به گزارش ایسنا، روزنامه شرق در ادامه نوشت: سیدحسن خمینی در عین حال که از منظر اصلاحطلبانهاش همیشه انتقادهای مهمی به روند موجود داشته اما همواره بر ضرورت وحدت نیز تأکید کرده است. در حقیقت شاید بتوان گفت گفتمان او همافزایی ملی و تقویت وحدت داخلی است؛ چنانکه در جایی گفته بود اگر این دو با یکدیگر جمع شوند، دیگر نه تحریم کارگر میافتد و نه تهدید. از سوی دیگر، دیدگاه سیدحسن خمینی نسبت به جایگاه مردم بسیار مترقی است. او همیشه بر این مهم تأکید میکند که اصل باید مردم باشند. سیدحسن خمینی بر منش پدربزرگ خود نظام سیاسی اسلامی را بدون جایگاه مردم متصور نیست و در مکتب انقلاب اهمیت رأی مردم را به نیکی آموخته است.
وجوه علمی
افزون بر اینها، سیدحسن خمینی وجهه علمی شاخصی هم دارد. او دوران تحصیلات ابتدایی را در نجف (مدرسه علوی) شروع کرد و در مدارس ۱۹دی و پارس (قم) و نیکان تهران ادامه داد و نهایتا این دوره را در مدرسه حبیب ابنمظاهر جماران به پایان برد که انتخاب مدرسه اخیر بهدلیل ملاحظات امنیتی صورت گرفت. دوره راهنمایی و پایههایی از دوره دبیرستان او در مدرسه نیکان سپری شد اما در سال۱۳۶۶ (در سال دوم دبیرستان)، عازم جبهههای نبرد حق علیه باطل شد و در نهایت در سال ۱۳۶۹ درحالیکه سال چهارم را بهطور متفرقه گذارنده بود، دیپلم ریاضی خود را اخذ کرد. سفارشات مداوم امام و پدرش، یعنی حاجاحمد خمینی، باعث شد در سال ۶۸ تحصیلات حوزوی خود را شروع کند و چهار سال بعد، یعنی یک سال قبل از فوت مرحوم پدرش، رسما به لباس روحانیت ملبس شد. او ابتدا در مدرسه رضویه و مدرسه کرمانیها مقدمات را خواند و از سال ۱۳۷۲ به تحصیل در سطوح عالی پرداخت. سیدحسن خمینی دو سال بعد از ورود به حوزه علمیه قم (سال۱۳۷۰) در مدرسه کرمانیها تدریس مقدمات را شروع و در مدت هشت سال کتابهایی نظیر جامعالمقدمات، سیوطی، مغنیاللبیب و مختصرالمعانی، معالم، شرح لمعه و منطق مظفر را تدریس کرد و از سال ۱۳۷۹ به مدت ۱۰ سال به تدریس سطوح عالی پرداخت و در این مدت کتابهایی نظیر رسائل، مکاسب محرمه، بیع، خیارات و کفایه را در کارنامه فعالیتهای تدریسی خود دارد و بعضی از این کتب را حتی دو یا سه بار تدریس کرده است. درس فلسفه او که با تدریس کتاب منظومه مرحوم ملاهادی سبزواری از سال ۱۳۸۵ شروع شد، در آبان ۱۳۹۱ به پایان رسید. او همچنین آثاری مانند مبانی فقهی تنظیم خانواده، دهمقاله، دلیل راه، فرهنگ جامع فرق اسلامی، گوهر معنا و... را نگاشته است.
انتخابات ریاستجمهوری ۸۸
سیدحسن خمینی همانطور که گفته شد در راه اصلاحطلببودنش فشارهای زیادی را هم تحمل کرده است؛ خاصه بعد از انتخابات سال ۸۸ که او در مراسم تنفیذ و تحلیف محمود احمدینژاد شرکت نکرد، در معرض آماج حملات قرار گرفت. او حتی در مراسم هفته دولت در بارگاه امام، از محمود احمدینژاد استقبال نکرد. البته چند سال بعد از آن و در شهریور ۱۳۹۳، در جریان بازدید از روند توسعه آرامگاه امام، احمدینژاد با او دیدار کرد و اندکی بعد نیز در نامهای به او مجموعه هدایای دوران ریاستجمهوری خود را به موزه تولیت آرامگاه امام خمینی اهدا کرد. سید حسن خمینی نیز در بهمن ۱۳۹۳، در منزل احمدینژاد حاضر شد تا درگذشت والده او را تسلیت بگوید. چندی بعد احمدینژاد متقابلا در جماران حضور یافت و از سیدحسن خمینی بهسبب حضور در منزل خود و ابراز همدردی بهمناسبت رحلت والده خویش قدردانی کرد. سیدحسن خمینی در سال ۱۳۸۸ هم همراه با اکبر هاشمیرفسنجانی در راهپیمایی روز قدس شرکت کرد تا بیشازپیش مواضع سیاسی خود را روشن کند.
حمایت از روحانی
سیدحسن خمینی یکی از حامیان حسن روحانی در انتخابات سال۹۲ به حساب میآید. او در سال ۹۶ نیز از روحانی حمایت کرد و در صفحه اینستاگرامش نوشت که جا دارد یک بار دیگر از روحانی حمایت کنیم.
شرکت در انتخابات خبرگان
سید حسن خمینی در ۲۷ آذر سال ۹۴ برای شرکت در پنجمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری با حضور در ستاد انتخابات وزارت کشور رسما ثبتنام کرد. او در وزارت کشور با بیان اینکه بهصورت مستقل وارد انتخابات شدهام، گفت: «بنده بهصورت مستقل وارد انتخابات شدم. دست یکایک مردم شریف را میبوسم». پس از آن شورای نگهبان اعلام کرد برای احراز اجتهاد کسانی که سابقه نمایندگی خبرگان را نداشتهاند، از آنها برای شرکت در آزمون اجتهاد دعوت کرده است، اما دفتر سیدحسن خمینی اعلام کرد از او دعوتی برای شرکت در آزمون علمی خبرگان به عمل نیامده و او پیامک یا دعوتنامهای در این زمینه دریافت نکرده است. پس از این اتفاق سخنگوی شورای نگهبان رسما اعلام کرد صرف عدم حضور داوطلبان در آزمون اجتهاد بهمنزله انصراف آنها نخواهد بود و ممکن است فقهای شورای نگهبان برای اطمینان از درجه اجتهاد داوطلبی نظر علما و مراجع تقلید را جویا شوند و این در حالی بود که برخی روحانیون برجسته و مراجع تقلید مانند آیتالله وحید خراسانی، آیتالله موسی شبیریزنجانی، آیتالله محققداماد، آیتالله موسویاردبیلی، عباس محفوظی، آیتالله سیدجعفر کریمی، آیتالله ابراهیم امینی، آیتالله مرتضی مقتدایی و... اجتهاد او را تأیید کردند...نهایتا در ششم بهمن ۱۳۹۴ و همزمان با اعلام نتیجه بررسی صلاحیتهای نامزدهای انتخابات خبرگان از سوی شورای نگهبان، مشخص شد شورای نگهبان صلاحیت سیدحسن خمینی را احراز نکرده است. ساعتی بعد، سیداحمد خمینی، فرزند سیدحسن نیز عدم احراز صلاحیت پدرش را تأیید کرد. پس از آن سید حسن خمینی نسبت به عدم احراز صلاحیت خود از سوی شورای نگهبان، به این نهاد اعتراض کرد. او دراینباره بیان کرده بود که فکر نمیکند «شکایت مسیر جدیدی را بگشاید» و با توجه به «درخواست عمومی مردم و برخی بزرگان حوزه و سیاست» به این امر اقدام میکند. در نهایت شورای نگهبان پس از رسیدگی به اعتراضات، تغییری در رأی خود نسبت به عدم احراز صلاحیت سیدحسن خمینی نداد. پس از آن کانال تلگرامی سیدحسن خمینی از قول یکی از نزدیکان او دلیل عدم احراز صلاحیتش را از سوی شورای نگهبان، استناد به بند «ب» ماده ۳ قانون انتخابات مجلس خبرگان رهبری اعلام کرد. در این بند از ماده ۳ قانون که یکی از شرایط خبرگان منتخب مردم را تعیین میکند، آمده است: «اجتهاد در حدی که قدرت استنباط بعضی مسائل فقهی را داشته باشد و بتواند ولیفقیه واجد شرایط رهبری را تشخیص دهد».
انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰
گرچه سید حسن خمینی به دلایل مذکور نتوانست به مجلس خبرگان راه یابد، اما اخیرا بسیاری از شخصیتهای سیاسی سخن از قابلیت او برای ریاستجمهوری سال آینده به میان آوردهاند؛ برای مثال چندی پیش حسین کنعانیمقدم در گفتوگو با «باشگاه خبرنگاران جوان» گفته بود: «جریان اصلاحات این تجربه ناموفق را داشته که برای حفظ جناح سیاسی خود از نامزدی استفاده کند که متعلق به خود آنها نیست؛ آنها پاسخی برای هواداران خودشان ندارند که چگونه به کسی رأی دهند که با اصلاحات دمخور نبوده است؛ در نتیجه به نظر میرسد که اگر قرار است به صحنه بیایند، با فردی شبیه به خاتمی نظیر سیدحسن خمینی روی کار بیایند». شاید سخن کنعانیمقدم پر بیراه هم نباشد؛ زیرا اصلاحطلبان در مدت اخیر بارها تأکید کردهاند که بعد از این با هویت اصلاحطلبی وارد انتخابات میشوند و دیگر تن به حمایت از یک نامزد غیراصلاحطلب نمیدهند. سید حسن خمینی از یک سو اصلاحطلب است و از سوی دیگر مورد حمایت نیروهای سیاسی و البته بخشهایی از مردم که شاید اگر موجی انتخاباتی برای او ایجاد شود، سبد رأی او بسیار گستردهتر هم شود. البته مشکلی مهم هم بر سر راه ریاستجمهوری سیدحسن خمینی دیده میشود؛ او هیچگاه سابقه کار اجرائی کلان نداشته است و شاید شورای نگهبان که در سال ۹۴ مرجعیت او را احراز نکرد، بهمراتب اولی رجلسیاسیبودن او را احراز نکند. از سوی دیگر، مواضع سیاسی او ممکن است دستمایه ردصلاحیتشدنش شود. علاوه بر همه اینها، هنوز معلوم نیست سیدحسن خمینی با توجه به تجربه انتخابات مجلس خبرگان ترجیح میدهد به بحثهای فقهایی خود بپردازد یا بازهم شانس خود را در عرصه سیاست امتحان کند؟
انتهای پیام