/یادداشت وارده/

نگاهی به تئاتر مشهد و تاملی در هنر بودن یا نبودن آن

یک کارگردان تئاتر معتقد است: در حال حاضر تئاتر مشهد را می‌توان از دو جنبه مورد ارزیابی قرار داد؛ جنبه سخت افزاری به معنی امکانات و زیرساخت و جنبه نرم‌افزاری به معنی عوامل انسانی و مدیریت.

 علی‌اکبر خداشناس، کارگردان باسابقه تئاتر مشهد در خصوص این مسئله یادداشتی در اختیار ایسنا قرار داده که در این یادداشت جنبه تاریخی و سخت‌افزاری و نرم‌افزاری تئاتر مشهد را از دیدگاه شخصی خود مورد ارزیابی قرار داده است.

در این یادداشت آمده است:

در حال حاضر اوضاع کشور و به خصوص شهر مشهد به گونه‌ای است که برخی تاریخ این هنر را از زمان خود حساب می‌کنند و سعی در نادیده گرفتن تاریخ  و افرادی که در این رشته فعالیت داشته‌اند را دارند؛ با این وجود تمام افراد از ابتدا تا آینده در هر جایگاهی به هنر تئاتر به صورت درست خدمت کرده‌اند قابل احترام هستند.

تاریخ  تئاتر و نمایش به قبل از میلاد مسیح یعنی بیش از 2600 سال پیش در یونان قدیم بازمی‌گردد و تا قرن 19 میلادی نویسندگان بزرگ جهان با نمایش‌نامه شناخته و معروف می‌شدند؛ چرا که هنوز رمان، داستانک و انواع ادبی دیگر به شکل امروزی وجود نداشت، نویسندگان بزرگ دنیا اغلب نمایش‌نامه می‌نوشتند و نوشته‌های ماندگار همه نمایش‌نامه بودند.

اما در ایران، تئاتر ابتدا در بزرگداشت اسطوره‌ها و شخصیت‌های ملی و ایرانی استفاده می‌شد و به نوعی ریشه در برخی از آئین‌ها و رسومات داشت مانند سیاوشون که پس از اسلام بیشتر در قالب تعزیه و به عنوان اصلی‌ترین جلوه نمایش ایرانی جلوه‌گر می‌شد.

انواع  نمایش‌های دیگری نیز چون روحوضی، سیاه بازی و خیمه‌شب بازی از دیگر انواع نمایش‌هایی هستند که تا دهه‌های اخیر نیز کم و بیش  اجرا می‌شدند اما  تئاتر به مفهوم امروزی، تقریبا به انقلاب مشروطه باز می‌گردد.

پس از سفرهای ناصرالدین شاه به اروپا و مشاهده تئاترهای غربی، دستور ساخت تکیه دولت برای تعزیه را صادر و همزمان با همین تحولات اولین نمایش‌نامه‌های غیرمذهبی پیرامون اوضاع اجتماعی ایران را میرزا ملکم‌خان نوشته و ترجمه‌هایی از نمایش‌نامه‌های دیگر کشورها نیز منتشر نمود، یعنی حدود بیش از150 سال پیش و به فاصله اندکی در شهرهای تبریز، رشت و مشهد این هنر مورد استقبال قرار گرفت هرچند که تبریز و رشت کمی جلوتر از مشهد به روی این هنر لبخند زدند اما این مشهد بود که گوی سبقت را از سایرین ربوده و پس از تهران به قطب دوم تئاتر ایران تبدیل شد و از اواخر دهه 40 این رشته هنری به شکل امروزی شروع به فعالیت نمود و تا امروز نیز ادامه دارد.

شهر مشهد پس از تهران دارای بیشترین تعداد گروه‌های تئاتری کشور است و یکی از پایگاه‌های بزرگ فرهنگ و هنر ایران از اعصار گذشته تا همین امروز بوده که حضور هنرمندان بسیار موفق ادبیات سینما و تئاتر کشور بیان کننده این موضوع است.

اما مشهد به عنوان دومین قطب تئاتر ایران از کمترین امکانات زیرساختی برای این هنر برخوردار است، نبود حداقل یک سالن استاندارد و تک سالنی به عنوان سالن تئاتر اصلی شهر یکی از مشکلات زیرساختی این هنر در مشهد شناخته می‌شود که با توجه به سابقه صد ساله تئاتر در این شهرچند سالی است که تعدادی سالن احداث شده و در مقایسه با سالن اصلی تئاتر در سایر مراکز استان‌ها یکی از کوچک‌ترین سالن‌های تئاتر ایران است.

مشهد به عنوان دومین قطب تئاتر کشور، تنها دارای یک سالن نسبتا استاندارد بوده و این در حالی است که سالن‌های نسبتا خوبی در سطح شهر وجود دارد که در اختیار سازمان‌ها و ارگان‌های خاص است. هم‌چنین سالن‌های خصوصی نیز از حمایت خاصی برخوردار نیستند تا بتوانند به درستی، در همان حد ناچیز خود به اجرای برنامه‌های تئاتری بپردازند؛ سالن‌های خصوصی مجبورند به دلیل پوشش هزینه‌های خود فقط به فکر کسب درآمد باشند تا این‌که مجالی برای کیفیت هنری آثار داشته باشد.

گذشته از محلی جهت اجرای آثار حرفه‌ای، آماتور و تجربی که هر کدام سالن و امکانات خاص خود را می‌طلبد، انبوه گروه‌های تئاتری برای ابتدایی‌ترین مورد یعنی مکانی استاندارد (پلاتو) برای تمرین در این شهر دچار مشکل هستند؛ این مسئله قابل باور نیست که یک مکان مناسب و استاندارد در این شهر وجود ندارد تا هر گروهی که قصد تمرین دارد بتواند بدون دغدغه به محل تمرین مناسب مراجعه کند.

در حال حاضر گروه‌های تئاتری برای انبار دکور و لوازم صحنه نیز نیز دچار مشکل هستند، گروه‌های تئاتر جهت اجرای نمایش ابتدا به انبار مراجعه می‌کنند و لوازمی که نیاز دارند را به امانت گرفته و پس از آن نیز با لوازمی که از نمایش باقی می‌ماند به انبار باز گردانده می‌شد که این خود باعث غنای انبار می‌شد.

در حال حاضر گروه‌های تئاتری برای هر نمایش باید تعدادی لوازم تهیه کنند و پس از اتمام کار دکور را دور بریزند؛ زمانی وجود این انبار لازم نیست که گروه‌ها همه به صورت حرفه‌ای و به صورت کمپانی‌های معتبر اداره شوند اما این در حالی است که انبوه گروه‌های تئاتری مشهد ادعای حرفه‌ای بودن دارند.

آمار دقیقی از هنرمندان شاغل در این عرصه چه به صورت حرفه‌ای و چه به صورت آماتور و هنرجو در دست نیست تا بتوان برنامه ریزی در جهت ساماندهی این افراد در قالب انجمن، کارگروه، صنف و یا هر عنوانی انجام داد و از تمام ظرفیت هنرمندان این هنر در قالبی درست استفاده بهینه کرد.

با وجود مدرسان حرفه‌ای در مشهد حوزه آموزش تئاتر دچار مشکلات بسیار عمده‌ای است و به شاید به این دلیل است که هر کس به خود اجازه تدریس می‌دهد آن‌ هم به روش غیرعلمی و ناکارآمد. افرادی که بدون داشتن سابقه آموزش و اجرا و فقط به دلیل برخی عوامل غیر هنری امکان اجرا و آموزش را پیدا کرده‌اند باعث ایجاد نسلی بدون پشتوانه و پر از توهمات شده‌اند حال این‌که صحنه تئاتر برای یک تئاتری واقعی مقدس است و حرمت دارد.

ناگفته نماند مدیرانی که در مقام تصمیم گیری درسطح کلان این عرصه فعال هستند، قصد و نیت بسیار خوبی در سر دارند و گاه باعث شده‌اند موراد بسیار خوبی انجام گیرد و گاه این فعالیت‌ها بهتر از این است که بگوییم عمق مشکلات چنان کلان بوده که باید از ریشه این سیستم را بازنگری کرد تا دوباره شاهد آن بالندگی سال‌های قبل تئاتر مشهد باشیم.

تئاتر مشهد از جنبه نرم افزاری

مخاطب اصلی تئاتر در تمام کشورها فرهیختگان هستند و برگزاری تئاتر فاخر که روح فرهیختگان را سیراب کند نیازمند هزینه و حمایت دولتی و سازمانی بوده و هست؛  تئاتر خوب به دلیل بالا بودن هزینه همیشه دچار مشکل است، اما با اندک کمکی از طرف انجمن یا هر سازمان دیگر بازهم می‌توان شاهد تئاتر فاخر بود چرا که تئاتر خوب و هنری نمی‌تواند از طریق فروش بلیط، هزینه‌های خود را پوشش دهد.

تئاتر یک علم است و سال‌ها تجربه و کسب دانش می‌طلبد اما متاسفانه شاهد این هستیم که جوانان امروز بعد از بازی در یک یا دو تئاتر ادعای استادی و کارگردانی دارند و با شتاب‌زدگی و بدون صرف وقت برای تولید تئاتر باکیفیت به دنبال مجوز کارگردانی هستند و جالب‌تر این‌که هیچ اصول و راه کار مشخصی در این زمینه وجود ندارد و ملاکی برای شناخت کارگردان واقعی از کسی که فقط ادعای کارگردانی دارد، وجود ندارد؟

یکی از مواردی که بیشترین تاثیر را در ایجاد توهم و ورود یک سری افراد آموزش ندیده به صحنه شده است برنامه هفتگی است که اساس‌نامه و اصول اولیه آن بسیار عالی و درست تنظیم شده، اما بنا به دلایلی از حوزه تخصصی خود خارج و بیشتر حالت جاده باز کن برای برخی افراد شده، این درحالی است که اگر به اساس‌نامه بازگردیم کمک بسیار خوبی به هنر تئاتر خواهد کرد.

نبود فضای نقد به صورت اصولی توسط اساتید نقد نیز مزید بر علت می‌شود، چون حوزه نقد حوزه‌ای تخصصی بوده و این نیز یکی از معضلات است که هرکس سلیقه خود را به نام نقد اعمال می‌کند؛ حال این‌که نقد اثر هنری، کاری کاملا تخصصی و بخشی از ارکان هنر است و این‌که این عنصر بسیار حساس در کشور انجمن مستقل دارد. به همین منظور پیشنهاد تشکیل یک شب نقد با اعلام آمادگی منتقدین خوب کشور و همراهی یک خبرگزاری معتبر، به دوستان داده شد اما گویا نقد، با مدیحه سرایی اشتباه گرفته شده است و گویا در این شهر چیزی جز همه چیز عالی است، ما چقدر خوشحالیم وجود ندارد، صدای دلسوز جایی ندارد و اگر صحبتی بر خلاف جریان قالب زده شود، جزو گروه تلقی نشده و مستحق مجازات هستیم.

مدیریت لازمه هر کار موفقی است، این یک اصل پذیرفته شده در جهان و مدیریت یک مقوله تخصصی بوده و اگر با تخصص همراه شود، شاهد اتفاقات خوب خواهیم بود. در تئاتر مشهد مدیران خوب وجود دارند، اما برای پیشرفت و موفقیت نیازمند تعریف راهبرد و مشخص نمودن راه و تدوین راهبرد است.

مقوله تئاتر بسیار مهم و اثرگذار است و برای بهره‌گیری از این هنر باید به صورت علمی و جدی به آن پرداخته شود و برای اثرگذاری باید فاصله آموزه‌های آکادمیک با آموزه‌های اجرایی کاهش یابد و به عبارتی آموزش‌ها باید کاربردی و متناسب با نیاز تئاتر امروز باشد، این تجربه در فضای مجازی، شنیدن و خواندن چند کلمه تخصصی در اینترنت ملاکی برای تخصص نیست و این در حالی‌است که این روزها تئاتر کشور به آن مبتلا شده است.

مشکلات اقتصادی تولید یک اثر نمایشی بالا است مانند پرداخت دستمزد بازیگران، ساخت دکور، هزینه سالن و سایر عوامل که تمام این عوامل لازمه تولید یک اثر نمایشی خوب است اما  ظهور و بروز دلالان فرهنگی و نبود نظارت درست از سوی مرکز هنرهای نمایشی و چند دسته شدن اهالی خانواده تئاتر از جمله مشکلات حل نشده این روزهای تئاتر کشور و مشهد است و بر خلاف سینما، تئاتر امکان انتقال ندارد؛ یعنی حداکثر بازدهی، فقط در همان تعداد اجراهای محدود و تماشاچی که با هزاران مشکل به سالن رسیده‌اند، خلاصه می‌شود.

رسالت تئاتر این است که بتواند سطح و درجه فرهنگی جامعه را ارتقا دهد در غیر این صورت از مقوله هنری خارج شده است و باید تئاتر را در حیطه سرگرمی قرار داد؛ در صورتی که جلوی رانت گرفته نشود در آینده نه چندان دور، چیزی به نام هنر تئاتر باقی نخواهد ماند.

افرادی در تئاتر وجود دارند که بودجه‌های کلان را برای نمایش‌های بی‌محتوا و فاقد ارزش هزینه می‌کنند و این در حالی است که بسیاری از دانش آموختگان این رشته  با چنگ و دندان و بی‌ادعا، تئاترهای خوبی روی صحنه می‌برند و برای اندک کمک مالی دچار هزاران مشکل هستند، برخی نیز شاید به ناچار آثار قدیمی که فروش موفق داشته را برای چندین و چند بار به روی صحنه می‌برند. از سویی هدف بسیاری از نمایش‌ها  خنده مخاطب است و به هیچ چیز دیگری فکر نمی‌کنند؛ آن‌ها برای این خنداندن دست به هر کاری می زنند، کارهایی که از هنر تئاتر به عنوان هنری اندیشه محور، فرسنگ‌ها فاصله دارد.

تئاتر در مسیر نادرستی قرار گرفته است و برخی از کارگردانان کاملاً به سبک و سیاق فیلم‌های بفروش برای جلب مخاطب از هیچ کاری دریغ نمی‌کنند. کار به جایی رسیده که استفاده از الفاظ رکیک و هر نوع شوخی مبتذلی را عادی جلوه می‌دهند البته این مشکل در سینما نیز وجود دارد و مختص به تئاتر نیست، ساخت این نوع تئاترها و ورود برخی افراد غیرتئاتری در قامت تهیه‌کننده و پشتیبانی از آثار سخیف و همچنین کارگردانانی که به دلیل وجود هزینه‌های تولید تن به ساخت این‌گونه تئاترها می‌دهند، خطرناک است.

اشکال این روزهای تئاتر کشور و مشهد ملاک قرار دادن فروش هر نمایش به عنوان خوب یا بد بودن آن اثر است؛ با وجودی که این طبقه‌بندی به هیچ عنوان درست نبوده و نیست چرا که بارها شاهد بودیم چه کارهایی سخیف و با درجه کیفی بسیار پائین و فقط با توجه به حضور چند چهره سینما و تلوزیون فروش خوبی داشته‌‎اند و تئاترهایی با کیفیت بوده که به دلیل عدم وجود چهره‌های مطرح سینما و عدم توانایی در هزینه برای تبلیغات از فروش خوبی برخوردار نبوده‌اند، اما متاسفانه قصد دارند این ملاک و سنجش نادرست و غلط را به زور همان تبلیغات معیار قرار دهند و این را به حساب سلیقه تماشاگر می‌گذارند. این در حالی است که تماشاگر عادی نیز شاید برای یک یا دوبار این موضوع را معیار قرار دهد، اما به مرور زمان همین تماشاگر عادی متوجه این موارد مبتذل خواهد شد و نوع انتخاب خود را تغییر خواهد داد، این مسئله نیازمند نظارت کامل است.

یکی از بزرگترین مشکلات اصلی تئاتر مشهد جدای از مشکلات زیر ساخت، عدم وجود بازیگر به معنی واقعی است و نکته جالب این است که همه به سمت کارگردانی تمایل دارند تا حدی که بازیگر خوب حرفه‌ای به چند ده تن هم نمی‌رسد اما تعداد کارگردانان مشهد چند برابر تعداد بازیگران است، این مسئله به عدم آموزش و رصد  مناسب و راهیابی افرادی غیر تئاتری از شبکه های مجازی یا روابط بازمی‌گردد و حضور افراد بدون پشتوانه آموزشی و تجربه مناسب به صحنه تئاتر بسیار حساس است.

در حالی که برای هر کدام از عوامل یک تئاتر تعاریف خاص و آکادمیک وجود دارد که سال‌ها پا برجا بوده و نسل قدیم برای حضور چند دقیقه‌ای بر روی صحنه سال‌ها زحمت می‌کشیدند ، امروزه فردی که هنوز از راه نرسیده، به صحنه راه پیدا می‌کند؛ این گفته به معنی جلوگیری از حضور نسل جدید نبوده و نیست، بلکه نسل جوان خون تازه در رگ تئاتر بوده و حضورش بسیار لازم است، اما این حضور باید به روش درست و منطقی صورت گیرد.

ناگفته نماند که موارد خوب و حمایت ارگانی هر چند اندک انجام می‌شود اما به صورت موقت، البته همین حمایت موقتی نیز غنیمت است. در این چند سال اخیر با توجه به آشتی دوباره مخاطب با تئاتر که می‌تواند محدودیت موسیقی در شهر مشهد یکی از دلایل عمده آن باشد، می‌توان این فرصت را مغتنم شمرده و از این سرمایه بی‌نظیر موجود استفاده درست کرد و آن‌ها را با هنر فاخر و درست تئاتر آشنا ساخت تا این سرمایه برای همیشه برای تئاتر مشهد ماندگار بماند.

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۱۹ آبان ۱۳۹۸ / ۱۰:۳۸
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 98081911275
  • خبرنگار : 50378