تالارهای طلسم شده
در زمان دولت نهم، پانزده مرکز استان احداث پروژه تالار مرکزی خود را با متراژ و امکانات کم و بیش مشابه کلید زدند. ارومیه، یاسوج، رشت، بوشهر، کرمان، ساری، بندرعباس، خرمآباد، سنندج، زنجان، قم، اردبیل، گرگان، یزد و اراک، شهرهایی بودند که برای ساخت این طرحهای مهر ماندگار انتخاب شدند. تالارهایی با زیربنای چهارده هزار متر مربع؛ ولی تا امروز تنها رشت و قم موفق به تکمیل تالارهای مرکزی شان شدند. تالار اراک قرار است مجهز به سالن آمفیتئاتر با ۷۰۰ صندلی، سالن موسیقی با ۴۰۰ صندلی و سالن گالری با متراژ ۵۰۴ متر مربع شود، به علاوه اتاق های حاشیهای این سالن ها مثل رختکن، اتاق گریم و اتاق آموزش.
مهدی حقیقی مدیرکل اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی در سالهای ۹۴ و ۹۵ ، گفته بود: "خدا رحم کند به مدیری که در دوره افتتاح و راهاندازی تالار مرکزی اراک مسئولیت اداره کل فرهنگ و ارشاد استان را برعهده دارد. مشخص نیست پس از اتمام این مجموعه چه کسی میخواهد نیروی انسانی آن را تامین و هزینههای آن را پرداخت کند. تالار به این بزرگی به جز نیروهای کارشناس و مربی حداقل۲۰ نیروی خدماتی نیاز دارد".
حقیقی لیست بلندی از ایرادات تالار، از مکان به زعم او از جهت استقرار در حاشیه شهر و قرارگیری در مجاورت نهادهای امنیتی، تا جنس سنگ به کار رفته را برشمرد و صراحتا اعلام کرد که اداره این تالار از عهده اداره کل ارشاد استان خارج است.
مدیرکل فعلی، حجت الاسلام دانشی، خودش سال گذشته زمانی که مدیرکل ارشاد قم بوده، یکی از این ۱۵ تالار را افتتاح کرده است در واکنش به این سخنان حقیقی گفت: دغدغه ما فعلا تکمیل این تالار است. درباره اداره و استفاده از آن پس از تکمیل پروژه تصمیم گیری خواهیم کرد.
زیبای ناتمام
برای بررسی دقیقتر، سری به تالار مرکزی اراک زدم. تالار نمای بیرونی بسیار شیکی دارد و چهره مدرنی به این قسمت نه چندان توسعه یافته شهر بخشیده، البته هنوز ناتمام است. مثل پل نیمه تمامی که درست آنسوی خیابان قرار دارد و ساختمان باغ موزه دفاع مقدس که در خیابان قبلی وجود دارد. تالار مرکزی که حالا ۱۳ساله شده به مانند پروژه های عمرانی نیمه تمام اطراف خود انتظار بریده شدن روبان و افتتاح را میکشد.
گارانتی پیش از استفاده تمام شد
حیاط ساختمان شبیه انبار مصالح شده، ولی خبری از کارگران فرقون به دست نیست که مصالح را به داخل انتقال دهند. وقتی وارد طبقه همکف میشوم دلیلش را میفهمم، تنها سه نفر کارگر مشغول کارند. البته یکی از مهندسین میگوید هنگام ناهار ۲۲ نفر هستیم و کارگرها ۱۰، ۱۵ نفری میشوند، اما در کل ساختمان چشمم فقط همان سه کارگر را می بیند که سرگرم سرامیک کردن طبقه همکف بودند.
ابتدا به پایین ترین قسمت تالار رفتم، به موتورخانه تالار. وقتی چراغها روشن شد اتیکتهای روی کلکتور نظرم را جلب کردند. سازنده قید کرده این لولهها و تجهیزات جانبیشان پنج سال گارانتی دارند، انگار هنوز تالار افتتاح نشده گارانتی موتورخانه آن به سر آمده است! این موتورخانه و پیوستگی سیستم گرمایشش، بزرگترین مانع بر سر راه افتتاح فاز به فاز این تالار است.
همکف؛ همه و هیچ
از موتورخانه مجددا به طبقه همکف بازگشتم و نگاهی ۳۶۰ درجه به اطرافم میاندازم، بیش از هرچیزی رنگ سفید به چشمم می خورد، رنگ سفید در کل ساختمان غالب است. البته سنگ مرمر نیست! ولی سفیدیاش زیباست، نور خوبی هم به داخل میتابد. خوشبختانه در استفاده از پنجره خِسّت به خرج ندادهاند، البته خیال نکنید پنجرههای خیلی بزرگی اینجا وجود دارد ولی برای شهری مثل اراک بد نیست.
سقف بلندی دارد، اتاقها دورتا دور طبقات هستند و فضای وسط ساختمان خالی است. به نظرم معمار پروژه بی سلیقگی به خرج داده که در سقف ساختمان هیچ شیشهای کار نکرده است. وقتی وسط ساختمان ایستادم و سرم را بالا گرفتم، دلم میخواست یکی از آن گنبدهای شیشهای لوکس را روی سقف ببینم. ولی افسوس که فقط یک سقف معمولی بود! اینجا شبیه یک پاساژ ۴ طبقه بدون پله برقی است. بله! اینجا پله برقی ندارد، یا حداقل من فضایی برای نصب آن نمیبینم.
قرار است اینجا دو رستوران داشته باشد. یکی داخل ساختمان در طبقه همکف و یکی خارج از فضای ساختمان. رستوران داخلی شیشه ای است و به نظر می رسد یک فضای لاکچری از آب دربیاید. نیازی نیست نابغه باشی تا حدس بزنی این قسمت، سودده ترین بخش تالار پس از افتتاح خواهد شد. شیشههای این رستوران از خارج شدیدا دودی هستند و نمیتوان از خارج داخل را دید و برای هنرمندان یک کافه رستوران ایدهال خواهد بود.
برخلاف همکف سه طبقه دیگر کاملا سرامیک شدهاند. ولی اصل کار همان همکف است. زیرا ورودی دو سالن اصلی در آن طبقه قرار دارد. سالن دست راست کوچکتر است. انگار برنامه دارند ۴۰۰ صندلی در آن نصب کرده و به عنوان سالن کنسرت و جُنگ و موسیقی از آن بهره گیرند هرچند که چشمم آب نمیخورد اینجا ۴۰۰ صندلی جای بگیرد، البته اکنون فقط در مرحله بتون و سیمان است و حتی به نیمه راه تکمیل هم نرسیده.
درست روبروی سالن موسیقی، سالن بزرگتری قرار گرفته که آمفی تئاتر ۷۰۰ نفری خواهد بود. اینجا هم مثل آن یکی سالن پیشرفت کمتر از ۵۰ درصد دارد. ورودی هر دو سالن با یک شیب تقریبا تند همراه است که خبر از نصب صندلی در آینده میدهد. در انتهای این فضا، سِن با ارتفاع یک متری از سطح زمین قرار گرفته. این سن قرار است سیاه رنگ شود و آرزوی اهالی تئاتر این کلانشهر! را برای داشتن "بلکباکس" تامین کند. در فضای وسط بالکن طبقه سوم این سالن نیز اتاق فرمان جانمایی شده است. این بالکن دو طبقه دارد که محل استقرار از ما بهتران و قسمت vip خواهد بود.
در بالای صحنه
دو راه پله در انتهای طبقه همکف، روبروی هم وجود دارند، سفید و عریض. راه پله پیچ خفیف، اما محسوسی میخورد و با یک پاگرد به طبقه مافوق خود منتهی میشود. هنگام بالا رفتن از این پلهها صدای قدمهایت را نمیشنوی.
در کنار ورودی vip سالنها اتاقهایی قرار گرفتهاند به عنوان رختکن، اتاق گریم و البته کلاسهایی که کنار در آنها نوشتهاند اتاق آموزش! این طبقات به تاسیسات سالنها نیز راه دارند، هرچند هنوز پرژکتور یا امکانات دیگر نصب نشده است. صرفا میلهها و پلهایی فلزی را می بینم که قرار است در چند سال آینده محل کار تکنسینهای تالار باشد.
سکوت این فضا با صدای خرد شدن چیزی شبیه چوب خشک در زیر پایم می شکند، پاییز است صدای شکستن برگ زیر پا طبیعی است، ولی یکباره یادم میافتد که اینجا سقف دارد و برگی در کار نیست. سرم را خم می کنم و تنها چیزی که می بینم فضله های خشک شده کبوتران است! همه جا پر از فضله کبوتر است، چنان خشک شدهاند که گویی سالهاست این فضا مامنی برای کبوتران بوده است.
از بخش تاسیسات خارج می شوم، در راهروهای ساختمان سیمهای برق آویزانند و گاهی به سرم برخورد میکنند، ولی برق ساختمان درست کار میکند. حداقل چراغ های گالری روشن میشوند و دیوارها، ستونها و کف کاملا سفید گالری حدودا ۵۰۰ متر مربعی چشم را مینوازد. همین سفید بودن، فضا را بزرگتر از آن چیزی که هست نشان می دهد و هنگام راه رفتن در آن سمفونی صدای قدمهایم با خالی بودن فضا ترکیب شده و حالت بی وزنی را احساس می کنم، این احساس مدت زیادی به طول نمی انجامد چراکه سریعا به دیوار می رسم.
به گزارش ایسنا، ماجرای به درازا کشیده شدن تکمیل تالار مرکزی اراک به نظر میرسد پیچیده است، پیچیدگی به طول ۱۳ سال. البته یک پیچیدگی خودساخته! وگرنه این تالار، موزه گوگنهایم هم نیست که عمر ۴ دولت برای تکمیل آن کافی نباشد.
زمانی که کلنگ این ساختمان را زمین زدند، دلشادی، معاون مالی و پشتیبانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حضور داشت و گفت: برای تکمیل این پروژه به ۱۰ میلیارد تومان اعتبار نیاز است که ۶ میلیارد آن تامین شده است، همچنین وعده داد که کار در عرض سه سال به پایان برسد.
سال ۸۹، پس از اتمام آن سه سالی که دلشادی وعده داده بود، شعبانی فرد استاندار وقت مرکزی وعده داد در صورت تامین بودجه، این تالار در سال ۹۲ افتتاح خواهد شد. او عددی اعلام نکرد ولی ظاهرا اعتبار لازم تامین نشده است، زیرا پروژه به زودی وارد سیزدهمین سال ساخت خواهد شد. نکته جالب توجه اینجاست که استاندار وقت هرگز از وعده افتتاح در سال ۹۲ عقب نشینی نکرد، شعبانی فرد در تیرماه ۹۱ بازهم وعده افتتاح در خرداد ۹۲ را داد!
البته در داستان بودجه موارد عجیبی نیز وجود دارد. مشایخی، مدیرکل ارشاد استان در آخرین روزهای همان وعده سه ساله، چندماه پس از اینکه استاندار وعده افتتاح در سال ۹۲ را داد، گفته بود که یک میلیارد و چهارصد میلیون تومان اعتبار برای تکمیل و تجهیز تالار مرکزی طی سالهای ۹۰ و ۹۱ تخصیص یافته است.
مشایخی در بهمن ۹۰ نیز عنوان کرد که امسال مبلغ 2.5 میلیارد تومان اعتبار برای ساخت تالار مرکزی اختصاص یافت! یعنی تنها در سال ۹۰ یک میلیارد و صد میلیون تومان بیشتر از چیزی که قرار بوده طی سالهای ۹۰ و ۹۱ تخصیص یابد، بودجه دریافت شدد ولی با این حال بازهم پروژه نیمه تمام ماند!
اردیبهشت ۹۳ بازهم وعده افتتاح در همانسال داده شد، اینبار از سوی حسین شاکری، مدیرکل جدید ارشاد استان در دولت یازدهم. این تنها مصاحبه شاکری درباره تالار مرکزی طی دوران کوتاه تصدی پست مدیرکلی ارشاد بود و همانطور که انتظار میرفت این وعده نیز عملی نشد.
سال ۹۵ حقیقی، مدیرکل وقت فرهنگ و ارشاد استان گفت: در سفر رئیس جمهور به استان مصوب شده است ۲۰ میلیارد تومان برای تکمیل این تالار اختصاص یابد که البته ۷ میلیارد آن صرف طلب پیمانکار می شود و تالار برای تکمیل به ۱۳ میلیارد تومان نیاز دارد.
سال ۹۷ آمد و دوسالی که حقیقی از آن سخن گفته بود به اتمام رسید، ولی تالار همچنان ناتمام ماند و با توجه به اینکه اکنون سال ۹۸ است و تالار مرکزی اراک هنوز تکمیل نشده، میتوان حدس زد که این پول به پروژه تزریق نشده است، چراکه حقیقی گفته بود با این اعتبار طی دوسال کار را تمام میکنیم.
آقازاده، استاندار فعلی استان، در سال ۹۷ یکبار وعده افتتاح تالار در هفته دولت را داد و بار دیگر گفت سعی میکنیم این تالار پیش از سال ۹۸ افتتاح شود. وعدههای آقازاده نیز مانند قبلیها به حقیقت نپیوست و اکنون که پاییز ۹۸ است دو سالن اصلی این پروژه کمتر از ۵۰ درصد پیشرفت داشتهاند.
تیرماه امسال حجت الاسلام دانشی مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان مرکزی گفت: تکمیل تالار مرکزی بدون دو سالن، ۸ میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد و در شهریور رقم تکمیل کامل تالار را ۳۰ میلیارد اعلام کرد.
پس از بازدید از تالار مرکزی اراک، برای کسب اطلاعات بیشتر از روند کار احداث تالار به سراغ دانشی رفتم.
وی وسعت تالار را بسیار خوب می داند و آنرا بزرگترین مجموعه فرهنگی استان توصیف کرد و با بیان اینکه کتابخانه، کارگاه ها، پلاتوها و قسمت هایی همچون انجمن های هنری و ... در این تالار دیده شده و اکنون بخش های عمومی شامل کتابخانه، نگارخانه و بخش های آموزشی و کارگاه ها دارای پیشرفت 95 درصدی و دو سالن اصلی آن دارای پیشرفت زیر 50 درصدی هستند، گفت: باید در سال های باقی مانده از دولت دوازدهم تامین اعتبار لازم انجام و پروژه تکمیل شود.
جای خالی سالنی برای تعزیه
وی همچنین با تاکید بر اینکه فضاهای فرهنگی شهرها باید با ظرفیت های فرهنگی آنها تناسب داشته باشد و این مهم در این تالار تا حدودی رعایت شده افزود: البته با توجه به ظرفیت های قابل توجه استان مرکزی در هنر تعزیه، در بخش هنرهای نمایشی باید به این مهم هم توجه می شد و فضایی برای این مزیت هنری استان هم در تالار در نظر گرفته می شد که در حال حاضر جای آن در این مجموعه خالی است.
وی با اشاره به مشکلات اقتصادی موجود و با بیان اینکه تنگناهای مالی و منابع انسانی تناسبی با نیازهای تالارهای مرکزی ندارد، اظهار کرد: مطمئنا همیشه اولویت ها اقتصادی نخواهند بود و می توان امیدوار بود که اولویت های فرهنگی هم زمانی در بودجه ها لحاظ شود.
ماشین لوکس هنر
دانشی این تالار را به ماشین لوکسی تشبیه کرد و گفت: "اگر ما ماشین لوکسی داشته باشیم و شش ماه هم از آن استفاده نکنیم ایرادی ندارد، به هرحال ما صاحب این خودروی لوکس هستیم"، البته به نظر من ماشین لوکس اگر توی پارکینگ هم باشد بد نیست، ولی به شرط اینکه استهلاک عدم استفاده از آن، هزینه هنگفتی به بیتالمال تحمیل نکند.
وی با تاکید بر اینکه نیازهای فرهنگی و هنری مردم رو به گسترش و تکثر و تنوع است، افزود: روند استقبال از تئاتر و سینما رو به افزایش است و می توان امیدوار بود که برای اداره آن از ظرفیت های دولتی و غیر دولتی استفاده شود، هرچند در حال حاضر دغدغه ما راه اندازی این تالار است که همچون یک ماشین لوکس و بعنوان یک سرمایه در اختیار ماست و فعلا باید به راه اندازی آن اندیشید.
کم کاری شهرداری در توسعه زیرساخت های فرهنگی
وی که معتقد است استان مرکزی در بخش هنرهای نمایشی ظرفیت بسیار خوبی دارد، افزود: تعداد سالن های تئاتر در استان و اراک کافی نیست و با توجه به اینکه بخش های دولتی تا حدی توان ایجاد فضاهای فرهنگی را دارند، ورود بخش های غیردولتی به این حوزه ضروری است. برای مثال در شهرهایی مثل تهران، قم و اصفهان شهرداری ها نقش بسیار موثری در گسترش فضاهای فرهنگی ایفا کرده اند ولی متاسفانه شهرداری اراک در سال های اخیر تنها پل یا بوستان ساخته آنهم پل های نیمه تمامی که شهردار جدید در حال به اتمام رساندن آنهاست.
وی با تاکید بر اینکه ورود شهرداری به این حوزه باید به مطالبه جامعه فرهنگی تبدیل شود، گفت: در این زمینه با شهرداری و شورای شهر مذاکراتی داشته ایم اما فعالان فرهنگی هنری باید مطالبه جدی تری در این خصوص از مدیران شهری داشته باشند.
وی افزود: متاسفانه در اراک علیرغم کمبود فضای هنری، برخی فضاهای موجود هم که اختصاص به سینما و تئاتر داشته به سالن همایش تبدیل شده و کاربری هنری آنها نادیده گرفته شده است، بر این اساس شهر اراک به عنوان مرکز استان در برخی جشنواره ها مثل تئاتر امکان میزبانی ندارد و ما مجبوریم جشنواره استانی را در شهرستان ساوه برگزار کنیم، هرچند ساوه ظرفیت های بسیاری در تئاتر دارد ولی مرکز استان نباید از اینگونه میزبانی ها محروم باشد.
وی با تاکید بر اینکه مطالبه تئاتری های استان مرکزی به ایجاد یک بلک باکس کوچک در یک پارک در حاشیه شهر اراک خلاصه نمی شود و شهرداری اراک بعنوان شهرداری یک کلانشهر باید فرهنگسراهای متعددی ایجاد کند که بلک باکس و سالن تئاتر جزئی از آنها باشد، این مهم را ضرورت فرهنگب شهر اراک دانست.
وی اعلام آمادگی کرد که هرجا سالن سینمایی توسط بخش خصوصی ایجاد شود، اداره کل ارشاد تجهیز آنرا متقبل شود و افزود: نگاه فرهنگی در برخی شخصیت های شورای شهر و شهرداری وجود دارد ولی در مقام عمل جز برنامه های فرهنگی که از سوی سازمان فرهنگی هنری شهرداری اجرا می شود اقدام فرهنگی زیربنایی و اساسی دیگری از شهرداری دیده نشده است.
وی با تاکید بر اینکه سالن ستارگان اراک سالن سینما بوده ولی از روی ضرورت به سالن اجرای کنسرت تبدیل شده افزود: این سالن پس از بهره برداری از تالار مرکزی می تواند به کاربری اصلی خود بازگردد بویژه اینکه اراک از نظر تعداد صندلی سینما شهری فقیر محسوب می شود.
گره از کار فروبسته چه زمانی گشوده میشود؟
مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان میگوید: سیستم گرمایشی ساختمان امکان افتتاح فاز به فاز را نمیدهد، اما تالار اراک تا پایان کار دولت دوازدهم تکمیل میشود.
هنردوستان انتظار افتتاح این تالار را میکشند، هرچند شاید نتوان از تمام ظرفیت آن تا سالها استفاده کرد، ولی به هرحال این تالار ساختمانی است که خیلیها منتظر تکمیل آن هستند.
دقیقا مشخص نیست چه زمانی این انتظار به پایان میرسد ولی احتمالا باید چند سال دیگر هم صبر کنند.
گفتگو با مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان مرکزی درخصوص تالار مرکزی
انتهای پیام