پرویز دانشپور، معاون فنی ادارهی کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان بوشهر در خصوص اهمیت درخت و درختکاری به ایسنا میگوید: «با توسعهی جوامع و تغییر نیازها و افزایش استفاده از منابع طبیعی در قرن اخیر، اهمیت و ضرورت توجه به درخت و فضای سبز بیشتر از گذشته شده و امروزه یکی از شاخصهای توسعه، میزان توجه یک جامعه و دولت به توسعهی فضای سبز است.»
وی ادامه میدهد: «توسعه میتواند توسعهی فیزیکی که بیشتر رشد یک سری شاخصها است، باشد. اما توسعهی پایدار، توسعهای است که با رعایت و ملاحظهی نیازهای نسل آینده به توسعهی نسل حاضر بپردازد. محور اصلی توسعهی پایدار حفظ منابع طبیعی و توجه به محیط زیست انسانها است و جوامع متمدن که به توسعهی پایدار روی آوردهاند، حفظ درختان یا گسترش و توسعهی درختکاری را سرلوحهی اقدامات توسعهای خود قرار دادهاند.»
دانش پور با بیان اینکه در جامعهای پیشرفته کلنگ یک پروژه تنها در صورت ارزیابی و رعایت مسائل محیط زیستی آن جامعه زده میشود، اذعان میکند: «در ایران نیز ما قانون ۲۵ درصد فضای سبز را داریم که همهی پروژهها ملزم به اجرای ۲۵ درصد از مساحت خود به درختکاری و فضای سبز هستند. حفظ و حراست از درخت یا هر نوع پوشش گیاهی، یک حرکت فرهنگی در جامعه و نشاندهندهی فرهنگ بالای آن جامعه و مردمانش است.»
این کارشناس در رابطه با وضعیت فعلی بیابانزدایی بیان میکند: «برای اینکه بتوانیم یک ارزیابی از وضعیت بیابانزدایی در استان و کشور ارائه دهیم، ابتدا باید تعریفی از بیابانزایی و بیابانزدایی داشته باشیم. بنا به تعریف کنوانسیون مقابله با بیابانزایی، هر نوع تخریب سرزمین در مناطق خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب در اثر عوامل طبیعی یا عوامل انسانی را بیابانزایی میگویند. اگر چه بیابانهای مرکزی ایران بر اثر عوامل طبیعی به وجود آمدهاند، اما پدیدهی بیابانزایی در قرن اخیر بیشتر نتیجهی دخالت عوامل انسانی است.»
او در ادامه میگوید: «با افزایش جمعیت انسانی، نیازهای انسانها نیز افزایش یافته که منجر به استفادهی بیشتر از منابع موجود جهت تأمین نیازها شده است؛ این چنین که منابع آبی، خاکی و گیاهی که عمدهی منابع طبیعی موجود روی زمین هستند، مورد استفادهی بیش از حد انسان از جمله استفادهی بیرویه از منابع آب زیرزمینی، استفادهی نادرست از جنگلها و مراتع و استفادهی بیش از توان از خاکهای زراعی شده است.»
معاون فنی ادارهی کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان بوشهر میافزاید: «این وضعیت در کنار تغییرات اقلیمی روی کرهی زمین – مانند گرم شدن جهانی کرهی زمین و خشکسالیهای ممتد - باعث ایجاد بیابانزاییهای گسترده در کشورها شد؛ به طوری که سازمان ملل در سال ۱۹۹۴ با تشکیل کنوانسیون بیابانزدایی توجه دولتها و جامعهی جهانی را به این پدیده جلب کرد و در آن کنوانسیون چارچوبهایی برای مهار بیابانزایی تصویب شد که دولتها ملزم به رعایت و اجرای آنها هستند. کشور جمهوری اسلامی ایران از اولین کشورهایی بود که به این کنوانسیون پیوست و تاکنون اقدامات مهم و مؤثری در این راستا انجام داده است.»
این مسئول ضمن بیان اینکه در حال حاضر بیابانزدایی در کشور یکی از طرحهای محوری و اجرایی دولت است و سالانه اعتبارات قابل توجهی به آن اختصاص پیدا میکند، تصریح کرد: «در دو سال اخیر و با افزایش گرد و غبار و جهت مقابله با ریزگردها که یکی از مظاهر بیابانی شدن اراضی محسوب میشوند، از محل صندوق توسعهی ملی اعتباراتی اختصاص یافته که طی پروژههای مصوب خود هزینه میشوند.»
به گفتهی این کارشناس، با شروع اقدامات بیابانزدایی در کشور، استان بوشهر از نخستین استانهایی بود که اقداماتی جهت تثبیت شنهای روان و مقابله با بیابانزایی در مناطقی مانند چاهکوتاه بوشهر و بردخون دیر از سالهای آغازین دههی ۵۰ انجام داد که با گذشت حدود ۵۰ سال از بیابانزدایی در استان بوشهر و مشاهدهی نتایج آن در مناطق مختلف استان مانند سرکره، گندمریز، چاخانی، دشتستان، بندر ریگ در گناوه، چاهکوتاه در بوشهر و بردخون در دیر میتوان ارزیابی مثبتی از اقدامات گذشته داشت. اما با توجه به تغییرات شدید اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع محلی که در کنار این بیابانها زندگی میکنند و همچنین با تغییر بینش و نگرش دولتها و مردم به این موضوع، با کمک نتایج تحقیقات و پژوهشهای جدید میتوان با رویکردهای نوین، ارزیابی دقیق و علمیتری از اقدامات گذشته به موضوع بیابانزدایی داشت.»
دانشپور در پاسخ به این پرسش که چند هکتار از اراضی استان را جنگلها تشکیل داده و پوشش گیاهی این جنگلها در چه وضعیتی به سر میبرند، عنوان میکند: «استان بوشهر با قرار گرفتن در منطقهی خشک و نیمه خشک و با بارندگی میانگین ۲۵۰ میلیمتر در ناحیهی رویشی خلیج عمانی قرار دارد. ایران با توجه به نوع پوشش گیاهی، به پنج ناحیهی رویشی تقسیم شده که استان بوشهر حدود ۲۲۷ هزار هکتار جنگل طبیعی و حدود ۳۴ هزار هکتار جنگل دست کاشت دارد.»
معاون منابع طبیعی و آبخیزداری استان بوشهر ادامه میدهد: «عمدهی درختان جنگلی استان بوشهر را کنار، بنه، بادام کوهی، کلخنگ، انواع آکاسیا و کهور ایرانی تشکیل میدهند. جنگلهای دست کاشت نیز علاوه بر درختان مذکور، کهور پاکستانی را نیز شامل میشوند که به صورت تودههای جنگلی در نقاط مختلف استان وجود دارند. علاوه بر این درختان، درختچهها، بوتهها و گیاهان علفی باارزشی مانند استبرق،اشک و گون نیز در مناطق بیابانی استان رویش دارند. عمدهی رویشگاههای استان مراتع متوسط و فقیر هستند و کمتر از یک درصد از مراتع استان را مراتع خوب یا مشجر تشکیل میدهند.»
پرویز دانشپور در خصوص چگونگی ایجاد بیابانزایی توضیح میدهد: «همان طور که عرض کردم، بیابانزایی نتیجهی عوامل طبیعی و انسانی است. عوامل طبیعی مانند تبخیر بالا، بارش کم و خشک و شور بودن اراضی باعث شده تا برخی نواحی مانند کویر لوت و دشت کویر به عنوان بیابان قلمداد شوند. یک سری عوامل انسانی نیز هستند که باعث بیابانی شدن اراضی شدهاند؛ برای مثال، اراضی مرتعی که تغییر کاربری یافته و به اراضی کشاورزی تبدیل شدهاند یا اراضی دیمزار کمبازده که در سالهای پربارش به زیر کشت دیم رفته اما در خشکسالیها رها میشوند و به دلیل عدم پوشش گیاهی، منشأ گرد و غبار هستند.»
او ادامه میدهد: «یکی دیگر از عوامل، برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی و نفوذ آبهای شور و شور شدن آب و خاک است که خاک را فقیر، سست و آمادهی فرسایش میکند. بوتهکنی در مراتع نیز عامل دیگری است که توسط جوامع روستایی یا عشایری اتفاق میافتد. همچنین قطع جنگلها و تبدیل اراضی جنگلی به اراضی مسکونی و کشاورزی نیز از عوامل انسانی بیابانزایی به شمار میروند.»
این کارشناس کشاورزی و منابع طبیعی با اشاره به اینکه برای به دست آوردن فاصلهی بیابانزایی تا بیابانزدایی باید اقدامات خود را در هر دو زمینه ارزیابی کنیم، خاطر نشان میکند: «ما هر چقدر هم که اقدامات مقابلهای با بیابان زایی را توسعه داده و پروژههای بیابانزدایی را انجام دهیم، اگر نتوانیم یا نخواهیم عوامل بیابانزایی را کنترل کنیم، این فاصله زیاد خواهد بود. برای مثال، در سالهای اخیر اقدامات گستردهای در ادارهی کل منابع طبیعی استان بوشهر در زمینهی آبخیزداری، آبخوانداری، مدیریت روانابها و کنترل سیلابها با هدف تقویت سفرههای آبی و زیرزمینی اجرا شده اما اگر برداشت از این سفرهها نامتوازن و بیش از حد متعارف باشد، بیلان سفرههای آبی زیرزمینی منفی خواهد بود. ما در کنار بیابانزدایی باید استراتژیها و رویکردهایی مبتنی بر حفظ منابع طبیعی در کشاورزی، صنعت، معادن و خدمات داشته باشیم.»
او میگوید: «یکی از اولین اقدامات در راستای بیابانزدایی در کشور که در استان ما نیز انجام شد، مالچپاشی بود. مالچپاشی یک واکنش فوری به بیابانزایی با هدف کنترل و تثبیت کانونهای بحران فرسایش بادی و تثبیت شنهای روان در مناطقی با کانونهای فعال و حرکتهای شدید تپههای شنی است که همراه و همزمان با آن باید بذرپاشی، بذرکاری و نهالکاری با نهالهایی با ریشهدوانی سریع و گسترده انجام شود؛ بنابراین، اقدام مهم بعدی، نهالکاری، بذرکاری، بذرپاشی و بوتهکاری و به طور کلی، کاشت گیاه متناسب با منطقه و با هدف توسعهی فضای سبز بر روی اراضی بیابانی است تا با تثبیت خاکها از حرکت آنها جلوگیری شود.»
دانشپور همچنین میافزاید: «اقدام بعد، مدیریت روانابها است. برخی مناطق بیابانی مراتع فقیر یا بسیار فقیر و دارای رواناب هستند که در زمان بارندگی با سرعت از دست میروند اما با اقداماتی مانند احداث هلالی آبگیر یا چالههای فلسی، این روانابها کنترل شده و در زمین نفوذ میکنند که با توجه به بذر موجود در خاک، در همان نقطه پوشش گیاهی ایجاد شده و لایهای تثبیتکننده از گیاهان بر روی خاک تشکیل میشود. همچنین از دیگر اقدامات اجرایی برای بیابانزدایی، اجرای بادشکن زنده یا غیر زنده در اطراف مزارع است. در بردخون دیر نمونههای موفقی از این کار داریم که در یک یا چند ردیف اطراف مزارع، نهالهای مقاوم به خشکی کاشته میشود و این نهالها وقتی بزرگ میشوند، همچون یک دیوار سبز، سرعت و شدت باد را کاهش میدهند.»
بنا به گفتهی این مسئول، برای انتخاب گونههای گیاهی جهت بیابانزدایی، باید شاخصهایی را در نظر گرفت. یکی از این شاخصها، مقاومت در برابر خشکی است. با توجه به اینکه مناطق بیابانی عمدتاً مناطق خشک با تبخیر بالا و بارش کم و سطح پایین سفرههای آبی و زیرزمینی هستند، گونهی انتخابی باید در برابر خشکی مقاوم بوده و نیاز آبی بالایی نداشته باشد. دومین شاخص، سطح تبخیر و تعریق پایین گیاه است که برای این منظور نیز از گیاهان پهن برگ استفاده نمیشود. شاخص بعدی این است که گیاه باید بومی منطقه باشد. با توجه به نیازهای اکولوژیکی هر گونه و سازگاری آن با تغییرات محیطی منطقه، گونههای بومی رشد و استقرار بهتری دارند؛ به همین دلیل ترجیحاً باید از گونههای بومی منطقه استفاده شود و آخرین شاخص، سریعالرشد بودن گونه است. از آن جایی که در بیشتر مناطق بیابانی ما، تپههای شنی و ماسههای روان سریعاً نهالهای کوچک را میپوشانند، باید نهالهایی انتخاب کرد که سریعالرشد باشند.»
دانشپور در توضیح چگونگی امکان رصد و پایش وسعت بیابانزایی در ایران به ایسنا پاسخ میدهد: «در کشور ایران و به تبع آن در استان بوشهر، مطالعاتی در خصوص وسعت بیابانها و کانونهای بحرانی فرسایش بادی انجام شده که نیاز به بازنگری دارند. برای مطالعه و رصد و پایش بیابانزایی با استفاده از تصاویر ماهوارهای و بازدیدهای میدانی در پژوهشهای دورهای چند ساله، روند بیابانی شدن را میتوان رصد کرد.»
معاون فنی ادارهی کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان بوشهر با تأکید بر اینکه راهکارهای عملی برای جلوگیری از نابودی منایع طبیعی، استفاده از نسخهی توسعهی پایدار در برنامههای توسعهای کشور بوده و پیوسته باید همهی اقدامات توسعهای در بخشهای اقتصادی و صنعتی ما را در بر گیرد، اظهار میدارد: «ما باید درک کنیم در کشور خشک و نیمهخشک ایران منابع محدودی از آب، خاک و گیاه داریم که باید به درستی از آن استفاده کرد. دو رکن اصلی توسعهی پایدار دولت و مردم هستند که دولت با تعیین استراتژیهای کلان در تمام بخشها که توجه به محیط زیست و منابع طبیعی را میطلبد و مردم به عنوان بهرهبرداران اصلی منابع طبیعی، در این جریان نقش ایفا میکنند.»
او میافزاید: «با توجه به تنوع و گستردگی منابع طبیعی و نفوذ اثرات آن در زندگی همهی مردم، دولتها تنها میتوانند سیاستگذار باشند و مردم خودشان باید در حفاظت و توسعهی منابع طبیعی مشارکت کنند و جدیدترین رویکرد سازمان منابع طبیعی نیز توجه به مشارکت مردم است. ما در بحث مشارکت مردم جهت حفظ و توسعهی منابع طبیعی، اقدامات گستردهای انجام دادهایم. همچنین در استان بوشهر به عنوان اولین پایلوتهای کشوری، طرح توسعهی مشارکت مردمی در مدیریت منابع طبیعی را در سطح ۶۱ هزار هکتار انجام داده و توانستهایم پس از ۵ سال مدیریت منابع طبیعی را در منطقه نهادینه کنیم؛ به طوری که اکنون مردم با تشکیل تعاونی خودشان برای منابع طبیعی تصمیم میگیرند که چگونه از آن حفاظت کرده و آن را احیا کنند. این تعاونی یک صندوق اعتباری تشکیل داده که از منابع مالی مردمی جهت اجرای پروژهها استفاده میشود و هدف نهایی این طرح همان ترسیب کربن است.»
این کارشناس در پایان بیان میکند: «کشورهای زیادی متأثر از بیابانزایی بوده که طبق کنوانسیون بیابانزدایی ملزم به اجرای مفاد معاهدهی بینالمللی این کنوانسیون هستند. چین یکی از کشورهای موفق در بیابانزدایی است که سطوح زیادی از بیابانهای خود را جنگلکاری کرده است. ایران نیز تجربیات خوبی دارد که کشورهای منطقه علاقهمند به فراگیری این تجربیات هستند. همچنین استان بوشهر یکی از استانهای پیشرو در طرحهای بیابانزدایی در ایران است که کارشناسان زبدهای در این زمینه دارد.»
انتهای پیام