در پژوهشی که توسط اسماعیل مزروعی نصرآبادی، حمیدرضا فتاحی و پیمان دولتشاه از گروه مدیریت و کارآفرینی دانشگاه کاشان انجام شد، «تأثیر آمیخته بازاریابی کارآفرینانه بر موفقیت کارآفرینانه بنگاه های دانش بنیان با تبیین نقش تعدیل گر بازارگرایی» بررسی شد.
در دهه های اخیر تغییرات بنیادینی در محیط کسب و کار به وجود آمده که طی آن کسب و کارهای کوچک و متوسط به طور عام و شرکت های دانش بنیان به طور خاص، نقش گسترده ای در توسعه اقتصادی کشورها بر عهده خواهند داشت. تحقیقات پیشین در خصوص کسب و کارهای کوچک و متوسط همواره نشان داده است که این کسب و کارها از انعطاف پذیری بیشتری برخوردار بوده و می توانند خود را با تغییرات پرشتاب محیطی منطبق کرده و سریعتر واکنش نشان دهند.
به گزارش ایسنا، محققان در این تحقیق معتقدند که فصل مشترک میان کارآفرینی و بازاریابی، در آمیخته بازاریابی کارآفرینانه نمود می‌یابد و پژوهش ها نشان می دهد که بازارگرایی برای شرکت های کارآفرین از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا آنها را در زمینه یادگیری، انطباق با محیط، واکنش سریع به فرصت ها و تهدیدهای محیطی توانمند می کند.
براساس این تحقیق، مؤسسان_صاحبان کسب و کارهای کوچک و متوسط کارآفرین مبتنی بر دانش و فناوری، اغلب دیدگاه بازارگرایانه ای نداشته و افرادی فنی تخصصی هستند. بنابراین همواره با چالش هایی جهت عرضه محصولات خود به بازار روبه‌رو می شوند. از این رو در این بنگاه ها، با توجه به سرمایه محدود و ریسک هایی که با آن مواجه هستند، شناسایی اقداماتی که صاحبان این بنگاه ها بتوانند جهت برخورد با بازارهای پیش رو اتخاذ کنند و همچنین جهت گیری بازارگرایانه ای که برای رفع نیازهای بازار از خود نشان می دهند، می تواند راهنمایی برای سایر شرکت های دانش بنیان جهت کسب موفقیت کارآفرینانه شود.
نتایج این پژوهش نشان می دهد که آمیخته بازاریابی کارآفرینانه بر موفقیت کارآفرینانه شرکت های دانش بنیان تأثیر مثبت و معناداری داشته است. علاوه بر این، بازارگرایی نقش تعدیل گر بین دو متغیر آمیخته بازاریابی کارآفرینانه و موفقیت کارآفرینانه در این کسب و کارها دارد.
نتایج بخش کیفی پژوهش نشان می دهد درآمدزایی و سودآوری، بازگشت سرمایه، اشتغال، عملکرد بازار شامل افزایش اعداد مشتریان، رقابتی بودن شرکت و ایجاد ارتباط بلندمدت با مشتریان، (نوآوری، رضایت) شامل رضایت درک شده توسط کارآفرین و ذینفعان اصلی، (تحقق اهداف و موفقیت شخصی) شامل برخورداری از کار چالشی و استقلال کاری ابعاد شاخص و تاثیرگذار در موفقیت کارآفرینانه کسب و کارهای کوچک و متوسط را شکل می دهند.
نتایج فرضیه اصلی اول نشان داد که آمیخته بازاریابی کارآفرینانه بر موفقیت کارآفرینانه شرکت های دانش بنیان تأثیر مثبت و معناداری در سطح مناسب داشته است. نتایج فرضیه اصلی دوم نیز نشان داد که بازارگرایی نقش تعدیل گر در رابطه آمیخته بازاریابی کارآفرینانه بر موفقیت کارآفرینانه دارد.
همچنین فرضیه های فرعی پژوهش نیز مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج فرضیه فرعی اول نشان داد که به کارگیری آمیخته محصول کارآفرینانه بر موفقیت کارآفرینانه شرکت های دانش بنیان تأثیر دارد و همچنین آمیخته قیمت گذاری کارآفرینانه مبتنی بر ارائه محصولات با کمترین قیمت با توجه به سطح نیاز مشتریان، داشتن راهبرد قیمت گذاری با توجه به شرایط و پایین آوردن هزینه های تولید بر موفقیت کارآفرینانه شرکت های دانش بنیان تأثیر مثبت دارد.
این تحقیق از عدم تأثیر بعد آمیخته توزیع کارآفرینانه بر موفقیت کارآفرینانه شرکت های دانش بنیان خبر داد و نتیجه گیری شد که فرد کارآفرین و مشخصه های کارآفرینانه وی بر موفقیت کارآفرینانه شرکت های دانش بنیان تاثیر دارد.
نتایج این پژوهش در شماره یک دوره ۱۳ فصلنامة توسعه کارآفرینی به چاپ رسید.
انتهای پیام