به گزارش ایسنا، در حرف و ادعا، ثابت قدمیم که «نجیرم»، «بتانه»، «دیر»، «بردستان»، «کنگ»، «گناوه» و «سیراف» خود به تنهایی حقانیت خلیج فارس که هیچ، بلکه بخش زیادی از تاریخ ایران زمین را میسازند، اما در عمل مجوزِ ورود و حضورِ شرکتهای پتروشیمی و صنعتی روی محوطههای باستانی این شهرها و مناطق تاریخی، از یکدیگر پیشی گرفتهاند و شرکتها جای پایشان را روی محوطههای تاریخی و حریمِ شهری که قانونِ مدیریت شهری هم دارد، گذاشتهاند...
محمد رنجبر - فعال میراث فرهنگی - که می گوید به چشم شاهد این ساختوسازها در حریمهای شهری که هیچ، بلکه روی محوطهها و بنادر تاریخی شهرهای باستانی بوشهر است، در گفتوگو با ایسنا گفت: اگر بحث تاریخی بودن بخش گستردهای از این محوطههای تاریخی را در نظر نگیریم، براساس قوانین شهری و شهرسازی، ساختوساز شرکتهای رده ۶ یعنی «پتروشیمی» در محدوده حریم شهری ممنوع است، کاری که در حال حاضر چندین شرکت پتروشیمی در حال انجام آنند و به نظر میرسد مجوزهایشان به اندازهی سرعت کارشان قوی است.
او با بیان این که در جریان این ساخت و سازها، تا کنون «برج خاموشان-استودان-» روی یکی از تپههای محوطهی «بیبیخاتون» تخریب شدهاند که میراث فرهنگی تخریب کنندگان را فقط ۶۰ میلیون تومان جریمه کرد و البته آنها همچنان به کار خود ادامه میدهند، اظهار کرد: در حال حاضر سومین شرکت در این محدوده در حال کار است که تا کنون برای کار خود در مساحتی حدود ۱۳۰ هکتار زمین گرفته است. کل این زمینها در حریم شهر است، اما هیچ کس مانع کار آنها نمیشود!
او با اشاره به برخی از نتایج تحقیقات مرحوم احمد اقتداری – یکی از پژوهشگران حوزه خلیجفارس - که در سال ۴۰ انجام داده بود که «این محوطه تاریخی در ۱۲ کیلومتر طول و با عرض نهایتا یک کیلومتر بوده است، چون بنادر طولی هستند»، گفت: اما امروز از این بندر تاریخی فقط چیزی حدود چهار کیلومتر در یک کیلومتر باقی مانده است.
وی به حضور باستانشناسانی مانند حسین توفیقیان و اسماعیلی جلودارزاده در این محوطههای تاریخی به خصوص در شهر باستانی نجیرم و تهیهی گزارشهایی دربارهی آنها در طول سال های گذشته اشاره می کند و ادامه میدهد: با ارائهی این گزارشها قرار بود به نمایندگان مجلس نیز نامه نوشته شود، حتی مدتی نیز چند نفر به دلیل انجام حفاری درا ین محوطهی تاریخی بازداشت شدند، اما متاسفانه کانون کار ساخت شرکتهای ساختمانی در حال پیشرفت است.
رنجبر با بیان این که در حال حاضر، در این محوطه تاریخی به جز منطقه مسکونی، فقط دو مسجد و دو قبرستان باقی مانده است و حتی شنیدهایم برای یکی از قبرستانها نیز سند گرفته و آن را فروختهاند، ادامه داد: پیش از این میراثفرهنگی اعتراضهایی نسبت به این اتفاقها داشته، حتی زمانی یکی از مردم محلی ادعا کرد این زمینها متعلق به اوست، چون سالها از این زمین سنگ برداشت میکرده است، در حالی که آن مناطق انفالاند، یعنی چند صد سال است که آنها دست نخورده باقی ماندهاند.
هنوز در نجیرم کاوش باستان شناسی انجام نشده
حسین توفیقیان - باستانشناس محوطههای باستانی بوشهر و باستان شناس زیر آب – در گفتوگو با ایسنا میگوید: نجیرم یکی از مهمترین و بزرگترین بنادر تاریخی خلیجفارس در کنار سیراف و گناوه است که از نظر گستردگی و تراکم آثار از همه بنادر دیگر بزرگتر است.
او با بیان اینکه امروز چیزی حدود سه تا چهار کیلومتر پراکندگی آثار را میتوان در این محوطه شناسایی کرد، اضافه میکند: فقط با قدم زدن در این بندر تاریخی، بخش زیادی از تاریخ آن را می توان دید، به دلیل بزرگی، جمعیت زیاد و تجارتِ نادری که در گذشته داشتهاند، اهمیت این بندر تاریخی کاملا مشخص است، اما متاسفانه چون هنوز ناشناخته باقی مانده کمتر کسی از ان اطلاع دارد، وگرنه این محوطهی تاریخی چیزی کمتر از «سیراف» ندارد.
وی با اشاره به انجام بررسیهای باستانشناسیاش در همهی بنادر خلیجفارس تا سال ۱۳۸۸، نجیرم را نیز یکی از بنادری می داند که در برنامه بررسی میدانی، روی آن مطالعه و سپس گزارش آن تهیه و مقالهی آن منتشر شد و ادامه میدهد: اما در این محوطه متاسفانه کاوش باستانشناسی هنوز انجام نشده است.
توفیقیان با تاکید بر اینکه متاسفانه بندر «نجیرم» در محوطهای قرار گرفته که به دلیل حضور صنایع نفت و گاز و شرکتهای دیگر، یک نقطهی مطلوب برای استفادهی این شرکتها و ایجاد صنایع دیگر در کنار ساحل محسوب میشود، ادامه میدهد: به گونهای که آن امروز در بین شرکتهای صنعتی محاصره شده و از سوی دیگر این شرکتها به مرور با توسعهی فضاهای خود این بندر را تصرف و تخریب کرده و وارد آن میشوند .
او تاکید میکند: اگر فکری به حال این بندر تاریخی نشود، قطعا در سالهای آینده چیزی از این بندر یا بنادر دیگر نمیماند تا بخواهیم با آن حقانیت خلیجفارس را ثابت کنیم و ایرانی بودنمان را نشان دهیم.
ارتباطهای نجیرم چیزی شبیه به نیویورک امروزی بوده
این باستانشناس با بیان این که در این محوطهی تاریخی به فراوانی آثار دوره ساسانی و قرون اولیه تا قرون میانی اسلام وجود دارد، ادامه میدهد: به طور فراوان سکهها و انواع سفالهای چینی در این محوطه به چشم میخورد، آثاری که نشان دهنده روابط تجاری این بندر با بنادرچین در دورههای ساسانی و اسلامی بوده است. همچنین سکههایی از سایر نقاط مانند هند، آفریقا وجود دارند که این نشاندهندهی ارتباط این بندر با تمام بنادر مطرح دنیا ست، چیزی شبیه به ارتباطهای امروزی نیویورک. بنابراین «نجیرم» از نظر تاریخی و باستان شناسی بسیار اهمیت دارد.
او با تاکید بر این که نجیرم، سالهای سال نیازمند انجام کاوشهای باستانشناسی است تا بتوان دنیایی از اطلاعات را دربارهی دریانودردی و کشتیرانی خلیجفارس از آن سایت تاریخی استخراج کرد، اضافه میکند: منافع شرکتی که این منطقه را تسخیر میکند به چند نفر میرسد، در حالی که این بندر برای تمام ایرانیهاست و ما حق نداریم با تاریخ خود این کار را انجام دهیم.
وی میراثفرهنگی بوشهر را به طور مشخص متولی حفاظت از این بنادر تاریخی میداند و ادامه میدهد: اما اینکه چرا و چه مشکلاتی در این کار وجود دارد که آنها قادر نیستند چلوی این تصرفها و تخریبها را بگیرند، باید توسط مدیرانی این استان جواب داده شود.
تخریب ها از یک سو، شبکه های تجاری سودجو از سوی دیگر نجیرم را نابود می کنند
توفیق تاکید میکند: من در جایگاه کارشناسی خود میدانم این بندر تاریخی تمام داشتههای ما از تاریخ خلیجفارس است که اگر آنها را از دست بدهیم دیگر چیزی در اختیار ما نیست، این در حالی است که کشورهای منطقه به شدت مشغولاند و در سواحل خود. کار میکنند، در باستان شناسی زیرآب سرمایهگذاری میکنند، برای بهترین متخصصان دنیا هزینه میکنند و موزههای بزرگ درست میکنند و جالب است که برخی از موزهها را با اشیای ایران پر میکنند و به نام خود میگذرانند.
این باستان شناس تنها مشکل نجیرم را تخریبها محوطههای تاریخی توسط شرکتها نمیداند.
او تاکید میکند: یکسری شبکههای تجاری بین افراد سودجو ایجاد شده که با واسطههایی که با کشورهای عربی ایجاد کردهاند، آثار تاریخی کشور را به آنها میفروشند، این یعنی یک فاجعه برای ایران و تاریخ کشورمان.
وی با اشاره به این که گزارشِ کاوشهای انجام شده در این محوطههای تاریخی که شرکتهای صنعتی در حال ساخت و ساز روی آنها هستند به اداره میراثفرهنگی استان و پژوهشکده باستانشناسی یژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری داده شده است، ادامه میدهد: مهمتر از گزارشِ کار، ارائه و معرفی این محوطهها در قالب کتاب و مقاله است تا چاپ و معرفی شوند.
او با تاکید بر لزوم وارد شدن یک خرد جمعی در این زمینه اظهار میکند: از یک سو میراثفرهنگی و مدیریت کلان میراثفرهنگی و از سوی دیگر شرکتهای نفتی و گازی همه ایرانی هستند، اما مگر دلشان برای تاریخ و تمدن ایران نمیسوزد، آنها نیز باید قبل از اینکه، این تمدن برای همیشه خاموش شود، وارد شوند و برای نجات آن کمک کنند.
تخریب استودان و مجوز برای قبرستان و تدفین های ساسانی در نجیرم
توفیقیان همچنین دربارهی تخریب برج خاموشان در محوطه بیبی خاتون میگوید: متاسفانه این توسعههای صنعتی و از سوی دیگر ایجاد و تعریضِ جادهها، باعث شده بخشی از آثار حاشیه بندر نجیرم تخریب شوند که «استودانها» نیز تخریب شدند، چون بندر نجیرم یک شهر بندری بسیار بزرگ بوده که در حاشیهها آنها گورستانها و محل تدفین مردمان این سرزمین بوده است، از سوی دیگر بخشی از تدفین در این محوطهی تاریخی انجام میشده که یکسری بناهای نسبتا کوچک بودهاند، پروسهای از تدفین در دوره ساسانی.
این باستانشناس با بیان این که در جبههی دیگری از نجیرم، یک گورستان تاریخی روی بستر سنگی کنده شده بود که همهی این فضاها که تنوع تدفین دوره ساسانی و اوایل اسلامی را نشان میدادند، اضافه میکند: متاسفانه به روشهای مختلف در حال نابودیاند و چیزی از آنها باقی نمانده است.
او میگوید: متاسفانه از این گورستان مقدار زیادی در یک وسعت بسیار زیاد تخریب شده است، وسعتی که نشان دهنده جمعیت زیاد و رونق زندگی در این بندر بود. علاوه بر گورستانها، سازههای آبی نیز نشانهای از ارزش این بندر تاریخی بودهاند که همه را باید در یک مجموعه حفظ کنیم، اما متاسفانه شرکتها از گوشه و کنار در حال تخریب و تصرفاند هستند و به مرور جلو میآیند.
وی با بیان اینکه مگر چند عدد خلیج فارس در کشور داریم که به این راحتی مجوز میدهیم و این تخریبها انجام میشوند، ادامه میدهد: همه دشمنان خلیجفارس را میشناسیم، حتی شرکتی که دنبال منافع خود است، بنابراین او باید به این فکر کند جایی که قصد تصرفاش را دارد هویت یک ملت است، چرا باید آن را فدای منافعی کند که فقط مخصوص چند نفر است، یا این که فقط بگوید من نمیدانستم این جا چه گنجینهای وجود دارد؟ آن هم در شرایطی که در سطح محوطه نیز نشانههای زیادی از سفالها و سکهها وجود دارند.
توفیقیان تاکید میکند: هیچ کس نمیتواند این بهانهها را بیاورد، چطور در نقاطی که حفاری قاچاق انجام میشود، همه ناگهان استاد میشوند و اطلاعاتشان کافی است تا تشخیص دهند چه آثاری در این محوطهها وجود دارد، اما اینجا مدیران تحصیل کرده شرکتها نمیدانند در دل این زمینها چه خبر است؟!
انتهای پیام