افتد و بازیکنان هم اعتصاب می‌کنند و به تمرین نمی‌آیند. اعتصاب نه به خاطر اینکه بازیکن لنگ ۱۰ میلیون تومان باشد و مثلا از ابتدای قرارداد مانند هر کارگر یا کارمندی حقوق زیر ۵ میلیون تومان گرفته باشد بلکه طبق محاسبات، دستمزد برخی فوتبالیست‌های معمولی در تیمی مانند استقلال، پرسپولیس، تراکتور، سپاهان و ... بالغ بر روزانه ۱۰ میلیون تومان است!

این رفتار را مقایسه کنید با کارگرانی که بعد از سه تا شش ماه عقب افتادن دستمزدهای چند میلیونی خود اعتصاب می‌کنند. آیا در وضعیتی که بازیکن بخش اعظمی از دستمزد چند میلیاردی خود را گرفته، این رفتار توجیه دارد؟ آیا قرار نیست حقوق خود را دیر یا زود بگیرند؟ پس در این لحظه خطیر، عشق به هوادار چه می‌شود؟

جالب‌تر می‌شود وقتی بدانیم که در تیم‌هایی مانند استقلال و پرسپولیس که از پرداخت نشدن دستمزد گفته می‌شود، بازیکنان در نهایت مطالبات خود را دریافت خواهند کرد و تا وقتی تسویه حساب نشود، برای فصل جدید نمی مانند.

* فسخ قرارداد و عبور از عشق هوادار

همین الان مدیرعامل پرسپولیس می‌گوید بازیکنی وجود دارد که باید تا امروز ۹۰ درصد پولش را می‌گرفت و علی‌رغم پرداخت شدن ۸۸ درصد مطالباتش، به خاطر دو درصدی که پرداخت نشده، برخلاف عشق و علاقه‌ای که نثار تیم می‌کرد، قراردادش را فسخ کرده است.

مگر در این لحظه عشق هوادار وجود نداشت؟ آیا بازی کردن با علاقه هواداران با بیان این قبیل جملات راه درست و سنجیده ای است؟

* تیم‌های ولخرجی که انکار می‌کنند

در این میان تیمی را هم داریم که دستش به کم نمی رود چون به کارخانجات وصل است اما اصرار دارد که هزینه هایش بسیار بسیار کمتر از چیزی است که گفته می‌شود. کدام بازیکن حاضر است با وجود دستمزد کمتر، به تیمی با محبوبیت کمتر برود؟

وقتی یک بازیکن از تیم‌های بزرگ و پرهوادار درخواستی دارد، آیا حاضر می شود با دستمزد کمتر به تیمی برود که هوادار کمتری دارد؟ طبیعتا بازیکن علاوه بر درآمد کمتر، نمی‌تواند از شبکه اجتماعی که امروزه یک ابزار درآمدزایی است، استفاده کند.

این قبیل رفتارها به خصوص اعتصاب کردن و صحبت از اینکه به عشق هوادار بازی می‌کنند در حالی است که هوادار قربانی زیاده‌خواهی بازیکن، مربی و مسئول شده و حتی برای احقاق حقوق آن‌ها دست به اعتراض در واقعیت و مجازی هم می‌زنند.

آیا فوتبال ایران جای عجیبی نیست که این حجم از تناقض بین عوامل اصلی آن دیده می‌شود و هواداران هم قربانی این ماجراها شده‌اند؟

انتهای پیام

  • جمعه/ ۱۴ شهریور ۱۳۹۹ / ۰۰:۳۶
  • دسته‌بندی: فوتبال، فوتسال
  • کد خبر: 99061309845
  • خبرنگار : 71536