امروز نهم اردیبهشت ماه مصادف با ۲۸ آوریل و روز جهانی روانشناس و مشاور است. این مناسبت را بهانهای قرار دادیم تا با "حسین اسدی راد"، مدرس دانشگاه، متخصص مشاوره فردی، مؤسس کلینیک مشاوره راد و مدیر امور فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر گفتوگویی در خصوص این حرفه که جایگاه ویژهای در عصر کنونی دارد، داشته باشیم.
*یک روانشناس خوب باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟ از نحوه برخورد با مراجعان تا مشخصه های رفتاری و...
یک روانشناس خوب، روانشناسی است که با بهرهگیری از علم و تخصص عمیق روانشناختی و به روزرسانی آن، همراه با تعهد انسانی و نوع دوستی بالا، طراحی خلاقی برای مراجعانش داشته و به شکل پویا، در هر لحظه منحصر به فرد و پاسخگوی نیازهای جامعه و مراجعینش باشد.
از ویژگیهای دیگری که در این خصوص باید به آن اشاره کنم، امیدبخشی و تحول خواهی در انسان، به خصوص برای مراجعان است؛ یعنی یک روانشناس باید امید، حس مثبت و تغییر و تحول و رو به بهتر شدن را در مراجعانش ایجاد کند.
یک روانشناس خوب واقعیتگرا است؛ در واقع از هیچ روانشناسی که بخواهد خارج از واقعیت برای مراجعش برنامهریزی و طراحی کرده و آن را پیش ببرد، نمیتوان به عنوان یک روانشناس خوب نام برد و یکی از بهترین ویژگیها واقعیتگرایی و به خصوص مبتنی بر واقعیتهای زندگی فرد مراجعهکننده است.
یک روانشناس بر اساس یکی از اصول اولیهی روانشناسی باید رازدار مراجعش بوده، او را به خوبی بشنود و درک کند تا در نهایت بتواند پاسخ درستی به او دهد.
یک روانشناس بعد از این که مراجعه کننده را به خوبی تحلیل کرد، باید صادقانه و روراست واقعیتهای زندگی فرد را به او گفته و او را هدایت کند و ویژگی دیگر، صبوری است که باید با مراجعش تعامل داشته و او را پیش ببرد تا بتواند به نتیجهی خوبی برسد.
یک روانشناس خوب نباید نصیحتگر باشد؛ کار روانشناس نصیحت نیست، بلکه کاری راهبردی و مبتنی بر تحلیل گذشته، اکنون و برنامهریزی برای آینده است.
*چند درصد از ویژگیهای یک روانشناس میتواند اکتسابی باشد؟
قسمت عمدهای از ویژگیهایی که یک روانشناس باید داشته باشد، اکتسابی و ناشی از یادگیری، تمرین، ممارست و جد و جهد علمی خیلی بالا است.
یک روانشناس حداقل باید ۸ تا ۹ سال پشت سر هم دورههای آکادمیک، تخصصی و تکمیلی را گذرانده باشد و به یک خودتحلیلی فردی و از لحاظ روانشناختی به سطحی از سواد رسیده باشد تا بتواند به جامعه خدمت کند.
*به طور کلی، روانشناسان چه مشکلات و چالشهایی پیش روی خود دارند؟ در استان بوشهر چطور؟
یک روانشناس با چند نوع چالش روبهرو است. یکی از این چالشها مسائل روزانه ای است که روانشناس هر لحظه در مقابل یک مراجعهکننده که خود دنیای مستقلی دارد قرار گرفته و عملاً توانایی روانشناس را به چالش میکشد تا بتواند به خوبی از علم و تخصصش برای آن فرد استفاده کرده و بهترین خدمت را به او ارائه دهد.
مورد دیگر مربوط به مسائل حرفهای این شغل، اعم از مسائل آموزشی، فقدان حمایت پژوهشی مسئلهمحور و هزینههای بازآموزی بسیار بالا و دورههای آموزشی محدودی است که عمدتاً در مرکز متمرکز هستند.
محدودیت منابع به زبان فارسی نیز مسئلهی مهم دیگری است. منابع به روز ما اغلب لاتین هستند که حتی این منابع لاتین هم با تأخیر وارد میشوند و همین موضوع باعث ایجاد محدودیتهایی گردیده است.
محدودیتهای نظری، بحث نظریهسازی و محدودیت در نظریات کاربردی داخلی نیز از مسائلی هستند که جنبهی دانشگاهی دارند.
چالشهای ساختاری از جمله نبود حمایت جدی و ساختارمند از حرفهی روانشناسی، نوع دیگری از مشکلات است که باید مطرح شود؛ این چنین که عملاً به طور جدی از حرفهی روانشناسی به عنوان حرفهای خدمترسان، حمایتی صورت نمیگیرد. ما نه حمایت بیمهای از روانشناسان و نه هیچ خدمات بیمهای از خدمات روانشناختی داریم؛ یعنی هیچ مراجعهکنندهای نمیتواند بابت دریافت خدمات روانشناختی از ساختارهای بیمهای حمایت بگیرد و هر فرد باید خودش در این مسیر هزینه کند.
این موارد تنها قسمتی از مشکلات و چالشهایی است که امروزه روانشناسان ما با آن مواجه هستند و این مسائل نه فقط مختص استان بوشهر است، بلکه در سراسر کشور وجود دارد.
*با توجه به شغل پرتنش روانشناسی که ذهن را به شدّت درگیر میکند، حفظ تعادل روحی و درگیر نشدن با مشکلات مراجعهکننده (در زندگی شخصی روانشناس) چقدر برای روانشناسان سهل و یا دشوار است؟
ما روانشناسان معمولاً طی دورههایی که خدمات روانشناختی ارائه میدهیم، با مراجعین متفاوتی روبهرو میشویم که هر کدام از آنها دنیایی از استرسها و مشکلات فردی دارند و قاعدتاً من روانشناس هم در مقابل این مسائل قرار میگیرم. در این جا سؤال پیش میآید که آیا روانشناس هم تحت تأثیر قرار میگیرد؟ او هم انسان است و ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرد اما روانشناس در طی گذراندن دورههای آموزشی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دورهی دکتری دانش و مهارتی به دست خواهد آورد که مانع از پدیدهی انتقال شده و همچنین میتواند به یک خودمدیریتی خوب رسیده و استرسها را مدیریت کند.
اما در صورت به وجود آمدن این تنشها و فشارها راهبردی وجود دارد که امروزه در همهی دنیا شناخته شده و آن این است که هر روانشناس باید یک روانشناس سوپروایزر برای خود انتخاب کند تا هم در حوزهی تخصصی حامیاش باشد و گرههای تخصصی را باز کند و هم در حوزهی مسائل فردی برای حل این تنشها و نحوهی مقابله با آن به او کمک کند؛ یعنی عملاً ما طی دورههای آموزشی آکادمیک روشهای مقابله با استرسهای حرفهی خود و مدیریت آن را میآموزیم تا از جهت فردی تحت تأثیر طرف مقابل که مراجعهکنندهی ما است قرار نگرفته و فقط بتوانیم به او کمک کنیم و از طرف دیگر نیز از روش سوپرویژن استفاده میکنیم.
*افراد زیادی هستند که با وجود مشکلات روحی فراوان حاضر نیستند به روانشناس مراجعه کنند و معتقد هستند این کار مساوی با دیوانه قلمداد شدن آنان از سوی مردم است. برای جلب اعتماد مردم و از بین رفتن این نگرش چه اقداماتی انجام شده است؟
خوشبختانه در سالهای اخیر، این برچسب بسیار کمرنگ شده است و ما روزانه شاهد مراجعهی افراد مختلف با سنین، تحصیلات و مشاغل متفاوت به روانشناسان هستیم. در استان بوشهر نیز استقبال خوبی شده است. هرچند ما با این افق که هر فرد باید یک روانشناس را به عنوان حلال مشکلاتش در کنار خود داشته باشد، فاصله داریم اما این رویکرد تا اندازهی زیادی تغییر کرده است.
قاعدتاً رسانهها میتوانند در کمرنگتر شدن این انگزدایی و برچسبزنی تأثیر زیادی داشته باشند تا همهی مردم بتوانند با روی باز از این خدمات استفاده کرده و مراحل زندگیشان را بر اساس مشاورهای که از یک روانشناس میگیرند طی کنند.
*نظر شما در مورد فعالیت افراد شبه روانشناس و دانشجویانی که در فضای مجازی دورههایی در باب جذب جنس مخالف و ترغیب افراد به ازدواج برگزار کرده و از مردم پول میگیرند چیست؟ با توجه به بیاطلاعی اکثر مردم و اعتماد به آنها، این فعالیتها میتواند چه آسیبهایی به جامعه وارد کند؟
مردم باید دقت کنند که از چه روانشناس یا مشاوری استفاده میکنند. امروزه فضای مجازی پر از افرادی است که ادعا دارند مشاور و روانشناس هستند و چه بسا ممکن است در بین آنها افرادی فاقد مجوز و صلاحیت علمی و قانونی و حقوقی وجود داشته باشد.
درخواست و تأکید دارم که قبل از هر چیز، جهت دریافت خدمات روانشناسی و مشاوره، مجوز فرد مورد بررسی قرار گیرد. هر فردی در این حرفه، باید مجوز رسمی و فعالیت حرفهای داشته و یا در یک مرکز روانشناختی فعال باشد که امروز هم مراجع صدور مجوز مشخص هستند؛ سازمان نظام روانشناسی مجوز فردی و سازمان بهزیستی مجوز مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی را در استانها و در سطح کشور صادر میکنند و مشخص است که آیا فرد مجوز داشته یا در مرکزی به صورت واقعی و غیرمجازی فعال است یا صرفاً تمام فعالیتهایش فارغ از مجاری قانونی اتفاق میافتد.
با توجه به حساسیت خدمات روانشناختی و با در نظر گرفتن این که ممکن است سرنوشت زندگی فرد با یک مشورت تغییر پیدا کند، ما به مردم تأکید داریم که حتماً قبل از استفاده از این خدمات و قرارگیری در این آموزشها و درگیر کردن ذهن و روح و روان خود، در انتخاب روانشناس و مشاور دقت کرده و حساسیت نشان دهند. چنانچه شاهد بودیم بعضاً افرادی خود را به عنوان روانشناس یا مشاور معرفی کرده و به فرد خدمات گیرنده آسیبهای متعدد اجتماعی، روانی و مالی و اقتصادی وارد کردند و بعداً مشخص شده این افراد اصلاً تحصیلات روانشناختی و تخصصی نداشته و صرفاً با ترفندهایی خود را روانشناس معرفی کردهاند. پس بهتر این است که ما با چشم باز مشاورمان را انتخاب کرده و هیچ وقت از این که بپرسیم شما از کجا مجوز داشته و در کجا فعالیت دارید و مجوز رسمیتان به چه شکل است، ابا نداشته باشیم.
اگر روانشناسی به صورت رسمی مجوز داشته باشد حتماً در صفحهاش عنوان میکند که از کجا مجوز داشته و در چه مرکز یا دانشگاهی فعالیت میکند که این وضعیت به طور رسمی و مشخص قابل استناد است.
*آیا ویروس کرونا در مسئولیتهای شما و به طور کلی در زندگی کاری روانشناسان تغییراتی ایجاد کرده است؟
ویروس کرونا به نوعی همهی حرفهها و مشاغل از جمله حرفهی روانشناسی را درگیر کرده است.
روانشناسی از چند بعد تحت تأثیر این اتفاق قرار گرفت که یکی از آنها شکل خدمات است. سابق بر این، بر مشاورههای حضوری تأکید میشد و مراکز مشاوره نیز فعال بوده و افراد به شکل حضوری مراجعه و خدمات روانشناختی دریافت میکردند اما اینک مشاورههای حضوری- مگر در موارد خاص و ویژه- بسیار محدود و به حداقل رسیده و مراکز به نوعی حالت تعطیل پیدا کرده و از جهت ساختار، به مشاورههای مجازی و تلفنی تبدیل شدهاند.
کرونا مجموعهای از تعارضات، فشارهای روانی، اضطرابها و همچنین استرسهای مزمن را در افراد به وجود آورده و امروز اغلب افراد برای ساختارچینی و برنامهریزیهای زندگیشان به حضور روانشناسان در کنار خود نیاز دارند و این ضرورت خیلی پررنگتر شده که اکنون نیز همشهریان به صورت تلفنی این خدمات را دریافت میکنند.
*و کلام آخر؟
سابق بر این، ما کار روانشناس را درمان اختلالات رفتاری یک نفر میدانستیم اما امروز هدف روانشناسی صرفاً درمان اختلالات رفتاری نبوده و هدف مهمتر این است که روانشناسان کاری کنند تا افرادی که زندگی معمول خوبی دارند، شرایط بهتر و زندگی پرامیدتر و باکیفیت بالاتری داشته و موجب ارتقاء سلامت روان و سطح کیفیت زندگی آنان شوند. روانشناسان در این زمینه و در راستای نیازهای مردم، سلسله آموزشهایی تدارک دیدهاند؛ برای مثال، در زمینهی تطابق افراد با مشاغلشان، مشاورههای پیش از ازدواج، همسرداری و حفظ ساختار و بقاء خانواده، فرزندپروری و فرزندپروری مؤثر، آموزشهای بسیار خوبی ارائه میگردد.
امروزه حرفهی روانشناسی در زمینههای متفاوتی فعالیت میکند و نمیبایست چنین تصور شود که تنها در صورت داشتن اضطراب و افسردگی باید به روانشناس مراجعه کرد. گاهی انسان کاملاً شاد و سرزنده است و میخواهد بهتر زندگی کند و برنامههای آیندهاش را بهتر طراحی کند یا ممکن است یک ورزشکار در زمینهی ورزش به انگیزه و اعتماد به نفس نیاز داشته باشد که به همین منظور یک روانشناس را انتخاب میکند تا در کنارش باشد.
استرسها، دغدغهها، نگرانیها، تردیدها، تصمیمها و خیلی از برنامههای زندگی ما مهم هستند و نباید از آنها غافل شد؛ چراکه ممکن است طی زمان تبدیل به اضطراب و استرس مزمن شوند. ما در هر شرایطی که باشیم، بینیاز از خدمات روانشناختی نبوده و همانگونه که به طور ویژه به سلامت جسم خود توجه میکنیم، باید به سلامت روانمان نیز بپردازیم؛ لذا تأکید میکنم افراد جهت دریافت خدمات روانشناختی درنگ نکرده و در صورت احساس نیاز، با تحقیق و تفحص یک روانشناس متخصص خوب را انتخاب کرده و این نیاز را به موقع برطرف کنند.
انتهای پیام