به گزارش ایسنا، همدان اگرچه یکی از استانهای تاریخی با قدمتی بسیار در طول تاریخ است اما این استان نه تنها برای خانوادهها بلکه برای کوهنوردان و ماجراجویان هم سرابی حقیقی به شمار میآید که هرچه به گشت و گذار در آن می پردازند تشنهتر میشوند.
کوهستان الوند همچون نعل اسب از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شده و استان همدان را به دو نیمه شمالی وجنوبی تقسیم کرده است. این کوهستان از قلههای مرتفع و سختگذر تشکیل شده است و قله یخچال (گاوبره) که به یخچال صاحب الزمان(عج) نیز شناخته میشود با ارتفاع ۳۵۸۰ متر بلندترین قله رشته کوه الوند است.
تابش نور خورشید در آن مایل است و به همین دلیل گرمای کمتری به آن میرسد وبرفهایش دیرتر آب میشود برای همین وجه تسمیه یخچال به این دلیل است. چرا که نخستین برف پاییزی یا زمستانی این کوه را سفید پوش میکند و حتی در تابستان نیز دارای هوای بسیار سرد با لکههای برفی است.
صعود به قله یخچال از مسیرهای متعدی انجام میشود اما متداولترین مسیر صعود به قله یخچال از درون «دره مراد بیگ» است و بیشتر کوهنوردان و دوستداران طبیعت یا ماجراجویان این مسیر را برای صعود به قله انتخاب میکنند. ارتفاع پای کار از مجاور خانههای ییلاقی این دره ۲۰۶۰ متر است و مقدار مسافت رسیدن تا قله بیش از ۱۲ کیلومتر است.
صعود به قله یخچال با پای پیاده عملی متداول است اما آنچه ایستادن برفراز این قله را از نظر ماجراجویی هیجانانگیز و متمایز میکند صعود با دوچرخه است. خبرنگار ایسنا به همراه همنوردش در تعطیلات آخر هفته در اقدامی هیجانانگیز برای کسب تجربهای جدید تصمیم به صعود این قله را گرفتند. آنچه در ادامه میخوانید گزارش این کوهنوردِ دوچرخه سوار از صعود به بام استان همدان است.
آغاز این صعود متفاوت با رسیدن به انتهای جاده آسفالت روستای دره مرادبیگ در ساعت ۸:۳۰ رقم خورد. نسیم ملایمی که تنش به شاخ و برگ درختان و رودخانه جاری فرشه (فرشته) در کوچه باغها خورده بود به محیط خنکایی دلپذیر بخشیده است. دره چشمه فرشته تقریبا مستقیم و دارای شیب ملایم است. همین موضوع کار را برای رکاب زدن آسان جلوه داده است.
با یک ساعت رکاب زنی در کوچه باغهای دره مراد بیگ به محلی که چند اتاقک و آغل سنگی داشت، و خانه ییلاق نام داشت رسیدیم. برای صعود به قله یخچال باید مسیر در سمت چپ خانه ییلاقی را انتخاب کنیم که از آنجا به بعد «دره هزار پیچ» آغاز میشود.
این دره به دلیل فراوانی چم و خمهایی که دارد به «هزار پیچ» معروف شده است و در هر پیچ میتوان گفت با مناظری روبرو خواهید شد که تا سر حد رویاء غافلگیرتان میکند. چرای گوسفندان، وجود پرندگان خوشخوان و طویور، عبور و مرور سگ و اسب و حتی کندوهای زنبور عسل تنها بخشی زیباییهای این طبیعت بکر است.
خوشبختانه مسیر صعود به قله یخچال به دلیل ناشناخته بودن و دسترسی نه چندان آسان همچنان بکر و دست نخورده باقی مانده است اگر چه در بخشی از ابتدای مسیر در حوالی روستای «سیلوار» شاهد گسترش ساخت و ساز ویلا و منازل مسکونی در حریم رودخانه و در دل کوهستان هم هستیم.
بافت اصلی کوهستان یخچال به دلیل سرسبزی بسیار همچون پارچهی مخملی است که به نظر می رسد رودخانههای جاری در آن راهی زیگ زاگ را روی بستر آن دوخته است. رکاب زدن در خنکای این رودخانه تا ابتدای خانههای ییلاقی کار آسانی است اما چالش اصلی که هیجان را به اوج میرساند از ابتدای دره هزار پیچ است که به تدریج هرچه در دل کوهستان پیشروی میکنیم راه شیب میگیرد و در برخی از مواقع بسیار باریک میشود تا جایی که در اغلب نقاط به دلیل خطرناک بودن یا غیر قابل رکاب زدن مسیر باید دوچرخه را هل داد.
با این وجود هرچه بر سختی مسیر افزوده میشود جاذبه قله یخچال و نمای روبهرو آنچنان نمایان است که همچون آهن ربایی قوی ماجراجویانی که اراده آهنین دارند را به سمت خود جذب میکند. از آنجایی که صعود با دوچرخه به قله یخچال کاری بسیار دشوار است ضرورت دارد بسیار سبک بار برای رکاب زنی این مسیر اقدام کرد. همچنین باید به مقدار نیاز آب به همراه داشت.
وجود چشمه فرشته و رودخانه پر آبی که از آن سرچشمه میگیرد دشتهای سرسبزی را ایجاد کرده است. گیاهانی همچون بابونه، نعنا، آویشن، گزنه و چمنزار هوایی مطبوع و با رگههایی از رایحهی هر یک از این گیاهان را به مکانی رویایی و نشئهانگیز در پس هر دم و باز دم تبدیل کرده است.
در انتهای مسیر دره هزار پیچ به سینهکش صعود به قله خواهیم رسید به دلیل شیب بسیار زیاد و ناهموار بودن آن به ناچار در تمامی طول این مسیر دوچرخه را باید بر دوش کشید. برای افرادی که سابقه کولبری نداشتهاند این بخش از مسیر ممکن است خط پایان باشد چرا که تقریبا چشم انداز روبرویشان ممکن است مملو از سدی از قلوه سنگهای غول پیکر و ناامید کننده باشد.
از همین رو ضرورت دارد در بخشیهای کوتاه استراحت کرد و مواد قوتبخش همچون میوه و تنقلاب سبک خورد. با افزایش ارتفاع مشکل دیگری هم ماجراجویان را در کوه خِفت خواهد کرد و آن تأثیر هوای رقیق و کاهش اکسیژن است که بر عملکرد ذهن و توان جسمی تاثیر منفی فراوانی خواهد گذاشت. بیرمقی، بی حوصلگی و شاید ناامیدی همچون سارقی به سرقت انگیزه و اندوخته هیجانی ماجراجویان خواهد پرداخت.
با این وجود با کمی صبر و استشمام هوای پاک و چشم اندازه مرتفع کوهستان یخچال سودای صعود به قله یخچال را در سلول و وجودمان جاساز میکند که به راه ادامه خواهید داد. پس از پنج ساعت دست و پنجه نرم کردن با همه عواملی که ما را به بازگشت سوق میداد سازه پناهگاه صاحب زمان (عج) میل و رغبتی دوچندان برای ادامه مسیر ایجاد خواهد کرد.
با یک ساعت استراحت در این پناهگاه که یکی از پناهگاه های خوشمنظره و مجهز کوهستانهای ایران است مجدد خودمان را به برای حمله نهایی به قله یخچال آماده کردیم. ادامه مسیر چندان دشوار نبود اما افزایش ارتفاع و سرمای هوا کمی از سرعت صعود میکاست. در بخش های از این مسیر که جنس زمین سفت و قابل رکاب زدن بود با دوچرخه به سمت قله پیشروی کردیم اما در بخشهایی خاک نرم و شنی میشد و همین مساله باعث بوکسوات (لغزش، هرزگردی) لاستیک بر زمین میشد. آخرین طول صعود به قله از سنگهای بزرگ تشکیل شده بود در نهیات مجدد دوچرخههایی که وزن هر یک حدود ۱۲ کیلوگرم بود را بر دوش گرفتیم و تا فراز قله حمل کردیم.
ساعت ۱۷ بر قله چندین تصویر به یادگار ثبت شد. و پس از آن به دلیل آنکه خورشید به زمین مینشست و اندک اندک هوا به سمت تاریکی میرفت بدون اتلاف وقت به سمت پایین راهی شدیم. مسیر بازگشت به سمت روستای دره مراد بیگ همان مسیر آمدن نبود و بنا به تجربه کوهنوردان حاضر در پناهگاه صاحب الزمان(عج) مسیر مال رویِ معدن را جایگزین کردیم که تصمیمی منطقی و مثبت بود. اگر چه این مسیر هم برای فرود بسیار هیجان اگیز و پر خطرتر از صعود بود چراکه در بخشی از طولهای مسیر آنچنان باریک میشد که در صورت لغزش یا به هم خوردن تعادل ممکن بود به قعر دره سقوط کرد.
سراشیبی بسیار و جنس خاک مسیر بازگشت در برخی از مواقع موجب داغ شدن لنت و دیسک ترمزهای هیدرولیکی دوچرخه میشد و همین مساله برای کاهش سرعت دردسر ساز آفرین بود به ناچار در پاره از راه بازگشت مجدد باید دوچرخه را هل میدادیم تا دیسک و لنت ترمز خنک شود. با تمامی دشواریها این صعود متفاوت در ساعت ۲۰ پس از رسیدن به روستای دره مراد بیگ در تاریکی هوا با ۱۲ ساعت ماجراجویی به پایان رسید.
گزارش و تصویر: محمدرضا بختیاری
انتهای پیام