فتوبلاگ

عکس ماه - آذر ۹۸

عکس، ثبت لحظه‌هاست. این جملۀ کلیشه‌ای، تعریفیِ بارها شنیده‌شده از عکس و عکاسی است؛ اما گاه در پس هر کدام از این لحظات، قصه‌ای و روایتی نهفته است؛ روایتی که گاه ماجرای عکس را بازگو می‌کند و گاه تکنیک یا انگاره‌های پیدا و پنهان عکس را آشکار می‌سازد. عکاسان ایسنا در یک ماه اخیر، هفت عکس خود را به عنوان عکس‌های منتخب ماه انتخاب کرده‌اند و حالا در اینجا، تجربیات خود در زمان عکاسی را نقل می‌کنند.


پاییز در مازندران / عکس: مصطفی شانچی - ایسنا

 بخش وسیعی از دودانگه مازندران در قلمرو جنگل های انبوه و کهنسال هیرکانی است که پاییزی شگفت انگیز را به ما هدیه می‌دهد. برگ های زرد و قرمز و نارنجی، مه در راه خاکی لابلای درختان جنگلی و باران نم نم پاییزی همچون اشعار سهراب سپهری درهوای سرد دلبری می کند.
در یک بعد ازظهر سرد پاییزی منظره ای در دور دست نگاه مرا به خود جلب کرد. درختان الوان انجیلی، محصور درختان راش بلند کشیده ای بودند که تمامی برگ هایش را از دست داده است و در پی باران های روز گذشته پای درخت دریاچه کوچکی ایجاد شده بود. چکمه هایم را پوشیدم و پس از دقایقی قدم زدن در زمین‌های باتلاقی، روبروی این منظره زیبا ایستادم.
پس از چند فریم عکس گرفتن، به فکر عکاسی با نگاه متفاوت تر افتادم. برای به تصویر کشیدن احساسم با بهره گیری از ساده ترین و اولین ارتباط بشری یعنی نقاشی و ترکیب آن با تکنیک عکاسی با سرعت پایین شاتر ، این منظره بوجود آمد. این عکس برآمده از همان احساسی است که من با دیدن مناظر پاییزی حس خود را در قاب دوربینم نقاشی کرده ام و با شما به اشتراک گذاشته ام.


استقبال از دکتر مسعود سلیمانی در دانشگاه تربیت‌مدرس / عکس: منا هوبه فکر - ایسنا

مدت زیادی منتظر آغاز مراسم بودیم...
مسعود سلیمانی استاد تازه آزاد شده از زندان آمریکا، کسی که شناختی از او نداشتم و اطلاعاتم هر چه بود از خبرهای روزهای اخیر بود .
می‌گفتند حال استاد خوب نیست و ممکن است مراسم استقبال برگزار نشود، اما بالاخره برگزار شد و کل مراسم در چشم برهم زدنی تمام شد. حال خوشی نداشت، انگار غم از دست دادن مادرش، سنگین تر از ۱۴ ماه اسارتش بود. در میان تشویق و تحسین دانشجویان و اساتید به نقطه ای خیره مانده، گویی در این فضا و مکان نیست و هیچ کس نمی‌داند بر او چه گذشته است.

    


دیدار تیم های خانه بسکتبال هرمزگان و گروه بهمن / عکس: شیما مسجدی - ایسنا

حضور زنان در عرصه‌های ورزشی همواره با چالش‌های زیادی همراه بوده است؛ از دیده‌ نشدن در جوامع ورزشی تا تلاش برای اثبات خود در جامعه و خانواده. در این مسیر دشوار با قدم‌های مستمر و مستحکمی که بانوان ورزشکار در سال‌های اخیر برداشته‌اند، توانستند رد پای پررنگ‌تری از خود به جای بگذارند. زنانی که به دلیل حضور در میدان‌های ورزشی باید در صحنه زندگی نیز مبارزه ‌کنند.

این تصویر سایه روشن، به نوعی یادآور سایه سنگین تمام مشکلاتی است که بر سر بانوان ورزشکار کشورمان سنگینی می‌کند.


تهران در شرایط ناسالم / عکس: عرفان خوشخو - ایسنا

آلودگی کم سابقه هوا در تهران که بیش از ده روز مدارس و دانشگاه‌ها را به تعطیلی کشاند، معضلی است که تهران هر سال در روزهای سرد سال با آن دست به گریبان است. بوی نامطبوع که منشا آن معلوم نیست، کارخانه‌ها و صنایع اطراف تهران ، تردد خودروها و ذرات معلق، عواملی بودند که شهروندان تهرانی را روزهای زیادی خانه نشین کردند. این تصویر که در مرکز شهر تهران و در اطراف تاتر شهر عکاسی شده است، مردی را نشان می دهد که فار غ از همه آلودگی‌ها و دلخوش به ماسکی که گمان می‌برد حافظ سلامت اوست، به خوابی عمیق فرو رفته است.
 


تجمع جمعی از هواداران مقابل باشگاه استقلال / عکس: مجید خواهی - ایسنا

سرمربی ایتالیایی استقلال به دلیل پرداخت نامنظم حقوق‌ خود، قراردادش را با این باشگاه فسخ کرد و ایران را به مقصد ترکیه ترک کرد. این اتفاق خشم هواداران استقلال را نسبت به مسوولان باشگاه برانگیخت، و با تجمع مقابل باشگاه استقلال نارضایتی و عصبانیت خود را اعلام کردند. وقتی که برای عکاسی از تجمع هواداران استقلال به باشگاه رسیدم، با چهره‌های ناراحت و خشمگین هواداران این تیم مواجه شدم که دراین بین حضور انگشت شمار زنان هم قابل توجه بود. در میان هواداران  زنی با آرم باشگاه استقلال روی انگشتان دست خود و عکس استراماچونی روی پیشانی خود ، در بین جمعیت مردان نظرم را به خود جلب کرد و این عکس را گرفتم.


آبگرفتگی در اهواز / عکس: مهناز دژبان - ایسنا

داشت می دوید روی آب با بازوهای چوبی. آدم ها صف بسته بودند در خیابانِ ابتدایی محله ای که بیشتر خیابان‌هایش در آب بود. خانه ها دیگر خانه نبودند مجمع الجزایر غمگینی بودند از فلاکت و تنهایی.  پُر از،  امشب را کجا باید بخوابیم ها؟ تلویزیون ها دیگر چیزی برای نمایش نداشتند، خاموش مانده بودند و در خواب. می‌دوید ، می‌دوید برای آدم هایی که میشناختشان و دوستشان داشت، همسایه‌های انتهای محله بودند، ایستاده بر آسفالت زخمی خیابان .
زن ها دست کودکانشان را محکم می فشردند و مردها تنهاتر بودند در ابتدای خیابان. خستگی تمام محله روی شانه هایشان سنگینی می‌کرد. می‌دوید برای همسایه هایش چرا که کسی دیگر آن اطراف نبود. می دوید و بازوهای چوبی عاریه ایش دست هایش را به درد آورده بود. می‌دوید بر وسعت اندوه و آب. کسانی که مانده بودند وخانه ها را ترک نکرده بودند برایش دست تکان می دادند، شوخی می‌کردند و به ابتذال شرایط لبخند می‌زدند. می‌خندید و می‌دوید و چه دور بود خانه، چه دور ایستاده بودند همه، دست های دیگر کجا بودند؟ مرد همسایه می‌خندید و محکم تر می‌دوید .


دنیای یک نفره / عکس: محدثه زارع - ایسنا

به عکاسی خیابانی علاقه‌ دارم و همین باعث شده نگاهم به مردم و پدیده‌های کوچه و پیاده‌رو و خیابان دقیق شود. همیشه افراد زیادی را می‌دیدم که در هر مکانی از هندزفری استفاده می‌کردند و به نوعی در حال و هوا و دنیای خودشان بودند. به نظرم می‌آمد استفاده از این وسیله روزبه‌روز بیش‌تر هم می‌شود یا حداقل نسل‌های جدید با آن ارتباط نزدیک‌تری گرفته‌اند.
افرادی را می‌دیدم که به محض خداحافظی، بلافاصله هندزفری‌شان را در گوششان می‌گذاشتند یا در مترو و جاهای شلوغ با هندزفری‌شان خلوت کرده بودند. یک روز که در خیابان امام رضا برای خودم مشغول عکاسی خیابانی بودم، یک فریم عکس گرفتم و همان یک فریم، ایده‌ای را در ذهنم تقویت کرد. اینکه بتوانم در یک گزارش، آدم‌هایی را نشان دهم که به‌واسطه هندزفری، خطی بین خود و جهان بیرون کشیده‌اند و پا به عرصه «جهان‌های یک‌نفره» گذاشته‌اند.

  • شنبه/ ۷ دی ۱۳۹۸ / ۱۸:۲۸
  • دسته‌بندی: فتوبلاگ
  • کد خبر: 98100705132
  • خبرنگار :