به گزارش ایسنا، پایگاه خبری العهد با انتشار تحلیلی درباره بحران لیبی و نقش آمریکا در آن نوشت: "مداخلات آمریکا در پرونده لیبی مخفیانه و تحت پوشش مواضع کشورهای فعال دیگر در این پرونده مانند ترکیه و حتی ایتالیا است که موضعی متفاوت با دیگر کشورهای اتحادیه اروپا و روسیه دارد.
ابتکار عمل اخیر آمریکا برای پرونده لیبی، این مسأله را در ذهن دنبال کنندگان این پرونده تداعی کرد که واشنگتن هیچگاه هیچ پروندهای که همراه با آشوب، تنش و اختلاف باشد را ترک نکرده و نخواهد کرد. مسأله مهمتر اینکه بوی نفت و گاز در این پرونده بسیار قوی بوده و در اکثر کشورهای شمال آفریقا، ترکیه و سواحل شرقی و شمالی مدیترانه پخش شده است.
ابتکار عمل آمریکا که توسط استفن تاونسند، فرماندهی نیروهای این کشور در آفریقا موسوم به "آفریکام" ارائه شد، طرفین اصلی درگیر در لیبی؛ یعنی خلیفه حفتر، رهبر نیروهای موسوم به "ارتش ملی لیبی" و فائز السراج، نخستوزیر دولت وفاق ملی را به انجام گفتوگوی مستقیم تحت نظارت واشنگتن و تحت عنوان "دستیابی به یک راه حل سیاسی و انحلال تمامی شبهنظامیان" دعوت کرد.
ابتدا و با شرح ساده یکی از عناوین ابتکار عمل آمریکا میتوان یک مورد مشکوک و نامشخص در بند انحلال شبهنظامیان مشاهده کرد؛ چراکه عملاً انحلال آنها غیرممکن بوده و مستلزم تحویل سلاحهایشان پیش از دست یافتن به یک توافق سیاسی، پایان مذاکرات و تشکیل یک مرجع رسمی سیاسی برای تحویل این سلاح و پس از آن ادغام و یا عدم ادغام آنها در یک ارتش متحد است.
این جنبه آشکار ابتکار عمل آمریکا است اما عمق این مسأله جایی است که نشست اخیر دولت وفاق لیبی با آمریکا تحت نظارت نظامی واشنگتن برگزار شد نه نظارت دیپلماتیک. مقامات دو طرف در این نشست به مسأله متوقف کردن یگانهای دولت وفاق در خط سرت - الجفره پرداختند و این بررسی پس از آن انجام شد که عبدالفتاح سیسی، رئیس جمهوری مصر قاطعانه این خط را خط قرمز اعلام و تأکید کرد که عبور از آن تهدیدی برای امنیت ملی مصر است و مداخله مستقیم نیروهای این کشور را به همراه خواهد داشت.
مسأله حساس در این باره که منجر به مداخله فوری آمریکا از طریق فرماندهی آفریکام شد، این است که روسیه نیز عبور از خط مذکور را ممنوع اعلام کرد و در عمل با هدف قرار دادن نیروهای دولت وفاق توسط سلاحهای خاص در این مسأله مداخله کردند.
خط سرت ـ الجفره از اهمیت راهبردی بالایی برخوردار است و عبور از آن به معنای رسیدن یگانهای دولت وفاق مورد حمایت ترکیه و گروههای مسلح سوری به منطقه هلال نفتی لیبی در مناطق "الزویتینیه" در غرب بنغازی، "السدره" در شرق سرت و "راس لانوف" و "البریقه" و تسلط بر اغلب پالایشگاههای نفت و به عبارت دیگر ۸۰ درصد از منابع نفتی لیبی است که امتیازات و دستاوردهای سیاسی قابل توجهی را برای طرفی که کنترل آن را به دست گرفته، به همراه خواهد داشت.
اینگونه که به نظر میرسد تحرک فوری آمریکا برای تثبیت پیشروی دولت وفاق لیبی در شرق این کشور در مقابل خلیفه حفتر تحت حمایت، روسیه، فرانسه، عربستان، امارات و مصر صورت گرفته است.
بنابراین، طبق معمول، آمریکاییها از طریق این ابتکار عمل و تحت پوشش عبارتهای قدیمی و تکراری در سیاستشان مانند "حل و فصل سیاسی"، "انحلال شبهنظامیان" و "آتشبس"، به طور مستقیم وارد خط مقدم بحران لیبی شدهاند و یک هدف پنهان را دنبال میکنند و به همراه ترکیه درصدد ایجاد یک جبهه قدرتمند هستند که اجازه میدهد دولت وفاق از خط سرت - الجفره عبور کند و به منطقه هلال نفتی برسد. اگر اینگونه نبود، پس دلیل این اقدام فوری و اضطراری چیست؟ چرا پیشتر و زمانی که آتش جنگ در دروازههای طرابلس، جنوب و شرق این شهر، پایگاه "الوطیه"، منطقه "غریان"، ترهونه و یا مناطق دیگر شعلهور بود، ابتکار عملی ارائه نکردند؟
در واقع، نمیتوان باور کرد که آمریکاییها ارتباطی با حمایت از موضع ترکیه در لیبی نداشته باشند؛ بهویژه اینکه آنکارا بسیاری از قطعنامههای بینالمللی درباره ممنوعیت ارسال سلاح به لیبی و یا مداخله نظامی در کشور دیگر را نقض کرده است. آنکارا همچنین توافقنامه اخیر برلین مبنی بر پایبندی تمامی کشورهای مرتبط با بحران لیبی به عدم مداخله در امور داخلی آن را نقض کرده است و طبعاً ترکیه به یک ابرقدرت نیاز دارد تا از آن در برابر قطعنامههای شورای امنیت حمایت کرده و اقدام به باجخواهی از تمامی کشورهایی کند که مخالف با آن در لیبی هستند؛ به ویژه اینکه استراتژی ترکیه در لیبی تناقض قابل توجهی با استراتژی روسیه، اروپا و اغلب کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به استثنای قطر دارد.
بدین ترتیب، مداخله فوری آمریکاییها در پرونده لیبی برای اصلاح جهت قطبنمای تمامی طرفها به سمتی است که نشان بدهد آمریکا حرف آخر را در پروندههای حساس و به ویژه پروندهای مانند پرونده لیبی میزند".
انتهای پیام