دکتر محمدهادی ایمانیه، با نگارش نامهای سرگشاده، خطاب به دکتر حریرچی، یکی از نگرانیهای جدی دلسوزان حوزه سلامت در کشور را کم توجهی به مبانی و ریشههای آموزش پزشکی در دانشگاههای علوم پزشکی دانسته و از معاون کل وزارت بهداشت پرسیده که آیا از ضربههای غیرقابل جبران کمرنگ شدن حضور اساتید به ویژه اساتید بالینی در محیط دانشکده و بیمارستانهای آموزشی بر روند کیفی آموزشها، اطلاع کافی وجود دارد؟
به گزارش ایسنا، رئیس اسبق دانشگاه علوم پزشکی شیراز در نامهی سرگشاده خود به معاون کل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به تفصیل در خصوص عوارض و تاثیرات منفی کاهش چشمگیر حضور اساتید تمام وقت بر روند آموزش، درمان، درآمدزایی و ... توضیح داده است.
در این نامه که نسخهای از آن برای انتشار در اختیار ایسنا، قرار گرفته، آمده است؛
"معاونت محترم کل وزارت بهداشت و درمان و اموزش پزشکی
جناب آقای دکتر حریرچی
سلام علیکم
احتراماً ضمن تشکر و قدردانی از جنابعالی و مجموعه مدیریت وزارت بهداشت در ارتباط با مقابله و کنترل ویروس کرونا و عوارض ناشی از آن، موضوعی که برای دلسوزان سلامت ایرانیان نگرانی ایجاد کرده است، کم توجهی به مبانی و ریشه های آموزش پزشکی در دانشگاه های علوم پزشکی است. آیا اطلاع دارید که کم رنگ شدن حضور اساتید به ویژه اساتید بالینی در محیط دانشگاه و بیمارستان های آموزشی چه ضربه غیرقابل جبرانی به آموزش پزشکی وارد نموده است. اگر امروز عملکرد گروهی از جامعه پزشکی در راستای کنترل و پیشگیری ودرمان بیماری کووید-19را مورد تحسین قرار میدهیم، این گروه محصول آموزش و اخلاق حرفه ای گذشته هستند. با حذف صورت مسئله و خروج عده کثیری از اساتید بالینی از حضور تمام وقت در دانشگاه، گرچه مطالبه گری ایشان در دریافت های مالی بر طرف شده است اما همزمان چندین مشکل جدی ایجاد کرده است که به تدریج آثار خود را نشان خواهد داد. برخی از این مشکلات عبارتند از:
عدم حضور تمام وقت اساتید، زمان ارتباط استاد و دانشجو را بصورت جدی کاهش داده است و طبعاً علم و تجربه و مهارت دانشجویان جدید نیز کاهش خواهد یافت . صدور مجوز کسب علم و تجربه در بخش خصوصی از اساتید، عوارض و مشکلات خاص خود را بدنبال دارد که بر جنابعالی پوشیده نیست .
بیمارستان های دانشگاهی از مرجعیت علمی و رتبه بالای ارئه خدمات تخصصی و فوق تخصصی در حال تبدیل شدن به مراکزی با ارئه خدمات سطح متوسط و پائین هستند که به دنبال آن ، این جایگاه در نزد دانشجویان نیز تنزل یافته و حس اعتمادی که برجسته ترین جوانان کشور به دانشگاه ها و محیط های دانشگاهی دارند به بی اعتمادی تبدیل شده وگرایش نخبگان به تحصیل و اقامت در خارج از کشور را افزایش خواهد داد.
درآمد مراکز آموزشی - درمانی به شدت کاهش یافته ( کاهش عملهای جراحی و کاهش پروسیجرها و تبدیل پرداخت k 2 به k 1 توسط بیمه) و این کاهش درآمد همراه با افزایش هزینه ها ، مدیریت مراکز آموزشی - درمانی را با دشواری فراوان و روزافزون مواجه ساخته است. کاهش کارانه پرداختی به پرسنل به ویژه پرسنل پرستاری، ناشی از کاهش فعالیت در مراکز آموزشی - درمانی و تاخیر در پرداخت ها ( ناشی از هزینه شدن درآمدهای محدود در موارد غیر پرسنلی و اجتناب ناپذیر) نارضایتی پرسنل را گسترش داده و انگیزه خدمت ایشان را کاهش داده است. و بیم آن می رود که مراکز آموزشی - درمانی وارد سیکل معیوب ناشی از فاصله زیاد درآمد و هزینه شده وکیفیت ارائه خدمات خود را بیش از پیش از دست بدهند .
بیماران فقیر و نیازمند و دهک های متوسط و پائین جامعه که فقط می توانستند و می توانند خدمات تشخیصی و درمانی خود را از مراکز دولتی و دانشگاهی دریافت نمایند با توصیه های مکرر مبنی بر اینکه: " اگر می خواهید از تشخیص و درمان فوری توسط افراد با مهارت و با سواد استفاه کنید به بیمارستان و مراکز خصوصی غیر دانشگاهی مراجعه کنید "مواجه می شوند و برسر دوراهی مراجعه به مراکز دانشگاهی و ماندن در نوبت طولانی اقدامات تشخیصی و درمانی و یا گرفتن وام و فروش اموال جهت مراجعه به بخش خصوصی متحیر مانده اند .
درآمدهای بالای بعضی از رشته های بخش خصوصی و ضعف نظارت بر عملکرد در بخش خصوصی یا ملاحظات حاشیه ای مبنی بر عدم برخورد با تخلفات بعضی افراد، ایشان را به سرمایه گذاری درآمدها در خارج از کشور و بعضاً مهاجرت یا تابعیت دوگانه و کسب ثروت در ایران و هزینه کردن در خارج تشویق کرده است. جای بسی تاسف است که تعدادی از تصمیم گیرندگان در دولت و مجلس نیز خود دچار تعارض در منافع در این زمینه شده اند و در نتیجه این فرایند ظاهراً حل شدنی نیست.
جناب آقای دکتر حریرچی، از آنجا که جنابعالی را علاقه مند به حفظ شان و جایگاه دانشگاه ها و مدافع حقوق فقرا و نیازمندان می دانم و با عنایت به این که چند ماهی بیشتر از فرصت خدمتگزاری برای دولت فعلی باقی نمانده است، تقاضای عاجزانه دارم از تمام توان خود در راستای اصلاح وضعیت موجود استفاده کنید که نوش داروی پس از مرگ سهراب، جز حسرت و ندامت ثمری نخواهد داشت.
راه حل هایی که به نظر حقیر می رسد عبارتند از:
مالیات بر درآمد در بخش دانشگاهی و خصوصی یکسان گردد. بدون شک تفاوت فاحش در این زمینه ناشی از رانت و عدم توجه دقیق تصمیم گیرندگان بوده است، این موضوع نیازمند پیگیری جدی مسوولین وزارت بهداشت برای اصلاح این بند در بودجه 1400 است.
پلکان و سقف از درآمدهای درون دانشگاه برای اساتید تمام وقت جغرافیایی حذف شود. منطقی نیست فردی که به حضور در دانشگاه دل بسته است دچار محدودیت های اینگونه شود و فردی که از تمام وقتی خارج می شود بلافاصله از تمام این قیود و محدودیت ها آزاد شود و در واقع این کار باعث سوق دادن اساتید از تمام وقتی جغرافیایی به غیر جغرافیائی و کاهش فعالیت در مراکز آموزشی - درمانی و کاهش درآمد این نوع مراکز و تاخیر در ارائه خدمت به بیماران مراجعه کننده می شود.
اجرای بند پنجم و هشتم سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری (دامت برکاته) در حوزه سلامت در ارتباط با نظام سطح بندی و راهنماهای بالینی و نظام ارجاع و پرونده سلامت الکترونیک، از حالت شعار خارج و واقعاً اجرایی و عملیاتی شود. مگر در دولت فعلی چه میزان وقت برای اجرایی کردن این بندها وجود دارد؟ مگر وزیر محترم در دفاعیه خود جهت کسب رای اعتماد ، همه این موارد را به عنوان مهمترین اهداف خود ذکر نکردند؟
اجرای بند 9-6 سیاست های ابلاغی مبنی بر یکسان شدن حق فنی در بخش خصوصی و دولتی، اجرای این بند در کاهش شیب تندی که از طرف دانشگاه به طرف بخش خصوصی ایجاد شده است، بسیار موثر است.
دانشگاه ها موظف شوند بلافاصله پس از دریافت مطالبات خود از بیمه، سهم اساتید تمام وقت جغرافیائی و پرسنل را پرداخت نمایند.
فعالیت در بخش خصوصی، در ساعت اداری برای همه اساتید حتی با اخذ مرخصی ممنوع اعلام شود و بر این موضوع با جدیت نظارت شود.
اساتید غیر تمام وقت با سابقه کار بیش از سی سال بازنشسته شده و در صورت نیاز به خدمات پاره وقت ایشان از طریق انعقاد قرارداد، از خدمات ایشان استفاده شود. این اقدام ردیف های هیئت علمی گروه های مختلف را جهت پرشدن توسط اساتید جوان خالی می کند.
مسئولین ارشد وزارت بهداشت و دانشگاه های علوم پزشکی ، خود نیز به صورت تمام وقت در سیستم دولتی و دانشگاهی باشند.در غیر این صورت تضاد منافع، مانع جدی بودن ایشان در اتخاد تصمیمات فوق خواهد بود.
جناب آقای دکتر حریرچی عزیز، همه بحث ها را خلاصه می کنم در این جمله که " کاری کنید که تمام وقتی ارزش پیدا کند و این دانشگاه ها باشند که از بین خیل عظیم متقاضیان هیئت علمی شدن، برترین ها را انتخاب کنند و این نخبگان پس از عضویت در هیئت علمی، همواره از این انتخاب احساس غرور و رضایت کنند" و به یقین این موضوع در صورتی که واقعاً مسئولین تصمیم گیرنده اراده کرده باشند، محقق شدنی است. دوام توفیقاتتان را از درگاه احدیت خواستارم.
دکتر محمدهادی ایمانیه- استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی شیراز"
انتهای پیام