محسن بابادی در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه همواره این سوال در ذهن علاقهمندان به فوتبال مطرح بوده که چرا مربیان خوب خوزستان در خارج از استان موفق بوده و اینقدر راحت به آنها اعتماد میشود و میتوانند از حیثیت فوتبال خود و استان دفاع کنند، اظهارکرد: به دلیل بالا بودن سطح فوتبال استان، بازیکنان و حتی مربیان متوسط این خطه جزو بهترین های کشور بوده و فوتبال را به بهترین شکل ممکن میفهمند. مربیان تاپ، کارنامهدار و با تجربه استان به هر تیمی که بروند، اگر درصدی از شرایط و امکانات اولیه فراهم باشد، خواهد توانست به بهترین شکل ممکن تواناییهای خود را نشان دهند.
چرا مربیان خوزستانی مورد اقبال مدیران خارج از استان هستند؟
وی افزود: نگاهی گذرا به عملکرد آنها گویای این حقیقت است اما سوال اینجا است که چرا مربیانی همچون سهراب بختیاریزاده که هواداران تحریک شده از سوی افرادی خاص در ورزشگاه اهواز وی را کتک زده و سر وی را شکستند یا عبدالله ویسی که علیرغم شایستگی هنوز نتوانسته روی نیمکت فولاد بنشیند یا پورموسوی که علیرغم نتایج مناسب از تیم فولاد کنار رفت و جای خود را به مربی بیکیفیتی همچون ایلی استان داد و بلافاصله سرمربی تیمملی جوانان شد، اکنون این گونه مورد اقبال مدیران خارج از استان واقع شدهاند و در تیمهای خوب لیگ برتری حضور دارند؟
این کارشناس فوتبال عنوان کرد: همچنین چرا کریم بوستانی که سالها مربی دروازه بانان تیمملی و باشگاههای بزرگ بوده است و داریوش یزدی و فریدون حردانی که در کنار آقای حسن سالمی و منصور ربیعه مدارک مربیگری در بالاترین سطوح را 2 یا 3 دهه قبل اخذ نمودهاند و مدرس رسمی کنفدراسیون فوتبال آسیا هستند، بدون تیم ماندهاند؟ دلیل اینکه سیدمجتبی مرتضوی در لیگ ضعیف عمان مربیگری کند و بدون تیم ماندن پارو، حافظی، نعمتینژاد، سیدکورش موسوی، سیاوش بختیاریزاده، میرسالاری، باقرینیا، نوروزی، سعداوی، ناصر مطلق، نادریانفر، فریسات، مرفاوی، آهکپور و دیگر مربیان زحمتکش و کارنامهدار استان که کم هم نیستند، چیست؟
"آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم"
وی ادامه داد: اگر اعتقاد مدیران این است که این عزیزان صرفا کار خود را کرده و گوش به فرمان آنها در مسائل فنی، سفارشهای نابهجا، دخالت ها، خط دهیها و... نیستند، باید بگویم نه تنها این مربیان، بلکه هر مربی بادانش، با غیرت و کاربلد استان نیز چنین کاری نخواهد کرد زیرا در این صورت سوابق ورزشی و حیثیت کاری خود را زیر سوال میبرند. پس مشکل از خود مدیرانی است که نمیخواهند افراد قوی در راس تیمها باشند. بودن افراد ضعیف، نوکیسه، کم دانش و ناتوان سبب خواهد شد، نقایص آن مدیر به چشم نیاید. از طرفی دیگر سطح و تعداد بازیکنان تراز اول و مربیان کارآزموده استان بیش از ظرفیت تیمهای مطرح خوزستان است و گاها سرریز آنها به دیگر تیمهای کشور نیز تزریق میشود. اما این موقعی خوب و ارزشمند است که در راس تیمها خصوصا لیگ برتر، لیگ 1و 2 از مربیان با دانش و با تجربه استان استفاده شود و مابقی آنها ترانسفر شوند ولی متاسفانه آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم. باید اذعان نمود که کوزهگر از کوزه شکسته آب میخورد، یعنی هیچگاه به خاطر ندارم در مواقعی که پول کافی، امکانات عالی، زمان مناسب آمادهسازی پیش فصل و سایر شرایط لازم برای تیمهای استان فراهم بوده، باشگاههای لیگ برتری خوزستان از یک مربی بومی استان استفاده نموده باشند. تنها مواقعی که تیمها به بیپولی خوردهاند، ته جدول و در آستانه سقوط هستند، دچار محرومیت و بحران شدهاند یا به لیگهای پایینتر سقوط میکنند، از مربیان خوزستانی استفاده شده و از جایی که آنها اعجازی نداشته و تنها یک مربیاند، علیرغم گذاشتن حیثیت و آبروی خود به پای فوتبال استان در آن شرایط بحرانی، گاها نمیتوانند منجی تیم شده و اینگونه مهرهسوزی میشود، همچون فصل گذشته در استقلال خوزستان که داریوش یزدی، کریم بوستانی، کریم قنبری، سیدسیروس نعمتینژاد و سیدمحمد علوی، پنج تن از بهترینهای این دیار زرخیز سوختند، هدر رفته و انگ ناکارآمدی به آنها خورد و محبوبیت و توانمندی آنها مابین اهالی فوتبال، خدشهدار شد و سپس این مربیان در پس عوام فریبی مدیرانی که آنها را ضعیف نشان میدهند، سالهای سال پشت خط میمانند.
مقصر اصلی مدیران باشگاهها هستند
بابادی بیان کرد: هدایتالله یزدی، مدیرعامل اسبق و محترم باشگاه مناطق نفتخیز جملهای زیبا گفتند که "هرگاه ملاقه مدیران ورزشی و فوتبالی استان به ته دیگ میخورد، یاد مربیان خوزستانی میافتند" و نمونه بارز آن نیز سپردن هدایت تیم نفت آبادان در میانه فصل به سراج، بچاری، فرهانی و شریفینسب است و طبیعتا هرگونه عواقب ناشی از نتیجه نگرفتن این تیم، متوجه این عزیزان خواهد بود. پس اینکه مدیران ما سهوا یا عمدا نمیخواهند فوتبال استان موفق شود، جای بحث مربوط به خود را میطلبد و شاید دلیلش وامداری به مدیران بالادستی و حرفشنوی از آنها در جهت حفظ میز، صندلی . دفتر و دستک خود باشد. من مقصر اصلی را مدیران عامل باشگاهها و شرکتهای مربوطه میدانم که یا فوتبالی نیستند، یا اگر تا حدودی فوتبالی باشند، بله قربانگو هستند. زیرا یک فوتبالی اصیل، با عواطف و احساسات خیل عظیم مردم عاشق فوتبال خوزستان بازی نمیکند.
بخشی از مشکلات مربوط به بدنه فوتبال و حسادتهای همیشگی است
وی افزود: ناگفته نماند که بخشی از مشکلات مربوط به خود بدنه فوتبال و حسادتهای همیشگی نیز است. تحریک سکوها، شیطنت در سایتها، سازماندهی و تطمیع لیدرها و... توسط عدهای غیرفوتبالی و خط و ربطدهی به آنها در جهت تخریب فلان مربی بومی، نکتهای مهم و قابل تامل است. البته این ناشی از آن است که فلان مربی میگوید، دیگر مربی چه شایستگی و برتری نسبت به من دارد که این گونه دارای تیم است و من بدون تیم ماندهام؟ یا اینکه اگر قرار است من نباشم، بهتر است کاری کنم که فلان مربی نیز نباشد و اصلا یک غریبه بالای سر کار بیاید، بهتر از یک بومی است که سطح فوتبالیاش از من کمتر است. پس هرکاری میکند که هر کسی روی کار باشد، جز مربی یاد شده. البته خدای ناکرده این موضوع مربوط به افراد و اساتید یاد شده در این مصاحبه نیست و چنین رفتاری از جاهای دیگر و از سوی بزرگ مردان کوچکی آب میخورد که رویاهای پوشالی در سر میپرورانند. مربیان یاد شده با هم تعامل مناسبی داشته و گاها قربانی تیغ دو لبهای میشوند که یک سمت آن کینهها، حسادتها، کوته فکریها و دشمنی ها است و لبه تیزتر آن نگرش غیرفوتبالی و عدم بومیگرایی مدیران ناکارآمد است.
مربیان خوزستانی موفقتر از مربیان غیربومی هستند
این کارشناس گفت: استقلال خوزستان، قهرمان لیگ کشور برتر و نماینده ایران در جام باشگاهها آسیا، در لیگ دسته یک دست و پا میزد که اگر تلاشهای امیر خلیفه اصل و کادرش نبود، اکنون آماده سقوط به لیگ دسته 2 میشد. یا اگر همت، تجربه و زحمات داریوش هرمزی، کنگریس و دیگر زحمتکشان استقلال ملاثانی نبود، این تیم نیز وضعیتی مشابهای در لییگ دسته سه داشت. پس مربیان استان توانمند بوده و اگر از ابتدای فصل در چارچوب و بستری مناسب و هزینهای به مراتب کمتر از مربیان غیربومی با زمان کافی به تیمی ملحق شوند، خواهند توانست در کنار دیگر بزرگان فوتبال با بهرهگیری از بازیکنان و کادر بومی و حمایت تماشاگران فوتبال فهم، ضمن کشاندن تماشاگران بیشمار به ورزشگاهها، با حمایتهای بیشائبه یار دوازدهم نیز به مراتب موفقتر از مربیان غیربومیای ظاهر شوند که تنها هنرشان نگه داشتن تیم در لیگ یا خوشبینانهترین حالت، میانه جدول است. چه بماند قهرمانی و کسب سهمیه آسیایی.
انتهای پیام