چندی پیش مطلبی به نقل از رئیس اداره حفاظت محیط زیست رشتخوار مبنی بر مشاهده خرچنگ نعل اسبی در منطقه سعدآباد رشتخوار منتشر شد که این خبر در همان ساعات اولیه واکنشهای زیادی را در برداشت. بنا بر گفته بسیاری از صاحبنظران و با توجه به پرس و جویی که از چند تن از فعالان محیط زیست داشتیم، همگی اتفاق نظر دارند که نمونه مشاهده شده نوعی "میگو بچه وزغی" است و تا کنون هیچ موردی در رابطه با مشاهده خرچنگ نعل اسبی در ایران گزارش نشده است.
به گفته یعقوبی عضو هیأت علمی دانشگاه ولایت ایرانشهر میگو بچه وزغی گونه ارزشمندی است که به فسیل زنده معروف است و در معرفی آن آمده است که میگو بچه وزغی با 2 تا 11 سانتیمتر طول ( با درنظر گرفتن شاخکهای دمی) جزء سختپوستان است و به دلیل شباهت آن به نوزاد قورباغه به آن میگوی بچه وزغی میگویند. سیستهای میگو بچه وزغی میتواند حتی پس از 20 سال غیر فعال بودن، به دنبال بارندگی و آبگیر شدن برکهها و بندهای خاکی، سریعا فعال شده و به بلوغ رسیده و پایهگذار نسلهای بعدی باشند.
رئیس اداره نظارت بر حیات وحش حفاظت محیط زیست خراسان رضوی در رابطه با معرفی موجود موسوم به "میگو بچه وزغی" گفت : میگوی بچه وزغی یا Triops موجودات سه چشمی و از سختپوستان آبشش پا هستند که به نام Tadpole shrimp شناخته میشوند و در آبهای شیرین همه قارهها به جز قطب جنوب یافت میشوند.
بتول عابدی افزود: این نمونه، تا کنون در استانهای زیادی از جمله آذربایجان غربی، سیستان و بلوچستان و یزد مشاهده شده و در استان خراسان رضوی نیز مشاهدات متعددی از حضور این فسیل زنده در شهرهای گناباد، زاوه، فریمان و اخیرا نیز در رشتخوار داشتهایم.
عابدی در پاسخ به این سوال که چرا این موجودات به فسیل زنده معروف هستند، توضیح داد: این گونه از 220 میلیون سال قبل از لحاظ ریخت شناسی تغییراتی نداشته و نمونههای فسیلی که در سنگهای قدیمی یافت میشوند از لحاظ مورفولوژی شبیه نمونههای زنده آن هستند به همین دلیل این گونه به فسیل زنده شهرت دارد.
در ادامه گفتوگو این سوال مطرح شد که آیا بین خرچنگ نعل اسبی و میگو بچه وزغی شباهتی وجود دارد که باعث تشخیص اشتباه در شناسایی این گونه شده است؟ عابدی اظهار کرد: این دو گونه از لحاظ اندازه بسیار متفاوت و از لحاظ جایگاه ردهبندی نیز متفاوت هستند و تنها شباهت اندکی که دارند مربوط به سپر پشتی این موجودات است که شاید همین مورد، باعث تشخیص اشتباه شده است.
رئیس اداره نظارت بر امور حیات وحش حفاظت محیط زیست خراسانرضوی در رابطه با نقش و اهمیت نمونه مورد نظر و اینکه آیا محیط زیست در رابطه با حفظ این نمونه اقدامی انجام داده است، عنوان کرد: در نظام خلقت همه موجودات نقش و کارکرد خود را دارند و میگوی بچه وزغی نیز به عنوان یک کنترل کننده بیولوژیک در کاهش جمعیت پشهها و دیگر آفات آبگیرها نقش سازندهای دارد.
وی خاطرنشان کرد: این گونه، گونه کمیابی نبوده و پراکنش جهانی دارد و در فون جانوری بسیاری از استانها این گونه وجود دارد بنابراین تا کنون برنامه حفاظتی خاصی برای آن پیشبینی نشده است.
میگو بچه وزغی از نمونههای شاخص اکوسیستمهای آبی موقت است
در ادامه نیز گفتوگویی داشتیم با صغری یعقوبی رهنی، عضو هیأت علمی دانشگاه ولایت ایرانشهر و عضو گروه طرح تحقیقاتی "بررسی میگوی بچه وزغی در گناباد" که این تحقیق با همکاری دکتر رضا ندرلو از دانشگاه تهران در حال انجام است؛ یکی از بزرگترین دغدغههای یعقوبی توجه نکردن به حفظ زیستگاههای معدود این گونه در ایران است.
یعقوبی با اشاره به اینکه میگو بچه وزغی از نمونههای کلیدی و شاخص اکوسیستمهای آبی موقت است، گفت: مهمترین زیستگاههای این نمونه آبگیرهای فصلی هستند که در فصل بهار به خوبی آبگیری شده باشند و طی دو سال اخیر در اراضی دیم که آب به اندازه کافی جمع شده بود، نیز مشاهده شدند.
وی مشاهده گونههای جدید در کشور را کمک به افزایش غنای گونهای کشور دانست و یادآور شد: بیشترین گزارشهای حضور این گونه از آبگیرهای استان خراسان رضوی بوده است که مدتی بعد از مشاهده به فراموشی سپرده شد، این در حالی است که در برخی از کشورهای اروپایی این گونه به عنوان گونه حفاظت شده مورد توجه است.
این محقق خاکبرداری آبگیرهای طبیعی و جمعآوری رسوب آنها را از عوامل تهدید کننده این فسیل زنده ذکر کرد و افزود: از بین رفتن و خاک برداری آبگیرها و تغییر کاربری اراضی دیم، جمعیت آنها را تهدید میکند زیرا با خاک برداری و جمعآوری رسوبات، سیستها جا به جا شده و ممکن است به جاهایی منتقل شوند که احتمالاً امکان تفریخ آنها وجود نخواهد داشت.
این عضو هیأت علمی دانشگاه ولایت ایرانشهر خاطر نشان کرد: بر اساس مطالعات و تقسیم بندی Longhurst, 1955، این خانواده شامل چهار گونه T. longicaudatus، T. australiensis، T. granarius و T. cancriformis هستند و تصاویری از نمونه که برای من ارسال میشود نشان میدهد که گونه T. cancriformis پراکنش بیشتری در کشور دارد و ما طی مطالعه یک آبگیر در گناباد نمونه T. granarius را نیز مشاهده کردیم.
وی گفت: برای اولین بار در سال 1383 T. cancriformis از آبگیرهای بهاری اطراف دریاچه ارومیه گزارش شد. سیستان و بلوچستان- چابهار (1391) خراسان رضوی -گناباد (94-1393)، اصفهان- نائین و یزد- اردکان (1397) به ترتیب پنج استانی هستند که Triops در آنها رویت و گزارش شده است و در برخی از این استانها تنها برای یک بار مشاهده شدند ولی خوشبختانه تقریباً هر ساله شاهد حضور گونه در یک آبگیر در سطح استان خراسان رضوی هستیم و احتمالاً رشتخوار چهارمین شهرستان در استان خراسان رضوی است که گونه در آن رویت شده است.
در پایان این گفتوگو و بنا بر اظهارات مسئولان محیط زیست و فعالان محیط زیستی به دو دیدگاه کاملا ً متفاوت میرسیم دیدگاهی که شاید دیدگاه بسیاری از مقامات محیط زیست است مبنی بر اینکه این نمونه گونه کمیابی نیست و با توجه به پراکنش گسترده آن در مناطق مختلف، لزومی ندارد که اقدامات حفاظتی در مورد آن انجام شود و از طرفی دیگر، دیدگاه بسیاری از فعالان محیط زیستی که بر لزوم انجام اقدامات حفاظتی برای این گونه در جهت حفظ غنای گونهای کشور تاکید دارد.
این دیدگاههای متفاوت و متناقض هر کدام دلایل توجیهی خود را دارند و نمیتوان یکی را رد و دیگری را پذیرفت اما امیدواریم با غفلت و سهلانگاری به جایی نرسیم که روزی تنها مرجع این گونه، نمونههای فسیلی لابلای سنگهای قدیمی باشد.
انتهای پیام