دکتر عباس کامیابی در گفتوگو با ایسنا، با یادآوری اینکه همین حالا هم بسیاری از پزشکان عمومی و متخصص جذب کارهای جانبی پزشکی شده یا طبابت را بهکلی کنار گذاشته یا به امید اشتغال مناسب از کشور مهاجرت کردهاند، گفت: در این شرایط، افزایش ظرفیت دانشگاههای پزشکی مثل آب ریختن در ظرف سوراخ است. حدود نیمی از پزشکان عمومی کشور در حال حاضر در جایگاه اصلی خود یعنی طبابت خدمت نمیکنند. مسوولان آمار اشتباه میدهند. تحقیقات ۱۰ سال پیش ما اثبات کرد که نسبت پزشکان عمومی از مرز ۱ به هزار نفر جمعیت عبور کرده در حالی که سیاستهای کشور برای جذب حتی نیمی از این پزشکان برنامه ندارد.
وی یکی از شروط مدیریت درست توزیع پزشک در کشور را ارزشگذاری درست و علمی خدمات پزشکی دانست و گفت: تعرفهگذاری در کشور ما مبنای علمی و عادلانه ندارد و سبب گریزان شدن پزشکان از رشتههای مادری مانند طب عمومی و تخصصهای داخلی، کودکان، عفونی و... میشود؛ زیرا طبابت در این رشتهها حداقلهای یک زندگی متوسط را نیز تامین نخواهد کرد. در نتیجه آن دسته از رشتههای پزشکی که شاید بیش از همه مورد نیاز هر جامعهای هستند، کمتر از همه متقاضی دارند و دانشجویان پزشکی بیشتر جذب رشتههای بهاصطلاح لوکس میشوند.
وی افزود: وارونه شدن جذب دانشجویان و دستیاران در رشتههای مادر، خطر بزرگی است که بارها بر آن تاکید کردهایم و گوش شنوایی وجود نداشت. جالب اینکه به هر دلیلی ظرفیت برخی از رشتههای تخصصی و فوقتخصصی نیز خالی مانده که آفت بزرگی است.
وی ادامه داد: علاوه بر این، در توزیع جغرافیایی پزشک هم بهصورت علمی و عادلانه رفتار نمیشود و همکارانی که در نقاط دوردست و گاه در شرایط بسیار سخت خدمت میکنند، با بیشترین محدودیتها، مشکلات و متاسفانه حتی بیحرمتیها و ناامنیها روبهرو هستند. تحقیقات علمی نشان میدهد عموماً استانهای مرکزی کشور و بهخصوص تهران از مزیت نسبی تعداد پزشکان برخوردارند و استانهای حاشیهای عموماً صدکهای پایین را از نظر بهرهمندی از حضور گروههای پزشکی تشکیل میدهند و این یعنی غفلت و ناکارآمدی در جذب و توازن پزشکان در کشور.
رییس انجمن پزشکان عمومی گفت: باید همه بپذیریم که اگر مشکلی وجود دارد، راهحل آن تصمیمات خلقالساعه و کارشناسینشده نیست و بهویژه در سیاستگذاری و مدیریت نظام سلامت در جهان الگوهای علمی و امتحان پسدادهای وجود دارد که مهمترین آن اجرای نظام ارجاع است.
وی افزود: وقتی از کمبود پزشک حرف میزنیم، باید روشن کنیم منظورمان چیست. بهنظر میرسد بسیاری از افرادی که در هفتههای اخیر با هیاهوی بسیار از کمبود پزشک گفتهاند، منظورشان کمبود پزشک متخصص است؛ در صورتی که اگر مثل بسیاری از کشورهای پیشرفته در ایران هم نظام ارجاع داشته باشیم و بیماران در وهله اول به پزشکان عمومی مراجعه کنند و در صورت نیاز به همکاران متخصص ارجاع شوند، بسیاری از مشکلات فعلی حل خواهد شد.
وی با اشاره به اینکه بنابر اطلاعات موجود، هزاران پزشک عمومی و متخصص ایرانی در کشورهایی مثل کانادا، آلمان و... در صف ورود به بازار کار قرار دارند، به ایسنا گفت: در شرایطی که هزینه تمامشده برای تربیت هر پزشک عمومی در کشور بین ۶۰۰ میلیون تا یک میلیارد تومان برآورد میشود، بهنظر میرسد اگر هم میخواهیم بدون بررسی عوامل این فرار پزشکان از ایران، بر گسترش آموزش پزشکی اصرار داشته باشیم، بودجه این کار را باید از کانادا و کشورهای اروپایی دریافت کنیم.
رییس انجمن پزشکان عمومی یکی دیگر از مشکلات نظام سلامت را بیتوجهی به بخش خصوصی دانست و افزود: مساله کمبود پزشک در حالی عنوان میشود که متاسفانه اغلب طرحهایی که در سالهای اخیر نوشته شده، فقط برای پزشکان شاغل در بخش دولتی بوده و وقتی از نظام ارجاع هم حرف میزنند پزشکان مطبدار شاغل در بخش خصوصی را که بسیاریشان با مشکلات شدید اقتصادی نیز روبهرو هستند در نظر نمیگیرند.
وی کیفیت پایین آموزش پزشکی در کشور را یکی دیگر از مشکلات نظام سلامت عنوان کرد و گفت: در دهههای اخیر با رشد بیرویه و غیرعلمی دانشگاههای پزشکی در سراسر کشور و نبودِ زیرساختهایی مثل آزمایشگاهها و بیمارستانهای لازم، هیات علمی و کادر آموزشی مناسب و... کیفیت آموزش پزشکی افت کرده و از سوی دیگر، برنامههای آموزشی نیز همگام با پیشرفتهای جهانی آموزش پزشکی متحول نشده و در حال حاضر متاسفانه فارغالتحصیلان پزشکی در بسیاری دانشگاهها فاقد کیفیت لازم برای خدمترسانی مناسب بهعنوان پزشک عمومی و خانواده هستند.
کامیابی ادامه داد :از طرف دیگر، به رغم رشد و توسعه دانشگاهها و تعداد دانشآموختگان، سرعت رشد تعداد دانشجویان پذیرش شده در دانشگاهها بسیار بیشتر از سرعت افزایش تعداد مراکز آموزشی بوده است؛ به شکلی که مجموع تعداد دانشجویان پذیرش شده در یک بازه زمانی ۲۰ برابر و دانشکدهها تقریباً ۵ برابر شده که این تفاوت بهمعنای افزایش ظرفیت مراکز آموزشی است.
وی در پایان گفت: از آن گذشته، اعمال سهمیههای مختلف که به گفته مسوولین ۶۰ درصد از ورودیهای دانشگاههای پزشکی را شامل میشود، مزید بر علت است و در این شرایط بدون آنکه برنامه و سرمایهگذاری خاصی برای حل این مشکلات داشته باشیم، افزایش ظرفیت دانشگاههای پزشکی نتیجه عکس خواهد داد. بهعنوان یک برادر دلسوز به مسوولان و قانونگذاران نصیحتی جدی میکنم که نتیجه تصمیم نادرست شما نظام سلامت کشور را در سالهای آتی بیش از پیش و بیش از حال با بحران مواجه خواهد کرد. من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم...
انتهای پیام