به گزارش ایسنا، صباح یوسفی، کارشناس مسائل خاورمیانه در یادداشتی نوشته است: شهر کرکوک واقع در کردستان عراق همواره یکی از عوامل ظهور بحران و چالشهای داخلی این کشور در صد سال اخیر بوده است. در رابطه با اهمیت کرکوک میتوان به نفت خیز بودن این شهر، شکاف قومی و مذهبی و کشمکشهای حاصل از آن اشاره کرد که همواره ظهور و بروز تنش و بحران در عراق را زنده نگه داشته است. کرکوک نقطه تلاقی قومیتهای مختلف عراق است و هر کس نسبت به این موضوع داعیه خاص خود را دارد. بحران این شهر ریشه در عوامل مختلفی دارد که مهمترین آنها را سه عامل ترکیب جمعیت، منابع سرشار نفت و ابهام این موضوع در قانون اساسی عراق تشکیل میدهند.
پس از سقوط صدام و در زمان تدوین قانون اساسی دولت جدید، یکی از شروط کردها برای باقی ماندن در عراق، روشن شدن تکلیف کرکوک بود، به همین دلیل نیز در ماده ۱۴۰ قانون اساسی این کشور مقرر شد که دولت مرکزی موظف است از سال ۲۰۰۵ ظرف حداکثر دو سال یک همه پرسی در کرکوک انجام دهد تا مردم ساکن آن نسبت به باقی ماندن در چارچوب عراق یا الحاق به اقلیم کردستان تصمیم گیری کنند. این همه پرسی هرگز برگزار نشد و همواره دستاویزی برای فشار اقلیم به دولت مرکزی نیز به شمار میرفت.
بعد از حمله داعش و ضعف حکومت مرکزی عراق، نیروهای پیشمرگ در توافقی با دولت مرکزی کنترل کرکوک و نواحی اطرف آن را به دست گرفتند با این حال پس از ضعیف شدن و نابودی تدریجی داعش در عراق، اربیل حاضر نشد کنترل و امنیت کرکوک را دوباره تحت حاکمیت دولت مرکزی قرار دهد و مدعی شد که قانون اساسی عراق پس از حمله این گروه تروریستی از درجه اعتبار ساقط است و کرکوک به دامان اقلیم کردستان برگشته است.
در ۲۳ ژوئن ۲۰۱۷ مسعود بارزانی در گفت و گو با شبکه تلوزیونی سی ان ان اعلام کرد که در نظر دارد طی چند ماه آینده همه پرسی استقلال کردستان از عراق را برگزار کند زیرا زمان آن فرا رسیده که کردها سرنوشت آینده خود را تعیین کنند. این نخستین باری بود که بارزانی از همه پرسی استقلال سخن میگفت، البته پیشتر بحثهایی همچون همه پرسی در کرکوک و اجرای ماده ۱۴۰ قانون اساسی مطرح بود.
اقلیم کردستان در ژوئن ۲۰۱۷ همه پرسی برای جدایی از عراق را برگزار کرد و در نتیجه آن نیز، دولت مرکزی پیرو اخطارهای قبلی نسبت به برگزاری آن، پروازهای خارجی به اقلیم کردستان را ممنوع کرد و از کشورهای همسایه آن نیز خواست مرزهای زمینی و هوایی خود را با اقلیم ببندند. در پی آن نیز دولت مرکزی هشدارهایی به اربیل داد و درخواست کرد که نتایج همه پرسی ابطال شود، با این حال سران اقلیم با محوریت حزب دموکرات کردستان عراق، دم از استقلال و پافشاری بر روی آن زدند و حاضر به مذاکره با دولت مرکزی نشدند.
آخرین هشدار از طرف بغداد یک ضربالاجل دو روزه مبنی بر خروج پیشمرگان از کرکوک بود که رد شد، به همین دلیل نیز دولت مرکزی با اقدامات نظامی گسترده با پشتیبانی نیروهای حشد شعبی و در میان چندپارگی و تشتت فکری احزاب و رهبران اقلیم کردستان، توانست بار دیگر کنترل کرکوک و شهرهای اطراف آن را به دست بگیرد و نیروهای پیشمرگ را به عقب براند.
شکست کردها به صورت دراماتیکی نگاهها را متوجه عمق اختلافات موجود میان سلیمانیه و اربیل کرد، به گونهای که شبکههای تلویزیونی و خبرگزاریهای رسمی اقلیم انگشت اتهام را به سوی پیشمرگان اتحادیه میهنی نشانه گرفتند و آنها را متهم به خیانت کردند.
میتوان به این مسئله اشاره کرد که فارغ از سمت و سوی اتهام زنی احزاب اقلیم کردستان به یکدیگر، اصرار به برگزاری همه پرسی در شرایط عدم توجه به واقعیتهای سیاسی و نظم منطقهای و حتی بینالمللی، باعث از دست دادن کرکوک و حتی به خطر افتادن موجودیت اقلیم کردستان عراق نیز شد.
در میان مشکلات کردها و دلایل شکست آنان در کرکوک، چند عامل ویژگی برجستهای دارند، از جمله این که:
الف- عدم استقلال اقتصادی اقلیم کردستان: مهمترین رکنی که یک کشور بر اساس آن میتواند مستقل از دیگر کشورها عمل کند (در بحث "روژآوا" به این مورد برخواهیم گشت).
ب- عدم توجه به ویژگیهای ژئوپلتیک اقلیم کردستان: ضعف دولت اقلیم در زمینه تامین مواد غذایی مورد نیاز خود و وابستگی صرف آن به گذرگاههای مرزی، به گونهای که فروش نفت و حتی واردات کالاهای ضروری بدون هماهنگی با حداقل یکی از این کشورها امکان پذیر نخواهد بود. از طرف دیگر عدم دسترسی به آبهای آزاد، نبود زیربنای اقتصادی، وابستگی به اقتصاد تک محصولی و مصرفی نیز عملا باعث انفعال اقلیم شد و فشار خارجی بعد از همه پرسی بر روی آن را بیشتر نمایان کرد.
ج- عدم وجود یک ارتش مدرن و مدون: دلیلی که ضربه کارا و نهایی پایان تسلط کردها بر کرکوک را منجر شد، زیرا نیروهای پیشمرگ اقلیم وابسته به جناح بندیهای حزبی بودند و همین دلیل نیز باعث تشتت و چند دستگی در میان نیروهای مدافع کرکوک و شکست و عقب نشینی آنها شد.
از منظر دیگر، برگزاری همه پرسی و رای اکثریت مردم به استقلال کردستان عراق باعث حساس شدن کشورهایی شد که پیوند فرهنگی و جمعیتی زیادی با کردستان دارند، به ویژه ترکیه که آن را تهدیدی برای امنیت ملی خود خواند.
بنعالی ییلدرم، نخست وزیر وقت ترکیه ضمن مخالفت قاطع با برگزاری همه پرسی استقلال کردستان عراق، در این باره گفته بود که همه پرسی اقلیم یک مسئله امنیت ملی برای کشورش به شمار میآید. به همین دلیل نیز دولت ترکیه در واکنش به همه پرسی، یک نقشه راه سه مرحلهای را طراحی کرد و بر اساس بیانیه منتشر شده از سوی شورای امنیت ملی این کشور، تدابیری در حوزه اقتصادی و افزایش فشارهای دیپلماتیک به دولت منطقهای مسعود بارزانی به تصویب رسید. این بیانیه همه پرسی اقلیم کردستان را تهدیدی مستقیم علیه امنیت ملی ترکیه برشمرد و اتحاد سیاسی عراق و یکپارچگی سرزمینی این کشور را در حفظ امنیت و ثبات منطقه ضروری دانست.
بدون تردید مهمترین دغدغه ترکیه از مسئله همه پرسی مربوط به وجود بزرگترین جمعیت کردهای خاورمیانه در این کشور بود؛ جایی که جمعیتی بالغ بر ۲۰ میلیون نفر را در برمیگیرد، به همین دلیل نیز موفقیت همه پرسی کردستان عراق باعث تقویت شکاف هویتی موجود در ترکیه میشد و خواستههای جداییطلبی کردها را تشدید مینمود که خود تهدیدی جدی علیه یکپارچگی ترکیه و امنیت ملی آن محسوب میشد.
رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه اعلام کرده بود که تحریمهای شدیدی علیه کردستان عراق به اجرا خواهند گذاشت، کشورش مرزهای خود با اقلیم را خواهد بست و اجازه صادرات نفت اقلیم را از طریق خاک خود را نمیدهد و احتمال دخالت نظامی را نیز رد نکرد.
تمام تهدیدهایی که خودمختاری و همه پرسی استقلال اقلیم کردستان عراق متوجه امنیت ملی ترکیه میکرد، باعث شد که این کشور با حساسیت بیشتری نسبت به مسائل سوریه و روژآوا واکنش نشان دهد به گونهای که اردوغان تمام تلاش خود را به کار بست تا طرح کردهای سوریه به شکست بینجامد و سکوت کشورهایی همچون روسیه و آمریکا در این زمینه نیز راه را برای وی هموار میساخت.
اردوغان در رابطه با کردهای سوریه گفته بود: ما ۹۱۱ کیلومتر مرز مشترک با سوریه داریم و هرگز اجازه تاسیس چنین کشوری در مرزهای خود را نمیدهیم و یک شب ناگهان وارد میشویم. ما این کار را در عملیات سپر فرات در سوریه انجام دادیم و همه گزینهها در عراق و سوریه برای ما روی میز است.
باید اشاره نمود با وجود سیاستهای حزب حاکم عدالت و توسعه در ترکیه (AKP) از جمله سرپوش گذاشتن به شکست در انتخابات داخلی با حمله به کردستان سوریه و تلاش برای کسب مشروعیت دوباره، حمله ترکیه به روژآوا (شمال سوریه) را میتوان نتیجه همه پرسی کردستان عراق و ترس از ایجاد مدلی همانند آن در سوریه دانست. بر اساس مواردی که قبلا اشاره شد، ترکیه ایجاد یک کشور کُرد در مرزهای خود را مغایر با امنیت ملی خود میداند و هدف آن از مجموعه عملیاتی که در سوریه انجام داد نیز در واقع جلوگیری از برداشتن گامی رو به جلو توسط کردها بود.
موسسه استراتفور در تحلیل حملات گسترده ترکیه به مناطق تحت کنترل کردهای سوریه نوشته بود: ترکیه به هر قیمتی به دنبال نفوذ گسترده به شمال سوریه و جلوگیری از شکل گیری اقلیم کردستان دیگری در سوریه است.
ترکیه پیش از آن در چارچوب عملیات موسوم به شاخه زیتون و حمله به کانتون عفرین، باعث تضعیف قدرت کردها و جدایی این کانتون از دو کانتون دیگر آنها شده بود. از نظر آنکارا وجود دولت خودمختار کُرد در شمال سوریه علاوه بر این که امنیت ملی ترکیه را تحت تاثیر قرار خواهد داد، یک گام به سمت آرمانهای استقلال خواهی کردها محسوب میشود.
همان گونه که ذکر شد از دلایل شکست اقلیم کردستان عراق در به اجرا گذاشتن نتیجه همه پرسی و کسب استقلال، محصور بودن و وضعیت ژئوپلتیکی آن بود با این حال چنین مشکلی در کردستان سوریه با اتصال کانتونهای کوبانی و "جزیره" به عفرین وجود نداشت چرا که از طریق عفرین به آبهای بینالمللی دسترسی پیدا می کرد. یکی از اهداف اردوغان در عملیات موسوم به شاخه زیتون نیز قطع ارتباط کردها با آبهای آزاد از طریق اشغال عفرین بود. اردوغان میخواست با مجوعه عملیاتی که علیه منطقه خودگردان سوریه انجام داد، علاوه بر حذف روژآوا، الگویی که جذابیت بسیاری برای کردهای ترکیه داشت را بی اثر کند.
از سوی دیگر، در رابطه با دلایل ضعف کردستان سوریه و حمله ترکیه به آن میتوان به این گفته تحلیلگران آلمانی اشاره کرد که تزلزل روژآوا به این خاطر بود که حزب اتحاد دموکراتیک (PYD) به عنوان بازوی سیاسی شبه نظامیان کُرد سوریه، روابط خود با حزب کارگران کردستان (PKK) که از سوی ترکیه یک گروه تروریستی خوانده میشود را قطع نکرد. پینار تانک، پژوهشگر مرکز پژوهش های صلح اسلو در این باره توضیح داده که تصاویر عبدالله اوجالان همان گونه زینت بخش دفاتر حزب اتحاد دموکراتیک بوده که عکسهای مصطفی کمال آتاتورک را در ادارات و دفاتر دولتی کشور ترکیه میبینیم. از طرفی استفاده این حزب از مقامات بلندپایه پ ک ک نیز باعث حساسیت ترکیه و بهانهای برای حمله آن به کردستان روژآوا در ۹ اکتبر جاری گردید.
شاید بتوان گفت در سالگرد روزی که پیشمرگهای کردستان عراق در ۱۶ اکتبر از کرکوک رانده شدند و مسعود بارزانی آن را روز سیاه اعلام کرد، ۹ اکتبر و این ماه را اکتبر سیاه برای کردهای سوریه دانست.
انتهای پیام